صراط: یونان که در یکی دو سال اخیر با انواع و اقسام مشکلات اقتصادی و مالی، دست
و پنجه نرم کرده، فعلاً به نسخه شفابخش «ریاضت» دل خوش کرده تا شاید گذر
زمان، همه چیز را روبراه کند.
اوا کیلی (Eva Kaili)، نماینده مشهور و البته جوان پارلمان یونان که پیشتر هم با خبرگزاری فارس، مصاحبه اختصاصی داشت، اینبار در گفتوگویی جدید، آخرین وضعیت بحران مالی در کشور را با ما در میان گذاشته که می توانید در ادامه ماحصل این توضیحات را در قالب چند پرسش و پاسخ، بخوانید:
چشمانداز اقتصادی منطقه یورو را در سال 2013 چگونه میبینید؟
اقتصاد جهانی در فاصله بین سالهای 2008 تا 2010 دچار رکودی مخرب شد. ما تنها در دوران بین جنگ [جهانی اول و دوم] با رویدادهای مشابهی مواجه بودیم. اما آنچه باعث ابهام در وضعیت کنونی میشود این است که علیرغم تجاربی که ما در رکودهای قبلی داشتیم، روند بهبود بسیار کند است. با آنکه میدانیم که بدترینها را پشت سر گذاشتهایم، هنوز در بحبوحه پنجمین سال رکود اقتصادی قرار داریم و چشماندازهای کلان اقتصادی هم نویدبخش نیستند. در این روزها، هر پیشبینیای خطرناک است. طولانی شدن دوران رکود پس از بحران، چیزی است که ما پیش از این به هیچ وجه در دنیای غرب تجربه نکردهایم. ما تنها میتوانیم امیدوار باشیم و همواره راهبردهای مالی تازهای را امتحان کنیم.
وضعیت اقتصادی فعلی در یونان را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا به نظر شما مشقتهای اقتصادی، بیشتر شدهاند؟
یونان هم با مشکلاتی مشابه سایر کشورهای دنیا روبروست، اما [در یونان] اثرات بحران در محیطهای اجتماعی و اقتصادی گستردهتر و عمیقتر است. ابهام بر یونان هم سایه افکنده است. بله، ما باور داریم که بدترین روزها پشت سر گذاشته شدهاند، اما کج کاری اجتماعی و اخلال در بازار، درصد بیکاری غیرمنتظره، سرمایهگذاری اندک در تولید کالاهای سرمایهای، عدم موفقیت بخش دولتی در انجام اصلاحات ساختاری و نرخ بالای مالیات وضع شده به خاطر برنامه نجات اقتصادی، رکود اقتصادی را عمیقتر کرده و به اذهان عمومی ضربه زده است. بحران یونان تنها از عدم توازن در بین عوامل بنیادین اقتصادی نشأت نمیگیرد. این بحران، به روانشناسی هم مربوط میشود. تا آنجا که چشماندازهای کلان اقتصادی ضعیف هستند، اقتصاد یونان با حداقل توانمندیهایش عمل خواهد کرد.
اگر مردم یونان همچنان به اعتراض به اقدامات ریاضتی دولت ادامه دهند، آیا احتمال دارد که دولت فعلی این کشور سقوط کند؟
ناپایداری اقتصادی در یونان بر ناپایداری سیاسی هم تأثیر میگذارد. چیزی که باعث نگرانی من میشود ثبات دولت ائتلافی به تنهایی نیست. گزینههای محدودی در فهرست گزینههای سیاسی وجود دارند و این چیزی است که انسجام دولت را تقویت میکند. منشأ اصلی نگرانی، افزایش پوپولیسم افراطی در میان برخی از قدرتهای سیاسی است. مردم ناامید هستند و تمایل دارند حرف هر کسی که وعده راه حل و خروج از بنبست فعلی را میدهد را باور کنند. من نمیتوانم تصور کنم که خروج از بحران اقتصادی در خارج از چارچوبهای ساختار سیاسی لیبرال ـ دموکراتیک ما امکانپذیر باشد.
قبول دارید که یونان به خاطر همراهی با سیاستهای تحریمی اتحادیه اروپا علیه ایران متحمل خسارتهای اقتصادی سنگینی شده است؟
شما به من فرصت گفتن چیزی را دادید که در یونان عده انگشتشماری از آن باخبر هستند. در اوج بحران، زمانی که چشمانداز خروج یونان از منطقه یورو بسیار نزدیک بود، یونان با خطر امنیت انرژی مواجه شد چون تأمین کنندگان اصلی یونان نگران بودند که فروپاشی اقتصادی این کشور مسیر پرداختهای پول محصولات نفتی که آنها تأمین میکردند را به خطر بیندازد. ایران بدون هیچ مشکلی نفت یونان را تأمین میکرد. یونان این را فراموش نخواهد کرد، اگرچه یکی از اعضای این اتحادیه بودن مسئولیتهای خاصی دارد، حتی اگر یکی از اعضا با یک تصمیم خاص موافق نباشند.
چندی پیش نخست وزیر یونان اعلام کرد نقدینگی دولت ظرف دو ماه به صفر خواهد رسید. اگر این اتفاق بیفتد، چه میشود؟ آینده را چطور میبینید؟
وقوع این رخداد در آینده نزدیک غیرمحتمل است. برنامه ریاضتی سختگیرانهای که یونان در فرایند تحکیم مالیاش دنبال میکند به دولت اجازه داد بین هزینههای دولتی و درآمدها توازن ایجاد کند. یونان اکنون بدهیهای سنگینی که در سالهای گذشته داشت را ندارد و ما انتظار داریم در سال آینده مازاد [درآمد] داشته باشیم. یونان اکنون به ثبات اقتصادی رسیده است اما مسئله رشد اقتصادی همچنان پابرجاست.
انتخاب شما کیست؟ «پیر اشتاینبروک» یا «آنگلا مرکل»؟ چرا؟ لطفا توضیح دهید.
واقعا فکر میکنید که رئیس دولت سیاستها را دیکته میکند؟ سیاست اقتصادی کشورهایی مانند آلمان را بوروکراسیهای سیاسی قدرتمندی که با دنیای بانکها و شرکتها ارتباط متقابل دارند، اداره میکند. من انتظار ندارم با تغییر در دفتر صدراعظمی آلمان تغییراتی فوری به وقوع بپیوندد.
مرکل همین حالا به اندازه کافی اشتباه انجام داده و حالا درک کاملی از وضعیت دارد؛ با این حال، با فضای اندکی که برای تغییرات انعطافپذیرانه وجود دارد، اشتاینبروک، از طرف دیگر، ممکن است اجازه برخی تغییرات را در ادامه برنامه [ریاضت اقتصادی] بدهد، اما او تجربه مرکل را ندارد. اگر نظر من را بپرسید میگویم الان زمان انجام آزمایشهای سیاسی جدید نیست.
اوا کیلی (Eva Kaili)، نماینده مشهور و البته جوان پارلمان یونان که پیشتر هم با خبرگزاری فارس، مصاحبه اختصاصی داشت، اینبار در گفتوگویی جدید، آخرین وضعیت بحران مالی در کشور را با ما در میان گذاشته که می توانید در ادامه ماحصل این توضیحات را در قالب چند پرسش و پاسخ، بخوانید:
چشمانداز اقتصادی منطقه یورو را در سال 2013 چگونه میبینید؟
اقتصاد جهانی در فاصله بین سالهای 2008 تا 2010 دچار رکودی مخرب شد. ما تنها در دوران بین جنگ [جهانی اول و دوم] با رویدادهای مشابهی مواجه بودیم. اما آنچه باعث ابهام در وضعیت کنونی میشود این است که علیرغم تجاربی که ما در رکودهای قبلی داشتیم، روند بهبود بسیار کند است. با آنکه میدانیم که بدترینها را پشت سر گذاشتهایم، هنوز در بحبوحه پنجمین سال رکود اقتصادی قرار داریم و چشماندازهای کلان اقتصادی هم نویدبخش نیستند. در این روزها، هر پیشبینیای خطرناک است. طولانی شدن دوران رکود پس از بحران، چیزی است که ما پیش از این به هیچ وجه در دنیای غرب تجربه نکردهایم. ما تنها میتوانیم امیدوار باشیم و همواره راهبردهای مالی تازهای را امتحان کنیم.
وضعیت اقتصادی فعلی در یونان را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا به نظر شما مشقتهای اقتصادی، بیشتر شدهاند؟
یونان هم با مشکلاتی مشابه سایر کشورهای دنیا روبروست، اما [در یونان] اثرات بحران در محیطهای اجتماعی و اقتصادی گستردهتر و عمیقتر است. ابهام بر یونان هم سایه افکنده است. بله، ما باور داریم که بدترین روزها پشت سر گذاشته شدهاند، اما کج کاری اجتماعی و اخلال در بازار، درصد بیکاری غیرمنتظره، سرمایهگذاری اندک در تولید کالاهای سرمایهای، عدم موفقیت بخش دولتی در انجام اصلاحات ساختاری و نرخ بالای مالیات وضع شده به خاطر برنامه نجات اقتصادی، رکود اقتصادی را عمیقتر کرده و به اذهان عمومی ضربه زده است. بحران یونان تنها از عدم توازن در بین عوامل بنیادین اقتصادی نشأت نمیگیرد. این بحران، به روانشناسی هم مربوط میشود. تا آنجا که چشماندازهای کلان اقتصادی ضعیف هستند، اقتصاد یونان با حداقل توانمندیهایش عمل خواهد کرد.
اگر مردم یونان همچنان به اعتراض به اقدامات ریاضتی دولت ادامه دهند، آیا احتمال دارد که دولت فعلی این کشور سقوط کند؟
ناپایداری اقتصادی در یونان بر ناپایداری سیاسی هم تأثیر میگذارد. چیزی که باعث نگرانی من میشود ثبات دولت ائتلافی به تنهایی نیست. گزینههای محدودی در فهرست گزینههای سیاسی وجود دارند و این چیزی است که انسجام دولت را تقویت میکند. منشأ اصلی نگرانی، افزایش پوپولیسم افراطی در میان برخی از قدرتهای سیاسی است. مردم ناامید هستند و تمایل دارند حرف هر کسی که وعده راه حل و خروج از بنبست فعلی را میدهد را باور کنند. من نمیتوانم تصور کنم که خروج از بحران اقتصادی در خارج از چارچوبهای ساختار سیاسی لیبرال ـ دموکراتیک ما امکانپذیر باشد.
قبول دارید که یونان به خاطر همراهی با سیاستهای تحریمی اتحادیه اروپا علیه ایران متحمل خسارتهای اقتصادی سنگینی شده است؟
شما به من فرصت گفتن چیزی را دادید که در یونان عده انگشتشماری از آن باخبر هستند. در اوج بحران، زمانی که چشمانداز خروج یونان از منطقه یورو بسیار نزدیک بود، یونان با خطر امنیت انرژی مواجه شد چون تأمین کنندگان اصلی یونان نگران بودند که فروپاشی اقتصادی این کشور مسیر پرداختهای پول محصولات نفتی که آنها تأمین میکردند را به خطر بیندازد. ایران بدون هیچ مشکلی نفت یونان را تأمین میکرد. یونان این را فراموش نخواهد کرد، اگرچه یکی از اعضای این اتحادیه بودن مسئولیتهای خاصی دارد، حتی اگر یکی از اعضا با یک تصمیم خاص موافق نباشند.
چندی پیش نخست وزیر یونان اعلام کرد نقدینگی دولت ظرف دو ماه به صفر خواهد رسید. اگر این اتفاق بیفتد، چه میشود؟ آینده را چطور میبینید؟
وقوع این رخداد در آینده نزدیک غیرمحتمل است. برنامه ریاضتی سختگیرانهای که یونان در فرایند تحکیم مالیاش دنبال میکند به دولت اجازه داد بین هزینههای دولتی و درآمدها توازن ایجاد کند. یونان اکنون بدهیهای سنگینی که در سالهای گذشته داشت را ندارد و ما انتظار داریم در سال آینده مازاد [درآمد] داشته باشیم. یونان اکنون به ثبات اقتصادی رسیده است اما مسئله رشد اقتصادی همچنان پابرجاست.
انتخاب شما کیست؟ «پیر اشتاینبروک» یا «آنگلا مرکل»؟ چرا؟ لطفا توضیح دهید.
واقعا فکر میکنید که رئیس دولت سیاستها را دیکته میکند؟ سیاست اقتصادی کشورهایی مانند آلمان را بوروکراسیهای سیاسی قدرتمندی که با دنیای بانکها و شرکتها ارتباط متقابل دارند، اداره میکند. من انتظار ندارم با تغییر در دفتر صدراعظمی آلمان تغییراتی فوری به وقوع بپیوندد.
مرکل همین حالا به اندازه کافی اشتباه انجام داده و حالا درک کاملی از وضعیت دارد؛ با این حال، با فضای اندکی که برای تغییرات انعطافپذیرانه وجود دارد، اشتاینبروک، از طرف دیگر، ممکن است اجازه برخی تغییرات را در ادامه برنامه [ریاضت اقتصادی] بدهد، اما او تجربه مرکل را ندارد. اگر نظر من را بپرسید میگویم الان زمان انجام آزمایشهای سیاسی جدید نیست.