"گروه سیاسی صراط" - اکبر هاشمی رفسنجانی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از سال 57 تا کنون 11 بار در معرض انتخاب و قضاوت مسقیم مردم قرار گرفته که با نامزدی او در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، این رقم به 12 رسیده است. از طرفی از این 12 انتخابات، انتخابات مجلس خبرگان رهبری، انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخابات ریاست جمهوری هر کدام 4 بار شاهد حضور هاشمی رفسنجانی بوده اند.
او در چهار دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری از تهران به عنوان نماینده مردم راهی این مجلس شده است. اما در مورد انتخابات مجلس و ریاست جمهوری، بررسی روند صعود یا نزول آرای هاشمی نتایج جالبی به همراه دارد.
دوره صعود
به جز انتخابات ریاست جمهوری پیش رو، هاشمی تا کنون 7 بار در این دو انتخابات شرکت کرده است. ابتدا در سال 59 هاشمی رفسنجانی در حالی که نزدیک به 54 درصد آراء حوزه انتخابیه خود در تهران را کسب کرده بود، به ریاست این مجلس انتخاب شد. آراء هاشمی 4 سال بعد در سال 63 و در انتخابات مجلس دوم با جهشی قابل توجه به مرز 82 درصد کل آراء شرکت کنندگان تهرانی نزدیک شد. او در این دوره نیز مورد اعتماد نمایندگان مردم واقع شد و بار دیگر ریاست مجلس را عهده دار شد.
روند صعودی آراء هاشمی باز هم ادامه یافت و آراء او در سال 67 در سومین انتخابات مجلس، از مرز 82 درصد کل آراء ماخوذه تهران گذشت. انتخابات ریاست جمهوری پنجم در سال 68 را باید اوج اعتماد مردم به هاشمی دانست. او در حالی که مدت زیادی از آغاز به کار مجلس سوم نگذشته بود، عزم ریاست جمهوری کرد و این بار آراء او با جهشی خیره کننده به بیش از 94 درصد کل آراء شرکت کنندگان در انتخابات ریاست جمهوری در کل کشور رسید.
او در چهار دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری از تهران به عنوان نماینده مردم راهی این مجلس شده است. اما در مورد انتخابات مجلس و ریاست جمهوری، بررسی روند صعود یا نزول آرای هاشمی نتایج جالبی به همراه دارد.
دوره صعود
به جز انتخابات ریاست جمهوری پیش رو، هاشمی تا کنون 7 بار در این دو انتخابات شرکت کرده است. ابتدا در سال 59 هاشمی رفسنجانی در حالی که نزدیک به 54 درصد آراء حوزه انتخابیه خود در تهران را کسب کرده بود، به ریاست این مجلس انتخاب شد. آراء هاشمی 4 سال بعد در سال 63 و در انتخابات مجلس دوم با جهشی قابل توجه به مرز 82 درصد کل آراء شرکت کنندگان تهرانی نزدیک شد. او در این دوره نیز مورد اعتماد نمایندگان مردم واقع شد و بار دیگر ریاست مجلس را عهده دار شد.
روند صعودی آراء هاشمی باز هم ادامه یافت و آراء او در سال 67 در سومین انتخابات مجلس، از مرز 82 درصد کل آراء ماخوذه تهران گذشت. انتخابات ریاست جمهوری پنجم در سال 68 را باید اوج اعتماد مردم به هاشمی دانست. او در حالی که مدت زیادی از آغاز به کار مجلس سوم نگذشته بود، عزم ریاست جمهوری کرد و این بار آراء او با جهشی خیره کننده به بیش از 94 درصد کل آراء شرکت کنندگان در انتخابات ریاست جمهوری در کل کشور رسید.
روند نزولی اعتماد مردم
با ورود هاشمی رفسنجانی به عرصه اجرا و سکانداری مدیریت اجرایی کشور، کم کم برخی انتقادات نسبت به سیاست او به ویژه سیاست های اقتصادی دولتش آغاز شد. نتیجه اولین دوره چهارساله مدیریت اجرایی کشور توسط هاشمی، نزول آراء او در انتخابات بعدی بود. در سال 72 و در انتخابات ششم ریاست جمهوری، آراء هاشمی با نزولی قابل توجه نسبت به دوره قبلی به حدود 63 درصد کل آرا رسید.
6 سال بعد و در انتخابات مجلس ششم، روند نزولی آراء هاشمی به صورت افسارگسیخته ای ادامه یافت و او در این انتخابات در ابتدا با کسب اندکی بیشتر از 25 درصد آراء مردم تهران به عنوان نفر سی ام انتخاب شد. البته بعد از ابطال 700 هزار رای صندوق های مخدوش توسط شورای نگهبان رتبه هاشمی از سی ام به بیستم ارتقاء یافت اما در میزان نسبی آراء او تغییر چندانی حاصل نشد به طوری که تنها بیش از 28 درصد مردم تهران به او اعتماد کرده بودند. با این شرایط، هاشمی در این دوره نه تنها خیال ریاست مجلس برای چهارمین بار را از سر خود بیرون کرد، بلکه قید حضور در مجلس را نیز زد و از نمایندگی انصراف داد.
هاشمی بعد از یک دوره 6 ساله بار دیگر شانس خود را برای رسیدن به ریاست جمهوری امتحان کرد و این بار پایین ترین میزان آراء او در 7 دوره انتخابات مجلس و ریاست جمهوری ثبت شد. هاشمی در حالی به عنوان نفر اول به دور دوم انتخابات راه یافت که تنها 21 درصد کل آرا را به دست آورده بود و در دور دوم نیز برای اولین بار در انتخابات ریاست جمهوری شکست خورد.
با ورود هاشمی رفسنجانی به عرصه اجرا و سکانداری مدیریت اجرایی کشور، کم کم برخی انتقادات نسبت به سیاست او به ویژه سیاست های اقتصادی دولتش آغاز شد. نتیجه اولین دوره چهارساله مدیریت اجرایی کشور توسط هاشمی، نزول آراء او در انتخابات بعدی بود. در سال 72 و در انتخابات ششم ریاست جمهوری، آراء هاشمی با نزولی قابل توجه نسبت به دوره قبلی به حدود 63 درصد کل آرا رسید.
6 سال بعد و در انتخابات مجلس ششم، روند نزولی آراء هاشمی به صورت افسارگسیخته ای ادامه یافت و او در این انتخابات در ابتدا با کسب اندکی بیشتر از 25 درصد آراء مردم تهران به عنوان نفر سی ام انتخاب شد. البته بعد از ابطال 700 هزار رای صندوق های مخدوش توسط شورای نگهبان رتبه هاشمی از سی ام به بیستم ارتقاء یافت اما در میزان نسبی آراء او تغییر چندانی حاصل نشد به طوری که تنها بیش از 28 درصد مردم تهران به او اعتماد کرده بودند. با این شرایط، هاشمی در این دوره نه تنها خیال ریاست مجلس برای چهارمین بار را از سر خود بیرون کرد، بلکه قید حضور در مجلس را نیز زد و از نمایندگی انصراف داد.
هاشمی بعد از یک دوره 6 ساله بار دیگر شانس خود را برای رسیدن به ریاست جمهوری امتحان کرد و این بار پایین ترین میزان آراء او در 7 دوره انتخابات مجلس و ریاست جمهوری ثبت شد. هاشمی در حالی به عنوان نفر اول به دور دوم انتخابات راه یافت که تنها 21 درصد کل آرا را به دست آورده بود و در دور دوم نیز برای اولین بار در انتخابات ریاست جمهوری شکست خورد.
چهارمین شکست در راه است؟
به این ترتیب، هاشمی که در انتخابات مجلس ششم و ریاست جمهوری نهم دو بار با عدم استقبال مردم و شکست انتخاباتی مواجه شده بود، بعد از موضع گیری های خود درباره قضایای مربوط به انتخابات ریاست جمهوری دهم در سال 88، اعتماد بسیاری از نیروهای سیاسی را نیز از دست تا یک سال بعد، عدم تمایل نمایندگان مجلس خبرگان رهبری به ریاست او باعث شد تا از رقابت برای ریاست این مجلس نیز انصراف دهد و برای اولین بار به عنوان نماینده ای عادی و نه حتی عضو هیات رییسه مجلس خبرگان، در کنار دیگر نمایندگان مردم در این مجلس بنشیند.
حال باید منتظر ماند و دید آیا روند نزولی آراء هاشمی رفسنجانی در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری – که از سال 72 تا کنون هرگز متوقف نشده است- در انتخابات آتی نیز ادامه خواهد یافت؟
به این ترتیب، هاشمی که در انتخابات مجلس ششم و ریاست جمهوری نهم دو بار با عدم استقبال مردم و شکست انتخاباتی مواجه شده بود، بعد از موضع گیری های خود درباره قضایای مربوط به انتخابات ریاست جمهوری دهم در سال 88، اعتماد بسیاری از نیروهای سیاسی را نیز از دست تا یک سال بعد، عدم تمایل نمایندگان مجلس خبرگان رهبری به ریاست او باعث شد تا از رقابت برای ریاست این مجلس نیز انصراف دهد و برای اولین بار به عنوان نماینده ای عادی و نه حتی عضو هیات رییسه مجلس خبرگان، در کنار دیگر نمایندگان مردم در این مجلس بنشیند.
حال باید منتظر ماند و دید آیا روند نزولی آراء هاشمی رفسنجانی در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری – که از سال 72 تا کنون هرگز متوقف نشده است- در انتخابات آتی نیز ادامه خواهد یافت؟
کور خوندید
چرا صدای آمریکا و بی بی سی بس نکنن؟
چرا همش ما خفه بشیم؟
مرگ بر آمریکا و دوست دارانش
واقعیت اینست که ازاول انقلاب افرادی که میتوانستند برای انقلاب موثرباشند موردهجمه وتبلیغات دشمنان خارجی وجیره خواران داخلی بودندودربین این افراد شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی وحضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی بیشترازهمه درسیبل تخریب قرار گرفته بودندو...دردوران جنگ تحمیلی موضوع اصلی کشورجنگ بودوهیچکسی به نارساییها توجهی نداشت،بعداز جنگ ودردوران سازندگی طبیعتا انتظارات درراستای ساماندهی سریع نارساییهابیشتر شده واز طرفی سهم خواهیها دربین نیروهای انقلاب شدت گرفت ودراین ایام نیزسکان اموراجرایی کشور درید مقتدرسردار بزرگ انقلاب بود وطبیعتابه اقتضاءماهیت کارهای اجرایی ایشان در معرض نقد بیشتری قرارداشتند وازطرفی هم هجمه ها وفشارهای جریاناتی که ایشان رادرمصدر امور اجرایی سدبزگی برای زیاده خواهیهای خودمیدیدند نیزبیشترشده بود شما میتوانیدبررسی کنیدهرجریانی که دریک مقطعی خواسته قدرت رادردست بگیردسیبل توپخانه تخریب خودرا به طرف ایشان هدفگذاری کرده بعنوان مثال جریان اصلاح طلبان درانتخابات مجلس ششم ایشاشان را بعنوان عالیجناب سرخ پوش ایشان راموردتخریب وهجمه قرارداده اندوامروز لیدراین بحث فرنگ نشین شده است،وجریان اصولگرایی که درسال84 بااتهام اشرافیگری به ایشان قدرت رادردست گرفت امروز به نقطه ای رسیده که نزدیکترین حامیانشان ازگذشته خود اگرهم توبه علنی نکرده اند آنرا مخفی میکنندوهیچکس حاضرنیست مسئولیت خرابکاریهای اینهارابعهده بگیرد،امامطلبی که درنوشتارشما مغفول مانده اینکه درست است کسانی که باتخریب ایشان بااقبال مواجه شده اندتوانسته اند دریک برهه ای رای ایشان رابشکننداما ضمن اینکه آن جریان پس از اتمام دوره حداکثر8ساله بابی مهری مردم مواجه شده اندوبالعکس جاب آقای هاشمی بلافاصله دراولین انتخابات بعدی بابیشترین اقبال ورای مردمی مواجه شده اندوخبربدبرای شمااینکه این دوره مطابق گردش ادواری آراءدوره ایست که علی القاعده ایشان مورداقبال قرارخواهندگرفت. انشاءالله
امادرخصوص ریاست ایشان برمجلس خبرگان نیز شایسته است انصاف رارعایت کنیدایشان باتوجه به شدت هجمه ای که وجودداشت وباتوجه به مصلحتی که برای جلوگیری ازتشتت واختلاف درمجلس خبرگان وجودداشت اصلابرای ریاست مجلس خبرگان کاندیدانشد واین کاربزرگی بود که شگفتی همگان وتحسین وتشکر مقام معظم رهبری وناامیدی ویاس دشمنان انقلاب رادرپی داشت وجای تعجب است که شما این بزرگواری ایشان را بعنوان نقطه ضعفی درحیات سیاسی ایشان انگاشته اید