صراط: محمود احمدینژاد در دومین روز سفرش به استان خوزستان باز هم تهدید به افشاگری کرد و گفت که برایم پیغام میفرستند «باهات برخورد میکنیم». احمدینژاد نامی از کسی نبرد اما تهدید کرد پروندهها را رو میکند.
تهدید احمدینژاد به افشاگری در شرایطی است که طی 8 سال گذشته از این حربه استفاده کرده تا بنا به گفته تعدادی از نمایندگان از پاسخگویی فرار کرده و توپ را به زمین کسانی بیندازد که هیچ نام و نشانی از آنان نمیدهد.
از سوی دیگر زمستان سال گذشته در مجلس از احمدینژاد خواسته شد به جای تهدید به افشاگری، به ارائه کارنامه خود بپردازد و بگوید در این 8 ساله چه کارهایی انجام داده است. بهعنوان مثال، تازهترین نظرسنجیها نشان میدهند که مردم دغدغه گرانی و تورم بالا دارند اما احمدینژاد به این مسائل نمیپردازد و در عوض با سیاسی کاری به فکر گریز از پاسخگویی است. حتی در شهرستان هویزه که احمدینژاد درباره مسائل جناحی حرف میزد، مردم شعار بیکاری و تورم سر دادند.
«شما هر کدامتان هر گوشهای از پرونده تان را بالا بزنیم، دیگر جایی در بین ملت ایران نخواهید داشت.» این بخشی از سخنانی بود که دیروز محمود احمدینژاد رئیسجمهوری ایران پس از آنکه پیش از آن گفته بود: «پیغام دادند که پدرت را در میآوریم»، بر زبان راند.
«بگم بگم»؛ ادبیاتی بود که با محمود احمدینژاد در فضای سیاسی کشور به راه افتاد و بقای خود را مدیون ادبیات مبهم و غبارآلود وی است. رئیسجمهور بدون آنکه نامیاز افراد و سازمانها ببرد بارها از پیغامهایی سخن گفته که خواستار سکوت وی شدهاند تا بهزعم وی، نگذارند دولت به مسیر خود ادامه دهد.
احمدینژاد اگرچه حتی در تبلیغات ریاستجمهوری انتخاباتسال 1384 هم از مافیای قدرت و زور که نمیگذارند درآمدهای کشور به عدالت میان همه اقشار تقسیم شود سخن میگفت اما مهمترین پروژه «بگم بگم» وی در زمان مناظرههای انتخاباتیسال 1388 اجرا شد که با درآوردن پرونده تحصیلی همسر یک کاندیدا، ادعاهایی درباره وی مطرح کرد که بعد از انتخابات هم کسی آن را جدی نگرفت و نامیاز آن برده نشد. اهمیت «بگم بگم»های آن روزها تا آنجا بود که برخی تحلیلگران ریشه ناآرامیهای پس از انتخابات بینظیرسال 1388 را در همان مناظره مشهور و استفاده احمدینژاد از روشی «غیر معمول» برای مواجهه با رقیب ارزیابی کردند.
دومین پروژه «بگم بگم» احمدینژاد درسال گذشته و روز استیضاح وزیر کار سابق به اجرا درآمد و وی اتهامهای اثبات نشدهای را به برادر رئیس مجلس نسبت داد. در همان روز افشا شد که احمدینژاد صبح روز استیضاح پیام داده بود در ازای ملغی شدن استیضاح وزیرش، نوار مربوط به برادر رئیس مجلس را فاش نخواهد کرد. سخنرانی آن روز احمدینژاد در آن روز، هم موجبات رای عدم اعتماد به وزیرش را فراهم آورد، هم رسانهها نام یکشنبه سیاه را بر آن نهادند و هم در سخنرانی رهبر فرزانه انقلاب نکوهش شد. رهبر انقلاب آن سخنان را غیراخلاقی و غیرشرعی و البته غیرقانونی خواندند.
«بگم بگم»ها در طول تاریخ از مهمترینهای روشها - البته غیراخلاقی- برای وادار کردن رقبا به سکوت بوده است. راویان پروژههای «بگم بگم» هم کسی نیست جز آنانی که به واسطه مسئولیتی که توسط مردم برعهده آنها گذاشته شده، به اطلاعاتی دسترسی دارند که علی القاعده فوق محرمانه و سری محسوب شده و اجازه دسترسی به آنها برای افراد محدودی میسر است.
مهم آنجاست که افکار عمومیبه واسطه دسترسی افراد به این نوع اطلاعات «هرچه» آنها بگویند را، ولو به «دروغ» میپذیرد. از همین روست که «بگم بگم»گوهای تاریخ همواره خود را در مقامیبالاتر میبینند. مهمترین دلیلی را که میتوان برای «بگمبگم»ها یافت، تلاش برای توجیه «سوء مدیریت»ها، «ناکارآمدی»ها و «ناکامی»هایی است که دولتها با آن دست به گریبانند. قاعده اینگونه است که دولت بهدنبال ادامه حضور خود در عرصه سیاست است. علیالقاعده برای این حضور چارهای نیست که برای توجیه ناکارآمدیها و بدقولیهای خود توجیهی برای افکار عمومیداشته باشد و چه توجیهی بهتر از آنکه: «ماخواستیم؛ نگذاشتند.» امیر علی امیری عضو حزب توسعه عدالت درباره هدف رئیسجمهور از تهدید به افشاگری به تهران امروز میگوید: قطعا رئیسجمهور از این رفتار هدف انتخاباتی دارد و سعی میکند این کار را از راه جلب نظر مردم به کاندیدای مورد نظر خود یا تخریب رقبای انتخاباتی انجام دهد. به اعتقاد امیری وقتی کاری بارها توسط رئیسجمهور انجام میشود وهیچ برخوردی در قبال آن صورت نمیگیرد این رفتار به مرور تبدیل به هنجار میشود و همه فکر میکنند میتوانند چنین رفتاری را داشته باشند چون شاهد بودهاند رئیسجمهور در قبال این رفتار تبعاتی را متحمل نشده است.
امیر علی امیری در ادامه توضیحاتش میگوید: وقتی در کشور ما رسانهها چیزی را به اشتباه مینویسند به جرم تشویش اذهان عمومیتبعاتی را پشت سر میگذارند اما از طرفی شخص اول اجرایی کشور به خاطر بیقانونی مواخذه نمیشود و این تصور درمردم شکل میگیرد که صاحبان قدرت در برابر قانون مبرا هستند و هرکاری را میتوانند انجام بدهند.
امیری در توضیح تاثیر این سبک صحبت کردن بر افکار عمومی و بدنه جامعه میگوید: بالاخره مخاطبان رئیسجمهور طیف وسیعی از مردم هستند که به صحبتهای او بهعنوان رئیسجمهور کشورشان و نه بهعنوان یک فرد عادی توجه میکنند. این درحالی است که رئیسجمهور ادعا میکند با سند صحبت میکند و چه کسی میتواند چنین ادعایی را اثبات کند؟ به اعتقاد امیری اینگونه صحبتها و تهدید به افشاگری درباره سایرمسئولان روی اعتماد شنوندگان به مسئولانشان و همچنین تخریب افراد تاثیر دارد. ضمن اینکه پیشگیری از بیقانونی نسبت به معالجه آن هزینه کمتری دارد. این عضو حزب توسعه عدالت در ادامه میگوید:جامعهای که قدرتمندان آن از اجرای قانون معاف باشند مسلما دچار تبعات تربیتی و فرهنگی خواهد شد بخصوص اگر آن فرد رئیسجمهور باشد که به هرحال میتواند الگوی عدهای از افراد جامعه باشد.
*سیاست تخریب، سیاستی شیطانی است
حجتالاسلام احمدسالک نماینده مجلس نیز دراین باره به تهران امروز میگوید: ما در نظامیزندگی میکنیم که مبتنی بر ارزشهای دینی و اسلامیاست و یکی از اصول مطرح در این نظام حفظ ارزش و کرامت انسانهاست. براین مبنا کسانی که منطق دارند و از استدلال قوی برخوردارند با حفظ کرامت انسانی، موضوعاتی که مستند و مستدل است و طرح آن به نفع نظام است را مطرح میکنند.
به گفتهسالک اگر در غیر این موارد موضوعی مطرح شود، مطالبی با سیاست تخریب دیگران برای اثبات خود است که یک سیاست شیطانی است. چون هر انسانی با آبروی خودش زندگی میکند. به اعتقاد این نماینده افشای مسائل افراد باید به گونهای باشد که در صورت عدم افشا جامعه به خطر بیفتد و اگر کسی دست به افشاگری زد باید در مقابل دادگاه دلایل محکمه پسند داشته باشد. به گفته سالک تاثیر چنین رفتارهایی بر مردم مستقیم است چرا که مردم بر روش مسئولانشان زندگی میکنند. حبیبالله بوربور عضو جمعیت وفاداران انقلاب اسلامیدرباره تهدیدهای رئیسجمهور به افشاگری به تهران امروز میگوید:طبیعی است اگر جرمیثابت نشده باشد حتی دستگاه قضایی حق اعلام آن را به جامعه ندارد چه رسد به اینکه مسئولان اجرایی کشور درباره آن صحبت کنند. به گفته بوربور وقتی رئیسجمهور میگوید ما میخواهیم به مردم یارانه 250 هزار تومانی بدهیم اما عدهای نمیگذارند و نمیگوید چه کسی نمیگذارد، با این کار ایجاد توهم توطئه میکند که کار ناصوابی است.
* احمدینژاد میخواهد از خودش قهرمان بسازد
حبیبالله بوربور با اشاره به اینکه رئیسجمهور با این رفتارهایش کسانی مثل ما که جزو طرفدارانش در دور اول بودیم را پراکند چرا که به او پیشنهاد دادیم مسیر را به سمتی نبرد که اعتماد ما و مردم به او سلب شود، اما برد. بوربوردر تحلیل رفتارهای رئیسجمهور میگوید این رفتارها به جامعه کمک نمیکند چون زمانی که رئیسجمهور درباره عدد و رقم صحبت میکند مردم میدانند این صحبتها تنها عوام فریبی است چون مردم عدد میدانند. حبیبالله بوربور درباره ریشه صحبتهای احمدینژاد میگوید: احمدینژاد با این کارها قصد دارد از خودش قهرمان بسازد.
* ادبیات افشاگری رقابت را به مبارزه تبدیل میکند
حمید رضا ترقی عضو حزب موتلفه اسلامیدراینباره به تهران امروز میگوید: احمدینژاد بر خلاف تاکید رهبری که فرمودند هر گفته و سخنی که قبل از انتخابات به آرامش جامعه لطمه بزند خیانت به کشور و نظام است، با دست گرفتن سرپرستی تجمعات انتخاباتی دولت که در استادیوم آزادی شکل گرفت و در سفرهای استانی ادامه یافت، به نوعی تبلیغات غیررسمیانتخاباتیاش را شروع کرده. به گفته ترقی احمدینژاد با سوء برداشت از صحبتهای رهبری که گفتند همه سلایق باید در انتخابات حضور داشته باشند و همچنین با حذف شروط رهبری برای حضور سلایق و با بیان اینکه کسی نباید برای شورای نگهبان تکلیف تعیین کند، سعی میکند استراتژی دو قطبی کردن انتخابات و به چالش کشیدن شورای نگهبان را دنبال کند. به اعتقاد ترقی ادبیات افشاگری ادبیات تبدیل رقابت انتخاباتی به مبارزه انتخاباتی است. این نشان میدهد رئیسجمهور جز سیاه و سفید کردن رقبا راه دیگری ندارد در نتیجه از تهدید به افشاگری استفاده میکند به اضافه اینکه تلاش میکند با طرح موضوعاتی که منجر به حذف رقیب میشود همان روشی را در پیش بگیرد که در مناظرههایسال 88 به کار برد. بهگفته ترقی پیشگیری چنین سیاستی در یک جامعه اسلامیبا معیارهای اخلاقی و رقابتسالم منافات دارد.
* خلق دشمن فرضی، آخرین پروژه رئیسجمهور
جواد آریامنش نماینده مجلس شورای اسلامیدرباره افشاگریهای احمدینژاد و ادامه پروژه تهدید به تهران امروز میگوید: مسلما احمدینژاد در حال برگزاری سفرهای استانی انتخاباتیاش است. هدف از این سفرها فراهم کردن زمینه برای معرفی کاندیدای دولت است ضمن اینکه او تلاش میکند با این کار ضعفها و ناکارآمدیهای دولت را بپوشاند. آریامنش در ادامه میگوید رئیسجمهور تلاش میکند این کار را با طرح یک مخالف فرضی و یک دشمن فرضی انجام دهد. تا در نتیجه چنین کاری ضعفها و مشکلات بهوجود آمده در عرصه اقتصاد کشور را متوجه دیگران کند. به اعتقاد آریامنش خلق شخصیتهای حقیقی و حقوقی موهوم و مبهم راهی است که محمود احمدینژاد به آن پناه آورده تا طیف گسترده مشکلات اقتصادی و بیکاری موجود در کشور را به گردن دیگران بیندازد. به گفته این نماینده مجلس بردن فضای قبل از انتخابات به سمت یک فضای احساسی، روشی است که احمدی نژاد برای تداوم دولت در پیش گرفته است.