صراط:شايد در نگاه اول عجيب به نظر برسد ولي رصد و واكاوي رفتار و گفتار دشمن كه با شواهد و قرائن غيرقابل خدشه اي گره خورده است؛ نشان مي دهد كه دشمن بارها شكست خورده به انتخابات 24 خرداد 92، به عنوان ضلع سوم تحركات و ترفندهاي خود عليه نظام، پس از انتخابات سال 88 (رياست جمهوري دهم)، و سال 90 (مجلس نهم) است.
در سال 88 از مدتها قبل محرز بود كه دشمن و نظام سلطه تمام پتانسيل و توان
خود را بكار گرفته است تا با استفاده از بزنگاه انتخابات دهمين دوره رياست
جمهوري، تضعيف ساختار نظام جمهوري اسلامي را نشانه برود.
كليد واژه «تقلب در انتخابات»! كه بصورت سازماندهي شده و پيش از موعد
انتخابات بصورت گسترده اي پمپاژ مي شد به وضوح حكايت از آن داشت كه اتاق
فكر كفر و جبهه استكبار تا پادوها و پياده نظام اين جبهه در داخل و خارج
قصد دارند يك چالش بزرگ را رقم بزنند؛ «مقابله با جمهوريت نظام با ترفند
تقلب در انتخابات»!
البته اين توطئه كه بايد آن را كودتاي قدرت هاي غربي عليه ايران اسلامي
دانست در نهايت به نتيجه نرسيد و فتنه گران و مديريت بيروني فتنه طرفي
نبستند.
سيلي محكم را مانند هميشه مردم به بدخواهان و معاندان نظام جمهوري اسلامي
زدند و حماسه بزرگ 9 دي در سال 88، دشمن را در وضعيت آچمز قرار داد.
بساط فتنه گران و آشوب طلبان در حالي برچيده شد كه عصبانيت و عمق خصومت هاي دشمن هر روز بيشتر برملا مي گشت.
بعدها برخي مراكز مطالعاتي و رسانه هاي غربي، اطلاعاتي از تداركات و
ساماندهي براي فتنه 88 به بيرون درز دادند كه آشكارا نشان مي داد علت
عصبانيت فزاينده دشمنان جمهوري اسلامي پس از حماسه 9دي به چه خاطر بوده
است.
جالب اينجاست كه يكسال پس از حماسه تاريخي 9 دي و شكست بزرگ جريان فتنه كه
با مديريت بيروني، چالش در مشروعيت نظام را خواب ديده بودند؛ اين بار تلاش
كردند تا از اين شكست و رسوايي بزرگ در انتخابات مجلس نهم انتقام بگيرند.
از همين روي اواخر سال 89 از قضا جرج سوروس كه به پدر انقلاب هاي مخملي
شهره است و ردپاي او در فتنه 88 مشهود بود در فضاي رسانه اي آفتابي شد و
شرط بندي كرد كه تا يك سال ديگر جمهوري اسلامي سقوط خواهد كرد!
سخنان سوروس با سي ان ان و وعده به سقوط جمهوري اسلامي تا يك سال ديگر، ناظر به انتخابات مجلس نهم در 12 اسفند سال 1390 بود.
راهبرد دشمن كه بخشي از آن از زبان جرج سوروس عليه ايران بيان شد نشان مي
داد براي انتخابات نهمين دوره مجلس اين بار هدف تضعيف ساختارها و چالش در
مشروعيت نظام نيست، چرا؟ چون دشمن هم فهميده بود ناكامي او در فتنه 88 ديگر
اين توانايي را باقي نگذاشته كه اهداف و اغراض شان را در سطح حداكثري
پيگيري و رهگيري نمايند.
بنابراين هر چند كسي مانند جرج سوروس به گزاف وعده توخالي سقوط نظام
جمهوري اسلامي را رسانه اي مي كند ولي رفتار و گفتار دشمن ذيل يك راهبرد
تعريف شده حكايت از آن داشت كه اين بار و در انتخابات اسفند 90، مي خواهند
چالش در مشاركت به وجود بياورند.
البته اين «چالش» براي دشمني كه ضرب شست سنگيني از ملت ايران در سال 88 خورده بود بسيار حياتي و تاريخي ارزيابي مي شد.
به تعبير روشن تر؛ چالش در مشاركت انتخابات سال 90 پيامدهايي را براي دشمن
به ارمغان مي آورد كه او فكر مي كرد مي تواند از اين دالان، وضعيتي را به
وجود آورد كه حجم فشارها و تهديدها را عليه ايران به سقف برساند و در اين
ميان برنامه هسته اي كشورمان را به «نقطه پايان» نزديك سازد.
اين نكته گفتني است كه از ابتداي سال 90 بحث تحريم ها و فشارهاي اقتصادي
عليه ايران در دستور كار دشمن بود. در ادامه براي تأثيرگذاري بر انتخابات
اسفند 90، سه قطعنامه تحريمي، هسته اي و حقوق بشري بر ضد كشورمان صادر شد.
به موازات اين تحركات و ترفندهاي دشمن، اين خط نيز دنبال شد تا القاء
نمايد فضاي كشور كاملاً بحراني است و گويا در شرايط «شعب ابي طالب»! قرار
داريم.
البته رهبر معظم انقلاب، سناريو و پروژه دشمن در ايجاد رخنه و ترديد در
اراده مسئولان و همچنين مأيوس كردن مردم را سوزاندند و در بياناتي حكيمانه-
19 دي 90- خاطرنشان فرمودند؛ «مقامات غربي بارها تكرار كرده اند كه هدف از
تحريم ها و فشارها بر ضد ايران، خسته و از صحنه خارج كردن مردم و وادار
كردن مسئولان به تجديدنظر در محاسبات خود است. اما آنها اشتباه مي كنند و
به هدف خود نخواهند رسيد زيرا اين روسياه هاي بدمحاسبه گر، تصور مي كنند
نظام اسلامي در شرايط شعب ابي طالب است، در حالي كه ملت ايران، امروز در
شرايط بدر و خيبر قرار دارد.» و در ادامه تأكيد فرمودند؛ «حضور مردم در اين
انتخابات (انتخابات 12 اسفند 90) دشمن شكن خواهد بود.»
يادآور مي شود انتخابات مجلس نهم در اسفند سال 90 با مشاركت حداكثري -65
درصد- برگزار شد و دشمن يك بار ديگر پس از ناكامي بزرگ در فتنه 88، طعم
شكست را چشيد و به تعبير رويترز؛ «مردم ايران ثابت كردند پيروز انتخابات
هستند.»
اكنون بايد به صدر اين يادداشت بازگرديم كه چرا از نگاه دشمن، انتخابات 24
خرداد ضلع سوم تحركات دشمن و در ادامه دو انتخابات قبلي است! همانطور كه
در بالا آمد دشمن در انتخابات سال 88، چالش در مشروعيت نظام را دنبال مي
كرد كه شكست خورد و در انتخابات سال 90، چالش در مشاركت را نشانه گرفت ولي
باز هم تيرش به سنگ خورد و طبيعي است كه از پا ننشيند و از آنجايي كه وظيفه
دشمن، دشمني است و تدارك مي كند و دسيسه مي چيند اين بار با ترفندي ديگر
به صحنه بيايد.
بنابراين شواهد و قرائن نشان مي دهد دشمن براي انتخابات در پيش روي كه
كمتر از دو ماه ديگر برگزار خواهد شد؛ «چالش در كانديداها» را در دستور كار
قرار داده است. چرا و چگونه؟
معادله پيچيده اي در پيش روي نيست. تجربه سال 88 به دشمن فهمانده كه نظام
جمهوري اسلامي از ساختار بسيار محكم و با ضريب بالاي مقاومت مردمي برخوردار
است و چالش در مشروعيت با هدف براندازي نظام تنها يك توهم و آرزوي دست
نيافتني است.
در همين جا به عنوان نمونه بايد به پژوهش راهبردي مركز مطالعاتي سابان
اشاره داشت كه پس از فتنه 88 نوشت؛ «احتمال وقوع براندازي در جمهوري اسلامي
ممكن نيست.»
همچنين انتخابات سال 90 كه اولين انتخابات پس از فتنه 88 بود، به دشمن
نشان داد كه پروژه چالش در مشاركت عملياتي نمي شود و مردم ايران با بصيرت
مثال زدني و در سخت ترين شرايط، «تهديد»ها را به «فرصت»ها تبديل مي نمايند.
دشمن در شرايط كنوني از اينكه يكي از نامزدهاي سازشكار در انتخابات 92
پيروز شود نااميد است ولي تلاش مي كند، خط سازش را در پوشش خط عبور از
مشكلات اقتصادي معرفي كند. خطي كه برخي از نامزدهاي مدعي اصلاحات با صراحت-
و البته كندذهني- از آن سخن مي گويند. نهايت اميد دشمن آن است كه براي اين
گفتمان فريبنده و انحرافي در ميان گفتمان هاي جاري راهي باز كند و شماري
از نامزدهاي دست چندم را در اين پازل به بازي بگيرد.
و بالاخره بايد گفت اين راهبرد دشمن نيز، همچون دو سناريوي قبلي آنها در انتخابات سال 88 و سال 90 به شكست منتهي خواهد شد.
مشكل دشمنان نشان دار جمهوري اسلامي اين است كه به تعبير فارين پاليسي؛
«ما نمي توانيم ايران را تحليل كنيم» و در اينجا به طور مشخص اشتباه
استراتژيك دشمن اين است كه گمان مي كند مذاق مردم ايران عوض شده كه به
كانديدايي با مختصات و ويژگي هاي غربي، سازشكارانه و سكولار روي بياورند.
بدون ترديد آحاد ملت بزرگ ايران كه حماسه 9 دي را آفريدند و هر سال در 22
بهمن اجتماع عظيم ده ها ميليوني بر «خط مقاومت» تاكيد مي كنند؛ اكنون و در
شرايط حساس منطقه اي و نضج نهضت بيداري اسلامي، نامزدي را به پاستور خواهند
فرستاد كه در كامل ترين و موجزترين عبارت او «رئيس جمهور انقلابي» خواهد
بود.
رئيس جمهوري كه به قول رهبر انقلاب نقاط قوت دولت فعلي را دارد و نقاط ضعف
اين دولت را نداشته باشد و البته اين انتخاب بزرگ با بصيرت ملت ايران دور
از انتظار نيست. ان شاءالله
حسام الدين برومند