صراط: محمد بنا درباره بازگشتش به تیم ملی کشتی فرنگی گفت: در این مدت باقیمانده حساس همه باید کمک کنند تا کشتی فرنگی موفق باشد. محمد بنا کسی نیست و کشتی را باید کمک کنند.
وی ادامه داد: زمانی که رفتم گفتم سکوت میکنم تا خدا حرف بزند. این همه علیه من نوشتند، اما هیچ واکنشی نشان ندادم. من عاشق کشتی هستم و هیچ کسی را دشمن خودم نمیبینم. به همین خاطر در این زمان حساس با وجود تمام مشکلات و اختلاف سلیقهها باید برای موفقیت کشتی تلاش کنیم.
سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی درباره برنامههایش برای سنگین وزن و اینکه به نظر میرسد این وزن در حال حاضر شرایط خوبی ندارد، گفت: فقط به من 2 ماه فرصت بدهید و ببینید چه کار میکنم و چه تیمی تحویل مردم میدهم. من با یک کلمه حرف، کشتیگیرانم را به آمادگی میرسانم. باباجانزاده در آن زمان هم همواره در این شرایط بوده است، اما با توجه به راههایی که بلد بودم طوری عمل میکردم که او را نگه میداشتم.
بنا تصریح کرد: در حال حاضر هم 4 سنگین وزن خوب داریم و حتی کشتیگیران جوانی داریم که میتوانیم به آنها میدان بدهیم، اما چون امسال فقط باید به فکر نتیجه باشیم تمرکز خود را روی باتجربهها میگذاریم.
وی درباره اینکه آیا او نیز اعتقاد به استفاده از علیاری در سنگین وزن دارد، گفت: او یک سال است که با من صحبت میکند و من به او میگویم نه؛ برخی کشتیگیران قد و قامت بلندی دارند، اما بدنشان به 130 کیلو نمیخورد. هفت وزن کشتی آزاد یک طرف و سنگین وزن طرف دیگر. یک بار هم علیاری به خاطر برادرانش در سنگین وزن کشتی گرفت که همان دور اول اوت شد و به همین خاطر جریمهاش کردم و 2 ماه به اردو دعوتش نکردم.
محمد بنا ادامه داد: متأسفانه نتوانستند مهدیزاده و باباجانزاده را حفظ کنند و آنها را فراری دادند. در حال حاضر گزینههای اصلی ما برای سنگین وزن باباجانزاده، مهدیزاده، نوری و قاسمی منجزی هستند که باید روی آنها تمرکز کنیم. از طرفی هر کاری یک راهی دارد که باید آن را بدانیم و همینطور نمیتوان یک کشتیگیری را به وزن پایینتر و یا بالاتر برد.
وی درباره شرایط طالب نعمتپور، گفت: با توجه به اینکه هنوز محرومیت او تمام نشده است نمیتوانیم به طور رسمی از او دعوت کنیم، اما قرار است با هماهنگیهای لازم از حضور او در اردوها در کنار بچهها استفاده کنیم تا حداقل بتوانیم او را برای المپیک حفظ کنیم.
محمد بنا درباره شرایط روحیاش و اینکه آیا شرایط
حضور در اردوهای تیم ملی را دارد یا نه گفت: در این ماههای آخر بیماری
مادرم به گونهای بود که تمام وقت مرا گرفته بود، اما انگار خودش میدانست
که باید چه زمانی ما را ترک کند و در آستانه المپیک به سوی خدا رفت. حالا
هم که به سر مزارش میروم به او میگویم که به کشتی برگشتهام چون همواره
آرزویش این بود.