شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۲ اسفند ۱۳۹۱ - ۰۸:۳۷
روایت فضای سیاسی کشور بیست و نهم روز سال سی و پنجم انقلاب

مشایی گله ای از رهبرانقلاب ندارد!

خدایا، این وضع کی تمام خواهد شد و دین و مذهب و مردم و کشور کی جدی گرفته خواهد شد؟ مثل این که اینها یادشان رفته است که در کجای تاریخ و میان کدام ملت قرار دارند؟ صبر رهبری تمرین دمکراسی و حکومت قانون در این کشوراست و قابل ستایش ، اما شاید لحظه ای برسد که بازگشت از آن ناممکن شود! این سخنان یکی از روحانیون مطرح کشور است.
کد خبر : ۱۰۰۳۳۹
به گزارش صراط،بالاخره محمد رضا باهنر هم کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری در سال آینده شد. تا جبهه پیروان هم مطرح ترین چهره سیاسی خود را وارد فضای انتخاباتی کند تا در این میان سر راست سنتی در انتخابات آینده بی کلاه نماند.

محمد رضا باهنر اصولا به نظر نمی رسد سودای ریاست جمهوری در سر داشته باشد. او چهره ای سیاسی است که مهارتش در چانه زنی و لابی گری است. تجربه نشان می دهد که باهنر بیش از اینکه بخواهد خود را وارد منازعات اصلی جریان قدرت در کشور کند، عموما از منافذ موجود در فضای سیاسی کشور استفاده می کند و تاثیر خود را نهایتا بر جریان های اصلی می گذارد. در این برهه نیز که راست سنتی به کلی از چانه زنی های انتخاب کاندیدای اصولگرایان کنار گذاشته شده است، باهنر می کوشد سهم جبهه پیروان را از جریان اصولگرایی بگیرد. کاری که با توجه به چند پاره شدن اصولگرایان در آغاز فعالیت های غیر رسمی انتخاباتی اصولگرایان چندان هم دور از ذهن نیست. بالاخره ائتلاف 1+2، جبهه پایداری و.... به نحوی باید جبهه پیروان، هیات های موتلفه جامعه روحانیت به عنوان نمادهای راست سنتی را وارد بازی انتخاباتی خود کنند.

اما دادگاه مرتضوی و متهمان جنایت کهریزک هم به مراحل حساس خود می رسد و مرتضوی و همکاران می کوشند از دادگاه و اخبار پس از آن، به عنوان تربیونی برای فضا سازی رسانه ای خود استفاده کنند. در دادگاه دوم حیدری از قضات معلق شده پرونده کهریزک، نقش ژان وال ژان را بازی کرد و همه گناهان را بر گردن گرفت. مرتضوی هم در غیاب عبدالحسین روح الامینی که از شکات اصلی این پرونده است، وی را به بی مسولیتی در قبال پسرش متهم کرد و به صورت تلویحی گفت که وی باید به محض اطلاع از بازداشت پسرش به مقامات اطلاع می داد تا در صورت اظهار ندامت او را آزاد کنند! البته وی نگفت که افرادی که پدرانشان به مقامات دسترسی ندارند چگونه باید اطلاع می دادند تا فرزندانشان به کهریزک برده نشوند یا از کهریزک برگردانده شوند.

در ساعات گذشته انتشار فیلمی که در آن چهره هایی منتسب به جبهه پایداری نشان داده می شود که در  ایجاد آشوب در مراسم بیست و دوم بهمن سال جاری در حرم حضرت معصومه در قم، نقش داشته اند، بحران جدیدی را برای این جبهه درست کرده است. اگر چه این فیلم نمی تواند دلیلی بر نقش مستقیم جبهه پایداری در غائله قم باشد، اما به هر حال،در دوره ای که همه اتفاقات ثبت و ضبط می شود و حافظه های کوتاه مدت مردم و رسانه ها ارتقاء یافته است ، طرفداران ، عقبه و پیشینه جریانات سیاسی و نقش های آن در حوادث را فراموش نمی کنند

جدا از این حادثه جبهه پایداری همچنان مشغول راه اندازی کمپین دعوت از کاندیدای مورد نظر خود در سراسر کشور است و هر چند روز ، به صورت متوسط خبری را منتشر می کنند که در یک شهر عده ای از کاندیدای مورد نظر آنان برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری دعوت کرده اند. این جریان همچنان به سایر جریانات اصولگرایی هم چون ائتلاف1+2، جبهه پیروان،جمعیت ایثارگران و رهپویان و... انتقاد وارد می کنند. انتقاد این جبهه از جریانات اصولگرایی در سه نقطه است:

اول اینکه آنان معتقدند جریانات مذکور که در انتخابات مجلس که رقیب جدی برای اصولگرایان وجود نداشت، مدعی وحدت بودند، اما اینک که خطر اصلاح طلبان و جریان دولت شنیده می شود آنان روی به تکثر آورده اند. نقطه دوم انتقاد آنان در چینش افراد به عنوان کاندیداهای اصولگرایان است، افرادی که آنان مدعی اند این افتراق را تشدید می کند و نقطه سوم هم این است که جبهه پایداری مدعی است در مرحله اول به دنبال فرد اصلح است نه فردی که لزوما نظر سنجی ها نفر اول باشد. بر اساس این ادعا، باید فرد اصلح را کمک کرد که مورد اقبال هم واقع شود.

این یک انتقاد اساسی به جریان اصولگرایی است که هنوز به جای اینکه افراد صاحب صلاحیت و کسانی که توانایی اداره کشور را دارند را شناسایی کنند و آنان را به مردم بشناسانند، به دنبال فردی هستند که رای داشته باشد. این یعنی یک جریان شاخص کشور به دنبال شخص  روان باشد و بعدها همان شخص مورد نظر آنان نتواند کشور را اداره کند و هشت سال هم مردم و هم سیاسیون را به دنبال خود بکشانند.  اکنون کشور در برهه ای است که باید شرایط چهار سال آینده را پیش بینی کرد و فردی که توان مدیریت چهار سال آینده را دارد به مردم معرفی کرد. نباید همچنان دور باطل گذشته را ادامه داد. اتفاقی که در سال 88 افتاد،هنوز برای اصولگریان تجربه نشده است. در آن سال نیز اصولگرایان به جای شخصی که صلاحیت و توانایی اداره امور کشور را داشت به دنبال کسی رفتند که رای آوری داشت. نتیجه اش اما شرایط امروز کشور است! فاعتبروا یا اولی الابصار!

اما جریان اصولگرای دولتی نیز چندین روز است که بر روی مشایی متمرکز شده است. پس از رد و بدل شدن تعریف های رئیس جمهور از مسئول دفتر سابق و مسئول دفتر سابق از رئیس جمهور، اکنون دیگر دوستان هم وارد شده اند و از فضائل اخلاقی و روحی مشایی سخن می گویند. در آخرین این نمونه ها ظاهرا استاندار سابق مازندران به تعریف از مسئول دفتر سابق رئیس  پرداخته و تا آنجا در ذکر فضائل وی جلو رفته که گفته است مهندس مشایی تا کنون از حکم رهبر انقلاب به رئیس جمهور مبنی بر لغو کردن حکم معاونت اولی مشایی در سال 88 ، تا کنون گله ای نکرده است. وی در این باره گفته است :

آقای مشایی در جلسات عدیده ای که من با ایشان داشته ام یکبار پیش ما گلایه نکرد که چرا رهبر بزرگوار انقلاب آن نامه را نوشتند و از معاون اولی کنار رفته اند!

اما امروز محسن رضایی در زنجان سخنان جالبی را بر زبان راند. سخنی که باید در چند ماه آینده توجه بیشتری به آن شود. ماجرای از این قرار است که هر زمان مساله مهمی در کشور پیش می آید مانند بررسی بودجه یا سخت شدن شرایط معیشت مردم، جریاناتی حاشیه ای در کشور به صورت خود جوش درست می شود که آن مسائل اصلی را به مساله ای فرعی تبدیل می کند. اکنون قریب یک هفته است که پیام رئیس جمهور برای در گذشت چاوز و مسائل پس آن به مساله اصلی کشور تبدیل شده است. محسن  رضایی هم در این باره گفته است که نباید فریب این جریانات را خورد. وی در این باره گفت :

به هیچ عنوان فریب حاشیه‎سازی‎های اخیر در مجلس و همچنین فوت رییس‌جمهور ونزوئلا را نمی‏‌خورم"، ابراز عقیده کرد: اهمیت به مسائلی همچون فوت شخصی که تأثیری بر ملت ایران نداشته است، در شأن جمهوری اسلامی ایران نیست و مسئولان باید به جای این حاشیه‎ها به رفع معضلاتی همچون گرانی، بیکاری و رشد پرشتاب ملت‌هایی همچون ترکیه، عربستان و کره‎جنوبی بپردازد.

اما در حالی که محسن رضایی گفته اسن نباید فریب این جریانات را خورد رسول جعفریان در مطلبی از این جریانات به خدا شکوه کردو البته هشداری هم در این باره داد، وی ضمن انتقاد از پیام جریانات مرتبط با رئیس جمهور ایران و چاوز و همچنین اعطای پیام نشان ملی فرهنگ به مسئول دفتر سابق رئیس جمهورنوشت :

خدایا، این وضع کی تمام خواهد شد و دین و مذهب و مردم و کشور کی جدی گرفته خواهد شد؟ مثل این که اینها یادشان رفته است که وظائفشان چیست و اصلا در کجای تاریخ و میان کدام ملت قرار دارند؟نویسنده صبر رهبری را تمرین دمکراسی و حکومت قانون در این کشور می داند، و آن را می‌ستاید، اما شاید لحظه ای برسد که بازگشت از آن ناممکن شود!

آخرین اخبار و تصاویرفرهنگی را در سرویس فرهنگی صراط بخوانید.


منبع: تابناک