* جمهوريخواهان محافظهكار: اسراف در وزارت دفاع غوغا ميكند
با
اين حال، جمهوريخواهان محافظهكار، به اين نكته اذعان دارند كه وزارت
دفاع بيش از اندازه خرج ميكند. به باور آنا، دولت بايد در زمينه كاهش
هزينهها ، كسري بودجه و بدهيها، گامهاي جدي بردارد. «تام كويل»، از حزب
جمهوريخواه (آر-اوكي) در اين مورد ميگويد: «مسائل مالي، موضوع «دفاع» را
به گونهاي هدف قرار ميدهند كه كسي پس از حادثه ۱۱ سپتامبر تصور آن را
نميكرد».
*ترديدها نسبت به سيكوستر
بيترديد، براي
كاهش هزينهها سيكوستر روشي غير واقع بينانه، بيتاثير و حتي احمقانه است.
«چاك هيگل» وزير دفاع آمريكا، نسبت به پيامدهاي اين تصميم هشدار ميدهد و
از آن انتقاد مينمايد: «زماني كه مديران از اختيارات، فرصتها و ابزارهاي
مديريتي لازم برخوردار نيستند، نميتوان نسبت به حوادث پيش رو مطمئن بود».
*تهديد، حربهاي مرسوم در آمريكا
با اين حال، برخلاف
گفته برخي مقامات پنتاگون، لزوما نتايج پيش رو فاجعهآميز نخواهند بود.
صدور مجوز انتقال پول از حسابي به حسابي ديگر براي پنتاگون، شرايط را
تعديل خواهد كرد. «جورج اف ويل» روزنامه نگار، به اين نكته اشاره ميكند
كه وزارت دفاع از ابزار تهديد (شيوه مرسوم در واشنگتن) در جهت كاهش تاثيرات
اين تصميم استفاده خواهد كرد.
به گفته مقامات نيروي دريايي،
نميتوان هزينه برنامهها يا طرحهاي كم اهميتتر از بكارگيري ناو هواپيما
بر يو اس اس «ترومن» را كاهش داد. مشاركت نيروي دريايي در كمپين سياسي
اعمال فشار بر كنگره و ممانعت از سيكوستر، ناپخته، واضح و خجالتآور است و
به خصوص با بازرسي همراه با شك كنگره بايد به قيمت بودجه نيروي دريايي
تمام شود.
*عدم نظارت بر دفاتر پنتاگون
ميتوان با
مديريت صحيحتر، در هزينهها صرفهجويي كرد. اين موضوع بدون بحران كنوني
بودجه نيز، امكانپذير است. مدتها است امكان بازرسي دفاتر و اسناد
پنتاگون وجود ندارد و اين خود رسوايي بزرگي است. با اين حال، مشكل
بزرگتر، اهداف جاه طلبانه «دي او دي» ميباشد. دفاع، مسئوليت مهم و
قانوني دولت فدرال است. اين تنها به معناي محافظت از آمريكا است، نه بقيه
دنيا.
*آمريكا نيمي از بودجه نظامي جهان را در اختيار دارد
به
باور وزير «هيگل»، كنگره بايد در مورد سياست خارجي آمريكا تجديد نظر كرده و
به تناسب به كاهش هزينهها بپردازد. وي افزود: «راهبرد كنوني با كاهش
اساسي منابع كه در نتيجه سيكوستر است، همخواني ندارد. اين به مفهوم نياز
به بازنگري در ديدگاه وزارت دفاع ميباشد».
بودجه پنتاگون محصول
سياست خارجي آمريكا است. مديريت جهان توسط آمريكا، به ارتشي عظيم و پر خرج
احتياج دارد. به اين دليل است كه نيمي از مجموع بودجه نظامي كشورهاي جهان
متعلق به كاخسفيد است. در حقيقت، مخارج آمريكا نسبت به مخارج اين كشور در
دوران جنگ سرد، جنگ ويتنام و جنگ كره بيشتر بوده است. در صورتي كه
سياستگذاران آمريكا، تنها تصميم به محافظت از كشورشان ميگرفتند، اين رقم
كاهش چشمگيري داشت.
*ناكارآمدي وزارت دفاع آمريكا
هدف
اصلي واشنگتن بايد دفاع از آب و خاك، مردم و آزاديهاي قانوني آمريكا
باشد. در شرايطي نادر مانند جنگ جهاني دوم و دوران جنگ سرد، كه ممكن بود
به تسلط نازيها و كمونيستها بر جهان بدل شود، آمريكا ميتواند به محافظت
از جهان اقدام نمايد. اما، امروزه نيازي به اين موضوع احساس نميشود.
در
واقع، بخش اندكي از فعاليتهاي وزارت دفاع به دفاع از آمريكا مربوط
ميشود. در حملات ۱۱ سپتامبر، كه اولين حمله به خاك آمريكا پس از جنگ
جهاني دوم ميباشد، ناكارآمدي وزارت دفاع اثبات شد. «دي او دي» آمادگي
بيشتري براي محافظت از كشورهاي جهان دارد تا خود آمريكا.
*آمريكا و دخالت در امور كشورهاي جهان به بهانههاي واهي
اين
سياست از دل دوران جنگ سرد و همزمان با نفوذ كمونيسم و تهديد متحدان
آمريكا بيرون آمده است. اما همان گونه كه «گرترود استين» در اوكلند به آن
اشاره كرد: «امروزه، اين موضوع وجود ندارد». واشنگتن از تمامي دشمنان،
دشمنان بالقوه، مجوعهاي از دشمنان يا مجموعهاي از دشمنان بالقوه و
بلافعل برتر بوده و به مديريت جهان ادامه ميدهد. علاوه بر اين، آمريكا
تقريبا با تمامي كشورهاي صنعتي جهان، از جمله چين و روسيه متحد شده است.
بيترديد، اين كشورها، توان دفاع از خود را دارند. همان گونه كه «كالين
پاول»، رئيس اسبق ستاد مشترك گفت: «تعداد دشمنان آمريكا كم و كمتر ميشود.
دشمنان من به «كاسترو» و «كيم ايل سونگ» محدود ميشود».
*آمريكا و سوء استفاده از مقوله تروريسم
تروريسم،
تهديد جدي امنيتي آمريكا محسوب ميشود. تروريسم بيرحم و مرموز است. اما
خوشبختانه موجوديت آمريكا را تهديد نميكند. چرا كه القاعده و متحدانش، به
«آي سي بي ام» هستهاي، ناوهاي هواپيما بر، تجهيزات هوايي و ادوات زرهي
دسترسي ندارند. تروريستها با خوش شانسي موفق به كشتار ۳۰۰۰ هزار آمريكايي
در دهه گذشته شدند. اما «اسامه بن لادن» نتوانست اين حوادث را تكرار كند.
جنگ سرد جهاني ترور، معادل جنگ جهاني سوم نيست.
تروريسم موضوعي
نگران كننده است. اما با بكارگيري تجهيزات نظامي سنتي مهار نميشود.
عقبنشيني سخاوتمندانه آمريكا پس از جنگ جهاني دوم، دليل وقوع حوادث ۱۱
سپتامبر نيست. در حقيقت، سياست جنگ طلبانه دولت بوش و افزايش تعداد دشمنان
آمريكا، زمينهساز تشديد تروريسم گرديد. درك اين موضوع كه بمباران و حمله
به ساير كشورها، عواقب ناخوشايندي در پي دارد، به هيچ وجه تروريسم را
توجيه نميكند. با اين حال، كاهش حضور در عرصه بينالمللي ، تا حدودي از
دامنه اهداف حملات ميكاهد.
*شكاف عميق ميان پنتاگون و ساير كشورها
آمريكا
ماموريتهاي نظامي ديگري ندارد. نگرانيهاي اقتصادي به ندرت به جنگ منجر
ميشوند. ممكن است، حفظ ثبات برتري ژئوپولتيكي باشد، اما حضور جهاني
نو-امپريال آمريكا را توجيه نميكند. توسعه كشور، بيانگر اميد به آينده
است، باوري كه روزي پنتاگون اختلافات اساسي مذهبي، تاريخي، قومي و سنتي را
با ديگر كشورها كنار گذارده و در در جهت بازساسي جوامع ديگر گام بردارد.
*جنگ، ابزاري نامناسب
نجات جان انسانها جذاب به نظر
ميرسد. اما جنگ راه حل انساني مناسبي نيست. عراق گواه اين مدعي است. در
پي حمله آمريكا به عراق، هزاران عراقي كشته شدند. همچنين، نبايد در جهت
تامين منافع از نيروهاي آمريكايي مانند مهرههاي شطرنج استفاده كرد.
در
نتيجه، تضميني براي حفظ چيزهايي كه ارتش جنگ سرد آمريكا را تشكيل ميدهند
يعني اتحادهاي بينالمللي متعدد، نصب تجهيزات نظامي فراوان و حضور
نيروهاي آمريكايي در سراسر جهان، وجود ندارد.
*برتري متحدان آمريكا بر دشمنان
آمريكا
به ارتش بزرگ احتياجي ندارد، احتمال حمله خارجي به آمريكا بسيار ناچيز
است. تعداد كشتيهاي نيروي دريايي آمريكا، از تعداد كشتيهاي مجموع ۱۳
كشور جهان بيشتر است. از ميان اين ۱۳ كشور، ۱۱ كشور از دوستان آمريكا
هستند. به عبارت ديگر، تعداد كشتيهاي كشورهاي دوست آمريكا از تعداد
كشتيهاي دشمانش بيشتر است (هر كدام يكي براي چين و روسيه). آمريكا
ميتواند برتري هوايي خود را با به كارگيري نيروي كمتر نيز، حفظ نمايد.
*جمهوري خواهان: ارتباط كاهش بودجه نظامي و فرصتهاي شغلي
بدترين
دليلي كه از سوي جمهوري خواهان (آنها راه ديگري براي بيان ترديد خود نسبت
به محرك مخارج دولت پيدا خواهند كرد) در ارتباط با هزينههاي نظامي مطرح
ميشود، اين است كه كاهش هزينهها به كاهش فرصتهاي شغلي منجر ميشود. در
صورتي كه هدف رشد اقتصادي باشد، اين پول بايد براي سرمايه گذاري در اختيار
بخش خصوصي قرار گيرد.
دولت به جاي فراهم سازي زمينههاي رشد
اقتصادي، بخش اعظمي از بودجه را صرف موارد ديگر ميكند. ساخت بمب از جمله
اين موارد است. اميدواريم آمريكا هرگز از اين روش در جهت ايجاد فرصتهاي
شغلي استفاده نكند. به گفته «بن زايچر»، اقتصاد دان: «در دنياي اقتصاد،
افزايش هزينههاي دفاعي و هزينههاي دولتي، بر «جي پي دي» (توليد ناخالص
داخلي) تاثيرگذارند و از طريق كاهش هزينههاي بخشهاي ديگر تامين ميشوند».
*كسري بودجه تريليون دلاري آمريكا و اصرار به حفظ بودجه نظامي
آمريكا
ديگر نميتواند نقش پليس جهاني را ايفا كند. پس از چهار سال و كسري
تريليون دلاري، انتظار ميرود كسري بودجه آمريكا در سال ۲۰۱۳ به ۸۵۰
بيليون دلار برسد. براساس پيشبيني دفتر بودجه كنگره، در دهه پيش روي، ۷
تريليون دلار ديگر به كسري بودجه آمريكا اضافه خواهد شد. بدهي ملي ۱۶.۵
تريليون دلاري آمريك تنها شروع راه است. مجموع بودجه مورد نياز طرحها و
پرداخت بدهيها به ۲۲۰ تريليون دلار ميرسد.
پنتاگون، از لحاظ صرف
هزينههاي فدرالي، در مقام دوم قرار دارد. هزينههاي نظامي، بخش كمتري از
توليد ناخالص داخلي آمريكا نسبت به دوران جنگ سرد و جنگ جهاني دوم را به
خود اختصاص ميدهد. اما بايد به اين نكته توجه داشت كه توليد ناخاص داخلي
آمريكا نسبت به سال ۱۹۴۰، ۱۵ برابر و نسبت به سال ۱۹۵۰ ، ۱۱ برابر رشد
داشته است. بنابراين، اختصاص ۴.۶ درصد توليد ناخالص داخلي آمريكا به بخش
نظامي، معادل ۶۸ درصد توليد ناخالص داخلي اين كشور در سال ۱۹۴۰ ميباشد.
*آمريكا روزي زير هزينههاي سنگين، كمر خم خواهد كرد
مخارج
مذكور، بيش از هزينههاي نظامي رشد خواهند داشت، كه خود مبين نياز به
صرفهجويي در هزينهها در تمامي بخشها، از جمله بخش نظامي است. اختصاص
مبالغ هنگفت به بخش امنيت اجتماعي دليلي براي افزايش بودجه نظامي نيست. با
توجه به موضوع بدهيها، كسري بودجه و موضوعاتي از اين قبيل، آمريكا
نميتواند استثنا قائل شود. «اريك كارتر»، رئيس اتاق نمايندگان اكثريت (و
محافظهكار خشونتطلب) گفت: «بايد تمامي گزينهها را روي ميز قرار دهيم».
بيترديد، قدرت اقتصادي نقش به سزاي در امنيت ملي ايفا ميكند. ثروت
آمريكا، اين كشور را در مقابل خطرات امپريالي محافظت نكرده و آمريكا تا
ابد قادر به كمك به متحدان ثروتمند خود، بازسازي جوامع شكست خورده،
سرنگوني حكومتهاي قدرت طلب، نجات افراد و افزايش موقعيت ژئوپوليتيكي
نخواهد بود. به خصوص كه منافع راهبردي آمريكا در خطر نيستند.
*افزايش نرخ تورم در دولتهاي بوش و اوباما
برخلاف
اظهارات مايوسكننده جمهوريخواهان افراطي، سيكوستر تنها بخش كوچكي از
راهحل مورد نياز است. هزينهها و نرخ تورم-تنظيمي در زمان دولت بوش، ۷۶
درصد افزايش يافت و با شتاب كمتر به سير صعودي خود ادامه داد (در دولت
اوباما). براساس پيشبينيها، هزينههاي نظامي در دهه آينده افزايش
مييابند (در حقيقت ثابت باقي ميمانند). برخلاف شيوه واشنگتن، كاهش
هزينهها به ندرت از سير صعودي هزينهها ميكاهد.
پيشبيني ميشود با
پايان جنگ عراق و پايان عمليات جنگي در افغانستان، هزينهها خود به خود
كاهش يابد. گفتني است، جنگ عراق و افغانستان، سالانه ۱۵۰ بيليون دلار
هزينه دارد. براساس آمارهاي منتشره از سوي «ورونيك دو روگي» از مركز
«مركاتوس»، در صورت اجراي كامل سيكوستر، تنها مخارج را به ميزان سال ۲۰۰۶
باز ميگرداند. اين رقم همچنان از هزينههاي آمريكا در دوران جنگ سرد (كه
كشورهايي مانن شوروي، پيمان ورشو و چين مائوئيستي وجود داشت) بيشتر است.
برخلاف ادعاي «لئون پانتا»، وزير امور خارجه اسبق آمريكا، اين كشور به
قدرتي درجه دو مبدل نخواهد شد.
* اجراي سيكوستر اجتناب ناپذير است
سياست
مداران معمولا تمايلي به اتخاذ تصميمات دشوار ندارند. چراكه كاهش
هزينهها، باعث عصبانيت برخي ميشود. از اين رو، سيكوستر كه فرايندي
خودكار است و مسئوليت تصميمگيري در مورد كاهش (صرفهجويي) در هزينهها را
از دوش سياستمداران بر ميدارد، ضروري مينمايد.
به گفته دفتر
بودجه كنگره، آمريكا در مسير مالي ناپايداري قرار دارد. براي رفع اين موضوع
به اتخاذ تصميمات دشوار نياز است. اين موضوع پنتاگون را نيز شامل ميشود.
افینگتون پست:
سياست جنگ طلبانه بوش زمينهسازتروريسم
حمايت آمريكا از متحدان ثروتمند، بازسازي جوامع شكست خورده، سرنگوني حكومتهاي قدرت طلب، نجات افراد و افزايش موقعيت ژئوپوليتيكي، سبب كسري بودجه و بدهي تريليون دلاري آمريكا شده و چارهاي جز اجراي سيكوستر براي اين كشور باقي نميگذارد.
به گزارش صراط، نشریه آمریکایی«هافينگتون پست» در مقالهاي به قلم «داج بندو» از اعضاي
ارشد موسسه «كاتو»، مينويسد: در دهه گذشته، جمهوريخواهان ميليتاريسم
(نظاميگري/ نظامي سالاري) را جايگزين دولت محدود (كنترل قدرت دولت فدرالي
به وسيله قوانين)كردهاند. دولت بوش، احمقانه به عراق حمله كرد. «جان مك
كين» و «ميت رامني» نامزدهاي انتخاباتي، از اين نيز افراطيتر به نظر
ميرسيدند. سياستمداران «جي او پي» (جمهوريخواه) ، سيكوستر بودجهاي
(كاهش بودجه بخشهاي گوناگون) آينده را در كاهش هزينههاي داخلي و مخارج
نظامي موثر قلمداد مينمايند.
منبع: ندای انقلاب