به گزارش صراط،عماد افروغ نماینده دور هفتم مجلس در گفت وگوی مشروح
نوروزی خود به توصیف حال و هوای دوران کودکی، نوجوانی،
جوانی، فعالیتهای انقلابی، آموزش نظامی، انتخابات ریاست جمهوری آینده و
خاطرات تلخ و شیرین خود در مجلس پرداخت.
آقای افروغ ممنونم از اینکه گفت وگو را پذیرفتید لطفاً در ابتدا کمی از دوران کودکی خود برایمان بگوید؟
بنده اخیراً کتابی را با عنوان " دیالکتیک خرد و جامعه؛ دریچهای رو به حقیقت " نگاشتهام که چندی دیگر وارد بازار میشود. در این کتاب توضیحات کافی و مختصری را از دوران کودکی و نوجوانی و چشم انداز فکری خود به مخاطبان ارائه کرده ام ولی اگر به طوری مختصر از حال و هوایی کودکی خود میتوانم این نکات را بگویم که بنده در محلهای از شیراز متولد شدم که امروز به عنوان سیبوی شهرت دارد، خانواده من از طبقه متوسط رو به پایی جامعه بودند و با وجود اینکه مال و منال قابل توجهای نداشتند ولی فرزندان خویش را قانع و صبور پرورش دادند و خدا را شاکرم بابت تربیت آنها و همواره خود را مدیون پدرو مادرم میدانم.
از دوران تحصیل و نوجوانی خود برای ما بگویید؟
دوران دانشاموزیم در دبستان بصیری سپری شد و سپس برای گذراندن دوران راهنمایی به مدرسه حاج قوام رفتم و رشته ریاضی را دبیرستان رازی انتخاب کردم که یکی از بهترین دبیرستانهای آن روزگار بود و سپس برای ادامه تحصیل روانه کشور انگلستان شدم. به لطف خداوند توانستم دوره ۲ ساله پیش دانشگاهی را ظرف مدت ۹ ماه سپری کنم و با تغییر رشته، رشته جامعه شناسی را برای ادامه تحصیل انتخاب کردم.
در زمان کوران انقلاب اسلامی چه میکردید؟ و کجا بودید؟
در حین تحصیل در انگلستان در تمامی تظاهراتهای که در آنجا ضد رژیم پهلوی صورت میگرفت شرکت میکردم و فعالیتهای از قبیل اعتصاب غذا و راهپیمایی را برای همگام شدن با انقلابیون در ایران به راه میانداختیم. زمانی که انقلاب به اوج خود رسید به ایران بازگشتم و فعالانه در تظاهراتها شرکت داشتم سپس مدتی برای آموزش نظامی به لبنان سفر کردم و زمانی که برگشتم انقلاب دوران سخت و دشوار خود را سپری کرده بود و بنده نیز بنا به وظیفه به ارائه خدمت در ارگانهای مختلف انقلابی پرداختم.
تحصیل در انگلستان چه شد؟ آیا باز هم به آن کشور بازگشتید؟
بله، پس از مدتی در ایران ماندن برای ادامه تحصیل به انگلیس برگشتم، در تابستان سال ۵۹ وقتی که در برابر سفارت آمریکا در انگلیس دست به تظاهرات زدیم با انقلابیون دیگر دستگیر شدیم و پس از تحمل ۴۵ روز حبس و ۱۷ روز اعتصاب غذای خشک از این کشور اخراج شدم. به ایران بازگشتم و به کار در نهادهای انقلابی پرداختم و همچنین در شهرستان سیستان و بلوچستان تدریس کردم و در حین کار نیز تا مقطع دکتری ادامه تحصیل دادم و در هر سه مقطه کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری شاگرد ممتاز شدم.
پس از فارغ التحصیلی مشغول به چه کاری مشغول شدید؟
بلافاصله در دانشگاه تربیت معلم، یعنی همان دانشگاهی که در آن فارغ التحصیل شدم مشغول به کار شدم تا سال ۱۳۸۲ در آن جا بودم و سپس تا سال ۸۹ وارد پژوهشگاه علوم انسانی شدم ولی پس از این سال و حوادث تلخی که همه مردم جامعه شاهد آن بودند از کارهای رسمی استعفا دادم و تا به امروز زیر سایه کمکهای حق تعالی به تدریس، پژوهش و مطالعه مشغول هستم.
شیرینترین خاطره شما در دوران نمایندگی چه بود؟
شیرینترین خاطره من به طرح ساماندهی مد و لباس باز میگردد که این طرح نیز از پیشنهادهای بنده حقیر بود که با توضیحات من با وجود اینکه چندین نماینده به عنوان مخالف ثبت نام کرده بودند از صحبتهای خود انصراف دادند و طرح بدون هیچ مخالفی تصویب شد و شیرینترین خاطره بنده را رقم زد.
و تلخ ترین آن؟
تلخترین خاطره من زمانی بود که پس از دو سال تحقیق و بررسی طرح تسهیل ازداوج جوانان را در صحن علنی مطرح کردم و این مسئله همزمان شد با روی کار آمدن دولت نهم، متاسفانه این طرح با لابی گری دولت و برخی از نمایندگان مواجه شد و امضا جمع کردند تا طرح را از دستور کار خارج کنند، من بسیار ناراحت شدم چرا که حاصل دو سال زحمت شبانه روزی ام بود ولی به حمد خدا لابی گری آنها تنها باعث جمعآوری ۵۰ امضای برای خروج این طرح از دستور کار شد و در نهایت نیز این طرح به تصویب رسید ولی خاطره تلخی بود برای من و این خاطره تلخ بدل شد به یکی از ایستارهای من در درس جامعه شناسی سیاسی. در این درس همیشه به دانشجویان میگویم که وقتی دولتها نخواهند یک طرح در مجلس ارائه شود اساساً از مطرح شدن آن جلوگیری میکنند، زمانی که طرح مطرح شد لابیگری میکنند تا تصویب نشود و زمانی که تصویب شد از ابلاغ آن سر باز میزنند.
بین نمایندگان با چه کسانی صمیمانهترین روابط را داشته و دارید؟
سعید ابوطالب، پرویز سروری، آقای سبحانی، حاج آقا مدنی، توکلی، نادران، میرترابی، خادم و یحییزاده که امیدوارم خداوند ایشان را شفا دهد از جمله صمیمیترین دوستان بنده بودند.
نظرتان در مورد انتخابات ریاست جمهوری آینده چیست؟ چه پیش بینی دارید در مورد نحوه مشارکت در این دوره؟
بنده اگر اجازه بدهید فعلاً قصد ندارم در مورد انتخابات به طور مصداقی موضعگیری کنم ولی اساساً و به طور کلی کسی که برای ریاست جمهوری کاندید میشود باید برای رفع مشکلات مردم برنامه داشته باشد و به دور از موجسازی و ایجاد فضای ملتهب برای برون رفت از وضع موجود طرحی را ارائه کند. رئیس جمهور آینده باید توان مدیریت فضای پیش آمده در کشور را داشته باشد و واقعیات را ببیند. کشور ما امروز نیاز به نگاه مدیریتی دارد که جنگ با آن اداره میشد، نگاه مردمی که همه آحاد جامعه را درگیر در مشارکت کرده بود.رئیس جمهور آینده باید نگاه فرهنگی داشته باشد و با اشراف به اوضاع بتواند از پتانسیلهای کشور استفاده کند و باید به دور از بحثهای پوپولیستی، هیجانی و رمال مآبانه بپرهیزد. قصد من ناامیدی نیست ولی امید کاذب نیز نیست و صراحتاً عرض میکنم که با یکهتازی کشور اداره نخواهد شد. کشور ما امروز نیاز به نظریه تغییر دارد و باید به استقبال تغییرات و تحولات برویم چرا که ساختارها وحی منزل نیستند و باید دستی روی سرو گوش آنها کشید و بهینه سازی کرد.
اولویتهای دولت آینده را چه میدانید؟ رئیس جمهور آینده روی چه حوزههای باید تمرکز بیشتری باید داشته باشد؟
اولویتهای رئیس جمهور آینده باید احیای حقوق مردم، حقوق شهروندی، عدالت، اخلاق و آزادی باشد. بسیاری تصور میکنند مشکل ما تنها اقتصاد است و اگر یک مدیر اقتصاد محور روی کار بیاید همه مشکلات حل خواهد شد در صورتی که تجربه نشان داد این گونه ساده اندیشی فضا را بیشتر درگیر بحران میکند. دولتمرد آینده کشور باید به بحث عدالت اجتماعی بیشتر تمرکز کند و در ذیل آن مسئله عدالت در تولید است و با عدالت در تولید میتوان افراد جامعه را در روند سیاستگذاریها درگیر کرد و آنها را به مشارکت طلبید. نباید آزادی را به قربانگاه عدالت ببریم و به بهانه عدالت، آزادی را پایمال کنیم از این رو رئیس جمهور آینده باید نگاهی پیچیده و جامع داشته باشد و با طرح و برنامه به عرصه سیاسی قدم گذارد.
و در پایان ضرورت وحدت در بین آحاد جامعه و گروه های مختلف در شرایط فعلی را چگونه ارزیابی می کنید؟
بنده بر سر وحدت بحث مبنایی دارم به این معنا که وحدت منهای کثرت معنا نخواهد داد چرا که وحدت بدون کثرت به فاشیسم و پوپولیسم میانجامد و کثرت منهای وحدت نیز مطمئناً به آنارشیسم منجر خواهد شد که هیچ یک مطلوب و خواستنی نیستند. کشور ما نیازمند آن است که در سایه حفظ وحدت به کثرت و سلیقههای متفاوت نیز بها دهد. نباید وحدت را صوری تعریف کنیم و معنای کنار گذاردن اختلاف نظرها بدانیم و این بحث احترام به سلایق مختلف هم در قرآن آمده هم در سنت ائمه (ع) و هم فسلفه و حکمت نیز به آن تاکید دارند. باید دست به دست یکدیگر بدهیم و با در نظر گرفتن اختلاف سلایق و فارغ از سهمخواهیها و قدرتطلبی به میدان بیایم و با توجه به اخلاق و عدالت امور کشور را به پیش ببریم.
آقای افروغ ممنونم از اینکه گفت وگو را پذیرفتید لطفاً در ابتدا کمی از دوران کودکی خود برایمان بگوید؟
بنده اخیراً کتابی را با عنوان " دیالکتیک خرد و جامعه؛ دریچهای رو به حقیقت " نگاشتهام که چندی دیگر وارد بازار میشود. در این کتاب توضیحات کافی و مختصری را از دوران کودکی و نوجوانی و چشم انداز فکری خود به مخاطبان ارائه کرده ام ولی اگر به طوری مختصر از حال و هوایی کودکی خود میتوانم این نکات را بگویم که بنده در محلهای از شیراز متولد شدم که امروز به عنوان سیبوی شهرت دارد، خانواده من از طبقه متوسط رو به پایی جامعه بودند و با وجود اینکه مال و منال قابل توجهای نداشتند ولی فرزندان خویش را قانع و صبور پرورش دادند و خدا را شاکرم بابت تربیت آنها و همواره خود را مدیون پدرو مادرم میدانم.
از دوران تحصیل و نوجوانی خود برای ما بگویید؟
دوران دانشاموزیم در دبستان بصیری سپری شد و سپس برای گذراندن دوران راهنمایی به مدرسه حاج قوام رفتم و رشته ریاضی را دبیرستان رازی انتخاب کردم که یکی از بهترین دبیرستانهای آن روزگار بود و سپس برای ادامه تحصیل روانه کشور انگلستان شدم. به لطف خداوند توانستم دوره ۲ ساله پیش دانشگاهی را ظرف مدت ۹ ماه سپری کنم و با تغییر رشته، رشته جامعه شناسی را برای ادامه تحصیل انتخاب کردم.
در زمان کوران انقلاب اسلامی چه میکردید؟ و کجا بودید؟
در حین تحصیل در انگلستان در تمامی تظاهراتهای که در آنجا ضد رژیم پهلوی صورت میگرفت شرکت میکردم و فعالیتهای از قبیل اعتصاب غذا و راهپیمایی را برای همگام شدن با انقلابیون در ایران به راه میانداختیم. زمانی که انقلاب به اوج خود رسید به ایران بازگشتم و فعالانه در تظاهراتها شرکت داشتم سپس مدتی برای آموزش نظامی به لبنان سفر کردم و زمانی که برگشتم انقلاب دوران سخت و دشوار خود را سپری کرده بود و بنده نیز بنا به وظیفه به ارائه خدمت در ارگانهای مختلف انقلابی پرداختم.
تحصیل در انگلستان چه شد؟ آیا باز هم به آن کشور بازگشتید؟
بله، پس از مدتی در ایران ماندن برای ادامه تحصیل به انگلیس برگشتم، در تابستان سال ۵۹ وقتی که در برابر سفارت آمریکا در انگلیس دست به تظاهرات زدیم با انقلابیون دیگر دستگیر شدیم و پس از تحمل ۴۵ روز حبس و ۱۷ روز اعتصاب غذای خشک از این کشور اخراج شدم. به ایران بازگشتم و به کار در نهادهای انقلابی پرداختم و همچنین در شهرستان سیستان و بلوچستان تدریس کردم و در حین کار نیز تا مقطع دکتری ادامه تحصیل دادم و در هر سه مقطه کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری شاگرد ممتاز شدم.
پس از فارغ التحصیلی مشغول به چه کاری مشغول شدید؟
بلافاصله در دانشگاه تربیت معلم، یعنی همان دانشگاهی که در آن فارغ التحصیل شدم مشغول به کار شدم تا سال ۱۳۸۲ در آن جا بودم و سپس تا سال ۸۹ وارد پژوهشگاه علوم انسانی شدم ولی پس از این سال و حوادث تلخی که همه مردم جامعه شاهد آن بودند از کارهای رسمی استعفا دادم و تا به امروز زیر سایه کمکهای حق تعالی به تدریس، پژوهش و مطالعه مشغول هستم.
شیرینترین خاطره شما در دوران نمایندگی چه بود؟
شیرینترین خاطره من به طرح ساماندهی مد و لباس باز میگردد که این طرح نیز از پیشنهادهای بنده حقیر بود که با توضیحات من با وجود اینکه چندین نماینده به عنوان مخالف ثبت نام کرده بودند از صحبتهای خود انصراف دادند و طرح بدون هیچ مخالفی تصویب شد و شیرینترین خاطره بنده را رقم زد.
و تلخ ترین آن؟
تلخترین خاطره من زمانی بود که پس از دو سال تحقیق و بررسی طرح تسهیل ازداوج جوانان را در صحن علنی مطرح کردم و این مسئله همزمان شد با روی کار آمدن دولت نهم، متاسفانه این طرح با لابی گری دولت و برخی از نمایندگان مواجه شد و امضا جمع کردند تا طرح را از دستور کار خارج کنند، من بسیار ناراحت شدم چرا که حاصل دو سال زحمت شبانه روزی ام بود ولی به حمد خدا لابی گری آنها تنها باعث جمعآوری ۵۰ امضای برای خروج این طرح از دستور کار شد و در نهایت نیز این طرح به تصویب رسید ولی خاطره تلخی بود برای من و این خاطره تلخ بدل شد به یکی از ایستارهای من در درس جامعه شناسی سیاسی. در این درس همیشه به دانشجویان میگویم که وقتی دولتها نخواهند یک طرح در مجلس ارائه شود اساساً از مطرح شدن آن جلوگیری میکنند، زمانی که طرح مطرح شد لابیگری میکنند تا تصویب نشود و زمانی که تصویب شد از ابلاغ آن سر باز میزنند.
بین نمایندگان با چه کسانی صمیمانهترین روابط را داشته و دارید؟
سعید ابوطالب، پرویز سروری، آقای سبحانی، حاج آقا مدنی، توکلی، نادران، میرترابی، خادم و یحییزاده که امیدوارم خداوند ایشان را شفا دهد از جمله صمیمیترین دوستان بنده بودند.
نظرتان در مورد انتخابات ریاست جمهوری آینده چیست؟ چه پیش بینی دارید در مورد نحوه مشارکت در این دوره؟
بنده اگر اجازه بدهید فعلاً قصد ندارم در مورد انتخابات به طور مصداقی موضعگیری کنم ولی اساساً و به طور کلی کسی که برای ریاست جمهوری کاندید میشود باید برای رفع مشکلات مردم برنامه داشته باشد و به دور از موجسازی و ایجاد فضای ملتهب برای برون رفت از وضع موجود طرحی را ارائه کند. رئیس جمهور آینده باید توان مدیریت فضای پیش آمده در کشور را داشته باشد و واقعیات را ببیند. کشور ما امروز نیاز به نگاه مدیریتی دارد که جنگ با آن اداره میشد، نگاه مردمی که همه آحاد جامعه را درگیر در مشارکت کرده بود.رئیس جمهور آینده باید نگاه فرهنگی داشته باشد و با اشراف به اوضاع بتواند از پتانسیلهای کشور استفاده کند و باید به دور از بحثهای پوپولیستی، هیجانی و رمال مآبانه بپرهیزد. قصد من ناامیدی نیست ولی امید کاذب نیز نیست و صراحتاً عرض میکنم که با یکهتازی کشور اداره نخواهد شد. کشور ما امروز نیاز به نظریه تغییر دارد و باید به استقبال تغییرات و تحولات برویم چرا که ساختارها وحی منزل نیستند و باید دستی روی سرو گوش آنها کشید و بهینه سازی کرد.
اولویتهای دولت آینده را چه میدانید؟ رئیس جمهور آینده روی چه حوزههای باید تمرکز بیشتری باید داشته باشد؟
اولویتهای رئیس جمهور آینده باید احیای حقوق مردم، حقوق شهروندی، عدالت، اخلاق و آزادی باشد. بسیاری تصور میکنند مشکل ما تنها اقتصاد است و اگر یک مدیر اقتصاد محور روی کار بیاید همه مشکلات حل خواهد شد در صورتی که تجربه نشان داد این گونه ساده اندیشی فضا را بیشتر درگیر بحران میکند. دولتمرد آینده کشور باید به بحث عدالت اجتماعی بیشتر تمرکز کند و در ذیل آن مسئله عدالت در تولید است و با عدالت در تولید میتوان افراد جامعه را در روند سیاستگذاریها درگیر کرد و آنها را به مشارکت طلبید. نباید آزادی را به قربانگاه عدالت ببریم و به بهانه عدالت، آزادی را پایمال کنیم از این رو رئیس جمهور آینده باید نگاهی پیچیده و جامع داشته باشد و با طرح و برنامه به عرصه سیاسی قدم گذارد.
و در پایان ضرورت وحدت در بین آحاد جامعه و گروه های مختلف در شرایط فعلی را چگونه ارزیابی می کنید؟
بنده بر سر وحدت بحث مبنایی دارم به این معنا که وحدت منهای کثرت معنا نخواهد داد چرا که وحدت بدون کثرت به فاشیسم و پوپولیسم میانجامد و کثرت منهای وحدت نیز مطمئناً به آنارشیسم منجر خواهد شد که هیچ یک مطلوب و خواستنی نیستند. کشور ما نیازمند آن است که در سایه حفظ وحدت به کثرت و سلیقههای متفاوت نیز بها دهد. نباید وحدت را صوری تعریف کنیم و معنای کنار گذاردن اختلاف نظرها بدانیم و این بحث احترام به سلایق مختلف هم در قرآن آمده هم در سنت ائمه (ع) و هم فسلفه و حکمت نیز به آن تاکید دارند. باید دست به دست یکدیگر بدهیم و با در نظر گرفتن اختلاف سلایق و فارغ از سهمخواهیها و قدرتطلبی به میدان بیایم و با توجه به اخلاق و عدالت امور کشور را به پیش ببریم.