پنجشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۲ فروردين ۱۳۹۲ - ۱۵:۳۵

آيا نظام بايد براي سران فتنه آغوش بازكند؟!

آيا اينكه برادر عزيز و پيشكسوت ما، عملکرد سران فتنه را با عملکرد "برادران حضرت يوسف" مقايسه کرده، قياسي مع‌الفارق نيست؟ چطور مي‌توان کرده سران فتنه که به نوعي محاربه با کيان نظام جمهوري اسلامي ايران و اين ملت بود را با رفتار برادران حضرت يوسف قياس کرد و مدعي شد كه چنين چهره‌هايي "هر وقت برگردند، با آغوش باز جمهوري اسلامي و نظام روبه‌رو خواهند شد!"
کد خبر : ۱۰۲۸۵۲
به گزارش صراط،شايد بتوان فتنه 88 را نقطه عطفي در جريانات و اتفاقات سال‌هاي اخير دانست که البته بسياري از تحولات سال‌هاي آتي نيز متأثر از آن رقم خواهد خورد؛ اکنون و در آستانه انتخابات يازدهم رياست‌جمهوري نيز آنچه در تعيين سرنوشت اين انتخابات بيش از ساير مولفه‌ها تأثيرگذار و تعيين‌کننده خواهد بود، مسئله فتنه 88 و عملکرد سران فتنه در حوادث و اتفاقات پس از انتخابات سال 88 است به گونه‌اي که در تحركات اخير اصلاح‌طلبان نيز به وضوح ترس و واهمه از عواقب رفتاري و عملکرديشان در جريان فتنه 88 آشکار است.

در واقع، عمده‌ترين مانع در مسير اصلاح‌طلبان براي اميد بستن به پيروزي در انتخابات آتي رياست‌جمهوري، وقوف به اين واقعيت است که توده‌هاي مردمي که از نزديک وقايع پيش و پس از انتخابات 88 و عملکرد سران و چهره‌هاي اصلاح‌طلبان را رصد کرده‌اند و با چشمان خود نظاره‌گر آتش‌افروزي‌هاي فتنه‌گران و حمله آنان به تمام ارکان نظام جمهوري اسلامي ايران بوده‌اند، هيچ مجالي براي عرض اندام چنين افرادي در عرصه رقابت‌هاي آتي انتخابات رياست جمهوري نخواهند داد.

اما يکي از واقعيت‌هاي غيرقابل انکار فتنه 88، نقش و عملکرد "سران فتنه" است که به حق در حوادث پس از انتخابات در دشمني و عناد با اين نظام و مردم و در همکاري و همراهي تام و تمام با دشمنان قسم خورده جمهوري اسلامي ايران در جريان فتنه 88، سنگ تمام گذاشتند و آتش فتنه‌اي را برافروختند که هزينه‌هاي بسيار سنگين و البته نابخشودني را بر گرده اين ملت و نظام تحميل کرد.

دميدن در شيپور تقلب، فراخوان براي اردوکشي‌هاي خياباني، طرح ادعاي كذب تجاوز به دستگيرشدگان اغتشاشات پس از انتخابات، تکرار شعارها و خواسته‌هاي طرح شده از سوي مقامات رژيم صهيونيستي و آمريکا، به هرج و مرج و آشوب کشيدن خيابان‌هاي تهران، همدستي با گروهک‌ها و چهره‌اي ضد‌انقلاب در جريان آشوب‌هاي خياباني، ارتكاب به فجايع و حرمت‌شكني‌هاي روز عاشوراي 88 تنها گوشه‌اي از خيانت‌ها و خباثت‌هاي سران فتنه در جريان فتنه است.

اما مسئله‌اي که بهانه بازخواني مختصر نقش سران فتنه در حوادث پس از انتخابات 88 در اين يادداشت شد، اظهارات اخير يكي از چهره‌هاي موجه اصولگراست که در اين اظهارات، وي با تاكيد بر سخنان چندي پيش خود مبني بر اينكه "نامزدهاي سال 88 را اهل فتنه نمي‌دانم" اعلام کرده است: "آنها (سران فتنه) مانند برادران حضرت يوسف(ع) هر وقت برگردند، با آغوش باز جمهوري اسلامي و نظام روبه‌رو خواهند شد."

چنين اظهاراتي از شخصيتي که به اذعان خودش 6 رئيس‌جمهور را در طول عمر سياسي پس از انقلاب همراهي کرده است، قابل تأمل و البته تأسف‌انگيز است.

آيا صرف ابراز پشيماني سران فتنه براي آغوش باز‌ کردن نظام کفايت مي‌کند و آيا امروز جمهوري اسلامي ايران بايد در صورت ابراز ندامت اين افراد، براي آنها آغوش باز کند و به تبع آن زمينه حضور همه‌جانبه مجدد آنها در عرصه سياسي و اجتماعي كشور را فراهم کند؟

آيا اينكه برادر عزيز و پيشكسوت ما، عملکرد سران فتنه را با عملکرد "برادران حضرت يوسف(ع)" مقايسه کرده، قياسي مع‌الفارق نيست؟ چطور مي‌توان کرده سران فتنه که به نوعي محاربه با کيان نظام جمهوري اسلامي ايران و اين ملت بود را با رفتار برادران حضرت يوسف(ع) قياس کرد.

برادران حضرت يوسف(ع) در حق برادر خود جفا کردند و آتش جفاي آنها دامن يک ملت و يا حکومتي الهي را نگرفت و دامنه گناه و خطاي برادران حضرت يوسف(ع)، حيطه فردي و حق شخصي حضرت يوسف بود که البته با گذشت صاحب حق که فردي جز حضرت يوسف نبود، مواجه شد.

اما در حکايت فتنه 88 آيا سران فتنه با عملکرد خود تنها در حق يک شخص يا صرفا چند نفر جفا کردند که حالا با گذشت آن چند نفر، بتوان از گناه آنها نيز گذشت؟!

چگونه مي‌توان صرفا با ابراز ندامت سران فتنه از کرده خود در فتنه 88 از ظلم و جفاي آنها در حق يک ملت و نظامي مانند جمهوري اسلامي ايران گذشت؟ آيا همين عملکرد سران فتنه نبود که خانواده‌هايي را در سوگ از دست دادن فرزندان خود در آتش اغتشاشات پس از انتخابات 88 نشاند، آيا عملکرد همين افراد به واسطه دروغ‌پردازي‌ها و تهمت‌زدن‌هاي آنان باعث گمراهي جماعتي از مردم و غبار‌آلود شدن فضاي پس از انتخابات نشد؟ آيا عملكرد همين جماعت باعث تيز شدن مجدد شمشير‌هاي زنگ‌زده و شكسته دشمنان قسم‌خورده اين نظام و مردم نشد؟ آيا جرم و گناه سران فتنه در حوزه يک خطا و گناه فردي خلاصه مي‌شود که امروز صرفا ابراز ندامت آنها، آغوش باز نظام را در پي داشته باشد؟

و سؤال اساسي اينکه آيا در آموزه‌هاي اسلامي "فتنه‌انگيزي بالاتر از قتل نفس" عنوان نشده است و آيا سران فتنه، وقيحانه و آشكارا شمشير‌هاي آخته خود را به روي نظام و مردم نكشيدند و كدام خباثت، زشتي و دروغي بود كه اين جماعت از نثار آن به جمهوري اسلامي ايران و مردم دريغ كرده باشند؟

آيا اين ملت در قالب بيانيه‌هاي متعدد، شاهد همراهي و همكاري اين افراد با سران رژيم صهيونيستي در حرکت‌هاي روز‌هاي 25 خرداد، 13 آبان، 16 آذر 88 و ... نبودند؟ براستي آيا آن حجم از فتنه‌انگيزي و همراهي با دشمنان قسم‌خورده اين نظام، ملت و مهم‌تر از آن دشمنان شريعت محمدي و علوي، آنقدر کوچک و بي‌اهميت شده که بتوان صرفا با يک توبه لساني، چشم بر آن فرو گذاشت.

شرح اين درد در مجال اندک اين يادداشت نمي‌گنجد اما فقط از باب تذکر و يادآوري به اساتيد بزرگواري كه از "آغوش باز نظام" براي سران فتنه دم مي‌زنند، به حديثي از امام ‌رضا‌(ع) که در کتاب شريف "وسائل‌الشيعه" ذکر شده اشاره مي‌کنيم؛ حديثي كه حضرت ثامن‌الحجج در آن، شيعيان آخرالزمان را از "فتنه‌اي بدتر از دجال" بيم داده و دقت در بيان و کلام معصوم در اين حديث، حقايق روشن و مکشوفي از عمق فتنه 88 و جنايت بزرگ بانيان آن براي امروز ما بازگو مي‌کند.

امام رضا‌(ع) در اين حديث فرموده‌اند: «همانا عده‌ای از کسانی که منسوب به مودت ما (اهل بیت) هستند، "فتنه‌ای بدتر از دجال" برای شیعیان ما دارند.»

در اين لحظه از امام رضا(ع) درباره چرايي ايجاد فتنه بدتر از دجال سؤال شد و حضرت فرمودند: «به خاطر دوستی‌شان با دشمنان ما و دشمنی‌شان با دوستان ما‌ و هرگاه چنین شود‌، حق و باطل به هم در آمیزد و امر مشتبه گردد و مؤمن از منافق بازشناخته نشود.»‌

حال آيا در جریان فتنه 88 و در عملكرد سران فتنه، نمی‌توان حمایت صريح رژیم صهیونیستی و آمريكا از فتنه‌گران و دراز شدن "دست دوستی" سران فتنه به عنوان جماعتی از "شیعیان" به سوی دشمنان قسم‌خورده اسلام و اهل بیت را مشاهد كرد؟

و در خاتمه، آيا عملكرد سران فتنه در حوادث و اغتشاشات پس از انتخابات 88 نمي‌تواند مصداقي از بيان و هشدار امام رضا(ع) در خصوص "فتنه بدتر از دجال" براي شيعيان باشد؟ حال با اين اوصاف آيا باز هم مي‌توان به اين سادگي از توبه سران فتنه و باز بودن آغوش نظام براي بازگشت آنها دم زد؟!