در این راستا با محمدباقر صدوق معاون اسبق سازمان حفاظت محیط زیست گفت و گویی را انجام دادیم، تا به عنوان شخصی که سالها در این سازمان مسئولیت داشته است، شرایط فعلی سازمان و علت این همه حواشی را که باعث قربانی شدن محیط زیست کشورمان میشود، برایمان تشریح کند.
مدتی است اعتراضهای کارکنان سازمان حفاظت محیط زیست که شما نیز مدتی در آن سازمان مسئولیت داشتید در رسانهها منعکس شده است اما مسئولان پاسخی به این اعتراضها نمیدهند، به نظر شما دلیل این اعتراضها چیست؟
صدوق: اجازه بدهید با این مطلب آغاز کنیم، شاه ملعون وقتی حزب رستاخیز را در اوایل دهه پنجاه تأسیس کرد، دستور داد همه باید عضو حزب شوند و دفاتری را در تمام مراکز دولتی، دانشگاهها و در واقع همه جا گذاشته بودند تا مردم ثبتنام کنند و هر کس ناراضی است، کشور را ترک کند، عده کمی ثبتنام کردند و کسی هم کشور را ترک نکرد و چند سال بعد خودش با ذلت، کشور را ترک کرد. این موضوع شبیه حکایت خانم ابتکار است، بعید میدانم گفته باشد کارمندانی که ناراحت هستند، سازمان را ترک کنند، چون ملک شخصی یا خانوادگیاش نیست و کارکنان هم رعیتش نیستند و دیگر اینکه سازمان یک دستگاه حاکمیتی است و در واقع زیر نظر مقام معظم رهبری است. اگر این حرف را زده باشد، ناشیگری کرده است و نشانگر این است که به بلوغ اجتماعی و سیاسی نرسیده است.
کسی که پاسخگوی عدهای از پرسنل خود نیست، چگونه میتواند دادستان عرصههای طبیعی و انسانی کشور باشد. به نظر میرسد ماه عسل خانم ابتکار و دیگر اتفاقات به سر آمده و تاریخ انقضای او نیز مدتهاست که به سر آمده است.
مشکل اصلی سازمان محیط زیست کجاست؟ چرا در دورههای گذشته مدیریت این سازمان اینگونه اعتراضهای مکرر کارکنان سازمان را شاهد نبودیم؟
صدوق: دو قطبی کردن سازمان و افراد خودی و غیرخودی ترفندی است در جهت اهداف سیاسی، خودیها اغلب وارداتی و مورد اعتماد و اطمینان هستند و مورد حمایت رئیس سازمان، اما غیرخودیها نیروهای اصیل، کاربلد، تلاشگر و بیادعایی هستند که مورد وثوق و اعتماد نبودهاند و همسو با اهداف و منافع گروهی و سیاسی آنها نیستند، بنابراین از پستهای مدیریتی و حتی پایینتر باید حذف و گوشهنشین شوند و خودیهای مورد نظر جایگزین آنها شوند. در این دیدگاه تخصص، تعهد و عملکرد افراد مهم نیست. ملاک اصل با مایی پس از مایی است.
این سازمان تخصصی است و توان و تحمل سیاستورزی و سیاسیکاری را ندارد و از زمانی که دچار این بلیه شده، از اصل خود دور مانده است، مصادیق زیادی از جایگزینی خودیها و غیرخودیها وجود دارد که یک نمونه بارز آن به دستور شخص خانم ابتکار صورت گرفته و اسناد آن نیز منتشر شده است.
شورای عالی محیط زیست پس از مجلس و دولت بالاترین مرجع تصمیمگیری درمورد مسائل محیط زیست است و مصوبات آن حکم قانون را دارد و رئیسجمهور در رأس آن و دبیر آن رئیس سازمان و دبیرخانه آن در رأس سازمان مستقر و دارای چارت تشکیلاتی است. یکی از ردیفهای پستی، رئیس گروه شورای عالی است که وظیفهاش هماهنگی امور تخصصی کارهای شورای عالی است و مدیریت چند کارشناس مرتبط را برعهده دارد که بهتازگی فردی با دیپلم فنی و سابقه تایپیست جایگزین فرد قبلی میشود که کارشناس ارشد جغرافیاست. مکاتبه مسئول دفتر ریاست مبنی بر عدم احراز شرایط نامبرده برای تصدی پست رئیس گروه شورای عالی جالب توجه است. این دیدگاهی ارباب، رعیتی است که سالها منسوخ شده، بنابراین سازمان ملک شخصی و ارثیه به جا مانده از کسی نیست، بلکه امانتی است ملی که به افراد برای مدت محدود سپرده و باید از آن پاسداری شود.
برخی از کارکنان سازمان به حضور افرادی به صورت غیرقانونی در این سازمان در سمت مشاوران رئیس سازمان خبر میدهند، شما در جریان این موضوع هستید؟
صدوق: بله، یکی دیگر از دستاوردهای خانم ابتکار برای سازمان خیل عظیم مشاوران ریز و درشت و آشکار و پنهان است که بسیاری از آنها شناختی از محیط زیست ندارند، چه رسد به دغدغه آن، خبرها را مرور میکردم، خراسان نیوز روز چهارشنبه 17 تیر از قول ندای ایرانیان، تیتر زده بود؛ توصیه مشاور ابتکار به رئیسجمهور، کنجکاو شدم دیدم شهربانو امانی نماینده دوره ششم مجلس ، مشاور فعلی رئیس سازمان است. این را چون دیدم و جای انکار ندارد، گفتم تا بوده خیلیها که هیچ ارتباط استخدامی با سازمان نداشته یا ندارند برای اندک مواجبی، یا سفری آویزان سازمان بوده و هستند. وقتی دید و نگاه به سازمان بهعنوان ملک شخصی باشد، بیش از این نمیتوان انتظار داشت.
موضوع دیگری که محل اعتراض کارکنان محیط زیست است، میزان اندک حقوق و دستمزد کارکنان این سازمان در مقایسه با دیگر سازمانها است. از وضعیت معیشتی کارکنان اطلاعی دارید؟
صدوق: حکایت افزایش حقوق پرسنل مظلوم و محروم، اما خدوم محیط زیست تداعیکننده روش مدیریت سه پاکتی است، نقل است مدیری منصوب شده بود، از مدیر قبلی خواست او را در امور و مسائل اداری با توجه به سابقه و تجربهاش رهنمود کند، مدیر سابق گفت؛ در سه پاکت شمارهشده توصیههایم را برایت تهیه و در کشوی میزت گذاشتم، اگر مشکلی پیش آمد، به ترتیب آنها را باز کن. پس از مدتی تلاش متوجه شد کارها خوب پیش نمیرود، سراغ پاکتها رفت و اولی را باز کرد، نوشته بود تمام مشکلات را گردن من بینداز و هرچه بد و بیراه میدانی نثارم کنم تا مدتی اوضاع آرام میشود. کارکردش که تمام شد پاکت دوم را باز کند، این کار را کرد تا مدتی آسوده بود، سرانجام ناچار شد پاکت دوم را باز کند، در آن نوشته بود «حالا تا میتوانی وعده و وعید بده، تا مدتی اوضاع آرام خواهد شد» این کار نیز انجام شد، اما بهتدریج کمرنگ گردید و مجبور شد پاکت سوم را باز کند، برایش نوشته بود «حال مثل من سه پاکت بذار، بنویس و برای نفر بعدی بگذار و برو.»
در سازمان با توجه به شرایط حاکم گویا هر سه پاکت را با هم باز کردند، کل پرسنل سازمان در کشور به 5 هزار نفر نمیرسد، یعنی برابر پرسنل آموزش و پرورش یک شهر کوچک مانند دماوند، اما از نظر مسئولیت حفاظت عرصههای طبیعی و انسانی، کل کشور به آنان سپرده شده است. چگونه است که حفاظت این سرمایههای ملی به این جمع سپرده شده، اما قادر به تأمین حداقل معیشت برای آنها نیستند.
حقوق محیط بانان و بسیاری از کارکنان بهطور میانگین حدود یک میلیون تومان برآورد میشود که نشاندهنده زیر خط فقر است، مشکل کجاست؟ دولت اولویتاش محیط زیست است. مسئولین مدبر محیط زیست هم هر روز با وعده و وعید به پرسنل امید میدهند و هر روز شایعهای در این رابطه وجود دارد. پیشنهاد میشود پاکت سوم را مورد توجه قرار داده و به آن عمل کنند، که خیر دنیا و آخرت در آن است.
خانم ابتکار منتقدان و معترضان را سیاسی میخواند.
صدوق: خانم ابتکار این صدای رسانههای اصولگرا نیست، صدای همکاران شماست، البته اگر آنها را همکار بدانید که نمیدانید؛ چراکه آنها را غیرخودی میدانید. مدیریت سیاسی، انتصابهای سیاسی، برکناریهای سیاسی، مجوزهای سیاسی، ملاقاتهای سیاسی و تصمیمگیریهای سیاسی شما در این سازمان پای گروههای سیاسی را برای بهرهبرداری از اعتراضات پرسنل به این ماجرا باز کرد وگرنه چرا رسانهها به سراغ وزارت آموزش و پرورش نرفتند که ماههاست اعتراضهای گسترده آنها در تمام شهرها و استانها برپاست. کسی که خربزه میخورد، پای لرزش هم مینشیند. حاصل اینگونه مدیریت سیاسی، اینگونه بازخوردهای سیاسی نیز است و دولت اعتدالگرا از تندرویهای سیاسی شما بیشتر ضربه میخورد تا جناح مخالف خود.
رئیس سازمان محیط زیست میگوید بخشی از بودجههای این سازمان صرف تسویه بدهی دولت قبل میشود، شاید دلیل پرداخت نشدن مزایای کارکنان این باشد؟
صدوق: صحبت من خطاب به خانم ابتکار این است که سرکار خانم شما وارد سال سوم ریاست این سازمان شدهاید، آیا زمان این نرسیده است که دست از فرافکنی بردارید و انگشت اتهام را از پشت سر بردارید و نگاهی به جلو داشته باشید؟ بالاخره هر دولتی موظف است بدهیهای قبل را تسویه کند، آیا شما تا به حال دیدهاید در مقطع تحویل و تحول دولتها هیچ بدهی باقی نمانده باشد؟ مگر روزی که شما ساختمان نیمه کاره پردیسان به دولت بعد از خودتان تحویل دادید، آنها بدهکاریها را تسویه نکردند؟ آیا ساختمان را با آن همه اشکالات تعمیر نکردند؟ ساختمان موزه چه زمانی ساخته شده که مجبور بودند به گفته شما با ذغال آن را گرم کنند؟ آیا محصول مدیریت دوره قبل شما نیست؟
هنوز آسانسورهایی که در دوره شما در ساختمان محیط طبیعی کار گذاشته شد، بهدلیل مشکل ساختاری کار نمیکند و بازدیدکنندگان مخازن و هرباریومها باید 4 طبقه را از راهپله تردد کنند؟ آیا این مسائلی هستند که یک معاون رئیسجمهور در سطح رسانه مطرح کند که مثلاً ما 200 میلیون بدهی دولت قبل را پرداختیم؟ یا اینکه پشتبام ساختمان را حفاظ گذاشتیم و قص علیهذا!
گویا بخشی از بودجههای این سازمان صرف تعمیرات شده است تا کارکنان در رفاه باشند.
صدوق: بله، ادعا کردند درهای الکترونیکی از قبل بود، به قول قدیمیترها این را کجای سرمان بگذاریم!؟ حداقل هر کسی در طول 3 سال گذشته یک بار وارد سازمان شده باشد، متوجه این مطلب است که این درها چه زمانی ساخته شدهاند.
در خصوص نیروهای تازهوارد سازمان که گفته میشود، افرادی هستند که بهنحوی سفارششده هستند، خانم ابتکار این موضوع را تکذیب کرده است. درمورد این موضوع توضیحی دارید؟
صدوق: خانم ابتکار ادعا کردهاید 50 نفر با سابقه شرکتی را برایشان شناسه قراردادی گرفتهاید، لیستی از پرسنلی در اختیار است که اخیراً به استخدام قراردادی درآمدهاند و تا قبل از ورود شما سابقه حتی یک روز کارکرد شرکتی در این سازمان نداشتهاند. مردم شاید ندانند، ولی آیا همکاران شما که آنها را خوب میشناسند و هر روز در کنار خودشان این افراد را میبینند، یک بار دیگر به صداقت گفتار شما شک نمیکنند؟
آیا واقعاً سازمانی که شما به پرسنل اصلی آن گفتهاید، هر کس ناراحت است سازمان را ترک کند، نیاز به تزریق نیروی جدید داشت؟ آیا استخدام نیروی قراردادی در ضوابط اجرایی بودجه ممنوع نشده بود؟ آیا استخدام در تهران ممنوع نیست؟
اخذ شناسه قراردادی با دور زدن قانون و پرداخت ماهانه صدها میلیون تومان از اعتبارات جاری سازمان برای پرداخت حقوق این پرسنل سختتر بود یا رسیدن به خواستههای به حق همکاران اصیل سازمان؟
در این مدت وضعیت مسائل زیست محیطی کشور را چگونه ارزیابی میکنید، وعدههایی که داده شد و عملی نشده است و اقداماتی که به گفته کارکنان این سازمان به صورت غیرقانونی در حال انجام است؟
صدوق: احداث سد شفارود در رضوانشهر گیلان و تخریب 320 هزار هکتار از جنگلهای ارزشمند هکتاری با یک میلیون اصله درخت که به جنگلهای هفتاد رنگ معروف است، خشک شدن تالابهای کشور که آثار حیاتی در هر منطقه دارد، آتش سوزی جنگلهای گلستان و جنگلهای زاگرس، صدور مجوز استفاده از معاون شن و ماسه که حیات را از رودخانهها زدوده است و موافقت با طرح گردشگری آشوراده از جمله اقدامات زیست محیطی است که وضعیت محیط زیست کشور و منابع طبیعی ما را هر روز بدتر میکند.
حیف از محیط زیست که اسیر سیاستبازی مسئولین آن شده است. حیف محیط زیست که حامیان رسانهای آن در بازی سیاست و پول مهر سکوت بر لب زدهاند و به روشنی سفید و سیاه را وارونه جلوه میدهند. حیف از محیط زیست که واگذار میشود، میسوزد، تخریب، آلوده و منقرض میشود و ما دلخوشیم به فلان جایزه از فلان کمپانی خصوصی و چشم به راه جایزههای مشابه دیگر.