صراط: شعر نقاب آیینه تمام نمای حوادث هر روزگار است. حوادث اخیر غزه و جنایات رژیم صهیونیستی نیز از واقعیات دردآور روزگاری ماست و در این میان همیشه شاعرانی بوده اند که درد این واقعیات گریبان شان را رها نمی کند. محمدتقی عزیزیان، شاعر لرستانی از همین قسم شاعران است که با دو سروده(غزل و مثنوی) نسبت به این فجایع واکنش نشان و آنها را برای انتشار در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده است:
گرگ هم مثل شما تشنه خونریزی نیست
خوی تان جز تب افســـرده پاییزی نیست
قـــوم مـــوسی نشـــده قــوم جـهالـت بودیـد
طفـــل کشتـــید و به دنـــبال غنیمت بـودید
سامری حقه بس است، این همه مستی کافیسـت
دیگراین مـذهب گـــوســاله پرستی کافیست
تا به کـــی بایـــد از ایـن دورنمایان باشند
کـــودکـــان نـــذری امیــال خــدایان باشند
جنم و جــربــزه درکـــلـه افسـرها نیست
سربریدن به خـــدا سهــم کبــوتـرها نیست
***
الامـان! تشـــنــه آبنــد عـلــی اصـغرها
بر ســر دســـت ربـــابـــند عــلی اصغرها
خیمه هـــا را نفــسی، نیزه نریزید از دور
نیمه شب گشته و خـــوابند علـی اصغرها
غزه امروزهمان کرب و بـلای خـون است
زخمی و خـــانـــه خرابند علــی اصغرها
یک نفـــر نیسـت به عباس پیامی برساند
العطش، در تب و تابند علی اصـــغـرهـا
چه شود حضــرت عبـــاس بیاید امروز
و به سمــــتش بشـــتابند علـــی اصـغرها
تیغ خود را بکـــشد منتقـــم خــون باشـد
موجب دلهره در لشــکــر صهیون باشـد
ناگهــــان لــــرزه بیــفتد به تـن دشمن هـا
صحنه خالی شود ازهمهمه رهــزن هــا
گرگ هم مثل شما تشنه خونریزی نیست
خوی تان جز تب افســـرده پاییزی نیست
قـــوم مـــوسی نشـــده قــوم جـهالـت بودیـد
طفـــل کشتـــید و به دنـــبال غنیمت بـودید
سامری حقه بس است، این همه مستی کافیسـت
دیگراین مـذهب گـــوســاله پرستی کافیست
تا به کـــی بایـــد از ایـن دورنمایان باشند
کـــودکـــان نـــذری امیــال خــدایان باشند
جنم و جــربــزه درکـــلـه افسـرها نیست
سربریدن به خـــدا سهــم کبــوتـرها نیست
***
الامـان! تشـــنــه آبنــد عـلــی اصـغرها
بر ســر دســـت ربـــابـــند عــلی اصغرها
خیمه هـــا را نفــسی، نیزه نریزید از دور
نیمه شب گشته و خـــوابند علـی اصغرها
غزه امروزهمان کرب و بـلای خـون است
زخمی و خـــانـــه خرابند علــی اصغرها
یک نفـــر نیسـت به عباس پیامی برساند
العطش، در تب و تابند علی اصـــغـرهـا
چه شود حضــرت عبـــاس بیاید امروز
و به سمــــتش بشـــتابند علـــی اصـغرها
تیغ خود را بکـــشد منتقـــم خــون باشـد
موجب دلهره در لشــکــر صهیون باشـد
ناگهــــان لــــرزه بیــفتد به تـن دشمن هـا
صحنه خالی شود ازهمهمه رهــزن هــا