صراط:رابطه سینمای ایران و جشنواره سینمایی کن به گذشتههای دور بازمیگردد، یعنی چهاردهمین دوره از این رقابتها، در این گزارش بر آن شدهایم تا به بررسی سابقه حضور ایران در جشنواره فیلم کن (بالاخص بخش مسابقه) طی دوران قبل و بعد انقلاب اسلامی ایران بپردازیم:
*سینمای ایران و جشنواره کن پیش از انقلاب:
سابقه حضور سینمای ایران در جشنواره کن به سال 1961 میلادی باز میگردد که فیلم «کوروش کبیر» ساخته «فری فرزانه» در چهاردهمین دوره از رقابتهای کن حضور یافت.
سه سال بعد نیز «احمد فاروقی قاجار» با فیلم «طلوع فجر در بخش فیلمهای کوتاه این جشنواره حضور یافت .
سینمای ایران شش سال بعد با فیلم «گاو» اثر ماندگار «داریوش مهرجویی» به این رقابتها بازگشت. این فیلم در بخش دو هفته با کارگردانان نمایش داده شد.
فیلم «گاو»
مهرجویی سال بعد نیز با چهارمین فیلم کارنامه سینماییاش یعنی «پستچی» که در آن زمان یکی از موفقترین کارهای او بود و بازیگرانی چون «علی نصیریان» و «عزتالله انتظامی» در آن ایفای نقش کردهاند، بار دیگر در همین بخش از جشنواره کن حضور یافت ولی نتوانست جایزهای به دست آورد.
آخرین حضور ایران در این جشنواره طی دوران پیش از انقلاب، مربوط به دو فیلم «بهمن فرمان آرا»ست که اولین بار سال 1975 با فیلم «شازده احتجاب» در بخش دو هفته با کارگردانان و دومین بار همزمان با وقوع انقلاب اسلامی ایران با فیلم «سایههای بلند باد» در بخش هفته منتقدین بود، البته سال 1975 فیلم «تداعی» ساخته «نورالدین زرینکلک» دیگر نماینده سینمای ایران در جشنواره کن بود.
*جشنواره کن و سینمای ایران پس از انقلاب:
پس از انقلاب، سی و سومین دوره جشنواره فیلم کن (تنها چند ماه پس از وقوع انقلاب اسلامی) برگزار شد. در این دوره فیلم «چریکه تارا» ساخته «بهرام بیضایی» در بخش نوعی نگاه جشنواره کن به نمایش درآمد، این در حالی بود که این فیلم در ایران مجوز نمایش نگرفت.
«چریکه تارا» داستان بیوه زنی به نام تارا (با بازی سوسن تسلیمی) است که به همراه دو کودک کم سن و سالش از ییلاق به کومهاش باز میگردد ولی در راه اتفاقات غیرمعمولی برایش رخ میدهد.
پس از آن، رابطه سینمای ایران برای 10 سال با جشنواره کن به طور کلی قطع شد. ولی در سال 1991 این «خسرو سینایی» بود که با فیلم «در کوچههای عشق» آغازگر این ارتباط شد.
«در کوچههای عشق» داستان جوانی بیست و چند ساله است که در آغاز جنگ همراه خانواده اش از آبادان مهاجرت کرده است، او پس از پایان جنگ با پدرش به آبادان بازگشته و با دیدن شهر و خانه شان که ویران شده، در بازگشت قطعی به شهر مردد است.
سال بعد «عباس کیارستمی» با فیلم «زندگی و دیگر هیچ» ادامه دهنده این ارتباط شد، ارتباطی که به نظر میرسید در انحصار «کیارستمی» و چند فیلمساز دیگر باقی بماند.
فیلم «زندگی و دیگر هیچ» در نهایت توانست جایزه بخش نوعی نگاه جشنواره کن را از آن خود کند.
البته در این سال فیلم «بدوک» ساخته «مجید مجیدی» در بخش دو هفته با کارگردانان حضور یافت و فیلم کوتاه «قلب» به کارگردانی «سعید مجاوری» در بخش رقابتی فیلم کوتاه به نمایش درآمد.
همچنین این دوره از رقابتها، اولین سال حضور سینمای ایران در بازار جهانی فیلم کن بود.
طی سالهای بعد کیارستمی 8 بار دیگر در بخشهای مختلف جشنواره کن شرکت کرد و در این میان نام خود را به عنوان تنها فیلمساز ایرانی برنده جایزه نخل طلای کن به ثبت میرساند.
او جایزه نخل طلا را سال 1997 برای فیلم «طعم گیلاس»، برنده شد.
«طعم گیلاس» داستان مردی است که در حومهٔ شهر تهران، با اتوموبیلش دنبال کسی میگردد که تقاضای پردردسر او را در ازای دریافت 200 هزار تومان پول انجام دهد.
«راجر ایبرت»، منتقد بزرگ آمریکایی در توصیف این فیلم آن را فیلمی خستهکننده و غیر قابل تحمل معرفی کرد و اعلام کرد که به شدت از این فیلم متنفر است.
«محسن مخملباف» و دخترش «سمیرا مخملباف» نیز دیگر فیلمسازانی هستند که آثارشان همواره مورد توجه جشنواره کن بوده است.
«مخملباف» پدر، تاکنون 5 بار در این جشنواره حضور یافته و تنها یکبار سال 2001 میلادی برای فیلم «سفر قندهار» برنده جایزه بزرگ کلیساهای جهانی شد و دخترش طی 3 بار حضور در این رقابتها یک بار سال 2000 برای فیلم «تخته سیاه» برنده جایزه ویژه هیات داوران شد و یک سال بعد بر مسند داوری جشنواره کن در بخش مسابقه نشست. او سال 2003 نیز برای فیلم «پنج عصر» برنده دو جایزه ویژه هیات داوران و جایزه بزرگ کلیساهای جهان شد.
«تخته سیاه» داستان چند آموزگار کرد است که بر پشت خود تخته سیاه حمل می کنند و در جاده های کوهستانی کردستان، هم مرز با عراق در جستجوی کسانی هستند که به آنها درس بدهند ولی کسی را پیدا نمی کنند.
«پنج عصر» نیز تصویرگر وضعیت اسفبار زنان افغان پس از سقوط طالبان است.
سال 1999«کیارستمی» با همکاری «ابوالفضل جلیلی» و «ناصر تقوایی» فیلم «قصههای کیش» را ساخت. این فیلم در بخش مسابقه به نمایش درآمد ولی نتوانست نخل طلای کن را از آن خود کند.
سال بعد «فهیمه سرخابی» با فیلم کوتاه «اولین گناه» در بخش «سینه فونداسیون» شرکت کرد ولی او نیز جایزهای دریافت نکرد.
البته «حسن یکتا پناه» با فیلم «جمعه» در بخش نوعی نگاه و «بهمن قبادی» با «زمانی برای مستی اسبها» در بخش دو هفته با کارگردان به طور مشترک برنده جایزه دوربین طلایی این دوره از رقابتها شدند.
سال 2001 که سینمای ایران حضور پررنگی در جشنواره کن داشت «محسن مخملباف» با فیلم «سفر قندهار» در بخش مسابقه حضور یافت و جایزه کلیسای جهانی را نیز دریافت کرد.
«عباس کیارستمی» با فیلم «ای بی سی آفریقا» در بخش خارج از مسابقه و «رضا میرکریمی» با فیلم سینمایی «زیر نور ماه» و «علیمحمد قاسمی» با فیلم کوتاه «غریبه و بومی» در بخش هفته منتقدین آن سال حضور یافتند، البته در این میان «میرکریمی» موفق به کسب جایزه بهترین فیلم بخش هفته منتقدین این رقابتها شد.
دوره بعد نیز فیلم «ده» کیارستمی در بخش مسابقه جشنواره کن به نمایش درآمد، دو فیلم «آوازهای سرزمین مادریام» ساخته «بهمن قبادی» و «بمانی» ساخته «داریوش مهرجویی» نیز در بخش نوعی نگاه شرکت کردند ولی در این بخش موفقیتی کسب نکردند، اگر چه فیلم بهمن قبادی برنده جایزه François Chalais شد.
همچنین دو فیلم کوتاه «چت» ساخته «شادمهر راستین» و «گیوتین» ساخته «بهرام عظیمپور» در همین دوره در بخش دو هفته با کارگردانان نمایش داده شدند.
«بهمن قبادی» در این سال داوری بخش دوربین طلایی جشنواره را به عهده داشت.
سال بعد فیلم «طلای سرخ» اثر جعفر پناهی، فیلمی که به خاطر سیاه بودنش هیچگاه در ایران اجازه نمایش پیدا نکرد، در بخش نوعی نگاه شرکت کرد و برنده جایزه ویژه هیات داوران جشنواره کن شد، البته در این سال «کیارستمی» نیز یکی از اعضاء هیات داوران بخش اصلی جشنواره کن بود.
سال 2004 نیز سال این فیلمساز ایرانی بود، سالی که به طور همزمان دو فیلم «ده» و «پنج» کیارستمی به ترتیب در بخشهای نوعی نگاه و خارج از مسابقه به نمایش درآمد.
در دوره بعد «نیکی کریمی» توانست با اولین تجربه فیلمسازیاش با عنوان «یک شب» به بخش نوعی نگاه راه یابد ولی موفقیتی کسب نکرد.
جشنواره کن که از سال 1999 تا 2003، هر سال فیلمی را از ایران در بخش اصلی خود (یعنی بخش مسابقه) و در سال های 2004 و 2005 هم چند فیلم در بخش های گوناگون پذیرفته بود، ناگهان در سال های 2006 و 2007 هیچ فیلمی از ایران را در هیچ بخشی نپذیرفت؛ البته «نیکی کریمی» به عنوان یکی از اعضاء هیات داوران بخش سینه فونداسیون و فیلم کوتاه برگزیده شد.
در همان سال 2007 همزمان با برگزاری شصتمین سال تولد جشنواره کن، فیلم ضد ایرانی «پرسپولیس» ساخته «مرجانه ساتراپی» و همکار فرانسویاش در بخش مسابقه این جشنواره پذیرفته میشود و جایزه ویژه هیات داوران به آن تعلق میگیرد.
به نظر میرسد نمایش این فیلم ضد ایرانی در جشنواره کن سرآغازی میشود بر آنچه که فیلمهایی که همگی به نوعی رویکرد انتقادی نسبت به جمهوری اسلامی ایران داشتند نه تنها در جشنواره به نمایش درآمدند بلکه از سوی برگزارکنندگان جشنواره کن نیز جایزه باران شدند.
در سال 2008، «ترانه تنهایی تهران» ساخته «سامان سالور» به عنوان تنها فیلم ایرانی برای بخش پانزده روز با کارگردانها انتخاب شد.
در دوره بعدی این رقابتها، فیلم «کسی از گربههای ایرانی خبر ندارد» ساخته «بهمن قبادی» که فیلمهایی چون «نیوه مانگ»،«زمانی برای مستی اسبها»، «فصل کرگدن» و ... را در کارنامه کاری خود دارد در بخش نوعی نگاه به نمایش درآمد و جایزه ویژه بخش نوعی نگاه و جایزه منتقدان فرانسوی را در این دوره از جشنواره به دست آورد.
این فیلم که بدون مجوز و به صوت زیرزمینی در ایران ساخته شده، داستان دختر و پسر جوانی است که بعد از آزادی از زندان برای جمع کردن یک گروه جدید موسیقی، سفری زیرزمینی را در تهران شروع میکنند تا تک تک افراد گروهشان را از میان گروههای مخفی زیرزمینی پیدا کنند.
سپس شصت و سومین جشنواره فیلم کن در حالی برگزار میشود که فیلم «رونوشت برابر اصل» ساخته «کیارستمی»، تنها فیلم ایرانی حاضر در این رقابتهاست.
این فیلم در بخش مسابقه نمایش داده میشود ولی رقابت را به «عمو بونمی» واگذار میکند.
سال 2011 نیز از لحاظ رابطه سینمای ایران و جشنواره کن سال مهمی است.
در پی محکومیت «جعفر پناهی» و «محمد رسول اف» در ایران، این جشنواره نه تنها از این دو به عنوان میهمانان ویژه خود نام میبرد، بلکه فیلم «به امید دیدار» ساخته «رسولاف» را در بخش دو هفته با کارگردانان و فیلم «این یک فیلم نیست» ساخته «پناهی» را به صورت ویژه به نمایش درمیآورد.
همچنین «ژیل ژاکوب»، رئیس جشنواره کن اعلام میکند که «پناهی» از نظر آنان یکی از اعضاء هیات دوران جشنواره کن است که در آن سال به جای او صندلی خالی خواهند گذاشت.
سال گذشته نیز هیچ فیلمی از ایران در جشنواره سینمایی کن حضور نداشت و تنها فیلم «مثل یک عاشق»، ساخته «عباس کیارستمی» در بخش مسابقه به نمایش درآمد که آن نیز نه به عنوان نماینده ایران که به عنوان فیلمی ژاپنی فرانسوی در این رقابتها حضور یافت که در نهایت نیز جایزهای به دست نیاورد.
در حاشیه جشنواره سال گذشته کن نیز مستندی داستانی تحت عنوان «من ندا هستم» به کارگردانی «نیکول کیان صدیقی» در بخشی موسوم به غرفه آمریکایی فیلمسازان تازه نفس این جشنواره نمایش داده شد و اتحادیه اروپا نیز طی مراسمی جایزه مدیا به ارزش شصت هزار یورو را به عنوان کمک هزینه ساخت فیلم بعدی «اصغر فرهادی» به او اختصاص داد.
امسال نیز در حالیکه دو فیلم کوتاه «دوئت» ساخته «نوید دانش» و «بیشتر از دو ساعت» ساخته «علی عسگری» در بخش فیلم کوتاه حضور دارند، هیچ فیلمی از سینمای کشورمان در بخش اصلی (مسابقه) وجود ندارد.
البته فیلم «گذشته» ساخته «فرهادی» به عنوان نماینده فرانسه یکی از نامزدهای نخل طلا است که سایت رسمی جشنواره فیلم کن تاریخ اکران آن را 27 اردیبهشت اعلام کرده است.
«گذشته» داستان مردی ایرانی است که در پی اختلاف با همسرش او را در فرانسه تنها گذاشته و به ایران میرود ولی زمانی که از این سفر باز میگردد، همسر و دو دخترش را در حالی مییابد که با مرد غریبهای که به تازگی با همسرش آشنا شده است، زندگی میکنند.
بیبیسی در گزارشی با عنوان «سینمای ایران و جشنواره فیلم کن» به این مسئله اعتراف میکند که «جشنواره کن در این سالها به فیلمهایی ایرانی که خلاف رویه معمول و بدون اجازه دولت ساخته شدهاند، توجه خاصی نشان داده است.»