صراط: ، نگرانیهای باراک اوباما نسبت به تشدید بحران اقتصادی اروپا همچنان ادامه دارد. حدود سه هفته قبل، پیش از آنکه افشاگری های اسنودن مناسبات واشنگتن و اروپا را تحت تاثیر خود قرار دهد شاهد هشدار معنادار رئیس جمهور آمریکا در خصوص تشدید بحران بیکاری در اروپا بودیم. باراک اوباما درباره نرخ بالای بیکاری جوانان در کشورهای اروپایی هشدار داد و بر ضرورت تدوین سیاستهای اقتصادی لازم جهت مقابله با بحران اشتغال در اروپا تاکید کرد. وی عملا نتوانست نگرانی خود در خصوص عدم وجود تعادل اقتصادی در اروپا را کتمان کند. رئیس جمهور آمریکا که در یک کنفرانس خبری مشترک با آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان سخن می گفت، مدعی شد که به سیاست های منطقه یورو جهت حل بحران بدهی 17 کشور عضو اتحادیه اروپا ایمان دارد! با این وجود اوباما دوباره هشدار داد که سیاست گذاران نباید نظارت بر هدف اصلی که بهبود شرایط زندگی مردم است را فراموش کنند.
چرا اوباما نگران بحران اقتصادی اروپاست؟
تاثیرگذاری و تاثیر پذیری اقتصادی متقابل آمریکا و اروپا از یکدیگر سبب شده است تا با تشدید بحران اقتصادی اروپا، بازارهای آمریکا نیز آسیب پذیرتر از گذشته به نظر برسد. در چنین فضایی کشورهایی مانند چین قدرت مانور زیادی در بازارهای غرب پیدا کرده اند. بدیهی است که اوباما و سران کاخ سفید از چنین وضعیتی به هیچ عنوان رضایت ندارند. از سوی دیگر، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا نمی تواند سران اتحادیه اروپا را بیش از حد در این خصوص سرزنش کند! دولتهای بوش و اوباما نقش بی بدیلی در تشدید بحران اقتصادی داخلی در ایالات متحده و تعمیم آن به کشورهای اروپایی داشته اند. اگرچه نقش دولت بوش و بانک مرکزی آمریکا در این خصوص به واسطه بحران مسکن که در سال 2007 میلادی به وقوع پیوست پررنگ تر بوده است، اما این بحران در دوران تصدی گری اوباما بر کاخ سفید نیز ادامه داشته است. رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا طی سالهای 2008 تا 2012 میلادی عملا نتوانست اقدامی در راستای مهار بحرانهای اقتصادی مشترک آمریکا و اروپا بر دارد. این ناتوانی اوباما سبب شد تا جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 نسبت به شکست دادن دموکراتها امیدوار شوند. تنها مسئلهای که منجر به عدم تحقق این شکست شد ناتوانی رامنی در ارائه برنامه های اقتصادی جایگزین برای خروج از بحران بود. با این حال در همان دوران مبارزات انتخاباتی شاهد بودیم که در همه نظرسنجیها شهروندان آمریکایی از عملکرد اقتصادی دولت اوباما ناراضی بودند. پس از پیروزی اوباما در انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 وی با وعده های عمل نشده خود در خصوص مهار بحران اقتصادی در آمریکا مواجه شده است. در این خصوص رئیس جمهور ایالات متحده چاره ای جز هدایت و مهار بحران اقتصادی اروپا ندارد. به عبارت بهتر، تا زمانی که بحران اقتصادی اروپا ادامه پیدا کند، به هیچ عنوان نمی توان از بهبود اوضاع اقتصادی آمریکا سخن به میان آورد.
از ابتدای سال 2013 میلادی، شاهد تشدید بحران اقتصادی اروپا هستیم. نه تنها بحران بیکاری در اروپا برطرف نشده است بلکه هر روز بر تعداد کانونهای بحران مالی در اتحادیه اروپا افزوده می شود. آنچه امروز در بلغارستان و پرتغال و ایتالیا می گذرد به خوبی نشان می دهد که بحران اقتصادی اروپا هر روز وسیع تر می شود. با وسعت یافتن این بحران نگرانی های اوباما و دیگر مقامات کاخ سفید نیز افزایش یافته است.
تناقض محض در گفتار اوباما
اوباما در دیدار با آنگلا مرکل در اظهار نظری اغراق آمیز مدعی شده است که نسبت به سیاستهای منطقه یورو جهت حل بدهی 17 کشور عضو این مجموعه ایمان دارد. نکته جالب توجه اینکه وی بلافاصله نسبت به عدم بهبود شرایط زندگی شهروندان اروپایی هشدار داده است!
واقعیت امر این است که اوباما نه تنها نسبت به سیاستهای اقتصادی موجود در منطقه یورو ایمان ندارد، بلکه به شدت نسبت به آینده منطقه یورو بدبین است . این بدبینی طی یکسال اخیر و به دنبال وقوع چالشهای اقتصادی میان برلین و پاریس پررنگ تر شده است. در سال 2012 میلادی، نشست گروه هشت عملا تحت الشعاع اختلافات اقتصادی اولاند و مرکل قرار گرفت. در سال 2013 میلادی نیز نشستهای متعددی که با هدف حل و فصل بحران اقتصادی اروپا برگزار شده است جملگی بدون دست یابی به کمترین نتیجه ای پایان یافته است. در چنین شرایطی اظهارات اوباما در خصوص ایمان داشتن نسبت به پایان بحران بدهیها در منطقه یورو بیشتر به نوعی طنز شباهت دارد. رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا به خوبی می داند که بحران های بانکی و اقتصادی در کشورهای عضو منطقه یورو منجر به تقاضای دریافت وام آنها از صندوق بین المللی پول و بانک مرکزی اروپا شده است. در چنین شرایطی نه تنها بحران بدهی ها در منطقه یورو فروکش نکرده است، بلکه کشورها به صورتی خودخواسته و اجباری زیر بار قرض و بدهی خارجی بیشتری رفته اند. بحران بدهی و استقراض خارجی در کشورهایی مانند ایتالیا، یونان، اسپانیا، قبرس و پرتغال هر روز خود را بیشتر نشان می دهد. از سوی دیگر، اعمال سیاستهای ریاضتی در کشورهای دیگر اروپایی نیز منجر به حضور گسترده معترضین در خیابانها شده است. ادامه این روند منجر به سقوط دولتهای فعلی و تمایل دولتهای جدید جهت استقراض خارجی خواهد بود. بنابراین رویای اوباما در خصوص حل بحران اقتصادی اروپا با ادامه وضعیت فعلی عملا تعبیری ندارد.
رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا از یک سو سعی می کند به مقامات اروپایی روحیه ای کاذب دهد و از سوی دیگر نسبت به نگرانی های خود نسبت به آینده اقتصادی منطقه یورو تاکید کند. واقعیت امر این است که رئیس جمهور آمریکا که خود نیز در حل بحران مالی کشورش ناتوان مانده است، توان تجزیه و تحلیل حداقلی بحران جاری در اروپا را از دست داده است. در چنین شرایطی وی صرفا در نقش یک هشدار دهنده ظاهر می شود و راهکاری برای پایان بحران اقتصادی در منطقه یورو و اتحادیه اروپا ارائه نمی کند.
نگرانیهای دنباله دار کاخ سفید از بحران اروپا
نگرانیهای ایالات متحده آمریکا در قبال بحران اقتصادی اروپا همچنان ادامه دارد. در این میان باراک اوباما از دو جنبه نسبت به ادامه وضعیت فعلی نگران است. او از یک سو نگران تاثیرگذاری مستقیم بحران اقتصادی اروپا بر معادلات داخلی آمریکاست. بدون شک در صورت افزایش تعداد کانونهای بحران در اروپا، واشنگتن نیز به صورت غیر مستقیم درگیر مواجهه با بحران مزمن ایجاد شده در منطقه یورو خواهد شد. این ورود ناخواسته انرژی و توان زیادی را از واشنگتن تلف خواهد کرد و در نهایت نیز حاصلی به همراه نخواهد داشت.
نگرانی بعدی ایالات متحده آمریکا به مانور رقبای سنتی واشنگتن در فضای بحران اقتصادی غرب باز می گردد. در این میان آمریکا به شدت نسبت به نقش آفرینی چین و روسیه در اروپا احساس خطر می کند. در شرایطی که ایالات متحده خود در بحران مالی به سر می برد و قدرت تاثیرگذاری بر معادلات اقتصادی اروپا را از دست داده است، کشورهای چین و روسیه از قدرت بیشتری جهت مانور در بازارهای غرب برخوردار شده اند. استقبال بسیاری از کشورهای عضو منطقه یورو از ورود چین به معاملات اقتصادی اروپا به شدت اوباما و مقامات آمریکایی را آشفته ساخته است. هرگونه موفقیت چین و روسیه در هدایت و مدیریت بحران اقتصادی اروپا ( هر چند کوتاه و مقطعی) منجر به آشکارسازی ناتوانی ایالات متحده خواهد شد. جمهوریخواهان و دموکراتهای سنتی آمریکا به شدت از تحقق این موضوع نگران هستند. نگرانی های ایالات متحده آمریکا و دولت اوباما نسبت به بحران اقتصادی اروپا نوعی نگرانی و هراس دنباله دار است. تا زمانی که بحران اقتصادی اروپا به قوت خود باقی بماند، این نگرانی ها وجود خواهد داشت. از سوی دیگر، اوباما نشانه ای دال بر بهبودی بحران اقتصادی اروپا مشاهده نمی کند. همین مسئله نگرانی سران کاخ سفید را در قبال منطقه یورو تشدید کرده است.
در چنین شرایطی هشدارهای اوباما به سران اتحادیه اروپا عملا تاثیری در بهبود وضعیت اقتصادی قاره سبز ندارد. از سوی دیگر، تحقق استقلال اقتصادی آمریکا و اروپا از یکدیگر نیز با توجه به عمیق بودن پیوندهای زیرساختی آنها با یکدیگر امکان پذیر نیست. بنابراین مقامات کاخ سفید باید مانند سالهای اخیر صرفا به آینده مبهم اقتصادی که پیش روی آنهاست چشم بدوزند. آیندهای که بر اساس شواهد و مستندات سخت و دشوار خواهد بود.