۲۳ بهمن ۱۳۹۰ - ۱۳:۳۲
کارگری در روزنامه

دشمن اصلي جشنواره سي ام

در سي امين دوره جشنواره فيلم فجر كه به روز پاياني خودش رسيده نيز مي توان رويكرد غالبي را ديد. اين رويكرد عبارت است از خانواده ستيزي!
کد خبر : ۵۳۵۴۱
به گزارش سرویس وبلاگ صراط، آرش فهیم در وبلاگ اش نوشت:
 
يكي از خاصيت هاي جشنواره فيلم فجر اين است كه گرايش و علاقه اغلب فيلمسازان در هر مقطع زماني را برملا مي كند. مثلا در دوره هاي ابتدايي اين جشنواره، تمايل بيشتر كارگردان ها ساخت فيلم هايي با مضاميني چون دفاع مقدس، انقلاب اسلامي، ازخودگذشتگي ، اخلاقگرايي، عدالتخواهي، مبارزه با ظلم و ستم و موضوع هايي از اين دست بود.
در سي امين دوره جشنواره فيلم فجر كه به روز پاياني خودش رسيده نيز مي توان رويكرد غالبي را ديد. اين رويكرد عبارت است از خانواده ستيزي! بطوري كه در اكثر فيلم هاي به نمايش درآمده در بخش مسابقه و خارج از مسابقه اين رويداد، درونمايه اصلي خيانت زن و شوهر به يكديگر و عشق مثلثي است.
نكته عجيب، عدم خلاقيت و نوآوري در ترسيم چنين موضوعاتي است. تاآنجا كه اين آثار كپي بعضا ضعيف تر از فيلم هايي هستند كه پيش از اين با پرداختن به چنين موضوعي ساخته شده بودند. مثلا فيلم «برف روي كاج ها» به كارگرداني پيمان معادي يك نسخه تكراري ضعيف و كم رمق از روي فيلم هايي چون درباره الي و سعادت آباد محسوب مي شود. فيلمي كه براي پنهان كردن ضعف و كليشه اي بودنش، تنها رنگ زمينه خود را تيره و تارتر كرده است!
فيلم هاي ديگري چون «من همسرش هستم»، «زندگي خصوصي»، «پل چوبي» و ... نيز وضعيتي به مراتب بدتر از اين فيلم دارند. در اين ميان فيلم «زندگي خصوصي خانم و آقاي ميم»رويكرد نسبتا قابل توجه تري دارد و با وجودي كه يك فيلم شاخص به حساب نمي آيد، حداقل داراي موضعي آسيب شناسانه است. اما ساير آثاري كه چنين دستمايه اي دارند، هم نحيف و فقير هستند و هم مبتذل.
آنچه در آثار اين دوره از جشنواره فيلم فجر جايش خالي است، نمايش خانواده تراز ايراني است. يعني فيلم هايي كه مخاطب خود را با شيوه زندگي سالم و مطابق با الگوهاي اسلامي و ايراني آشنا و ترغيب كنند. خوشبختانه فرهنگ ديني و بومي سرزمين ما نرم افزاري است كه مي توان از درون آن شاخص هايي ناب و زيبا را براي خلق فيلم هايي با درونمايه خانوادگي و بخصوص نمايش سبك زندگي توليد كرد. اما متأسفانه فيلمسازان ما بيشتر علاقه مندند تا آثار خود را از روي دست فيلم هاي هاليوودي و غربي بسازند. اي كاش اين تقليد و كپي كاري نازل و مهوع در زمينه ساختاري و روايي بود. اما اين آثار برعكس عمل كرده اند؛ در فرم، استانداردها را رعايت نكرده اند و در محتوا خود را به آثار غربي نزديك نموده اند. اين كار، يكي از راه هاي تضعيف سينماي ملي است!
اين درحالي است كه مي دانيم، مهم ترين كاركرد فرهنگساز آثار نمايشي چه در سينما و چه در تلويزيون، به نحوه تزريق سبك زندگي و ترسيم خانواده مطلوب بر مي گردد. سينماي ما اگر نتواند الگوهاي زيستي و خانوادگي را بر مبناي فرهنگ و تمدن اسلامي و ايراني به جامعه ارائه دهد، نمي تواند نقش موثري را در تحقق چشم انداز 1404 ايفا نمايد. ابتلاي ناگواري كه در جشنواره امسال به شكل مفرط و تيره اي اتفاق افتاده است. چون اصلي ترين دشمن سي امين جشنواره بين المللي فيلم فجر، خانواده است!