صراط:فصل نقل و انتقالات لیگ برتر فوتبال ایران بستر گستردهای برای خبرسازی
است. 12 باشگاه لیگ برتری بدهیهای مالی کلانی دارند، اما با وجود این باز
هم در فصل نقل و انتقالات توفانی پیش میروند و از انعقاد قراردادهای
میلیاردی با بازیکنان ابایی ندارند.
در شرایطی که فاصلهای تا آغاز لیگ برتر بیشتر نمانده است، چه خبری میتواند جذابتر از پیوستن یک بازیکن مطرح به یک تیم نامی و پرطرفدار باشد؟
جابهجایی مربیان و بازیکنان با تقلای مدیران و باشگاهها به اوج خود میرسد و گاهی حتی اهمیتی بیشتر از لیگ برتر و آغاز این رقابتها پیدا میکند. جنب و جوش باشگاهها در فصل اخیر نقل و انتقالات نیز ادامه داشته و دارد، اما به نظر میرسد برخی باشگاهها مسیر نادرستی را برای جذب بازیکنان و مربیان مورد نظر خود طی میکنند.
در حال حاضر بخش عمده بازیکنان شاغل در لیگ برتر خواهان انعقاد قراردادهایی بالای 700 میلیون تومان هستند و عجیب آنکه باشگاهها ـ حتی آنها که بدهکار هستند ـ برای جذب این بازیکنان سر و دست میشکنند، اما در همه اتفاقهای نامطلوب و سرشار از تخلف فصل نقل و انتقالات واقعا چه کسی بیشتر مقصر است و چه کسی راه نقل و انتقالات را برای تیمهایی که به فکر رسیدن به مهرههای مورد نظر خود هستند ناهموار و دشوار میکند؟
نقش پررنگ بازیکنان
هر چند در فصل نقل و انتقالات، دلالان غیر قانونی نقش عمدهای در شکل گیری اوضاع نابسامان جابهجایی غیرقانونی و غیرقابل عرف بازیکنان و مربیان دارند، اما در این میان نقش خود بازیکنان را نمیتوان انکار کرد. آشنا نبودن بازیکنان با سیر قانونی انتقال به یک تیم دیگر و زیادهخواهی آنها میتواند اوضاع آشفتهای را به وجود بیاورد.
ماجرای اخیری که برای قاسم دهنوی به وجود آمد، میتواند منعکسکننده موارد متعدد زیادی باشد، همچون بیاطلاعی این بازیکن از مراحل قانونی نقل و انتقالات که نیازمند طیشدن است یا زیادهخواهیهای بیش از اندازه او. این بازیکن به طور همزمان با بیش از پنج تیم مذاکره کرد تا لزوم بازنگری در قوانین مربوط به فصل نقل و انتقال و ایجاد جریمههایی سنگینتر و بازدارندهتر یادآوری شود.
دهنوی در طول یک ماه گذشته با سپاهان، پرسپولیس، استقلال و راهآهن مذاکره کرد. او اکنون با سپاهان قرارداد بسته است، اما پرسپولیسیها ادعا دارند که با این بازیکن توافق نهایی کرده بودند و این بازیکن مال آنهاست.
نقش پررنگ بازیکنان در آشفتگی بازار نقل و انتقالات به زیادهخواهی آنها و مذاکره همزمان آنها با چند باشگاه خلاصه نمیشود. برخی بازیکنان در بازار گرمی هم تبحر زیادی دارند که این تبحر را در نقل و انتقالات این روزها بیشتر نشان دادند.
ادعای برخی بازیکنان مبنی بر اینکه از سوی چند باشگاه پیشنهاد دارند اتفاقی معمول است، اما اتفاق جدیدی که در پایان این فصل افتاد این بود که برخی بازیکنان پا را فراتر گذاشتند و با بیان اینکه از تیمهای خارجی پیشنهاد دارند قیمت خود را بالاتر بردند تا هم در افزایش بیرویه قیمتهای بازیکنان لیگ برتری نقش داشته باشند و هم با این ادعای واهی چند باشگاه را سرگردان کنند.
یعقوب کریمی، بازیکن فصل گذشته نفت تهران نیز پس از پایان لیگ برتر عنوان داشت که از یک تیم هلندی پیشنهاد دارد، اما نام این تیم را نمیگوید. او با پرسپولیس مذاکره کرد و حتی از علاقه خود برای پیوستن به پرسپولیس گفت، اما در نهایت از سپاهان سردرآورد. او هنوز حرفی از این موضوع که نام تیم خواهان هلندیاش چه بود به میان نیاورده است.
مربیان؛ دومین عامل
مربیان دومین عامل بر هم خوردن تعادل بازار نقل و انتقالات هستند. تعدادی از مربیان نیز نسبت به سیر مراحل قانونی نقل و انتقال بیاطلاع هستند یا اینکه اگر نسبت به آن اطلاع کامل دارند تمایلی به طیکردن این مراحل ندارند. برخی از مربیان شناختهشده فوتبال ایران نیز به اندازه بازیکنان در بازار گرمی مهارت دارند و البته قابل انکار نیست که برخی از این مربیان در جابهجایی غیر قانونی بازیکنان و به جیبزدن درآمدهای کلان نیز نقش دارند.
مربیان در مواجهه با بازیکنانی که بازار گرمی را پس از پایان فصل سرلوحه کار خود قرار میدهند نیز کاملا بیتجربه عمل میکنند. آنها خواسته و ناخواسته بخش عمدهای از آشفتگیهای مربوط به این دوران و انعقاد قراردادهای غیرمنطقی را به عهده دارند. ماجرای برکناری مرفاوی از صبا شاید به همین جریان نامطلوب بازار نقل و انتقالات مربوط میشود.
او با مسئولان این تیم توافق کرده بود، اما ناگهان اعلام شد که او سرمربی فصل آینده صبا نخواهد بود. مرفاوی طی گفتوگوی اخیرش عنوان داشت که واقعا نمیداند چه اتفاقی افتاد و چرا با وجود توافق اولیه کنار گذاشته شد. واقعا چه کسی میخواهد جانشین او شود؟
تنشهای دلالان
دلالانی که بیشتر در لباس مدیر برنامهها وارد بطن فصل نقل و انتقالات میشوند تنشهای زیادی را در جریان نقل و انتقالها به وجود میآورند. برای انتقال یک بازیکن توسط مدیر برنامهها یا ایجنت آییننامه خاصی وجود دارد و البته افرادی که به اصول این آییننامه پایبند هستند تعدادشان زیاد نیست. بسیاری از اقدامات مدیر برنامههای بازیکنان و ایجنتها خارج از چارچوب این آییننامه است و آنها گاهی اقداماتی را انجام میدهند که فراتر از اختیارات قانونی آنهاست.
این اقدامات غیرقانونی دربرگیرنده منفعتهای مالی بسیار کلانی است که اصول بسیاری فدای آن میشود و این ماجرا هم که طبیعتا بر هم خوردن بیشتر تعادل موجود در بازار نقل و انتقال را موجب میشود. انتقال بازیکنی به باشگاههای مختلف لیگ برتری آن هم با قیمتی گزاف در حالی که آن بازیکن دوران درخشان خود را پشت سر گذاشته یا در حد یک بازیکن درجه دو است از معمولترین مهارتهای دلالان محسوب میشود. برخی دلالان حتی پا را فراتر گذاشته و در زمینه انتقال یک بازیکن به لیگهای خارجی (تیمهای عربی) نیز ایفاگر نقش عمدهای هستند.
نخستین کاری که دلالان باید انجام بدهند این است که شماره تلفن همه بازیکنان را در اختیار نداشته باشند. اگر آنها فهرست شماره تلفنها را در اختیار نداشته باشند چگونه میتوانند در جریان لیگ و در حالی که هنوز لیگ به پایان نرسیده و بازیکنان هم با باشگاههایشان قرارداد دارند با آنها تماس بگیرند و از پیشنهادهای وسوسهکننده تیمهای دیگر حرف بزنند؟
رابطه سوءمدیریتها و تخلفها
ناتوانی مدیران در کنترل تنشهای موجود در فصل نقل و انتقالات بسیاری از تخلفات صورت گرفته را موجب میشود. اگر سوءمدیریتی در کار نباشد و مدیران تسلط بیشتری روی امور مربوط به نقل و انتقال پیدا میکردند یک بازیکن هرگز با چند باشگاه به طور همزمان مذاکره نمیکرد، هرگز قیمت بالای 700 میلیون تومان نداشت و هرگز صحبت از پیشنهاد تیمهای خارجی به میان نمیآورد، اما مدیران فوتبال ایرانی کاملا شتابزده و عجولانه تصمیم میگیرند و برای اینکه از قافله جذب بازیکن عقب نیفتند هر کاری لازم باشد انجام میدهند، حتی اگر لازم باشد با قراردادی معادل یک میلیارد تومان با یک بازیکن معمولی قرارداد ببندند.
فوتبال گرانتر شد!
چندی پیش جلسهای با حضور مدیران باشگاهها و مسئولان فدراسیون با وزیر ورزش برگزار شد که محور اساسی جلسه این بود که فوتبال بیرویه گرانتر نشود و جلوی دستمزدهای میلیاردی هم گرفته شود، اما این روزها عکس این قول و قرار مشاهده میشود. فوتبال بسیار گرانتر از گذشته شده است و قرارداد بازیکنان معمولی هم به مرز میلیاردی میرسد، در این میان ستارههای لیگ برتر هم که جای خود دارند.
تجدید نظر در یک آییننامه
تجدیدنظر در قوانین مربوط به فصل نقل و انتقالات مانع از بروز تخلفاتی میشود که دو برابر شدن قیمت بازیکنان و سایر اتفاقهای نامطلوب را به دنبال دارد. قطعا قوانینی که اکنون وجود دارد پاسخگوی نظم بخشیدن به امور مربوط به نقل و انتقالها نیست، در غیر اینصورت تخلفات صورت گرفته در این بازه حیاتی برای باشگاهها هر سال نسبت به سال گذشته دو برابر نمیشد.
تجدیدنظر و تنظیم مجدد در قوانین اجرایی مربوط به فصل نقل و انتقالات بخشی از مراحل بهبود بخشیدن به اوضاع میتواند باشد، اما تشدید در جرایم بازدارنده مربوط به تخلفات نقل و انتقالات نیز اهمیت بسیار زیادی دارد.
به هر حال به نظر میرسد نخستین عنصر در شکلگیری بازار کاذب نقل و انتقالات دروغهای زیادی است که از سوی بازیکنان، مربیان و دلالان عنوان میشود؛ دروغهایی که دربرگیرنده مواردی همچون پیشنهادهای متعدد یک بازیکن و پای تیمهای خارجی را وسط کشیدن است. نقل و انتقالات فوتبال ایران اکنون با مجموعهای از دروغها پیش میرود.
در شرایطی که فاصلهای تا آغاز لیگ برتر بیشتر نمانده است، چه خبری میتواند جذابتر از پیوستن یک بازیکن مطرح به یک تیم نامی و پرطرفدار باشد؟
جابهجایی مربیان و بازیکنان با تقلای مدیران و باشگاهها به اوج خود میرسد و گاهی حتی اهمیتی بیشتر از لیگ برتر و آغاز این رقابتها پیدا میکند. جنب و جوش باشگاهها در فصل اخیر نقل و انتقالات نیز ادامه داشته و دارد، اما به نظر میرسد برخی باشگاهها مسیر نادرستی را برای جذب بازیکنان و مربیان مورد نظر خود طی میکنند.
در حال حاضر بخش عمده بازیکنان شاغل در لیگ برتر خواهان انعقاد قراردادهایی بالای 700 میلیون تومان هستند و عجیب آنکه باشگاهها ـ حتی آنها که بدهکار هستند ـ برای جذب این بازیکنان سر و دست میشکنند، اما در همه اتفاقهای نامطلوب و سرشار از تخلف فصل نقل و انتقالات واقعا چه کسی بیشتر مقصر است و چه کسی راه نقل و انتقالات را برای تیمهایی که به فکر رسیدن به مهرههای مورد نظر خود هستند ناهموار و دشوار میکند؟
نقش پررنگ بازیکنان
هر چند در فصل نقل و انتقالات، دلالان غیر قانونی نقش عمدهای در شکل گیری اوضاع نابسامان جابهجایی غیرقانونی و غیرقابل عرف بازیکنان و مربیان دارند، اما در این میان نقش خود بازیکنان را نمیتوان انکار کرد. آشنا نبودن بازیکنان با سیر قانونی انتقال به یک تیم دیگر و زیادهخواهی آنها میتواند اوضاع آشفتهای را به وجود بیاورد.
ماجرای اخیری که برای قاسم دهنوی به وجود آمد، میتواند منعکسکننده موارد متعدد زیادی باشد، همچون بیاطلاعی این بازیکن از مراحل قانونی نقل و انتقالات که نیازمند طیشدن است یا زیادهخواهیهای بیش از اندازه او. این بازیکن به طور همزمان با بیش از پنج تیم مذاکره کرد تا لزوم بازنگری در قوانین مربوط به فصل نقل و انتقال و ایجاد جریمههایی سنگینتر و بازدارندهتر یادآوری شود.
دهنوی در طول یک ماه گذشته با سپاهان، پرسپولیس، استقلال و راهآهن مذاکره کرد. او اکنون با سپاهان قرارداد بسته است، اما پرسپولیسیها ادعا دارند که با این بازیکن توافق نهایی کرده بودند و این بازیکن مال آنهاست.
نقش پررنگ بازیکنان در آشفتگی بازار نقل و انتقالات به زیادهخواهی آنها و مذاکره همزمان آنها با چند باشگاه خلاصه نمیشود. برخی بازیکنان در بازار گرمی هم تبحر زیادی دارند که این تبحر را در نقل و انتقالات این روزها بیشتر نشان دادند.
ادعای برخی بازیکنان مبنی بر اینکه از سوی چند باشگاه پیشنهاد دارند اتفاقی معمول است، اما اتفاق جدیدی که در پایان این فصل افتاد این بود که برخی بازیکنان پا را فراتر گذاشتند و با بیان اینکه از تیمهای خارجی پیشنهاد دارند قیمت خود را بالاتر بردند تا هم در افزایش بیرویه قیمتهای بازیکنان لیگ برتری نقش داشته باشند و هم با این ادعای واهی چند باشگاه را سرگردان کنند.
یعقوب کریمی، بازیکن فصل گذشته نفت تهران نیز پس از پایان لیگ برتر عنوان داشت که از یک تیم هلندی پیشنهاد دارد، اما نام این تیم را نمیگوید. او با پرسپولیس مذاکره کرد و حتی از علاقه خود برای پیوستن به پرسپولیس گفت، اما در نهایت از سپاهان سردرآورد. او هنوز حرفی از این موضوع که نام تیم خواهان هلندیاش چه بود به میان نیاورده است.
مربیان؛ دومین عامل
مربیان دومین عامل بر هم خوردن تعادل بازار نقل و انتقالات هستند. تعدادی از مربیان نیز نسبت به سیر مراحل قانونی نقل و انتقال بیاطلاع هستند یا اینکه اگر نسبت به آن اطلاع کامل دارند تمایلی به طیکردن این مراحل ندارند. برخی از مربیان شناختهشده فوتبال ایران نیز به اندازه بازیکنان در بازار گرمی مهارت دارند و البته قابل انکار نیست که برخی از این مربیان در جابهجایی غیر قانونی بازیکنان و به جیبزدن درآمدهای کلان نیز نقش دارند.
مربیان در مواجهه با بازیکنانی که بازار گرمی را پس از پایان فصل سرلوحه کار خود قرار میدهند نیز کاملا بیتجربه عمل میکنند. آنها خواسته و ناخواسته بخش عمدهای از آشفتگیهای مربوط به این دوران و انعقاد قراردادهای غیرمنطقی را به عهده دارند. ماجرای برکناری مرفاوی از صبا شاید به همین جریان نامطلوب بازار نقل و انتقالات مربوط میشود.
او با مسئولان این تیم توافق کرده بود، اما ناگهان اعلام شد که او سرمربی فصل آینده صبا نخواهد بود. مرفاوی طی گفتوگوی اخیرش عنوان داشت که واقعا نمیداند چه اتفاقی افتاد و چرا با وجود توافق اولیه کنار گذاشته شد. واقعا چه کسی میخواهد جانشین او شود؟
تنشهای دلالان
دلالانی که بیشتر در لباس مدیر برنامهها وارد بطن فصل نقل و انتقالات میشوند تنشهای زیادی را در جریان نقل و انتقالها به وجود میآورند. برای انتقال یک بازیکن توسط مدیر برنامهها یا ایجنت آییننامه خاصی وجود دارد و البته افرادی که به اصول این آییننامه پایبند هستند تعدادشان زیاد نیست. بسیاری از اقدامات مدیر برنامههای بازیکنان و ایجنتها خارج از چارچوب این آییننامه است و آنها گاهی اقداماتی را انجام میدهند که فراتر از اختیارات قانونی آنهاست.
این اقدامات غیرقانونی دربرگیرنده منفعتهای مالی بسیار کلانی است که اصول بسیاری فدای آن میشود و این ماجرا هم که طبیعتا بر هم خوردن بیشتر تعادل موجود در بازار نقل و انتقال را موجب میشود. انتقال بازیکنی به باشگاههای مختلف لیگ برتری آن هم با قیمتی گزاف در حالی که آن بازیکن دوران درخشان خود را پشت سر گذاشته یا در حد یک بازیکن درجه دو است از معمولترین مهارتهای دلالان محسوب میشود. برخی دلالان حتی پا را فراتر گذاشته و در زمینه انتقال یک بازیکن به لیگهای خارجی (تیمهای عربی) نیز ایفاگر نقش عمدهای هستند.
نخستین کاری که دلالان باید انجام بدهند این است که شماره تلفن همه بازیکنان را در اختیار نداشته باشند. اگر آنها فهرست شماره تلفنها را در اختیار نداشته باشند چگونه میتوانند در جریان لیگ و در حالی که هنوز لیگ به پایان نرسیده و بازیکنان هم با باشگاههایشان قرارداد دارند با آنها تماس بگیرند و از پیشنهادهای وسوسهکننده تیمهای دیگر حرف بزنند؟
رابطه سوءمدیریتها و تخلفها
ناتوانی مدیران در کنترل تنشهای موجود در فصل نقل و انتقالات بسیاری از تخلفات صورت گرفته را موجب میشود. اگر سوءمدیریتی در کار نباشد و مدیران تسلط بیشتری روی امور مربوط به نقل و انتقال پیدا میکردند یک بازیکن هرگز با چند باشگاه به طور همزمان مذاکره نمیکرد، هرگز قیمت بالای 700 میلیون تومان نداشت و هرگز صحبت از پیشنهاد تیمهای خارجی به میان نمیآورد، اما مدیران فوتبال ایرانی کاملا شتابزده و عجولانه تصمیم میگیرند و برای اینکه از قافله جذب بازیکن عقب نیفتند هر کاری لازم باشد انجام میدهند، حتی اگر لازم باشد با قراردادی معادل یک میلیارد تومان با یک بازیکن معمولی قرارداد ببندند.
فوتبال گرانتر شد!
چندی پیش جلسهای با حضور مدیران باشگاهها و مسئولان فدراسیون با وزیر ورزش برگزار شد که محور اساسی جلسه این بود که فوتبال بیرویه گرانتر نشود و جلوی دستمزدهای میلیاردی هم گرفته شود، اما این روزها عکس این قول و قرار مشاهده میشود. فوتبال بسیار گرانتر از گذشته شده است و قرارداد بازیکنان معمولی هم به مرز میلیاردی میرسد، در این میان ستارههای لیگ برتر هم که جای خود دارند.
تجدید نظر در یک آییننامه
تجدیدنظر در قوانین مربوط به فصل نقل و انتقالات مانع از بروز تخلفاتی میشود که دو برابر شدن قیمت بازیکنان و سایر اتفاقهای نامطلوب را به دنبال دارد. قطعا قوانینی که اکنون وجود دارد پاسخگوی نظم بخشیدن به امور مربوط به نقل و انتقالها نیست، در غیر اینصورت تخلفات صورت گرفته در این بازه حیاتی برای باشگاهها هر سال نسبت به سال گذشته دو برابر نمیشد.
تجدیدنظر و تنظیم مجدد در قوانین اجرایی مربوط به فصل نقل و انتقالات بخشی از مراحل بهبود بخشیدن به اوضاع میتواند باشد، اما تشدید در جرایم بازدارنده مربوط به تخلفات نقل و انتقالات نیز اهمیت بسیار زیادی دارد.
به هر حال به نظر میرسد نخستین عنصر در شکلگیری بازار کاذب نقل و انتقالات دروغهای زیادی است که از سوی بازیکنان، مربیان و دلالان عنوان میشود؛ دروغهایی که دربرگیرنده مواردی همچون پیشنهادهای متعدد یک بازیکن و پای تیمهای خارجی را وسط کشیدن است. نقل و انتقالات فوتبال ایران اکنون با مجموعهای از دروغها پیش میرود.