1- يك ماه و چند روز از تشكيل مجلس هفتم گذشته بود كه با يكي از اعضاي هيئت رئيسه نشست دوستانه و گفت وگويي نزديك به دو ساعته داشتيم. ايشان مي گفت- و راست مي گفت- كه نمايندگان مجلس ششم با رأي مردم به خانه ملت آمده بودند ولي تنها دغدغه اي كه نداشتند، دغدغه مردم بود و بر اين باور بود كه تلاش براي مقابله با دغدغه هاي آزاردهنده مردم مي تواند و بايد در اولويت كاري مجلس اصولگرا باشد. در آن هنگام هنوز 2 سال از عمر دولت مدعي اصلاحات باقي مانده بود و عضو ياد شده هيئت رئيسه از آن با عنوان يك «واقعيت تلخ» كه مانع رسيدگي مجلس هفتم به دغدغه هاي مردم است ياد مي كرد كه حق با او بود و ديديم كه بعدها رئيس و شماري از اعضاي دولت اصلاحات چگونه از آن سوي مرزها در فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 به كار گرفته شده و ماهيت وطن فروشانه آنها از پرده بيرون افتاد. اما، نماينده مورد اشاره- كه به جد از رجال مردم دوست و فداكار است- به نكته ديگري نيز اشاره داشت كه با موضوع يادداشت پيش روي بي ارتباط نيست. ايشان مي گفت؛ با تشكيل مجلس اصولگراي هفتم و رويكرد ملت به اصولگرايان در انتخابات رياست جمهوري نهم، از يكسو اين تلقي در ميان مردم پديد مي آيد كه ديگر هيچ مانعي براي رفع دغدغه هاي آنان باقي نمانده است و شايد انتظار داشته باشند همه دشواري ها و دغدغه ها در فاصله اي كوتاه به خط پايان برسد و از سوي ديگر تحقق خواسته ها و انتظارات آنان به زمان و پيمودن برخي از مقدمات نياز دارد و اين دو عامل متضاد، مي تواند زمينه اي براي سوءاستفاده دشمنان براي خدشه دار كردن اعتماد مردم به اصولگرايان باشد.
به ايشان گفته شد؛ اعتماد مردم به مسئولان در دو حالت آسيب جدي مي بيند، اول اين كه احساس كنند مسئولان به دغدغه هاي آنان توجهي ندارند در اين حالت مسئولان را غريبه با خود و غيرخودي تلقي مي كنند در حالت دوم؛ مسئولان را خودي و دلسوز مي دانند اما با مشاهده ناهنجاري ها و تداوم آنها، به اين احساس مي رسند كه مسئولان مربوطه اگرچه «دلسوز» و «مردمي» و «خودي» هستند ولي ناكارآمد بوده و «عرضه» مقابله با ناهنجاري ها را ندارند و بديهي است كه در هر دو حالت نتيجه يكسان خواهد بود.
2- اين روزها در كنار پيشرفت ها و پيروزي هاي بزرگ و بي نظير ايران اسلامي كه افق اميدبخش و آرامش آفريني را پيش روي ملت گسترده است و به لطف خداي سبحان همه روزه شاهد دستاوردهاي تازه اي در بستر اسلام و انقلاب هستيم، گراني لجام گسيخته و در بسياري از موارد، غيرمنطقي و مصنوعي، به يكي از دغدغه هاي جدي مردم تبديل شده و در اين ميان، مخصوصا اقشار مستضعف و كم درآمد يعني همانها كه به قول امام راحل ما(ره) «ولي نعمت» مسئولان هستند، فشار سنگين و مضاعفي را به دوش مي كشند. ترديدي نيست كه «گراني» پديده پيچيده اي است و عوامل فراواني در پيدايش آن نقش دارند و اين نكته نيز بديهي است كه برخي از اين عوامل، نظير تورم جهاني و الزامات ضروري براي فراهم آمدن مقدمات يك جهش اقتصادي و... بيرون از دايره اختيار و اراده مسئولان محترم است. اما شواهد غيرقابل انكاري نيز حكايت از آن دارند كه گراني لجام گسيخته، جهشي و مصنوعي برخي از كالا و خدمات ضروري، ناشي از بي توجهي و مسئوليت ناشناسي شماري از مسئولان و مراكز تصميم ساز و سياست پرداز است. مسئولاني كه با جرأت- و يا با عرض پوزش- مي توان گفت از حوزه دغدغه هاي مردم دور شده و به مرز «نامردمي»! رسيده اند!
نگاهي به مصاحبه ها، درگيري هاي لفظي و قلمي، لج بازي هاي سياسي، شاخ و شانه كشيدن هاي فلان مسئول و بهمان مركز براي اين مسئول و آن مركز بيندازيد، انگار نه انگار كه غير از اين شلوغ بازي هاي خسارت آفرين، وظيفه و مسئوليت هاي ديگري نيز برعهده دارند و مي توانند و بايد براي آن وقت بگذارند! حالا به همايش هاي پي درپي و پرهزينه، جشنواره هاي دنبال هم و بي خاصيت، ساخت و ساز برج ها و ساختمان هاي پرهزينه و غيرضروري از سوي اين وزارتخانه و آن نهاد و فلان اداره و دايره و... نيز نيم نگاهي داشته باشيد. ممكن است گفته شود كه «مگر همه اينها در مقايسه با بودجه اي كه صرف عمران و آباداني و تامين آسايش و رفاه مردم مي شود چه عدد و رقمي را به خود اختصاص مي دهد»؟! كه در پاسخ بايد گفت؛ بر فرض كه همه اين موارد در مقايسه با آنچه براي عمران و رفاه مردم هزينه مي شود، عدد و رقم قابل ملاحظه اي نباشد، و يا درگيري ها و بگومگوهاي بي حاصل برخي مسئولان با يكديگر را طبيعي تلقي كنيد! ولي اين همه- اگر هم خيلي نباشد- دستكم نشانه بي توجهي نسبت به دغدغه هاي اصلي مردم خواهد بود كه گراني لجام گسيخته اين روزها از جمله آنهاست. مي گويند- و در مثل مناقشه نيست- كه شخصي وارد رستوراني شد و با مشاهده يك مگس كه درون ظرف سوپ افتاده بود، به صاحب رستوران اعتراض كرد. مدير رستوران با تعجب به مشتري نگاه كرده و گفت؛ «اي آقا! مگر اين مگس چقدر سوپ مي تواند بخورد كه باعث نگراني و اعتراض جنابعالي شده است»! ظاهرا نمي دانست يا نمي خواست به روي خود آورد كه حضور مگس در ظرف سوپ نشانه بي توجهي به بهداشت در آن رستوران است.
3- نكته قابل توجه و صد البته تاسف آور آن كه برخي از مسئولان محترم، اگرچه نسبت به گراني لجام گسيخته اين روزها كم توجه- نمي گوئيم بي توجه- هستند اما اكثريت قريب به اتفاق آنها از سلامت نفس و دست هاي پاك برخوردارند و بسياري از ناهنجاري ها، از جمله گراني مورد اشاره را كساني به مردم و مخصوصا اقشار مستضعف جامعه تحميل مي كنند كه در ميانه اين ميدان به بازي ناجوانمردانه مشغولند. اين عده از فرصتي كه مسئولان بي توجه براي آنان فراهم مي آورند و با سوءاستفاده از فقدان نظارت و بازرسي، مردم را سركيسه مي كنند و نتيجه آن كه سختي معيشت به مردم تحميل مي شود، بي اعتمادي و نارضايتي نصيب مسئولان نظام مي شود ولي ثروت هاي بادآورده و نامشروع به كيسه بي انتهاي غارتگران مي ريزد. به اين محاوره كه همه روزه در سطح شهر و در بازارها و ميدان هاي خريد نمونه هاي فراواني از آن را شاهد هستيم توجه كنيد؛
- آقا! قيمت اين كالا چقدر است؟- 3هزار تومان(مثلا)- ولي تا دو روز قبل قيمت آن 2هزار تومان بود!- اگر خريدار نيستي مزاحم نشو!- شكايت مي كنم!- (فروشنده با پوزخند) برو آقا! هر كاري از دستت برمي آيد بكن!... و مشتري مستضعف مي داند كه كاري از دستش برنمي آيد!... و فردا كه حادثه اي پيش مي آيد، باز هم همين مردم كوچه و بازار و مخصوصا اقشار محروم و مستضعف هستند كه پاي به ميدان مي گذارند و مثل هميشه، باز هم دزدان و غارتگران هستند كه نه فقط از صحنه مي گريزند و كنج عافيت برمي گزينند، بلكه دست در دست حراميان به مقابله با مردم مظلوم برمي خيزند. آيا در جريان جنگ تحميلي، در عبور از عقبه هاي سخت و... و اخيرا در فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 شاهد اين ماجرا نبوديم؟! و امروز، همان از ميدان گريخته ها و با حراميان آميخته ها را نمي بينيد كه بعد از پايان ماجرا و در حالي كه آب ها از آسياب ها ريخته است، بر سر سفره آفتابي شده اند؟!
4- و بايد فصلي هم درباره برخي از ناهنجاري ها و قانون شكني ها در ميان شماري از مسئولان گشوده شود كه به فرصتي ديگر مي گذاريم. راستي چه تعداد از مسئولان سابق و لاحق بي آن كه تخصصي داشته باشند، در هيئت مديره برخي از شركت هاي دولتي- به مفهوم عام آن و نه فقط شركت هاي تحت مسئوليت دولت- عضو هستند؟! و بي آن كه در جلسات هيئت مديره اين شركت ها حضور پيدا كنند، حقوق هاي كلان مي گيرند؟! چه تعداد از كساني كه مسئوليت تعريف شده اي دارند، وقت و فرصت- و گاه امكانات در اختيار- خود را در عرصه هاي ديگر و عمدتا تجاري هزينه مي كنند؟! و يا براي حضور در قدرت از كيسه ملت به اين و آن باج مي دهند؟!
حسين شريعتمداري
به ايشان گفته شد؛ اعتماد مردم به مسئولان در دو حالت آسيب جدي مي بيند، اول اين كه احساس كنند مسئولان به دغدغه هاي آنان توجهي ندارند در اين حالت مسئولان را غريبه با خود و غيرخودي تلقي مي كنند در حالت دوم؛ مسئولان را خودي و دلسوز مي دانند اما با مشاهده ناهنجاري ها و تداوم آنها، به اين احساس مي رسند كه مسئولان مربوطه اگرچه «دلسوز» و «مردمي» و «خودي» هستند ولي ناكارآمد بوده و «عرضه» مقابله با ناهنجاري ها را ندارند و بديهي است كه در هر دو حالت نتيجه يكسان خواهد بود.
2- اين روزها در كنار پيشرفت ها و پيروزي هاي بزرگ و بي نظير ايران اسلامي كه افق اميدبخش و آرامش آفريني را پيش روي ملت گسترده است و به لطف خداي سبحان همه روزه شاهد دستاوردهاي تازه اي در بستر اسلام و انقلاب هستيم، گراني لجام گسيخته و در بسياري از موارد، غيرمنطقي و مصنوعي، به يكي از دغدغه هاي جدي مردم تبديل شده و در اين ميان، مخصوصا اقشار مستضعف و كم درآمد يعني همانها كه به قول امام راحل ما(ره) «ولي نعمت» مسئولان هستند، فشار سنگين و مضاعفي را به دوش مي كشند. ترديدي نيست كه «گراني» پديده پيچيده اي است و عوامل فراواني در پيدايش آن نقش دارند و اين نكته نيز بديهي است كه برخي از اين عوامل، نظير تورم جهاني و الزامات ضروري براي فراهم آمدن مقدمات يك جهش اقتصادي و... بيرون از دايره اختيار و اراده مسئولان محترم است. اما شواهد غيرقابل انكاري نيز حكايت از آن دارند كه گراني لجام گسيخته، جهشي و مصنوعي برخي از كالا و خدمات ضروري، ناشي از بي توجهي و مسئوليت ناشناسي شماري از مسئولان و مراكز تصميم ساز و سياست پرداز است. مسئولاني كه با جرأت- و يا با عرض پوزش- مي توان گفت از حوزه دغدغه هاي مردم دور شده و به مرز «نامردمي»! رسيده اند!
نگاهي به مصاحبه ها، درگيري هاي لفظي و قلمي، لج بازي هاي سياسي، شاخ و شانه كشيدن هاي فلان مسئول و بهمان مركز براي اين مسئول و آن مركز بيندازيد، انگار نه انگار كه غير از اين شلوغ بازي هاي خسارت آفرين، وظيفه و مسئوليت هاي ديگري نيز برعهده دارند و مي توانند و بايد براي آن وقت بگذارند! حالا به همايش هاي پي درپي و پرهزينه، جشنواره هاي دنبال هم و بي خاصيت، ساخت و ساز برج ها و ساختمان هاي پرهزينه و غيرضروري از سوي اين وزارتخانه و آن نهاد و فلان اداره و دايره و... نيز نيم نگاهي داشته باشيد. ممكن است گفته شود كه «مگر همه اينها در مقايسه با بودجه اي كه صرف عمران و آباداني و تامين آسايش و رفاه مردم مي شود چه عدد و رقمي را به خود اختصاص مي دهد»؟! كه در پاسخ بايد گفت؛ بر فرض كه همه اين موارد در مقايسه با آنچه براي عمران و رفاه مردم هزينه مي شود، عدد و رقم قابل ملاحظه اي نباشد، و يا درگيري ها و بگومگوهاي بي حاصل برخي مسئولان با يكديگر را طبيعي تلقي كنيد! ولي اين همه- اگر هم خيلي نباشد- دستكم نشانه بي توجهي نسبت به دغدغه هاي اصلي مردم خواهد بود كه گراني لجام گسيخته اين روزها از جمله آنهاست. مي گويند- و در مثل مناقشه نيست- كه شخصي وارد رستوراني شد و با مشاهده يك مگس كه درون ظرف سوپ افتاده بود، به صاحب رستوران اعتراض كرد. مدير رستوران با تعجب به مشتري نگاه كرده و گفت؛ «اي آقا! مگر اين مگس چقدر سوپ مي تواند بخورد كه باعث نگراني و اعتراض جنابعالي شده است»! ظاهرا نمي دانست يا نمي خواست به روي خود آورد كه حضور مگس در ظرف سوپ نشانه بي توجهي به بهداشت در آن رستوران است.
3- نكته قابل توجه و صد البته تاسف آور آن كه برخي از مسئولان محترم، اگرچه نسبت به گراني لجام گسيخته اين روزها كم توجه- نمي گوئيم بي توجه- هستند اما اكثريت قريب به اتفاق آنها از سلامت نفس و دست هاي پاك برخوردارند و بسياري از ناهنجاري ها، از جمله گراني مورد اشاره را كساني به مردم و مخصوصا اقشار مستضعف جامعه تحميل مي كنند كه در ميانه اين ميدان به بازي ناجوانمردانه مشغولند. اين عده از فرصتي كه مسئولان بي توجه براي آنان فراهم مي آورند و با سوءاستفاده از فقدان نظارت و بازرسي، مردم را سركيسه مي كنند و نتيجه آن كه سختي معيشت به مردم تحميل مي شود، بي اعتمادي و نارضايتي نصيب مسئولان نظام مي شود ولي ثروت هاي بادآورده و نامشروع به كيسه بي انتهاي غارتگران مي ريزد. به اين محاوره كه همه روزه در سطح شهر و در بازارها و ميدان هاي خريد نمونه هاي فراواني از آن را شاهد هستيم توجه كنيد؛
- آقا! قيمت اين كالا چقدر است؟- 3هزار تومان(مثلا)- ولي تا دو روز قبل قيمت آن 2هزار تومان بود!- اگر خريدار نيستي مزاحم نشو!- شكايت مي كنم!- (فروشنده با پوزخند) برو آقا! هر كاري از دستت برمي آيد بكن!... و مشتري مستضعف مي داند كه كاري از دستش برنمي آيد!... و فردا كه حادثه اي پيش مي آيد، باز هم همين مردم كوچه و بازار و مخصوصا اقشار محروم و مستضعف هستند كه پاي به ميدان مي گذارند و مثل هميشه، باز هم دزدان و غارتگران هستند كه نه فقط از صحنه مي گريزند و كنج عافيت برمي گزينند، بلكه دست در دست حراميان به مقابله با مردم مظلوم برمي خيزند. آيا در جريان جنگ تحميلي، در عبور از عقبه هاي سخت و... و اخيرا در فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 شاهد اين ماجرا نبوديم؟! و امروز، همان از ميدان گريخته ها و با حراميان آميخته ها را نمي بينيد كه بعد از پايان ماجرا و در حالي كه آب ها از آسياب ها ريخته است، بر سر سفره آفتابي شده اند؟!
4- و بايد فصلي هم درباره برخي از ناهنجاري ها و قانون شكني ها در ميان شماري از مسئولان گشوده شود كه به فرصتي ديگر مي گذاريم. راستي چه تعداد از مسئولان سابق و لاحق بي آن كه تخصصي داشته باشند، در هيئت مديره برخي از شركت هاي دولتي- به مفهوم عام آن و نه فقط شركت هاي تحت مسئوليت دولت- عضو هستند؟! و بي آن كه در جلسات هيئت مديره اين شركت ها حضور پيدا كنند، حقوق هاي كلان مي گيرند؟! چه تعداد از كساني كه مسئوليت تعريف شده اي دارند، وقت و فرصت- و گاه امكانات در اختيار- خود را در عرصه هاي ديگر و عمدتا تجاري هزينه مي كنند؟! و يا براي حضور در قدرت از كيسه ملت به اين و آن باج مي دهند؟!
حسين شريعتمداري
دولت هم که فقط بلده سر ماه که میشه مثل آب خوردن از کارمندها مالیات بگیره ولی حریف بازاری جماعت نمیشه .
و این است اون نظامی که داعیه حمایت از پا برهنگان داشت و حالا هیچکسی با هیچ قدرتی حریف جماعت بازاری نیست و حتی اشخاص صاحب قدرت هم خودشونو به افراد صاحب ثروت گره میزنن تا راحت تر خون مردمو تو شیشه کنن .
صدای خمیازه هاشو میشنوم !
فقط مواظب باشه جورج سورس و سارکوزی و رفقا خدای ناکرده خوشحال نشوند و ایشان هم مردود بشه !
من ميدونم و ميشناسم كساني رو كه عضو هيئت مديره بعضي شركتها هستند كه زير مجموعه ادارات وسازمانهاي دولتي مي باشند و هر هفته جلسات هيئت مديره برگذار مي شود و بين 4 تا 7 ميليون حق كميسيون دريافت مي كنند اين در صورتي هست كه حقوق ببر هم هستند و حداقل حقوق و بهره وري آنها به 6 ميليون ميرسد آگر بخواهيم يك حساب سرانگشتي بكنيم حدودا ماهيانه 30 ميليون حقوق اين مديران نالايق هست كه با حقوق آنها ميتوان در ماه 30 نفر را حقوق بگير كرد.
لطفاً سانسور نشه چون تمامش حرف حقه !
بعدش اگه يه نظامي قرار بود اينقدر برش داشته باشه كه وضع يه مملكت و عوض كنه پس تا الان بايد هاشم خان از ديار رفسنجان با اون برش منطقه ايش حاكم دنيا باشه ديگه.
این سیاست شریعتمداری است که گهگاهی انتقاد را چاشنی وجیزه نامه خود از همفکرا ن خود بکند
صراط باز هم ننویس
بله ما نیز گفته بودیم کسانی که منتقد بودند و ما را فرفتند حال خود مرتکب اند
به کجای این شب تیره بیاویزیم قبای ژنده خود را ؟
ازقدیم گفتن بارکج به مقصدنمیرسه
کند روبه لنگ اینجا شکار
اما آقای شریعتمداری روی سخنم با شماست : بنده به عنوان یک شهروند عادی که سعی بر زندگی شرافتمندانه در این مملکت دارم به شما میگویم که هر کسی، توجه بفرمایید: هرکسی، از دولت و احمدی نزاد انتقاد کند شما نمیتوانید، حق شما نیست، بگذارید چند مدتی از گریبان چاک کردنتان برای احمدی نژاد بگذرد بعداً اعتراض بفرمایید بلکه کمی از حافظه این مردم بعضی چیزها پاک شده باشد... جنابعالی نقش بسیار موثری در جلب آرای افرادی مثل من داشته اید، مایی که روزنامه مان کیهان و جمهوری اسلامی بود، شما حق اعتراض ندارید برادر، ندارید .
اون 11 روز خيلي تاثيرها داشت
واقعا چقدر راحت ميشه حق رو ناحق جلوه داد و ناحق رو حق!
اگه اون 11 روز نبود الان همه چي آروم بود من چقدر خوشحالم...مگه نه حاج حسين؟!
راستي اين انتقادها يه وقت رسانه هاي خارجي رو خوشحال نكنه مراقب باشيد خلاصه آب به آسياب دشمن نريزيد، گور باباي تورم و گرانيو و فلاكت هرچه بيشتر مردم، همينكه بي بي سي خوشحال نشه اين مهمه.
که دولتهای خوش گذران هاشمی و خاتمی جرآت فکر کردن به اون رو هم نداشتند جی برسه که عمل کنند و فقط جزء رویاهاشون بود
البته قهر 11روزه یکی از اشتباهات ایشون بود که اونم به بیگانگان کانادیی و ضد اصل انقلاب و ولایت فقیه هیچ ارتباطی نداره امثال شما جماعت بشیند و برا خودتون داستان سرایی و خیال بافی کنید تا عمرتون سر بیاد و با رویی سیاه به ملاقات خدا برید ضمنا آقا سعید شما که از دین یاد گرفتی خدا رو بپرستی و دروغ و تهمت نزنی بهت یاد ندادن قسم جلاله دروغ هم گناهه
"کارشکنیهای دشمنان داخلی و خارجی در این مقطع حساس رو مقایسه کن"
خدا رو شکر که 33 ساله در مقطع حساس هستیم و معلوم هم نیست که کی این مقطع حساس تموم میشه. احتمال زیاد این دولت هم به عزیزان می نالند از خرابکاری ها و ضعف جریان انحرافی دوباره یکی میاد مثل آقای احمدی نژاد ادعا برگرداند مسیر انقلاب میکنه روز از نو.
کارشکنی کردند و نشده: یعنی باید همه کمک حال آقایون باشند کسی مزاحم نشه که عزیزان کاری بکنند. ابر و ماه و فلک باید دست به دست هم بدهند تا عزیزان اگر خدا بخواهد آبادانی کنند!
ثانیا دیدم خصوصاً در دوران آقای احمدی نژاد که درمراسم فاطمیه چه احترامی به مقدسات اهل سنت میذارند.
ثانیاً شاید تا هزار سال این اتفاق نیفتاد مردم باید تا هزار سال در بیچارگی باشند؟ اون موقعی که میخواین از مردم رای جمع بکنید یا حکومت اسلامی تشکیل بدهید هم به مردم گفته بودید که ما هم همان وضعیت اقتصادی قبل رو خواهیم داشت منتها توجیه ما اینه که در مصاف با دشمنان اسلام!!! هستیم!
هنر یک فرد اینکه که با وجود مشکلات و اینها مملکت رو درست کنه. فکر می کنی کشورهای دیگه مشکل نداشتند و ندارند؟ شما خودتون هم مشکل توسعه آبادی کشور هستید(بخاطر ضعف مدیریت و عدم شایستگی و علم ) همه باعث افزایش مشکلات کشور هستید (با شاخ و شانه کشیدن برای کشورهای دیگه)
یه وقت بهش میگین معتاد،یه وقت جاسوس،یه وقت سنی!
و چه مودبانه و صبورانه جوابتون رو میده.
به احترام این صبر علی گونه خجالت بکشین افراطی ها!!!
بنده فقط این 38 درصد رشد قیمت مواد غذایی ( نه کالای تجملی که قیدش را بشود زد ) و نیز 308 درصد رشد قیمتها را در دوره 7 ساله ریاست جمهوری آقای احمدی نزاد را می بینم ، چرا که مسئله اصلی زندگی من و امثال من معیشت است، الحمدلله که نیازهای دیگر بالکل به خودی خود سرکوب شده اند ، برادر عزیز ، همه دولتها مشکل داشته اند، شما به دولتی اشاره کن در طول زعامتش مردم تحت فشار نبوده باشند . اما دولت فعلی داعیه مردمداری و مهرورزی و عدالت و حمایت از مستضعفین را داشته اما بیشترین صدمه و لطمه را به همین قشر وارد ساخته ... برادر من مگر در این مملکت زندگی نمیکنی ؟
2.سنی هم که باشه سنی ها برادرهای دینیه ما هستن و ما با وهابی ها فقط مشکل داریم!
3.یوسف زن ستیز نادان تویی که هموز حتی طرز برخورد با یک خانم رو بلد نیستی!
4.یوسف بهت اخطار میکنم در گاله ت رو بذاروگرنه حالتو میگیرم!
5.رسول میشناسمت و میدونم عرب زبانی پس بهت میگم:انت ماتصتحی!!!
6.حالم از کلمه ی "محرز"به هم میخوره!
7.اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید!!!
نیستم مشخصه که انتقادت دلسوزانست نه از روی عناد با اصل نظام و انقلاب مثل افراد معلوم الحال در هر صورت برادر م من هم اولش گفتم این دولت به نسبت دولتهای گذشته قبول کن که بیشتر زحمت کشیده و این رو هم گفتم بنده هم یکی از منتقدین دولت آقای احمدی نژاد هستم اما خدمات دولت رو هم هرگز فراموش نمیکنم در همه زمینه ها اگر اشکالی در مدیریت کلان کشور هست خودمون باید حل کنیم نه بیگانگان آمریکایی به هر حال ازت تشکر میکنم اما در مورد شما نوری خانم جدا جای تاسف که اینقدر افکارت نژاد پرستانست این بدون نوری جان من هم یک فارس ایرانی هستم اما هرگز به نژاد خودم فخر نمیفروشم نسبت به برادران عرب و کرد و لر و بلوچ و ترکمن و ..... ان اکرمکم عندالله اتقاکم عزیز من شما نمازتم فکر میکنم به زبان فارسی میخونی با این تنفرت از زبان ونژاد عرب
راستی پیامبرت هم احتمالا همون پیامبر عزیز ایرانی باشه و...... تویی که از بی ادبی یوسف ناراحت میشی خودت چرا اینقدر بی ادبانه صحبت میکنی گالت یعنی چی یکم مراعات ادب و نزاکنتم خوب چیزیه تعجب من از این سایت که هر کامنتی رو منتشر میکنه
بازهم منطقت داره بوي لجن ميگيره پسرم.
مشکلت با کیهان چیه؟
سالها پیش کیهان مقاله منتقدانه ای برای احمدی نژاد نوشت و بارها هم تکرار شده. شما ظاهرا کیهان نمیخونی ولی ادعای خواندنت گوش فلک رو کر میکنه!
دوست ندارم عاقبت به خیر بشه همین
گرچه شما و دوستان اصولگرا تلویحا معترف هستید
الان یعنی اختلاس 3 میلیاردی و سایر اختلاس ها، ناتمام ماندن پروژه ها، گم شدن یک میلیارد در بودجه و وعده های و صحبت های کذب بعضی ها در دولت هم کار اسرائیله؟ آلودگی هوا هم کار اسرائیله؟ بیکاری و اعتیاد و اینها همه کار اسرائیله؟
مخلص کلام من دلخوشی از اسرائیل و صهیونیسم ندارم (دلت میخواد باور کن دلت میخواد باور نکنه) از دید من هر دو شما مثل هم هستید فقط ظاهرتون (یا بقول ما کامپیوتری ها User Interface تون با هم فرق میکنه) ماله اونها یک کم شیکتر و عاقلتره مال شما هنوز مونده به اونا برسه. هر دوتونم یک ریشه اعتقادی دارید
سی و سه ساله که شما بخاطر همین تفکرات اجازه دادیدن هرکسی که سرکار بوده هر کاری دلش میخواهد بکنه و حساب هم پس نده چون نکنه خدای نکرده دشمنان شاد بشند! مردم همه بدبخت بشند مشکلی نداره دشمنان شما نشن فقط! این آخر منطق شماست!
تو اول برو نهضت حالیشو هالیش ننویسی بعد مرجع تشخیص کافر از خداپرست بشو بی سواد!!!
ثانیاً خواستم بپرسم اینکه یک دولتی و یک رئیس جمهوری در حکومتش اختلاس های میلیاردی میشه، بودجه گم و گور میشه، کلمات توهین آمیز رد و بدل میشه، وعده های کذب داده میشه احتیاج به اعتقاد به خدا و پیامبر داره. اصلاً بذار یک سئوال کلی ازت بپرسم وقتی کسی دزدی میکنه یا قتلی انجام میده شما از شاهدین اول می پرسین که خدا و پیامبر و ائمه رو قبول دارید یا خیر؟ اگر فرضاً قبول نداشته باشند یا اعتقادشون مثل شما نباشه شما اون دزد یا قاتل رو آزاد میذارین میگین برو شهادت اینها اعتباری نداره. خوب اگر به این سیستم باشه که اونور آبی ها هم میتونند بگن ما حرف مسلمانها و ایرانی ها رو قبول نداریم چون اونها به دین و آیین ما نیستند. یعنی اگر الان من در ایران برم خونه یک مسیحی یا یهودی یا مسلمان سنی و دو نفرشون بکشم یا دزدی کنم و کسی هم بغیر از اون غیر مسلمانان یا غیر شیعیان شاهد نباشه می تونم بعدش راست راست تو خیابون بچرخم.
امیدوارم منتشر بشه.
یکی از کسانی هم که بهش اجازه دادن هرچی میخواد بگه و تخریب کنه خودتی. حداقل بر علیه خودت مطلب ننویس.افتاد؟
آفرین پسر گلم!!!
!!!
خداییش یکی ازاین مسئولین اگه شب میرفت خونه و خجالت زده زنو بچه هاش میشد حتما یک فکری هم واسه این وضع موجود میکرد