صراط فرهنگی: یکی از برنامههایی که به رغم سادگی به واسطه توجه
ویژه به شعر فارسی و شیوه پرداخت متفاوت ـ که ریشه در تاریخ ادبیات ایران
زمین دارد ـ به شدت مورد توجه قرار گرفته و پس از دورهای مسکوت ماندن، بار
دیگر پی گرفته شده، «مشاعره» است؛ برنامهای که انتظار میرود به واسطه
مخاطب بسیارش در پرمخاطبترین زمان و شبکه سیما پخش شود.
یکی از نقدهایی که گاه و بیگاه به رسانه ملی وارد میشود، بیتوجهی به ذائقه مخاطب است؛ نقدی که البته با حفظ دو برنامه پرمخاطب نوروز ۹۰ و ۹۱ یعنی «کلاه قرمزی» و «پایتخت» در کنداکتور نوروز ۹۲ مرتفع شد و البته سیما نیز از حفظ این دو برنامه نه تنها ضرر نکرد، بلکه هر دو، پراقبالترین و تحسین شدهترین برنامههایش شدند؛ اتفاقی که در گذشته رخ نمیداد و بسیاری از برنامههای پرمخاطب به دلایل نامعلوم به یکباره تعطیل میشدند یا ارادهای برای استمرارشان نبود.
شاهد مثال در این موارد بسیار است که یکی از آنها «مسابقه هفته» با اجرای مرحوم منوچهر نوذری بود که دهها هزار نفر، همواره در صف شرکت در این مسابقه بودند اما به یکباره ـ شاید برای نوگرایی یا هر دلیل دیگر ـ تعطیلی شد. این در حالی است که با تغییر ظاهر و پوسته برنامه به همان شیوه، امکان حفظ این برنامه بود و میشد ظرفیتش را از دست نداد؛ ظرفیتی که هیچ یک از صدها مسابقه طراحی شده پس از آن، به دست نیاورد و منجر به ادامهشان نشد.
همچنین «با کاروان شعر و موسیقی» از دیگر برنامههای بسیار پرمخاطب بود که با اجرای سهیل محمودی، حجم بالایی از مخاطبان تخصصی و عمومی را به خود جذب کرده و یکی از برجستهترین برنامهها در زمینه موسیقی اصیل و فاخر بود که این برنامه نیز به یکباره حذف شد و ظرفیتش از دست رفت و متأسفانه برنامههای جایگزین ـ که عمدتاً فصلی و نه مستمر بودند ـ نیز از ظرفیت پشت صحنه و از فضای مقابل دوربین این برنامه برخوردار نبودند و نتوانستند سیل مخاطبان را به سمت خود بکشانند و بمانند.
یکی از نقدهایی که گاه و بیگاه به رسانه ملی وارد میشود، بیتوجهی به ذائقه مخاطب است؛ نقدی که البته با حفظ دو برنامه پرمخاطب نوروز ۹۰ و ۹۱ یعنی «کلاه قرمزی» و «پایتخت» در کنداکتور نوروز ۹۲ مرتفع شد و البته سیما نیز از حفظ این دو برنامه نه تنها ضرر نکرد، بلکه هر دو، پراقبالترین و تحسین شدهترین برنامههایش شدند؛ اتفاقی که در گذشته رخ نمیداد و بسیاری از برنامههای پرمخاطب به دلایل نامعلوم به یکباره تعطیل میشدند یا ارادهای برای استمرارشان نبود.
شاهد مثال در این موارد بسیار است که یکی از آنها «مسابقه هفته» با اجرای مرحوم منوچهر نوذری بود که دهها هزار نفر، همواره در صف شرکت در این مسابقه بودند اما به یکباره ـ شاید برای نوگرایی یا هر دلیل دیگر ـ تعطیلی شد. این در حالی است که با تغییر ظاهر و پوسته برنامه به همان شیوه، امکان حفظ این برنامه بود و میشد ظرفیتش را از دست نداد؛ ظرفیتی که هیچ یک از صدها مسابقه طراحی شده پس از آن، به دست نیاورد و منجر به ادامهشان نشد.
همچنین «با کاروان شعر و موسیقی» از دیگر برنامههای بسیار پرمخاطب بود که با اجرای سهیل محمودی، حجم بالایی از مخاطبان تخصصی و عمومی را به خود جذب کرده و یکی از برجستهترین برنامهها در زمینه موسیقی اصیل و فاخر بود که این برنامه نیز به یکباره حذف شد و ظرفیتش از دست رفت و متأسفانه برنامههای جایگزین ـ که عمدتاً فصلی و نه مستمر بودند ـ نیز از ظرفیت پشت صحنه و از فضای مقابل دوربین این برنامه برخوردار نبودند و نتوانستند سیل مخاطبان را به سمت خود بکشانند و بمانند.
برنامه «مشاعره» نیز که با اجرا و مدیریت اسماعیل آذر به نامهای گوناگون منتشر میشد، از برنامههایی بود که با داشتن مخاطبان بسیار تعطیل شد؛ اما پس از سالها در شبکه جوانِ آموزش احیا گشت و طیفهای گوناگونی از مخاطبان از کودکان تا کهنسالان را گرد هم نشاند و اقسام مشاعره را با ایشان تجربه کرد؛ بنابراین، چون این شعر از روح ایرانی سرچشمه میگیرد، بار دیگر سنت زیبای مشاعره توانست برای این برنامه گروههای بزرگی از مخاطبان را در بر داشته باشد.
در نوروز نیز این برنامه با حضور گروهی از تاجیکها به عنوان مردمان ایران بزرگ پخش شد که در خانه ایرانیان تاجیکستان ضبط شده بود. این نوآوری جذاب در معرفی پویایی و گستردگی مرزهای زبان پارسی با تحسین منتقدان مواجه شده و اینک سخن از در صف انتظار بودن بیش از صدهزار ایرانی برای شرکت در این برنامه و برگزاری جمعهای مشاعره خانوادگی برگرفته از برنامه «مشاعره» است که اوج اثرگذاری یک برنامه تلویزیونی را میتواند به نمایش بگذارد.
با این اوصاف میتوان گفت، این برنامه، از برنامههای پرمخاطب رسانه ملی طبقهبندی میشود که باید در بهترین ساعت پخش شود و برای حفظ و توسعهاش هزینه کرد. البته در این زمینه نقدی وارد است که اگر قرار باشد برنامههای تلویزیونی پرمخاطب در پرمخاطبترین شبکه تلویزیون ـ که شبکه سوم سیماست ـ گرد آورده شوند، دیگر کسی سایر شبکهها را نگاه نمیکند و حق مدیر شبکهای که برنامههایش را پرمخاطب کرده، حفظ این برنامه میدانند که با همین رویکرد، برنامه «رادیو هفت» نیز در شبکه آموزش مانده است.
با این حال، زمانی که شبکه آموزش تنها چندین برنامه پرمخاطب اینچنینی دارد که به جز جنبه آموزشی، جنبههای سرگرمی پررنگی نیز دارند، چه اشکالی دارد در شبکههای اول یا سوم سیما قرار گیرند و البته امکانات و زمان بیشتری به آنها اختصاص داده شود، به ویژه آنکه این برنامه به دور از طنزهای ضعیف و دست زدن به هر حرکتی برای جذب مخاطب و صرفاً با تکیه بر شعر و ادبیات اصیل فارسی، توانسته جای خود را باز کند و البته این جنبه ارزشمند، میتواند بیش از این در متن رسانه ملی قرار گیرد. آیا این برنامهها را در شبکه اول یا سوم خواهیم دید؟!