محمد شریعتمداری را همه به عنوان یک چهره اقتصادی می شناسد؛ چهرهای که در انتخابات ریاست جمهوری سال 76 در جمعیت دفاع از ارزش ها به دنبال ریاست جمهوری ری شهری بود. شریعتمداری از دیگر چهره های مطرح شده در جبهه اصلاح طلبان برای کاندیداتوری است، او پیش از این در خصوص کنار کشیدن خود از کاندیاتوری در انتخابات گفته است: اگر هاشمی رفسنجانی، خاتمی، ناطق و حسن خمینی کاندیدا شوند او کنار خواهد کشید.
او در این مصاحبه در خصوص احتمال اجماع اصلاح طلبان در انتخابات چنین می گوید: اصلاح طلبان باید برای رسیدن به این هدف تلاش کنند، ولی اجماع و وحدت هیچ وقت در دستور کار اصلاحطلبان نبوده و آنها به تضارب افکار و اندیشه معتقد هستند و من این ادبیات را از آنها زیاد شنیدهام.
- اصلاح
طلبان باید برای رسیدن به این هدف تلاش کنند، ولی اجماع و وحدت هیچ وقت در
دستور کار اصلاحطلبان نبوده و آنها به تضارب افکار و اندیشه معتقد هستند
و من این ادبیات را از آنها زیاد شنیدهام. اما فکر میکنم در انتخابات
ریاست جمهوری دوره یازدهم بتوانند یک یا دو نفر از بین خودشان یا کسانی که
دارای شرایطی هستند که میتوانند کاندید این جبهه قرار بگیرند را انتخاب
کنند و به جامعه معرفی کنند، در این صورت امکان اینکه در انتخابات مشارکت
فعال داشته باشند، بیشتر است.
- دولت در انتخاب یک کاندیدا به عنوان
نماینده تفکر خودش بسیار مقتدر است و دولت ابزار اقتدار زیادی در اختیار
دارد. زمانی که خودش به صراحت بگوید من میخواهم کاندیدایی داشته باشم و
استمرار قدرت خودش را طلب میکند طبعا هماوردی نابرابری شکل میگیرد و این
تصور پیش میآید که بعضی احزاب بدون داشتن امکانات دولت میخواهند با
کاندید منتخب دولت رقابت کنند و این صحنه نابرابر نه چندان خوبی پیشرو
میگذارد. اما اینکه حامیان دولت چقدر میتوانند در انتخابات نقش ایفا کنند
باید گفت در گذشته هم این حامیان نقش بسیار جدی داشتند، ولی امروز
میخواهند صفها بهم بزنند و یک اغتشاشی به وجود بیاورند که معلوم نشود چه
رخ داده است.
- امروز دولت به صورت تشکل یافتهای مستقیما قصد ورود به عرصه
رقابتهای اتخاباتی را دارد و میخواهد در انتخابات مشارکت فعال داشته باشد
بدون اینکه حزب مشخصی وجود داشته باشد و حزب کاندیدایی را معرفی کند. این
موضوع هرچند از طرف دولت رد میشود، ولی مورد تکذیب جدی قرار نمیگیرد و
طبعا این پاسخ مثبتی تلقی خواهد شد وشواهد و قرائن هم این را نشان میدهد.
سفرهای انتخاباتی و حرکتهای انتخاباتی کاملا محسوس وجود دارد و پیداست
برخی تصمیمات با هدف مسایل انتخاباتی صورت میگیرد و همه سیاسیون درک روشنی
از این ماجرا دارند ولی در طیف اصولگرا حامی جدی برای دولت وجود ندارد.
- دولت حریف قدری است و نمیشود گفت دولت میخواهد بیاید
و در انتخابات اعمال نظر و رای کند، ولی به نظر من اصلی ترین رقیب ما دولت
است.
چندین ماه است که مجموعه اصلاح طلبان
گروهی را مامور کرده و این گروه در حال بررسی مشارکت فعال یا نیمه فعال
اصلاح طلبان است و تا آنجا که ما اطلاع داریم تا به حال به جمع بندی مشخصی
نرسیدهاند.
وی
با بیان این اعتقاد که اصلاح طلبان به حاشیه رانده نشدند و خودشان با
سوءتدبیر در حاشیه قرار گرفتند، افزود: تصمیماتی که اصلاح طلبان با حضور شش
کاندیدا در عرصه انتخابات گرفتند کس دیگری نگرفته بود و این قابل فکر است.
بالاخره این سوالی است که باید از خودشان بپرسند آیا به حاشیه رانده شدند
یا خود را با طرز تلقی و تصمیم گیری در حاشیه قرار دادند. یک تابویی را به
وجود آوردهایم که خودمان نمیتوانیم آن را بشکنیم و این بالاخره باید یک
روزی تمام شود. جبهه اصلاحات به هوش!
- من با این فکر همراهم و در صورت وجود یک کاندیدا اجماعی کناره
گیری میکنم. من یک فرض را برای کناره گیری مطرح کردم که حضور اشخاصی که
بخش قابل ملاحظهای از آنها اصلاح طلبند یا اصولا در جناحی نمیگنجند مثل
آقایان خاتمی، هاشمی، ناطق نوری و خمینی شرط کناره گیری من است. ولی اگر از
این دایره خارج شویم من امیدوار نیستم اصلاحطلبان و اصول گرایان به جز
حول این چهرههای معین به سمت اجماع بر یک نفر پیش بروند.