بازیکنانِ به گفته خیلیها میلیاردی و پورشهسوار پرسپولیس نتوانستند با هم هماهنگ شوند. پرسپولیس در طول فصل از مدافعان خوب و مهاجمان زیادی بهره برد در حالیکه خط هافبکی نبود تا به خوبی این دو منطقه را به هم متصل کند.
زمان حضور ژوزه خیلیها عملکرد نامناسب او در ناکامی تیم را مقدم بر نداشتن ابزار لازم میدانستند اما وقتی مقصر پرتغالی پرسپولیس کنار گذاشته و یحیی گلمحمدی سرمربی این تیم شد، این نکته مد نظر او هم بود ولی گلمحمدی به خاطر اینکه بهتر از ژوزه درد پرسپولیس را میدانست همچون مسکنی عمل کرد که توانست این تیم را برای مدتی درمان کند و با دور کردن سرخپوشان از رتبه 12 جدول لیگ برتر آنها را از خطر سقوط باز دارد. این بیماری اما در فینال جام حذفی مقابل سپاهانِ هماهنگ عود کرد. در این بازی دست یحیی برای مقابله با سپاهان خالی ماند و در نهایت جام به اصفهانیها رسید.
فارغ از اینکه بازیکنان و سرمربی در ناکامیهای پرسپولیس تا چه اندازه مقصر بودند این نکته قابل کتمان نیست که «پلیس باشگاه پرسپولیس» دانسته یا ندانسته پرسپولیس بیمار را بیمارتر کرد و از این مسئله نباید غافل شد که رویانیان بدون مربی تیمی را بست که نه تنها با افکار مربیانش سازگار نبود بلکه هر مربی دیگری غیر از ژوره و یحیی نیز نمیتوانستند سر و پای پرسپولیس تب کرده را از سرما در امان نگه دارند تا لرز نکند.
رویانیان اما دوباره در این جاده خاکی که انتهایش را یک بار دیده، پشت فرمان نشسته است. او در حالیکه هنوز درگیر پروسه انتخاب سرمربی تیمش است و آن هم به اندازه کافی جای بحث دارد؛ دنبال جذب بازیکنان مختلف و بستن تیمی برای حضور قدرتمند در رقابتها است. با این فرض که رویانیان از نظر فنی از سال گذشته درس گرفته و تیمی میبندد که در تمام خطوط بدون نقص باشد، باز هم کار انتخاب بازیکن بدون نظر سرمربی صحیح نیست چرا که ممکن است مربی آینده پرسپولیس نتواند با بازیکنانی که رویانیان انتخاب کرده کار کند. شاهدش هم اختلاف ژوزه با کریمی و اعتقاد نداشتن یحیی به «کیا».
مدیرعامل باشگاه پرسپولیس که از قضا در گذشته پلیس بوده و قانون گریزان را جریمه میکرده نه تنها در این مسیر به سرعت مجاز بی توجه است، بلکه این بار به تابلوهای ایست و ورود ممنوع میان جاده هم توجهی ندارد. او در حالی از علی دایی به عنوان گزینه هدایت پرسپولیس نام میبرد که این مربی یک روز قبل از این اظهار نظر قراردادش را به مدت یک فصل دیگر با راهآهن ثبت کرده است.
رویانیان در حالی روی حرف خود تاکید میکند که مدیرعامل راه آهن کار همتای پرسپولیسیاش را به نقد میکشد و در حالی با علی حمودی، مدافع تیم رقیب برای فصل آینده صحبت میکند که این بازیکن هنوز با استقلال درگیر رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا و بازی با الشباب است. دیداری که ملی محسوب میشود و همه باید برای موفقیت استقلال تلاش کنند.
... و همه اینها در حالی است که در فوتبال ایران مذاکره با مربی و بازیکنی که درگیر بازیهای تیمش است غیر اخلاقی محسوب میشود. هر چند شاید خیلیها این کار را انجام دهند اما هیچگاه مذاکراتشان را علنی نمیکنند.
با توجه به تمام این موارد مطرح کردن این پرسشها به جا است که آیا قانون فقط برای دیگران است؟ آیا رد کردن تابلوی ورود ممنوع برای پلیسی که لباسی بدون قپه و ستاره به تن دارد باز هم آزاد است؟ و آیا رویانیان همان مرد قانونی است که ورود ممنوع را برای خودش آزاد میداند؟