در این مراسم پس از نمایش مستند «همزاد عاشقان جهان» اثر تورج کلانتری، علیرضا قزوه به سخنرانی پرداخت.
وی با اشاره به اینکه همه ما شاعران متعلق به یک خانوادهایم و حس میکنیم که قیصر برادر بزرگتر ما بوده است، اظهار داشت: از اولین دیدارم با مرحوم امینپور 30 سال میگذرد. اولین بار او را در سالهای 62 و یا 63 بود که دیدم. در همان شمایلی که امروز در عکسها دیده میشود و در آن ظاهر، قیصر هنوز کمی جوان نشان میداد و در کنارش سیدحسن حسینی که سه سالی از او بزرگتر بود. او را دیدم و تازه متوجه شدم که فردی که در دوران دانشآموزیم شعرهایم را در ماهنامه سروش نوجوان منتشر میکرده، او بوده است و برگردنم حق معلمی دارد.
وی ادامه داد: بسیاری از اشعار دفتر شعرهای امینپور را که میخوانم، یادم میآید که در کجا و به چه مناسبتی آنها را خوانده است. آن سالها، نقطه اوج شعرخوانیهای حوزه هنری، شعرخوانی امینپور بود و همین مسئله در کنار جاذبههای مرحوم حسینی بود که مرا از گرمسار که امروز منسوب به آقای احمدینژاد میدانند، هر هفته به تهران میکشید.
قزوه افزود: مرحوم صفارزاده بارها به من گفت که شما وظیفه دارید سیدحسن حسینی را به عنوان نظریهپرداز شعر انقلاب در حد قیصر امینپور معرفی کنید که اگر از او بیشتر نباشد، کمتر نیست و جالب اینکه تنها کسی که در محضر سیدحسن حسینی جسارت شعرخوانی داشت، قیصر امینپور بود و همین مسئله قیصر را در ادامه خط شکن شعر انقلاب و سیدحسن را خطشکن تئوریپردازی کرد.
سراینده مجموعه شعر «از نخلستان تا بیابان» ادامه داد: در سال 65 و در ماجرای دعوایی که با حضور آقای زم در حوزه هنری رخ داد، مرحوم سیدحسن حسینی و مخملباف از جلوداران نزاع بودند. سید با روحیه اعتراضی خود، این دعوا را پیش میبرد. به هر حال او دافعهای داشت که من از آن به دافعه شیعی تعبیر میکنم، روحیهاش مثل شمس تبریزی بود و به همین خاطر بود که کمتر از قیصر در دل جامعه جای گرفت.
قزوه ادامه داد: جز سیدحسن امروز مرحوم صفارزاده هم مظلومتر از قیصر مانده است، شاعری که اگر چندین فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی را در یک کفه ترازو بگذاریم و او را در کفه دیگر، ترازو به نفع صفارزاده سنگینی میکند و دریغ که امسال عید وقتی بر سر مزارش در زیر زمین امامزاده صالح (ع) رفتم، حتی یک شاخه گل برای سال نو بر مزارش نگذاشته بودند.
سراینده مجموعه شعر «صبح بنارس» در ادامه با اشاره به اینکه در ایران همواره سیاست، اقتصاد و نظامیگری حق فرهنگ و ادبیات را خورده است، اظهار داشت: چند شب قبل برای شب شعری جهانی در ارمنستان بودم. دیدم که در آنجا روی اسکناسهایشان عکس مشاهیر فرهنگیشان را چاپ میکنند، اما اگر در کشور ما بخواهند در کنار عکس حضرت امام (ره)، عکس دیگری روی اسکناس بیندازند باز اهل سیاست از اهل فرهنگ پیشی میگیرند در حالی که جای امثال قیصر، آوینی، چمران و دکتر حسابی است.
وی ادامه داد: حق شاعران ما بسیار بالاست. اگر زبان فارسی نبود و ما الان در جایی مانند غرب زندگی میکردیم بدون شک از نظر فرهنگی هیچ نبودیم. پس امروز باید شاعران را به عنوان قلههای ادب فارسی تکریم کنیم و برای شهرها و خیابانهایمان نام آنها را برگزینیم. من در دیگر کشورها دیدهام که حتی نام یک ناحیه را به نام یک شاعر میگذارند اما در کشور ما سیاست حق شعر را خورد و فرهنگ را له کرد و همین شد که امثال قیصر امینپور به چشم نمیآید و اگر بیایند امثال سیدحسن حسینی و صفارزاده هیچگاه دیده نمیشوند.
قزوه ادامه داد: با همه توهینهایی که به من شد و هنوز میشود، 30 سال با قیصر بودم؛ نه سه ماه. هرچه هم که رشد کنم باز به شاگردی او افتخار میکنم. سلمان هراتی هم برای من همینطور بود و همیشه برای من استاد است. امروز اما کسانی دارند خودشان را هنرمند معرفی میکنند که دو چشم زیبا دارند و در تلویزیون رفت و آمد میکنند؛ در حالی که حتی به اندازه سیاهبازی سعدی افشار هم هنری در وجودشان نیست. آیا رواست که در ترازوی هنرمندی قیصر در یک کفه باشد و امثال آنها در یک کفه؟ قیصر و قیصرها و صفارزادهها اگر امروز نامی دارند به دلیل اصالتشان است و این نکته را نباید فراموش کنیم.
قزوه افزود: امینپور به سنت علاقه داشت و حتی در این باره رساله نوشت، اما وقتی از دنیا رفت، ما مزارش را گِرد ساختیم. بیدل دهلوی صد مرتبه بیش از قیصر نوگرا بود، اما قبرش را به سنت مسلمانی، مستطیل ساختند و یا سهراب سپهری را که شاید بسیار نوگراتر از هر دوی اینها باید دانست هم قبرش مستطیل است، اما برای قیصر حتی همین را هم لحاظ نکردیم.
این شاعر و منتقد ادامه داد: سال گذشته و یکی دو هفته قبل از نمایشگاه کتاب، قیصر را در عالم خواب دیدم و به من گفت که از شکل و ساخت مزارش راضی نیست. مزاری که دیدنش آدمی را یاد قیصر روم میاندازد. این میشود که حتی در مراسم تشییع او اگر با اعتراض آقای دکتر شفیعی نبود، در زمان اذان ظهر هم داشتند برایش سخنرانی میکردند و بر جنازهاش نمازی خوانده نمیشد.
قزوه تاکید کرد: خیلیها دوست دارند امینپور را از انقلاب جدا کنند، اما او برای امام (ره)، امام زمان (عج) و امام حسین (ع) شعر دارد و در محضر مقام معظم رهبری شعرخوانی کرده است. شاید برخی میخواستند او را به میتینگ سیاسی بکشانند و شاید هم قیصر در برابرشان سکوت کرد، اما شعرایش هستند و درباره اندیشهاش قضاوت میکنند.