صراط فرهنگی: رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) در ديدار
با جمعي از طلاب حوزه علميه كه پنجشنبه 15 فروردين ماه سال جاري در مؤسسه
آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) برگزار شد با اشاره به اينكه در فرهنگ
شيعه، واژه ولايت جايگاه ويژهاي دارد، اظهار داشت: به
وفور در آيات و روايات با مسأله ولايت رو به رو ميشويم و اگر زماني مسأله
ولايت كمرنگ شده بود، به بركت امام خميني(ره)، فرهنگ ولايتمداري در جامعه
احيا شد و توجه مردم به آن جلب شد.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني آثار حضرت آيت الله مصباح يزدي، ايشان با
اشاره به اينكه ابهامهايي در مورد اين واژه در ذهن بسياري از افراد وجود
دارد، اظهار داشت: اما گاه تقدسي كه
مردم براي آن قائلند، سبب شده كمتر در مورد آن ابهامات سخني بر زبان
برانند. به عنوان نمونه اينكه در بسياري از روايات قبولي همه اعمال و
عبادات وابسته به پذيرش ولايت اميرالمؤمنين(ع) شده است، و يا سالها عبادت
در بين ركن و مقام و صفا و مروه بدون پذيرش ولايت اميرالمؤمنين(ع) بياثر
تلقي شده است، چگونه قابل توجيه خواهد بود، در حاليكه به فرمايش خداوند
متعال هركس ذرهاي كار خير انجام دهد، آن را در آخرت خواهد ديد؟
وي با اشاره به لزوم
بررسي و ريشه يابي اينگونه تعابير براي يافتن پاسخ به چنين سئوالات و
ابهاماتي، اظهار داشت: به نظر بنده اين مسأله ريشه در اصل اعتقادي عميق تري
دارد که شايد بتوان آن را در داستان شيطان يافت، زماني كه حاضر نشد بر آدم
سجده كند. شيطاني كه ششهزار سال خداوند را عبادت كرده بود، تنها به خاطر
يك سجده نكردن بر آدم، مطرود درگاه الهي شد. البته اين هم جاي سئوال دارد
كه چرا خداوند به واسطه خودداري از انجام يك كار از سوي شيطان، عبادت
چندهزارساله او را ناديده گرفت؟
علامه مصباح يزدي در
پاسخ به اين سئوالات با اشاره به معناي ايمان اظهار داشت: ايمان به خدا در
صورتي كامل است كه فرد هم به خالقيت خدا، هم به ربوبيت تكويني خدا و هم به
ربوبيت تشريعي وي، ايمان داشته باشد، يعني فرد ايمان داشته باشد كه خداوند
كسي است كه او را خلق كرده و روزي او را ميدهد و تنها اوست كه حق امر و
نهي و قانونگذاري را دارد، و در صورت عدم ايمان به يكي از اين موارد، در
واقع به خداوند متعال مؤمن نخواهد بود.
اين مفسر قرآن با اشاره
به آياتي از قرآن كريم اظهار داشت: طبق آيات الهي و نقل قولهايي كه از
شيطان در قرآن آمده است، شيطان هم به خالقيت خدا و هم به ربوبيت تكويني وي و
هم به معاد و قيامت ايمان داشته است، و تنها اشكال اصلي در ايمان شيطان،
عدم ايمان او به ربوبيت تشريعي خداوند بود، و اينكه خداوند حق دارد امر و
نهي و قانونگذاري كند، چون شيطان اولين دستور و امر خداوند را نپذيرفت و
مشخص شد كه ربوبيت تشريعي خدا را قبول نداشته است.
وي
افزود: لذا قرآن هم ميفرمايد "كان من الكافرين" يعني شيطان از اول، و حتي
زماني كه خدا را عبادت ميكرد، هم كافر بود ولي تاكنون زمينهاي براي او
پيش نيامده بود تا عدم ايمان خود به ربوبيت تشريعي را ابراز كند، و با سجده
نكردن بر آدم مشخص شد كه از اول ايمان نداشته است.
علامه مصباح يزدي با
اشاره به اينكه در ادوار و امتهاي مختلف، امتحاناتي از سوي خداوند متعال
وجود داشته تا مشخص شود كه آيا افراد به ربوبيت تشريعي اعتقاد دارند يا
خير، ادامه داد: مظهر ايمان به ربوبيت تشريعي در امت اسلام، پذيرش ولايت حضرت علي(ع) است.
و علاوه بر اينكه امت، خالقيت و ربوبيت تكويني خداوند را قبول دارند،
امتحان ميشوند که آيا اين امر خداوند متعال كه فرد جواني را به عنوان ولي و
رهبر مردم معرفي كرده است، قبول ميكنند و يا پذيرش آن برايشان سنگين است و
به اين صورت مشخص شود كه تا چه ميزان به ربوبيت تشريعي خداوند ايمان داشته
و امر خدا را مطاع ميدانند، که در صورت نپذيرفتن امر خداوند، در واقع
ايمان ندارند و يا به عبارت ديگر، ايمانشان مانند ايمان ابليس است.
وي ادامه داد: از اين
روست كه گاه در روايتهاي مختلف تعبيرهاي غلاظ و شدادي در مورد كساني به
كار رفته است كه ولايت علي(ع) را نپذيرفته اند، چرا كه عدم پذيرش ولايت
حضرت علي(ع) با علم بهاينکه از سوي خدا مشخص شده است، ناشي از عدم اعتقاد
آنها به ربوبيت تشريعي خداوند است كه هرچند نماز و روزه و حج و... به جاي
آورند.
آيتالله مصباح يزدي با
اشاره به اينكه منظور از كفر در اينجا، معناي فقهي آن نيست، اظهار داشت:
طبق فرمايش قرآن حتي اگر كسي همه احكام اسلام به جز يكي از آنها را بپذيرد،
حقيقتا كافر است، اما نه به معناي اينكه نجس باشد و احكام فقهي كافر بر او
بار شود، بلكه كفر در برابر ايمان مراد است و نه كفر در برابر اسلام.
آيتالله مصباح يزدي
ادامه داد: روايات ديگري مانند حديث سلسله الذهب نيز مؤيد همين معناست، چرا
كه حضرت رضا(ع) پس از اينكه توحيد را به عنوان حصن الهي معرفي ميكنند،
پذيرش ولايت خود را به عنوان شرط قرار گرفتن در اين حصن ميدانند. لذا
هرچند ظاهرا توحيد با پذيرش ولايت امام رضا(ع) ارتباطي ندارد، اما با دقت
در اين نكته كه توحيد و ايمان به خدا بدون ايمان به ربوبيت تشريعي خداوند
بيمعناست و پذيرش ولايت امام رضا(ع) به معناي ايمان به ربوبيت تشريعي
خداوند است، مشخص ميشود ارتباط كاملي بين توحيد و ولايت ايشان وجود دارد.
عضو
خبرگان رهبري در بخش ديگري از سخنانش با اشاره به لزوم ايمان به ربوبيت
تشريعي خداوند اظهار داشت: اگر افرادي به واسطه شعارهاي حقوق بشري امروز كه
از كرامت انساني دم ميزند، قائل شوند كه نبايد فرد زاني و سارق و... را
حد شرعي زد، چرا كه توهين به كرامت انسان است، در واقع به ربوبيت تشريعي
خداوند اعتقاد ندارند.
وي با اشاره به اينكه
عدهاي از افراد احكام جزائي اسلام را مربوط به دورانهاي پيشين دانسته،
ماهيت بشر مدرن امروز را متفاوت با ماهيت بشر دوره قبل از مدرنيته
ميدانند، ادامه داد: امروزه شاهد هستيم كساني كه از خانواده اهل علم بوده و
حتي خودشان هم سالها در حوزه تحصيل كرده اند، معتقد شده اند كه احكام
جزائي اسلام در عصر مدرن قابليت اجرا ندارد، اما احكام عبادي فردي مانند
نماز و روزه و... اشكالي نداشته و ميتواند رعايت شود. اين نوع اعتقاد،
همان كفر باطني است و ايمان اين افراد مانند ايمان ابليس است.
آيتالله مصباح يزدي با
بيان اينكه در واقع ولايت، ايمان واقعي افراد را مشخص ميكند، اظهار داشت:
به فرض، اگر ما در زمان حضرت علي(ع) حضور داشتيم و در يكي از شهرهايي زندگي
ميكرديم كه آن حضرت، فرماندار و يا نمايندهاي براي آنجا مشخص ميكردند،
به حكم عقل بايد به حرف نماينده آن حضرت به عنوان حاكم عمل ميكرديم چرا كه
رد كردن سخن فرماندارعلي(ع) در واقع ناديده گرفتن حكم حضرت علي(ع) است.
لذا اگر كسي بگويد من از ائمه(ع) اطاعت ميكنم، اما از نماينده آنها خير،
ايمان او هم مانند ايمان ابليس خواهد بود.
وي ادامه داد: همينطور
اگر امام معصوم(ع) شخصي را براي بعد از خود و يا زمان عدم حضورش براي حكومت
معرفي كرد، پيروي از او در واقع اطاعت از امام معصوم(ع) است و رد كردن او
در واقع رد كردن امام معصوم است.
اين
استاد فلسفه اسلامي با اشاره به فرازهايي از توقيع امام عصر(عج) افزود:
اينكه حضرت، رد بر فقها را در حد شرك بالله ميدانند، كاملا منطقي و واضح
است، چرا كه اگر كسي حكم فقيهي را كه ائمه(ع) آدرس او را داده اند، رد كند،
گويا سخن ائمه(ع) را رد كرده است و هركس سخن ائمه(ع) كه از سوي خداوند
تعيين شده اند را رد كند، در ايمانش به ربوبيت تشريعي خداوند دچار مشكل
است، و در واقع براي پذيرش حكومت به منبعي غير از خداوند متعال رجوع كرده
است كه همان معناي شرك است.
علامه
مصباح يزدي اظهار داشت: ايمان به ولايتفقيه در واقع همان ايمان به ولايت
ائمه اطهار(ع) است، چرا كه رجوع به فقيه تنها با سفارش و امر ائمه(ع) انجام
شده است، وگرنه فقها در ذات خود داراي ويژگي تكويني خاصي نيستند كه سبب
ولي شدن آنها شده باشد.
وي با اشاره به اينكه
عدم ايمان واقعي نسبت به ولايتفقيه در بسياري از مردم از روي قصور است،
افزود: البته يكي از علل اصلي اين امر بعد از گذشت 35 سال از تشكيل نظام
اسلامي، كم كاري و سستي ما بوده است كه آنگونه كه بايد مسأله ولايتفقيه را
تبيين نكرده ايم كه طبق فرمايش معصومين(ع)، مخالفت با ولايتفقيه در حد
شرك بالله است، و خدا نكند كه اين كم كاري ما به خاطر منافع شخصي مان بوده
باشد!
علامه مصباح يزدي با
اشاره به اينكه آشنا كردن مردم با مسأله ولايتفقيه يكي از مقدسترين
كارهاست، اظهار داشت: بسياري از ما در اين 35 سال غفلت كرديم، به گونهاي
كه بايد فتنهاي مانند فتنه 88 پيدا شود و شوكي به جامعه وارد شود تا
عدهاي به خود بيايند و بفهمند جايگاه ولايتفقيه كجاست.
وي افزود: اگر
ولايتفقيه نباشد، همه دين در كشور و حتي جهان مورد تهاجم قرار ميگيرد
همانطور که در فتنه 88 ديديم كساني به ميدان آمدند و فتنه گرداني كردند كه
حتي به امام حسين(ع) كه غير مسلمانان نيز به ايشان جسارت نميكنند، توهين
كردند. لذا اگر ما در اين زمينه كوتاهي كرديم، بايد استغفار كرده و در صدد
جبران برآييم.
اگر كسي بگويد من از ائمه(ع) اطاعت ميكنم، اما از نماينده آنها خير، ايمان او هم مانند ايمان ابليس خواهد بود .
شما جز در حوزه علیمه - که اونم شک دارم - محبوبیتی ندارید!
ما مرد وظيفهايم، نه نتيجه/
اگر خدا نتيجهاي بخواهد، منتظر نظرسنجي ها نمي ماند !
لطفا عقده های شخصی را در تحلیل شخصیت افراد و علمای بزرگ کنار بگذارید
1. از این نوع تخریبها و تهمتها علیه علامه مصباح فراوان بوده و هست چه در دوره اصلاحات که بیشرمانه ترین سخنان علیه ایشان رواج داشت و حتی کاریکاتور از ایشان کشیده شد و چه دوره کنونی که هم انحراف بهاری و هم عده ای به اسم اصولگرای مخالف انجمن حجتیه و کسانی با مواضع خاص سیاسی و اعتقادی در حال تخریب ایشان هستند و هرچند در جاهای مختلف و مناظرات(مانند مناظره اخیر حجةالاسلام روانبخش با اقای حق شناس) پاسخ شبهه ها داده شده اما باز هم عده ای به تکرار آن ها میپردازند.
2. ما به عنوان کسی که نسبت به رهبر انقلاب محبت داشته و میخواهیم از ایشان تبعیت کنیم باید سخن شما و کسانی مانند شما که انواع توهین ها را به علامه مصباح میکنند را بپذیریم و یا سخنان رهبر انقلاب را در وصف ایشان؟ معیار ما باید حرف کسانی باشد که به صداقت و خلوص نیت آنها اعتماد نداریم یا فقیهی مخلص که ذرهای شائبه پیروی از هوای نفس در ایشان سراغ نداریم؟
این هم نظرات ایشان راجع به علامه مصباح(کپی از نظر محمد جواد)
به نظرم شمادر قضاوتهایتان در مورد جبهه پایداری زیاد دارید تهمت و دروغ می زنید.
اسم خودتان را گذاشتید حامی ولایت ولی در عمل حرف گوش ولایت نمی کنید.
ولایت را باید در عمل یاری کرد یا در حرف؟
جبهه پایداری در زمانی که تاسیس شد دو نفر از فقهای طراز اول کشور(که خداراشکر هر دو مورد تایید کامل رهبر انقلاب بوده و هستند)حضرت آیت الله خوشوقت و حضرت آیت الله مصباح یزدی در همایش تشکیل آن جبهه حضور پیدا کردند
(البته آیت الله خوشوقت در آن موقع در مشهد بودند و پیغام کتبی خود را مبنی بر حمایت از این جبهه به همایش ارسال کردند که در آن همایش قرائت شد)
و بعد از آن هم این جبهه مورد تایید این دوبزرگوار بوده است.
شما اگر ادعای ولایت پذیری می کنید بروید سخنان امام خامنه ای را در مورد آیت الله مصباح بخوانید و ببینید رهبری چقدر به ایشان ارادت قلبی دارند.
چرا عالمی را که مورد تایید آقاست تخریب می کنید؟
اسم خودتان را هم گذاشتید حامی ولایت!!!!!!!!
رهبری در سفر قم در منزل آیت الله مصباح، ایشان را عالمی به معنای حقیقی کلمه بصیر نامیدند.
شما دارید کاری می کنید که دل ولایت از کار شما خون هست
بجای اینکه از عمار انقلاب دفاع کنید دارید به او حمله می کنید..
جبهه پایداری افتخار این را دارد که زیر نظر آیت الله مصباح یزدی و آیت الله خوشوقت اداره می شود.
اگر اسم خودتان را حامی ولایت گذاشتید متن زیر را بخوانید تا بفهمید کار شما چقدر مورد تایید امام خامنه ای است:
بنده نزديك به چهل سال است كه جناب آقاي مصباح را مي شناسم و به ايشان به عنوان يك فقيه، فيلسوف، متفكر و صاحب نظر در مسائل اساسي اسلام ارادت قلبي دارم. اگر خداوند متعال به نسل كنوني ما اين توفيق را نداد كه از شخصيت هايي مانند علامه طباطبايي و شهيد مطهري استفاده كند، اما به لطف خدا، اين شخصيت عزيز و عظيم القدر، خلأ آن عزيزان را در زمان ما پر مي كند... اين هجوم هاي تبليغاتي كه به شخصيت هاي برجسته و انسان هاي والا و بااخلاق برجسته وارد مي كنند، نشان دهنده اهداف و نيات دشمن است. يك نفر مثل جناب آقاي مصباح كه حقيقتا اين شخصيت عزيز، جزو شخصيت هايي است كه همه دلسوزان اسلام و معارف اسلامي از اعماق دل بايستي قدردان و سپاس گزار اين مرد عزيز باشند، مورد هجوم تبليغاتي قرار مي گيرند! حرف رسا و نافذ، منطق قوي و مستحكم هر جايي كه باشد، آن جا را دشمن زود تشخيص مي دهد، چون حسابگر است. دشمن آن جا را مي شناسد و به مقابله اش مي آيد. با مرحوم شهيد مطهري هم همين جور برخورد كردند.
بیانات رهبر انقلاب در منزل آیت الله مصباح در سفر اخیر ایشان به قم:
بنده هم به سهم خودم قدر آقای مصباح را میدانم. واقعا میدانم که ایشان در کشور و برای اسلام چه وزنهای هستند و حقا و انصافا ما امروز نظیر ایشان را – حالا به این تعبیر بگوییم – خیلی نادر نظیر آقای مصباح ممکن است وجود داشته باشد با این وزانت علمی و عمق علمی و احاطه و وسعت و با این آگاهی و بینش و صفا.
این سه جهت در ایشان(آیت الله مصباح) جمع است؛ هم علم، هم بصیرت به معنای حقیقی کلمه و هم صفا. این سه تا با هم در وجود ایشان خیلی ارزشمند است. خداوند متعال انشاء الله وجود ایشان را برای ما و انقلاب محفوظ بدارد و وجود ایشان را سالم بدارد تا همه بتوانند از برکات ایشان استفاده نمایند. خداوند کسان ایشان را، آقازادههای ایشان، همسر محترم، عروسها و دامادها همه را مشمول لطف و هدایت خودش قرار دهد.
نظر رهبر معظم انقلاب درباره درس هفتگی استاد مصباح در دفترشان در قم:
هر چه از آن پخش شده و من گوش کردم واقعا انسان استفاده میکند. در ماه مبارک رمضان که سخنرانی ایشان عصرها پخش میشد من غالباً گوش میکردم و بهره میبردم.
سوال من از شما این است:
اگر حامی ولایت هستید پس چرا عالمی همچون آیت الله مصباح را که اینقدر مورد نظر و تایید آقاست را تخریب می کنید؟
گردنش بستند و بردندش به شاه................. كاين همىگويد رسولم از اله
خلق بر وى جمع چون مور و ملخ.................كه چه مكر است و چه تزوير و چه فخ
گر رسول آن است كايد از عدم.................ما همه پيغمبريم و محتشم
ما از آن جا آمديم اينجا غريب................. تو چرا مخصوص باشى اى اديب
از منازل خفته بگذشتيد و مست.................بىخبر از راه و از بالا و پست
شاه ديدش بس نزار و بس ضعيف.................كه به يك سيلى بميرد آن نحيف
كى توان او را فشردن يا زدن.................كه چو شيشه گشته است او را بدن
ليك با او گويم از راه خوشى.................كه چرا دارى تو لاف سركشى
كز درشتى نايد اينجا هيچ كار................. هم به نرمى سر كند از غار مار
مردمان را دور كرد از گرد وى.................شه لطيفى بود و نرمى ورد وى
پس نشاندش باز پرسيدش ز جا.................كه كجا دارى معاش و ملتجى
گفت اى شه هستم از دارُ السلام................. آمده از ره در اين دار الملام
نه مرا خانهست و نه يك همنشين.................خانه كى كردست ماهى در زمين
باز شاه از روى لاغش گفت باز.................كه چه خوردى و چه دارى چاشت ساز
اشتها دارى چه خوردى بامداد.................كه چنين سر مستى و پر لاف و باد
گفت اگر نانم بدى خشك و طرى.................كى كنيمى دعوى پيغمبرى
دعوى پيغمبرى با اين گروه................. همچنان باشد كه دل جستن ز كوه
انسانهای فاضل و با بصیرتی مانند امام راحل، رهبر معظم انقلاب، دکتر احمدی نژاد عزیز هیچوقت دیدگاهها و نظرات خودشون رو به دیگران تحمیل نکردن و نمیکنن. همیشه در جهت اتحاد و همدلی مردم قدم برداشتن، نه اینکه بینشون نفاق بندازن. من برای افرادی که خودشون رو خیلی بزرگ میبینن و دیگران رو خیلی ریز، واقعاً منأسفم.
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=11484
اینم نظر ولی فقیه بازم حرفی هست؟
ضمن اینکه درباره تبعیت از ولایت فقیه هم اشتباه کردی بنده توضیح گذاشتم اما صراط منتشر نکرد.
همین قدر بهت بگم از نظر حضرت امام خمینی و امام خامنه ای "مرز التزام به ولايتفقيه احكام حكومتي است" و اینو برو بررسی کن و بفهم اگه بازم میخوای بگی نه قبول ندارم فرمایشات حضرت آقا رو در این خصوص برات بیارم تا شاید متوجه بشی که نمیشی
پاسخ مقام معظم رهبری در سایت شان :
«ولایت فقیه به معناى حاكمیت مجتهد جامعالشرایط در عصر غیبت است و شعبهاى است از ولایت ائمه اطهار (علیهم السلام) كه همان ولایت رسول الله (صلىالله علیه وآله) مىباشد و همین كه از دستورات حكومتى ولى امر مسلمین اطاعت كنید نشانگر التزام كامل به آن است.»
1- - تنها مخالفت با احکام حکومتی (با تفصیلی که بیان شد) التزام به ولایت فقیه را مخدوش میکند.
2- - تبعیت از احکام حکومتی، التزام کامل به ولایت فقیه است. " قید کامل قابل توجه و دقت است"
مقام معظم رهبری :
مسئولان قوهی مجريه، نمايندگان مجلس، مسئولان قوهی قضاييه، با اختيارات كامل و قانونی، وظايف خود را انجام میدهند و ممكن است تصميماتی بگيرند كه رهبری با آن مخالف باشد، اما رهبری نه حق دارد، نه میتواند و نه قادر است كه در اين مسائل دخالت كند، مگر در جايی كه اتخاذ سياستی، به كجشدن راه انقلاب منجر میشود كه طبعاً در اين هنگام به مسئوليتهای خود عمل خواهد كرد.
بعضیها خیال میكنند كه این ولایت مطلقهی فقیه كه در قانون اساسی آمده، معنایش این است كه رهبری مطلقالعنان است و هر كار كه دلش بخواهد، میتواند بكند. معنای ولایت مطلقه این نیست. رهبری بایستی مو به مو قوانین را اجرا كند و به آنها احترام بگذارد
در علم وبصیرت علامه مصباح هیچ تردیدی ندارم و نیست"
"اما کاش صراط کامنت منو درج میکرد شاید قانع میشدم از جواب حامیان ایشان"
صراط جان،من فقط یه سئوال پرسیدم"
____________
سئوال رو که نمیذاری ولی بدان آقایانی که الان اینطوری صحبت میکنند،گفته های سابق هم باید مدنظر داشته باشند"
یه طوری صحبت میکنند که احمدی دلاور،کافر دنیا اومده"
یکی نیست بگه ...................
............
"امین زنده به عشق احمدی"
مدتهاست شاهد نظرات شما در این سایت بوده ام، متاسفانه باید بگویم بسیاری از نظراتتان موجب اندوه و ناراحتی شدید بنده شد، اما آن مسئله خیلی مهم نیست، چند سوال از شما داشتم.
اول اینکه، شما با این نام کاربری که انتخاب کرده اید دقیقا دنبال انتقال چه مفهومی هستید؟ آیا واقعا شما به عشق یک فرد، که دو دوره رئیس جمهور مملکتمان است، زنده اید؟ آیا امکان تغییر هر فردی وجود ندارد؟! آیا ما در همین نظام خودمان شاهد رئیس جمهوری نبودیم که اتفاقا با همین نهادهای مورد نظر شما هم درگیر شد و بعد از آن از نظر بسیاری منفور و فراری؟!! شاید نظر شما هم نسبت به بنی صدر متفاوت از نظر افرادی است که او را خائن یا همراه با مشکلات بسیار بسیار زیاد میدانستند؟!
بهتر نیست شما به عشق حق، یا فردی که به همراه حق بودن او ایمان دارید، مانند امام زمان عج، زنده باشید؟! یا اینکه احیانا فکر میکنید رئیس جمهور فعلی مملکت چنین خصوصیتی دارد؟! خیلی بعید است اینگونه فکر کنید.
دوم، دقیقا حرف حساب شما در این همه نظر گذاشتن، انتقاد از بعضی نهادهای نظام، حمایت از رئیس جمهور و دوستانش!!، که متاسفانه حداقل از نظر بنده کامل، مطلق و بی چون و چرا به نظر میرسد، چیست؟! حمایتی احتمالا که شامل حمایت از بعضی از اقداماتی که به طور واضحی غلط هستند هم میشود، چرا؟! به کجا چنین شتابان؟!!
سوم، میخواهم خیلی منصفانه بفرمایید از نظر شما آیا رئیس جمهور اصولا ایرادات و اشتباهاتی دارد؟! ممکن است بعضیشان را بفرمایید؟ بعضا با خواندن نظرات شما به نظر میرسد که ایشان یا بی خطا، یا با خطای بسیار بسیار کم هستند! در حالیکه خصوصا رفتار ایشان هرچه به پایان دوره ی قانونیشان نزدیک میشود به طرز واضحی، که حتی صدای مقام معظم رهبری را هم بلند کرده است، با خطاها و اقدامات غلط نامناسب، خلاف اخلاق همراه است!
پیشاپیش بابت پاسخهای منصفانه و سعه ی صدرتان سپاسگزارم
اول که اگه نظری از من دیدید که باعث نارحتی شما شده، معذرت خواهی میکنم"
تا جایی که یاد دارم به کسی توهین نکردم که باعث ناراحتی کسی بشم"
______________________
"انتخاب نام کاربری من دلیل خاصی ندارد،یه جور نشان دادن علاقه وافر به احمدی دلاور است"
خدا یکی،عشق یکی""به هیچ عنوان امکان تغییر معشوق وجود ندارد، چه حاج حسین شریعتمداری و تمام عالم ،احمدی دلاور را منحرف حجتیه ای بخواند، تأثیری در من نداره و پشیزی ارزش برای این گفته ها قائل نیستم"
_________________________________
شما چه اصراری دارید ما را به جریان بنی صدر تشبیه نمایید؟؟؟
نسبت دادن صفاتی مانند خائن بودن و ... برای از دور خارج کردن افراد، کار شایسته ای نیست"
آن نهاد هایی که موردنظر من وشماست،باید اعلام کنند چه هدفی را دنبال میکنند؟؟؟
آیا مردم نیازی به قیم دارند؟؟ آقایان سعیدی و ذوالنور حق اینکه خودشون رو مساوی با ملت بدانند، ندارند"
........................
_________________________________
منصفانه قضاوت کنید:
انتقادهای من نسبت به آن نهاد منصفانه تر بوده یا تخریب همه رسانه های اینوری و اونوری علیه احمدی دلاور؟؟؟؟؟
چی شده که دشمنان خونی، دست در دست هم گذاشتن و یک هدف (نابودی دشمن واحد؛ احمدی دلاور) را دنبال میکنند؟؟؟؟؟؟؟
_________________________________
هیچکس بی عیب و نقص نیست"احمدی دلاور هم اشتباهاتی داشته و نقایصی داره"
همانطوری که من هم نقص دارم، شما هم قطعا داری"کسی نمیتونه ادعا کنه که بدون عیبم و نقصی ندارم"
مثلا رییس جمهور بهتر است برای تصمیم گیری های کلان،توجه ویژه به خرد جمعی داشته باشد که کمتر دیدیم"
و چیزاهای دیگر"
اما این ضعف ها در مقابل نقطه قوت های ایشان اصلا به چشم نمی آید"
وقتی پرکاری و جسارت و شهامت و صلابت ایشان رو میبینم و همینقدر که میدونم داره صادقانه تلاش میکنه"
اهل باندبازی و باج دادن به بعضیا نیست،به اینکه یه طرفدار کوچکشم افتخار میکنم"
به اینکه میبینم رییس جمهور محبوبم،بجای اینکه از بغل این سرمایه دار بره تو بغل اون مرفه هان بی درد و به این باج بده " به جاش میره بچه های یتیم رو مورد نوازش قرار میده و بوسه بر دستان پسرمرد روستایی میزنه
و از همه مهمتر، خودشو نوکر مردم میدونه و نگاه ارباب رعیتی نداره،به خودم میبالم که به عشق چنین فردی زنده ام"
برای من گفته های شریعتمداری و امثالهم مهم نیست"ارزش خواندن هم نداره"
_________________________________
دوست عزیز:
کدام اقدام غلط؟؟؟؟؟
افشاگری از فساد،اشتباه است؟؟؟؟؟؟
اگر 10 ثانیه از فیلم متعلق به مشایی بود، حیثیتش را برباد میدادید و حکم ارتدادش را میدادید"
اما الان چون طرف خودی بوده،یهو وحدت براتون مهم شد و رییس جمهور بی اخلاقی کرده؟؟؟؟؟؟؟
................................................
احمدید لاور هیچ اشتباهی نکرد"و بابت اون یکشنبه بهش میگم دمت گرم دلاور"
احسنت به اون مادری که تو رو نترس بار آورده و رحمت به اون شیری که تو خوردی"
همین که میاد پته ............... میزنه،نشون میده که متصل به ........ نیست"
بخاطر همین توسط اقتدارگرایان کوبیده میشه"
_________________________________
صراط جان ممنون میشم نظرم رو بدون سانسور منتشرکنی"هیچ توهینی نیست و تمام جواب جناب سلام است"
امین عزیز بنده هم 84 و هم 88 به احمدی نژاد رای دادم چون میخواستم کسی بیاد که بتونه ارزشهای حقیقی انقلاب را زنده کنه و از آنچه که بسیاری از جوانان این وطن برای بدست آوردنش جان خود را فدا کردند و خونشان را نثار کردند دفاع کند و آن چیزی نیست جز حکومت اسلام در سایه ولایت فقیه که در وصیتنامه شهدا بیشترین چیزی که به آن سفارش شده همین است. اما حال که با این همه فداکاری و جانبازی این مهم بدست آمده آیا برای مبارزه با فسادهایی که از طرف عده ای در چنین کشوری واقع شده و شخص ولی فقیه پیش از همه به مقابله با آن و پالایش امر فرمودند درست است که از راه غیر قانون بخواهیم به این هدف برسیم؟ آیا این کشاندن جامعه به بیراهه آشوب و نفاق نیست. آیا نمیشود از راه قانون برای رسیدن به این هدف مهم اقدام کرد؟ آیا ایشان نمیتوانست اگر مدرک موثق و مهمی دارد پیش از اینها و سالها قبل به مراجع قانونی ارائه دهد؟ و اگر هم به فرض ارائه میداد و آنها رسیدگی نمیکردند میتوانست مستقیما به رهبر نشان داده و از این راه وارد شود؟ آیا شما این گردش واضح و روشن در کلام او را نمیبینید که دوره قبل دائما از ولایت شخن میگفت و در این دوره تکیه کلامش این است که هیچ کس نمیتواند جلوی خواست ملت را بگیرد؟(البته که کسی نمیتواند جلوی خواست ملت را بگیرد ملتی که برای برپایی حکومتی اسلامی چنین پایمردی کرده و چنان گلهایی را فدا کرده. اما اینکه شخصی پس از گردش عقاید چنین سخن بگوید ایا چیزی جز توهم قدرت میتواند باشد؟
البته ما مثل برخی که تمام دوره ایشان را سیاه نشان میدهند نیستیم و صد البته که دعای همیشگیمان این است که به راه قبل بازگردد اما این به این معنا نیست که اگر به راهی جز راه حق قدم گذاشت با او همراه شویم چون ما فقط با ولیمان بیعت داریم نه با هیچ کس دیگر!
ضمن عرض تسلیت به علت درگذشت و مجروح شدن تعدادی از هموطنان عزیزمان در زلزله ی بوشهر.
خیلی ممنون بابت پاسخهایتان، البته خواهش میکنم کمی لحنتان را آرامتر کنید، استفاده از کلمات و کنایه هایی مانند دشمنان خونی، قیم، خودی، ضروری به نظر نمیرسند. مثلا بیان عبارت زیر جز کنایه زدن به بعضی افراد که داخل بحث نیستند، چه کارکردی دارد؟
"آقایان سعیدی و ذوالنور حق اینکه خودشون رو مساوی با ملت بدانند، ندارند"
اولا سوالات بنده هیچ ارتباطی به این افراد یا حتی به این مفهوم نداشت، ثانیا که گفته آنها چنین پنداری دارند؟ ثالثا اگر به گفتن این جمله است، در یک بحث مربوط طرف مقابل شما هم میتواند بگوید شما یا هر کس دیگری هم چنین حقی را ندارید.
خواهش میکنم به افراد یا مفاهیمی که در سوالات جایی ندارند نپردازید.
همچنین خیلی ممنون بابت عذرخواهی شما.
بنده امیدوارم افراد درون نظام خودشان را دشمن خونی یکدیگر تلقی نکنند، دشمن واقعی ما حماقت ها، اعمال غلط، خلاف اخلاق و خلاف شرع تک تک ماست، دشمن ما عدم داشتن سعه ی صدر در مواجهه با انتقادات است، دشمن واقعی ما لجبازی های ماست! دشمن واقعی ما پارتی بازی و انتصاب افراد در پستهای حساس و نیازمند مهارتهای تخصصی نه براساس معیارهایی مانند تحصیلات و تجربیات بلکه تنها براساس معیارهایی مانند آشنایی و رفاقت است! دشمن واقعی ما نه رئیس جمهور است نه رئیس مجلس نه برادر رئیس مجلس نه فلان نهاد!
همچنین امیدوارم همگی سعی کنیم کاملا منصفانه قضاوت کنیم. و در قضاوت هایمان، حداقل سعی کنیم برایمان مهم نباشد که دیگری چقدر منصفانه قضاوت کرده است!، به این معنی که اگر طرفی در مورد فرد محبوب ما قضاوت منصفانه ای نداشت خب بدیهی است که این حقی برای ما برای قضاوت نامنصفانه نخواهد داد.
گفتید:"کدام اقدام غلط؟؟؟؟؟
افشاگری از فساد،اشتباه است؟؟؟؟؟؟...
احمدید لاور هیچ اشتباهی نکرد"و بابت اون یکشنبه بهش میگم دمت گرم دلاور"...
بخاطر همین توسط اقتدارگرایان کوبیده میشه"
از نظر بنده، آن اقدام به طرز بدیهی غلط بود، و فکر نمیکنم که بنده اقتدارگرا باشم! (مگر اینکه شما بنده را موصوف به این صفت کنید.) پس لازم نیست تنها اشاره کنیم که آن اقدام توسط اقتدارگرایان کوبیده شد. بنده و بسیاری افراد دیگر هم آن اقدام را محکوم کردند، نه به خاطر اینکه اقتدارگرا بودند، به خاطر اینکه آن کار را واقعا غلط میدانستند! نه به خاطر اینکه در مورد چه کسی بود یا در مورد چه کسی نبود، و خیالتان راحت، بنده اگر آن فیلم در مورد هر فرد دیگری هم بود نه به خاطر 10 ثانیه، بلکه حتی به خاطر 10 ساعتش هم شخص را مرتد اعلام نمیکردم.
اینکه رهبر معظم انقلاب فرمودند آن اقدام غلط، خلاف اخلاق و شرع و قانون بوده است کاملا واضح بود، هرچند گویا شما حتی نظر به این بدیهی درست مقام معظم رهبری را هم نپذیرفتید.
افشاگری راه خود را دارد، نه اینکه هرگونه که خواستیم بیایم چیزی بگوییم یا در یک جای نامربوط سندی ارائه کنیم. واضح بود که آن افشاگری خصوصا با پیامهایی که از صبح آن روز توسط برخی واسطه ها به رئیس مجلس داده شده بود کاری غلط و اشتباه بود است. اگر کسی دنبال پیگیری واقعی پرونده و محکوم کردن خاطی بود، چرا باید در جلسه ی استیضاح وزیر آن را نشان میداد؟! خب زودتر به مرجعی که مطابق با قانون اساسی مسئوول رسیدگی به این امور است مراجعه میکرد. از زمان ضبط فیلم تا روز جلسه چرا صبر کرده اند؟ چرا همان روز ابتدا پیغام دادند که همچین فیلمی موجود است؟! چرا حتی نظر رئیس جمهور در مورد پخش فیلم تغییر کرد؟!
بنده در هیچ کجای متنم، نه اشاره ای به آقای شریعتمداری کردم نه افراد دیگری که شما اسمشان را آوردید. هیچ جا هم کسی را به دیگری تشبیه نکردم. تنها نشان دادم که صرف رئیس جمهور بودن نشاندهنده ی این نیست که آن شخص لیاقت این را داشته باشد که به عشق آن زنده باشیم، همین، بهتر است زنده به عشق کسی باشیم که به همراهی او با حق ایمان داریم.
گفتید:"نسبت دادن صفاتی مانند خائن بودن و ... برای از دور خارج کردن افراد، کار شایسته ای نیست"
بنده نگفتم کسی خائن است یا نیست، تنها اینگونه پرسیدم:"شاید نظر شما هم نسبت به بنی صدر متفاوت از نظر افرادی است که او را خائن یا همراه با مشکلات بسیار بسیار زیاد میدانستند؟!" البته آخر هم پاسخ این سوال را نگرفتم. این واقعیت که افرادی در جامعه وجود دارند که بنی صدر را خائن یا همراه با مشکلات بسیار بسیار زیاد میدانند، بعید میدانم قابل انکار باشد. نقل این واقعیت هم به وضوح برای از دور خارج کردن بنی صدر یا کس دیگری نبود، هرچند حتی در متن صفت خائن بودن توسط بنده به کسی نسبت داده نشد.
خیلی ممنون بابت اشاره به این نقطه ضعف:"مثلا رییس جمهور بهتر است برای تصمیم گیری های کلان،توجه ویژه به خرد جمعی داشته باشد که کمتر دیدیم"
یک سوال، چرا ایشان به نظرتان توجه ویژه به خرد جمعی نداشته اند؟ "خودشو نوکر مردم میدونه و نگاه ارباب رعیتی نداره" اگر ایشان این نگاه را واقعا داشتند سبب نمیشد که هنگام تصمیم گیری به نظرات دیگران اهمیت بیشتری دهند؟ چه کسی هنگام تصمیم گیری به نظرات دیگران اهمیت زیادی نمیدهد؟ کسی که به دیگران از بالا نگاه میکند؟ یا کسی که متواضعانه خودش را در کنار دیگران میبیند و در یک سطح یا حتی پایینتر؟ اگر کسی واقعا به دیگران نگاه ارباب رعیتی نداشته باشد، به نظرات دیگران بیشتر بها میدهد یا کسی که به دیگران از نگاه یک ارباب مینگرد؟! بحث در این مورد بسیار زیاد است، اما فردی که به نظر شما چنین خصوصیتی دارد، به نظرتان چقدر در هنگام تصمیم گیری در سطح کلان دچار اشتباه شده است؟! اصولا توجه ویژه کردن به خرد جمعی برای کاهش احتمال خطا و اشتباه است! خصوصا در سطح کلان که اشتباه اثرات بسیار وسیع و گسترده ای دارد.
خصوصیات مثبتی که برشمردید مانند "پرکاری و جسارت و شهامت و صلابت" که به نظر میرسد بیشتر مربوط به قسمت بعد از تصمیم گیری و اجرا هستند، وقتی همراه با توجه ویژه به خرد جمعی هنگام تصمیم گیری نباشد چه نتیجه ای خواهد داشت؟! وقتی هنگام تصمیم گیری، به علت توجه وِیژه به خرد جمعی، تصمیمی اشتباه گرفته شد، حالا هرچقدر شما در پیگیری این تصمیم اشتباه پرکارتر، شجاع تر و با صلابت تر باشید، و به نظر منتقدان در همان خرد جمعی بی توجه تر!، این خصوصیات شما موجب شدیدتر شدن، وسیع تر شدن اثرات منفی تصمیم اشتباه و وخیم تر شدن اوضاع نخواهد شد؟! بدیهی است که پاسخ مثبت است!
سوالات بعدی:
1- لطفا بفرمایید از نظرتان چه اشخاصی از سیاستمداران نظام افراد خوبی هستند، مسئولانی که تاکنون مسئول بوده اند و اکنون زنده اند، غیر از کسانی که در دولت فعلی مسئولیتی دارند. منظورم این نیست که بی خطا یا بسیار کم خطا بوده اند، منظور این است که شما برایشان احترام قائل هستید، و مثلا بشان نمیگویید اقتدارگرا یا دیگر صفات منفی. لطفا نام ببرید.
2- لطفا در مورد شخصیت های مذهبی و مراجع بفرمایید کدامشان از نظر شما قابل احترامند؟ به این معنی که اکثر نظراتشان در مورد مسائل سیاسی، مذهبی و فرهنگی را قبول دارید و به نظراتشان اهمیت زیادی میدهید. همچنین نظرتان را در مورد افراد زیر نیز بیان کنید: آیات خدا آقایان مهدوی کنی، مکارم شیرازی، یزدی، سبحانی، جوادی آملی، نوری همدانی، امامی کاشانی، جنتی.
3- بفرماییید در مورد نهادهای کنونی نظام، مانند قوه ی مقننه، قوه ی قضاییه، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام و دیگر ارگان ها و سازمانهای مهم خارج از قوه ی مجریه، چه نظری دارید؟ انشاالله که بیشترشان را باطل، یا دشمن نمیدانید. اینکه باید از مصوباتشان تبعیت کرد یا خیر، اینکه به کارکردشان احترام میگذارید یا خیر، اینکه باید برایشان محدودیت ایجاد کرد یا خیر.
4- به نظرتان در دو دولت اخیر، خصوصا دولت آخر، چقدر انتصاب افراد به مسئولیت ها بر اساس شایسته سالاری بوده است؟ مثلا براساس تحصیلات تجربیات؟ و چه میزان بر اساس معیارهایی مانند رفاقت، آشنایی بوده است؟
لطفا در پاسخ به سوالات بالا، این را در نظر داشته باشید که منظور بنده این نیست که هرچه در نظرتان هست بگویید، منظورم این است که لطفا آنچه به نظرتان درست است و گفتنش را نیز درست میدانید را به طرز صحیحی بیان نمایید.
باتشکر فراوان
جناب "سلام" :
پاسخ شما رو سه بار ارسال کردم، منتها صراط درج نمیکنه !!!
بهشون حق میدم،ترس وجودشون رو برداشته !!! و از بعضی حرفا میترسن!
سلام مجدد:
_________
صراط جان،خواهشا کامنتم رو بدون سانشور بذار"کامنت قبلي حداقل 11 خط رو سانسور کردي که تماما نکته کليدي بود"
خواهشا عيننا نظرم رو انعکاس بده"
___________________________
اختيار داريد جناب، تمام اين مسائل زير سر همين افرادي هست که ازشون نام بردم"
بله منم حق اينکه به نمايندگي از ملت حرف بزنم،ندارم"پس اينکار رو نميکنم"
اما مواضع آقايان رو ببينيد" شريعتمداري که هرچي سرمقاله ميزنه، توش داره مردم،مردم ميکنه و اقايان نهاد خاص که ماشاء الله، رو دارين اين هوا !!!!
همشون ميگن امت حزب الله ميزنه تو دهن منحرف"
آراي مشايي از آراي باطله کمتره"
مردم به مشايي رأي نميدن!!!
آخه يکي نيست به اينا بگه اگر حرف شما درسته، پس از چه نگراني داريد؟؟؟؟
گل سرسبد اظهارات آقاي سعيدي هم که همه به ياد داريم!!!!!!"
اي دل غافل يه لحظه از دهنش در رفت که بعله ، ما ميخواهيم، انتخابات را ........ کنيم!!!!
اينجاست که ما ميگيم:
.........
___________________________
دشمنان ما را خوب نوشتيد،اما خيلي بي منطقي بود:
سعه صدر در برابر انتقادات؟؟؟
ميشه به من يک مورد انتقاد بگيد که از احمدي دلاور شده؟؟؟ هرچي بوده که تخريب کرديد"
هرچي بوده که اولش گفتيد منحرف ! آخرش هم گفتيد حجتيه اي !!!
کدام لجبازي؟؟؟؟؟؟
ندادن باج به افراد،لج بازي است؟؟؟بيرون کردن وزيران تحميلي اي که در پي نابودي اش هستند،لج بازي است؟
اينکه ميگه ميخوام در دفاع از حق اساسي ملت از اوين بازديد کنم، و بعضيا ديکتاتورمآبانه رفتار کنند و .................. و حتي بعدها تقش دربياد که س.ب رو به قتل رسانده اند"و ................. لج بازي است؟؟؟
___________________________
من هيچ نهادي رو تخريب نکردم و صرفا سئوال پرسيدم که تماما در صراط سانسور شده" و صراط جرأت انتشار سئوال محترمانه من از نهاد خاص" و همينطور علامه مصباح يزدي"و همينطور سئوالم درباره دو تا حقوق بشري و فاضل !!!!
کسي نيست که جوابم رو بده"اجازه انتشار نميدن"
من هيچ تخريبي نکردم"
******** شماهايي که الان احمدي دلاور را تخريب ميکنيد" به ياد بياريد، يک روز، خود شما،ميگفتيد،انتقاد از احمدي دلاور، حرام است !!!! و مخالفت با احمدي دلاور، مخالفت با رهبري است !!!! *********
آره عزيزم، تب تند ،زود ميچاد"کساني که در گذشته احمدي دلاور را فردي معرفي کردند که نظر امام زمان بر رياست جمهوري او بوده، امروز بايد جواب اين سئوالم رو بدن"
صراط مرد باش و سانسور نکن"مرد باش، بذار شايد دوستان جواب داشتند"
اگر امام زمان، آن موقع نظرش بر رياست احمدي دلاور بوده"
اولا: آقايان از چه کانالي ارتباط داشتند با آن حضرت و چگونه نظر ايشان را مطلع شدند!!!؟؟؟
ثانيا:شماهايي که الان ادعا ميکنيد، ما گول ظاهر رييس جمهور را خورديم و عوامفريبي کرد"
......
___________________________
.........
.....
....
صراط نيوز،از عصر همان روز، به دنبال رسوايي احمدي دلاور بود" اما تيرش به سنگ خورد "
جاي متهم رو عوض کرد"حقايق رو وارونه منعکس ميکرد!!!!
و همينطوري بقيه سايت ها و نشريات"
___________________________
___________________________
من به حق بودن احمدي دلاور، ايمان دارم"
دليل من مبني بر زنده به عشق ايشان بودن، رييس جمهور بودن احمدي دلاور نيست"
برايم مهم نيست در قدرت باشدف يا نباشد"ايشان الگوي زندگي من است و تمام سعي ام رو ميکنم که مثل ايشان باشم"
رييس جمهور بودن مهم نيست"
___________________________
از ضعفي که درباره رييس جمهور گفتم، لطفا سواستفاده نکنيد"
مغلطه اي آشکار در متن تون وجود داره"
مردمي بودن و ناگه ارباب رعيتي نداشتن،منافاتي با تک رو بودن احمدي دلاور نداره"
احمدي دلاور خودش هم اعتراف به اشتباه بودن بعضي از تصميماتي که گرفته شده، داشته"
وقتي افرادي به مثال توکلي و ... از ب بسم الله، شروع ميکنن به تخريب و حرف از تورم 70% !!! ميزنند و جو رو ميريزن بهم" و از شروع کار ميگن اين طرح شکست ميخوره و هيچ اميدي بهش نيست" چه ميتوان کرد؟؟؟؟؟
احمدي دلاور در اقتصاد، از نظرات کارشناسان بسياري بهره برده،که غير ازا ين هم نميتوان متصور شد"
به هرحال جاهايي بوده که اشتباهاتي هم داشته"
___________________________
1) همه افراد برايم قابل احترام هستند از موسوي و کروبي و خاتمي گرفته تا هاشمي و احمدي دلاور!!!!
البته بسته به زمان هاي خودش"وقتي کسي ديگه لياقت احترام گذاشتن نداره،........................!!!
ممکنه ديدگاه هام با اين افراد،180 درجه متفاوت باشه،اما بالاخره زحماتي کشيدند و اينکه بخوايم به اونا جاسوس بگيم و فتنه گر،قطعا بايد ريشه اين شعارها رو در جايي جستجو کرد که در اين سي و چهارسال، هم ناهل بودند، جز خودشان!!!!!!
به هيچ عنوان از اين به بعد، دارودسته شيفته قدرت اقتدارگرايان رو قبول ندارم" از شريعتمداري گرفته تا ابوترابي و باهنر و ............ و. ...........!!!
___________________________
اشخاص مذهبي هميشه قابل احترامند و حرفي در اين مورد ندارم"
اگرم چيزي بگم، صراط مطمئنا سانسور ميکنه"
سئوالات 1 و 2 و 3 شما خيلي رندانه طراحي شده" که مثلا با جواب من،نشان بديد طيف احمدي نژادي ها، همه نظام را خائن ميدانند !!!!!!
___________________________
سئوال 4 :
تا وقتي که امثال متکي و پورمحمدي و اژه اي و بقيه آقايان بودند، انتصاب ها شايستگي داشت و هيچ تحميلي توش نبود"
اما حالا که وزيرهاي عروسک خيمه شب بازي آقايان، ديگر جايي در کابينه ندارند، شايسته سالاري کنار رفت؟؟؟؟؟؟
اگر مهره آقايان خاص ! چيده بشه،شايسته است؟؟؟؟؟؟؟
خیلی ممنون بابت اینکه نظرتان را نوشتید، هرچند خواهش کرده بودم در پاسخ به سوالات بنده وارد مسائلی که بنده مطرح نکرده ام نشوید اما گویا خواهش بنده ارزش توجه نداشته است.
بنده چندین سوال را مطرح کردم، در آن سوالات نه نام بسیاری از افرادی که شما نام بردید آورده شده بود، نه بسیاری از مفاهیمی که شما بشان پرداختید. شما میتوانید به سوالات بنده پاسخ ندهید یا اینکه به جای پاسخ به سوالات بنده نظرتان در مورد افراد و مسائل دیگر را بیان کنید ولی بنده از شما خواستم این سوالات را پاسخ دهید و البته انصافا دوست داشتم پاسخ شما به گونه ای باشد که کسی نتواند اینگونه نشان دهد که:"طيف احمدي نژادي ها، همه نظام را خائن ميدانند !!!!!!"
در مورد دشمنان بیان بنده کاملا واضح بود، هیچ نام و اشاره ای به هیچ کس در آن نشده بود، تنها لیستی از اقدامات اشتباه که قسمتی از دشمنان واقعی ما هستند ذکر شده بود بنابراین اینکه شما اینگونه بفرمایید عجیب به نظر میرسد، کجاش بی منطقی بود؟!
"دشمنان ما را خوب نوشتيد،اما خيلي بي منطقي بود:
سعه صدر در برابر انتقادات؟؟؟
ميشه به من يک مورد انتقاد بگيد که از احمدي دلاور شده؟؟؟ هرچي بوده که تخريب کرديد"
هرچي بوده که اولش گفتيد منحرف ! آخرش هم گفتيد حجتيه اي !!!"
البته در مورد همین فراز اول هم که هیچ شاهدی در متن بنده نداشت، یک ادعا توسط شما صورت گرفته که چندان مطابق با واقعیت به نظر نمیرسد! یعنی شما ادعا کرده اید که در تمام این 8 سال حتی یک انتقاد از رئیس جمهور صورت نگرفته؟! هرچه صورت گرفته تخریب بوده؟! البته اگر چه شما فرمودید "گفتید منحرف" بنده که اینگونه نگفتم، و البته تا جاییکه خاطرم میاید در سالهای 84 تا 89 هم چندان حرفی از انحراف و منحرف زده نمیشد، اینکه هر کسی هر حرفی داشته اول بگوید منحرف واقعا دور از واقعیت به نظر میرسد!
بنده سعی میکنم رئیس جمهور را تخریب نکنم، بعید میدانم در متن بنده کوچکترین بهانه ای برای ادعاهای زیر، یا ادعاهای مشابه دیگر، پیدا شود:
"شماهايي که الان احمدي دلاور را تخريب ميکنيد" به ياد بياريد، يک روز، خود شما،ميگفتيد،انتقاد از احمدي دلاور، حرام است !!!! و مخالفت با احمدي دلاور، مخالفت با رهبري است !!!!"
اولا بنده هیچ زمانی نگفته ام انتقاد از رئیس جمهور حرام است یا اینکه هر گونه مخالفت با رئیس جمهور مخالفت با رهبری است. اگر شما یا افراد دیگر اینگونه گفته اند را نمیدانم، اما خودم را که میدانم!! واقعا ناراحت کننده است که حداقل به بنده اینگونه اتهاماتی، آنهم به طور بدیهی بیربط، را وارد میاورید بدون اینکه حتی سعی کنید برایشان مستنداتی بیاورید، امیدوارم در دیگر قضاوتها و ادعاهایتان اینقدر اشتباه نکرده باشید.
اگر کسی به رئیس جمهور بگوید فلان جا "ديکتاتورمآبانه رفتار" کرده است شما میگویید تخریب کرده یا انتقاد؟!
اولا در آن ماجرا به نظر بنده اگر قرار باشد رفتار کسی را با این عبارت توصیف کنیم، آن شخص رئیس جمهور خواهد بود نه هیچ کس دیگر. البته بنده این توصیف را نکردم، فقط بیان کردم اگر قرار باشد این عبارت را توصیف کننده رفتار یکی از طرفهای بحث بدانیم، در آنصورت آن فرد رئیس جمهور خواهد بود.
در ثانی، در همان زمان، و حتی زمانهای پیشتر، عده ای با آوردن استدلال هایی، اگر شما خواستید میتوان به آنها پرداخت، با عبارات مشابه آن حرکت رئیس جمهور را توصیف کردند، آیا به نظر شما ایشان رئیس جمهور را تخریب کردند یا انتقاد؟! البته اگر گفته ی قبلی شما را بپذیریم که تاکنون هیچ انتقادی وارد نشده و "هرچي بوده که تخريب کرديد" میتوان نتیجه گرفت که آنهم به نظرتان تخریب است. در آنصورت یک سوال پیش میاید که پاسخش با شما:
شمایی که فرمودید "بعضيا ديکتاتورمآبانه رفتار کنند" این بیان شما تخریب است یا انتقاد؟! البته شما فرموده بودید که "من هيچ تخريبي نکردم"، اگر پاسختان "انتقاد" است، لطفا توضیح دهید چرا آنجا به نظرتان تخریب بوده و چرا اینجا تخریب نیست.
فرمودید:"مغلطه اي آشکار در متن تون وجود داره"، بنده متوجه مغلطه نشدم، تنها چند سوال پرسیدم مانند:
"چه کسی هنگام تصمیم گیری به نظرات دیگران اهمیت زیادی نمیدهد؟ کسی که به دیگران از بالا نگاه میکند؟ یا کسی که متواضعانه خودش را در کنار دیگران میبیند و در یک سطح یا حتی پایینتر؟ اگر کسی واقعا به دیگران نگاه ارباب رعیتی نداشته باشد، به نظرات دیگران بیشتر بها میدهد یا کسی که به دیگران از نگاه یک ارباب مینگرد؟!"
بعید میدانم در سوالات بالا مغلطه ای صورت گرفته باشد، تنها سوالی پرسیده شده است، در واقع در سوالات بالا هیچ گزاره ای مطرح نشده! که بتوان گفت آن گزاره از لحاظ منطقی غلط است و به فلان دلیل مغلطه صورت گرفته. شاید منظورتان این بود که پاسخ سوالات بالا این است که کسی میتواند به نظرات دیگران خیلی بها ندهد، اما از طرف دیگر خودش را با آنها در یک سطح بداند و نه فراتر از آنها. یا به عبارت دیگر فردی میتواند تکروی کند اما در عین حال خودش را از دیگران برتر نبیند! آن موقع سوال پیش میاید چرا تکروی میکند؟! چرا با دیگران همکاری نمیکند یا به نظرات دیگران و خرد جمعی توجه زیادی نمی کند؟! دلیلش این نیست که خود را بالاتر و تواناتر از دیگران دیده است؟! یا اینکه دیگران را قبول ندارد؟! در این صورت راستی یک سوال دیگر، البته اگر متهم به مغلطه کردن نکنید، نگاه ارباب رعیتی چیست؟!
در مورد سوالات آخر بنده، متاسفانه پاسخ سوالاتم را نگرفتم، البته نمیدانم چه قسمتیش به خاطر تشخیص سایت برای عدم انتشار و چه قسمتیش به خاطر تشخیص شما برای عدم ارائه پاسخ بوده است، با این حال در همان حدی که قابل رویت است:
فرمودید:"...انتصاب ها شايستگي داشت و هيچ تحميلي توش نبود"
اما حالا که وزيرهاي عروسک خيمه شب بازي آقايان، ديگر جايي در کابينه ندارند، شايسته سالاري کنار رفت؟؟؟؟؟؟
اگر مهره آقايان خاص ! چيده بشه،شايسته است؟؟؟؟؟؟؟ "
در صورت سوال به وضوح به هر دو دولت اشاره شده بود و نه تنها دولت آخر! با توجه به این مسئله چگونه پرسیده اید که تا فلان موقع شایستگی وجود داشته و از آن به بعد از بین رفته؟! بنده سوال زیر را پرسیده بودم:
"4- به نظرتان در دو دولت اخیر، خصوصا دولت آخر، چقدر انتصاب افراد به مسئولیت ها بر اساس شایسته سالاری بوده است؟ مثلا براساس تحصیلات تجربیات؟ و چه میزان بر اساس معیارهایی مانند رفاقت، آشنایی بوده است؟"
پاسخ این سوال میتواند این باشد که در این دو دولت خصوصا دولت اخیر، همه ی انتصابات بر اساس شایسته سالاری بوده است، یا اینکه در دولت اول شایسته سالاری نبوده اما در دولت دوم بوده و هیچ انتصابی بر اساس معیاری مانند رفاقت یا فامیلی یا ... صورت نپذیرفته مثلا فلان منصوب در سازمان استاندارد هیچ نسبتی با هیچ فردی نداشته است، یا اینکه در دولت اول فلان معیار بوده و در این دولت فلان معیار!
اما پاسخ شما اینگونه بود که:
"4 :تا وقتي که امثال متکي و پورمحمدي و اژه اي و بقيه آقايان بودند، انتصاب ها شايستگي داشت و هيچ تحميلي توش نبود"
اما حالا که وزيرهاي عروسک خيمه شب بازي آقايان، ديگر جايي در کابينه ندارند، شايسته سالاري کنار رفت؟؟؟؟؟؟
اگر مهره آقايان خاص ! چيده بشه،شايسته است؟؟؟؟؟؟؟ "
البته به نظر میرسد سوال شما در پاسخ به سوال بنده پاسخ بنده را نداده باشد!، با این حال پاسخ سوال شما:
اگر از بنده میپرسید، بنده نمیگویم که آن موقع لزوما شایسته بوده یا اینکه الان هم شایسته است، و در مورد مهره ی آقایان خاص متوجه منظورتان از آقایان خاص نمیشوم، اما به طور کلی انتخاب مهره ی افراد خاصی، اگر بر اساس شایستگی آن مهره ها نبوده باشد و بر اساس معیاری مانند وابستگی به آن افراد خاص یا ابراز ارادت به بیانات آن افراد خاص یا دیگر آشنایی هایی مانند داماد خواهر فردی حتی مثلا معلم افراد خاصی بودن صورت گرفته باشد حتما غلط و خلاف شایسته سالاری خواهد بود.
در پایان خواهش مندم، از بکار بردن عباراتی مانند "دارودسته شيفته قدرت اقتدارگرايان" یا "وزيرهاي عروسک خيمه شب بازي آقايان" یا عبارات مشابه خودداری کنید، مگر همراه با استدلالهای بسیار محکم و در جاییکه واقعا ضرورت داره. اینکه چرا ما به راحتی یکدیگر را با چنین عباراتی بخوانیم؟! مگر نگفتید که:"ممکنه ديدگاه هام با اين افراد،180 درجه متفاوت باشه،اما بالاخره زحماتي کشيدند و اينکه بخوايم به اونا جاسوس بگيم و فتنه گر..." فقط عباراتی مانند جاسوس و فتنه گر و منحرف مشکل داره؟ عباراتی مانند شیفته ی قدرت یا عروسک خیمه شب بازی فلان و ... ایراد نداره؟! آیا به راحتی میتوان در مورد دیگران به چنین نتیجه ای رسید؟! "وقتي کسي ديگه لياقت احترام گذاشتن نداره..." رسیدن به چنین نتیجه ای نیاز به استدلالهای بسیار محکم و متعدد ندارد؟! امیدوارم اینگونه نباشد که از نظر شما بسیاری از افراد نظاممان لیاقت احترام گذاشتن نداشته باشند!!
خواهش میکنم سعی کنیم آرامش خودمان را حفظ کنیم، سعی کنیم حواسمان باشد! به فرض اینکه دیدیم فلان روزنامه نگار فلان ادعاها را کرده، این دلیلی نمیشود که پس ما هم بیاییم به او و افراد دیگری صفت های دیگری نسبت دهیم مگر اینکه خیلی محکم و مستدل بتوانیم استدلال کینم! اگر کاری غلط است در آنصورت تنها برای طرف مقابلمان غلط نیست برای همه غلط است! اگر روزی زیر سوال بردن فلان نهاد و نپذیرفتن مصوبات و تصمیمات آن از طرف عده ای غلط بود، نمیتوان گفت چون اکنون مطابق میل ما نیست پس اکنون نباید پذیرفتشان، روزی که به نفعمان بود بپذیریم حکم را و روزی که به ضررمان بود نه!
انشاالله موفق و منصف باشیم
چند نکته برای یادآوری و تذکر.
از سایت محترم خواهش مندم قسمتهایی از نظرات این کاربر محترم، بنده و هر کاربر دیگری که مصداق "حاوی توهین، هتاکی و افترا، فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی" نیست را منتشر کنند، البته نمیگویم که اینگونه نبود، فقط خواستم یک تذکری بدهم.
خطاب به کابر امین عزیز هم:
ممکن است سایت در تشخیص مصداقهایی از "حاوی توهین، هتاکی و افترا، فاقد محتوا، صرفا انعکاس واکنشهای احساسی" اشتباه کند، همانطور که ما نیز ممکن است اشتباه کنیم. ممکن است بنده، شما یا هر کس دیگر، فکر کنیم توصیف فردی با عباراتی مانند اقتدارگرا، عروسک خیمه شب بازی، منحرف، جاسوس، خائن و ... مصداق موارد بالا نباشد، در حالیکه در عمل باشد.
ممکن است کسی بیاید در این روز به قاتلین فلان معصوم لعنی کند یا به فلان شخص معروف و منفور در کشور بگوید فراری یا به یک سازمان بگوید منافقین و سایت هم نظر او را منتشر کند، ما هم نتیجه بگیریم که پس لعن کردن یا وارد کردن اتهامات دیگر به فلان مقام سیاسی مملکت اشکالی ندارد! در حالیکه مشخص است میان این موارد تفاوت واضحی وجود دارد، و اینکه حتی اگر مطمئن بودیم فلان اتهام به فلان فرد وارد است، نمیتوانیم تا چیزی ثابت نشده یا اینکه همراه با استدلالهای محکم و قانع کننده همراه نکردیم، او را با چنان صفت یا اتهامی توصیف کنیم. اگر در مورد آن اتهام مطمئن نباشیم که دیگر هیچ! مثلا در واکنش به اینکه عده ای افرادی که مورد پسندمان هستند را منحرف یا حجتیه ای خواندند، یا با بعضی از درخواست هایمان مخالفت کردند، ما هم بعضی افراد و نهادها را اقتدارگرا یا عروسک خیمه شب بازی یا قاتل یا .... بنامیم!
راه ساده این است که بگوییم این ها را ناسزا یا افترا نمیداینم، اینها واقعیت است! در آنصورت واقعا باید همراه با استدلال و شواهد و پشتوانه نشان دهیم که حرفمان واقعیت دارد و افترا یا ناسزا نیست! اگر اینگونه عمل نکنیم، هرکسی میتوانید به راحتی و بدون آوردن استدلال و پشتوانه بگوید که بله، فلان صفت هم واقعیت دارد! مثلا جاسوسی یا فراماسونر بودن یا هر عبارت دیگر!
صرف وارد کردن اتهام کار صحیحی به نظر نمیرسد مگر اینکه پیشتر بارها در موردش بحث شده باشد!
اگر حداقل کمی با استدلال و شواهد بیشتر صحبت کنیم و بگوییم به چه پشتوانه به فلان فرد میگوییم منحرف یا به فلان نهاد میگوییم اقتداگرا در آنصورت راحتتر میتوان قضاوت کرد!
مثلا فردی بگوید فلان گروه منحرف هستند به پشتوانه ی اینکه فلان شخصیت های مذهبی با چنین سابقه ای میگویند انحراف در فلان گروه وجود دارد! به عنوان مثال، تنها برای مثال و نه طعنه یا هیچ چیز دیگر، شخص دیگری هم بگوید فلان نهاد اقتدارگراست و پشتوانه سخنش این باشد که چون با تصمیمات فلان شخص محبوب بنده مشکل دارد یا اینکه به پشتوانه ی گفته های بی بی سی و منافقین یا مجاهدین خلق یا ... که میگویند آن نهادها اقتدار گرا هستند، در آنصورت حداقل تکلیف دیگران مشخص تر میشود، که این سخنان بر چه اساس و پشتوانه ای قرار دارد! اگر فردی آن استدلالات و آن پشتوانه ها را پذیرفت در آنصورت احتمال بیشتری بر صحت آن ادعا قائل میشود، اگر هم که نپذیرفت در آن صورت احتمال کمتری.
باتشکر
جناب سلام:
اول از همه چیز، از این ادب و متانت شما که در تایپ کردن تون هست،تشکر میکنم"
اما بعد:
من دوس دارم حرفایی بهتون بزنم و شما هم جواب بدید، اما صراط با وجود ارسال چندباره، آنها را درج نمیکند"
صحبت های من هم تماما جواب شماست" ا اینکه منظورم از آقایان خاص چه کسانی است"از اینکه چرا افرادی اقتدارگرا هستند"و هرچیزی که در ذهن شما بوجود امده"
من جواب های خاص خودمو دارم که از فیلتر صراط نیوز، رد نمیشه"
لذا از شما درخواست میکنم چنانچه مایل به ادامه بحث، بصورت شفاف تر، وبدون واسطه و با سرعت بیشتر هستید، بحث خوبی در یاهو داشته باشیم"
لطفا آی دی خودتون رو برای صراط ارسال کنید که در اختیار من قرار دهد"
یا صراط جان،ایمیل من که به همراه نظرم فرستادم،را در صورت تمایل این کاربر عزیز،برایشان ارسال کنید"
چون بسیار مایل به ادامه این بحثم، شاید این دوست عزیز، بتواند پاسخ سئوال های بی جواب من را بدهد"
خطاب به صراط نیوز
خیلی ممنون بابت اینکه در اینجا اجازه دادید چنین بحثی شکل بگیرد و تاحدی ادامه پیدا کند، درحالیکه میتوانستید به علت عدم ارتباط با موضوع خبر از انتشار آن خودداری فرمایید.
همچنین خواهشمندم اگر چه وظیفتان نیست و الزامی برای انجامش ندارید، اما اگر برایتان مقدور است ایمیل بنده را به کاربر امین یا ایمیل ایشان را برای بنده ارسال نمایید. باتشکر
خطاب به کاربر امین:
خیلی ممنون بابت پاسختان، بنده هم خیلی خوشحال میشوم اگر امکانش پیش آید و بتوانیم از طریق دیگری بحث را ادامه دهیم.
در هر صورت انشاالله موفق باشید.
صراط داری کجا میری
"بیش از 90 درصد معتقدم احمدی نژاد سحر شده است. یک وقتی به برخی از دوستان نزدیکم گفتم که بیش از ۹۰ درصد معتقدم که او سحر شده است!"
"البته اینها همه مسموعات هستند و بنده به چشم خودم ندیدهام… از بنده نقل شده و برخی هم کتباً یا شفاهاً به بنده مراجعه میکنند و میپرسند که شما به چه دلیل نسبتهائی از قبیل فراماسونری را به طرف میدهید؟ میگوییم ما علم غیبی نداریم. قرائنی هستند که ایجاب میکنند احتیاط کنیم. نسبت قطعی هم به کسی نمیدهیم، اما چون این احتمال وجود دارد، باید حواسمان را جمع کنیم. ما ده بار به وسیله این فتنهها گزیده شدهایم. سعی کنیم برای بار یازدهم گول نخوریم."
"وظیفه آخوندی بنده اقتضا میکند نسبت به مسائل اعتقادی و نظری دین حساس باشم. مسائل دیگر سرم نمیشود، اما در این زمینه میتوانم سخن بگویم، شواهدی که مطرح میکنم از روی قرائنی است که حساسیت ایجاد میکنند. من نمیگویم قطعی است، اما این رفتارها توجیه منطقی ندارند و جا دارد که انسان شک و احتیاط کند."
"ما همین هستیم، چون چیز دیگری بلد نیستیم. ما نه مسائل بینالمللی سرمان میشود، نه سیاست، نه اقتصاد و نه مسائل نظامی. الحمدلله هر یک از این ابعاد، متخصصان خودش را دارد. کار ما همین است که هر جا انحراف فکری پیدا شد، حساسیت نشان بدهیم. گاهی هم مورد سرزنش واقع میشویم. مورد سرزنش دشمنان که همیشه هستیم، مورد سرزنش دوستان واقع میشویم، ولی چه سرزنش باشد چه ستایش، بالاخره ما این هستیم. خدا یک مخلوقی را هم اینجور خلق کرده است!"
"بدون شک یکی از عوامل مؤثر شعارهایی بود که ایشان (احمدی نژاد) بعد از گذشت ۳۰ سال از پیروزی انقلاب زنده کرد. حالا بهحق یا ناحق، اعتقاد اصیل داشت یا نداشت، نمیخواهم در این باره قضاوت کنم، ولی عامل ظاهری این بود که این شعارها مطرح شدند و مردم دل به این شعارها بستند، چون از فراموش شدن این شعارها خیلی ضربه خورده بودند."
ضمن اینکه در همین گفتارها کمال تواضع و فروتنی ایشان پیداست و در مورد شعارها هم زنده شدن شعارهای اصیل انقلاب چیزی است که در کلام رهبر معظم نیز بیان شده بود. ایشان فرمودند این دولت حتی اگر در عمل کاری انجام ندهد اما شعارهای اصیل انقلاب را زنده کرد.
حاج حسین یکتا:"کتاب دغدغه های فرهنگی را بخوانید.مقام معظم رهبری در جمع فعالان فرهنگی میفرماید:شما "بدریون بدرکبری" هستید.و امید است شما زنده باشید و ظهور امام زمان(عج) را درک کنید.در شب جنگ بدر چه اتفاقی افتاد؟مسلمانان در آن شب قصد کردند با قافله تجاری مشرکان بجنگند اما باقافله نظامی آنها که چند برابر آنها نیرو داشتند برخوردند.پیامبر دو راه داشت.یکی با دشمنان از در صلح وارد شود و تمامی ادعاهایش را پس بگیرید یا اینکه بجنگد که ظاهر قضیه نشان می داد در جنگ مسلمانان همگی کشته خواهند شد.اینجاست که مسلمانان انتخاب کردند اگر قرار است اسلامی نباشد،ما هم نمی خواهیم زنده بمانیم.بعد از آن خدا،ملائک خود را به کمک مسلمانان فرستاد و پیروز شدند.در تشابه این وضعیت با زمان ما آنکه دشمن با عِده و عُده فرهنگی فراوان در مقابل ما قرار گرفته اند.خداوند میخواهد بار دیگر ثابت کند که "یا دلیل المتحیرین"."
بعنوان یک بسیجی عاشق ولایت فقیه از نظرات روشنگرانه حضرت آیه الله مصباح قدردانی می کنم و امیدوارم با ادامه رهنمودهای خویش روشنگر راه ما جوانان عاشق ولایت باشند.
سیادت
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=11484
آقا میفرمایند(در سال78) بنده نزديك به چهل سال است كه جناب آقاى مصباح را مىشناسم و به ايشان به عنوان يك فقيه، فيلسوف، متفكر و صاحبنظر در مسايل اساسى اسلام ارادت قلبى دارم. اگر خداى متعال به نسل كنونى ما، اين توفيق را نداد كه از شخصيتهايى مانند علامه طباطبايى و شهيد مطهرى استفاده كند، اما به لطف خدا اين شخصيت عزيز و عظيمالقدر، خلاء آن عزيزان را در زمان ما پر مىكند.
آنها که خود را ملزم به تبعیت از مقام معظم رهبری میدانند برایشان روشن است اما دیگران ابتدا باید اصل و ریشه دین خود را بازنگری و اصلاح کنند.
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=11484
در همین متن هم علامه اشاره فرمودند که مشکل در پذیرش ربوبیت تشریعی است.
البته تعجبم درصورتی که شما مسلمان باشی چون در اینجا ممکن است غیر مسلمانان هم نظر دهند این را عرض کردم.
خدا نگذره ازتون کفار .....
و.....و........
گوشه ای از فرمایشات گرانقدر حضرت علامه مصباح یزدی:
"بیش از 90 درصد معتقدم احمدی نژاد سحر شده است. یک وقتی به برخی از دوستان نزدیکم گفتم که بیش از ۹۰ درصد معتقدم که او سحر شده است!"
"البته اینها همه مسموعات هستند و بنده به چشم خودم ندیدهام… از بنده نقل شده و برخی هم کتباً یا شفاهاً به بنده مراجعه میکنند و میپرسند که شما به چه دلیل نسبتهائی از قبیل فراماسونری را به طرف میدهید؟ میگوییم ما علم غیبی نداریم. قرائنی هستند که ایجاب میکنند احتیاط کنیم. نسبت قطعی هم به کسی نمیدهیم، اما چون این احتمال وجود دارد، باید حواسمان را جمع کنیم. ما ده بار به وسیله این فتنهها گزیده شدهایم. سعی کنیم برای بار یازدهم گول نخوریم."
"وظیفه آخوندی بنده اقتضا میکند نسبت به مسائل اعتقادی و نظری دین حساس باشم. مسائل دیگر سرم نمیشود، اما در این زمینه میتوانم سخن بگویم، شواهدی که مطرح میکنم از روی قرائنی است که حساسیت ایجاد میکنند. من نمیگویم قطعی است، اما این رفتارها توجیه منطقی ندارند و جا دارد که انسان شک و احتیاط کند."
"ما همین هستیم، چون چیز دیگری بلد نیستیم. ما نه مسائل بینالمللی سرمان میشود، نه سیاست، نه اقتصاد و نه مسائل نظامی. الحمدلله هر یک از این ابعاد، متخصصان خودش را دارد. کار ما همین است که هر جا انحراف فکری پیدا شد، حساسیت نشان بدهیم. گاهی هم مورد سرزنش واقع میشویم. مورد سرزنش دشمنان که همیشه هستیم، مورد سرزنش دوستان واقع میشویم، ولی چه سرزنش باشد چه ستایش، بالاخره ما این هستیم. خدا یک مخلوقی را هم اینجور خلق کرده است!"
"بدون شک یکی از عوامل مؤثر شعارهایی بود که ایشان (احمدی نژاد) بعد از گذشت ۳۰ سال از پیروزی انقلاب زنده کرد. حالا بهحق یا ناحق، اعتقاد اصیل داشت یا نداشت، نمیخواهم در این باره قضاوت کنم، ولی عامل ظاهری این بود که این شعارها مطرح شدند و مردم دل به این شعارها بستند، چون از فراموش شدن این شعارها خیلی ضربه خورده بودند."
بازم اشتباه 84و 88
موفق کسانی هستند که اعتدال را رعایت کنند وزوری نمی شود کاری را انجام داد
خدا جایی گفته نمایندش حتما آخونده؟!