صراط: عبدالرضا دشتیزاده گفت: کشورهای عربی سواحل جنوبی خلیج فارس در یک اقدام گسترده با ساخت موزهها و همچنین در اختیار گرفتن باستانشناسان جویای نام خارجی، برای تخیل ابهامآمیز «تاریخسازی» برای دیار خویش تلاش دارند و خود را بهعنوان تنها دریابانان این دریای پارسی در عرصهی بینالمللی نشان میدهند. البته ولع آنها در پر کردن موزههای خود با اشیای مردمشناسی، از دیگر برنامههای آنها در این حرکت غیرفرهنگی است.
وی ادامه داد: باستانشناسان خارجی که در کشورهای حوزهی جنوبی خلیج فارس دست به کاوشهای باستانشناسی میزنند، تمام محوطههای مربوط به ایران باستان شامل دوران هخامنشی، اشکانی و ساسانی را به فرهنگهای عربی منتسب میکنند. این فعالیتهای غیرعلمی و تبلیغاتی در حالی صورت میگیرد که نتایج کاوشهای باستانشناسی در بسیاری از نقاط جهان از شرق دور تا سواحل آفریقا، نشان از ارتباط تجاری و فرهنگی ایرانیان در دوران باستان دارد.
دشتیزاده همچنین گفت: با کاستی مطالعات باستانشناسی و بهدنبال آن، ساخت موزهها در سواحل شمالی و جزایر خلیج فارس، بیم آن میرود که بسیاری از پژوهشگران جهان به نتایج فعالیتهای علمی صورتگرفته در کشورهای حوزهی جنوبی استناد کنند. حتا ممکن است پژوهشگران ایرانی نیز بهدلیل کمبود اطلاعات، جنبههای مختلف تاریخ کشورشان را بر پایهی نتایج غیرواقعی این کاوشهای بازنمایی کنند.
او یادآوری کرد: کشور ایران با داشتن سواحل گسترده در شمال خلیج فارس و جزایر متعدد، شرایط بسیار استثنایی در ایجاد موزههای مختلف در حوزهی میراث فرهنگی یا دیگر رشتههای علمی دارد. محوطههای تاریخی و موزهها مکانهای مهم در انتقال بنمایههای ملی به جامعه و بویژه نسل نواندیش کودکان هستند. گسترش و پیشرفت برنامههای میراث فرهنگی چه در حوزهی ایجاد انواع موزه، شناسایی و ساماندهی آثار تاریخی در جزایر سهگانهی ایرانی ارتباط مستقیم با تمامیت ارضی کشور و حاکمیت سیاسی ایران در خلیج فارس دارد.
مدیر ادارهی میراث فرهنگی سازمان منطقهی آزاد قشم همچنین تأکید کرد: ساخت موزههای استاندارد در جزایر خلیج فارس، بویژه جزیرهی ابوموسی و دیگر جزایر سهگانهی آبراهه هرمز گامی بسیار اساسی در پاسداری و هویتبخشی میراث دریای پارس است.
او در عین حال برای خروج از این وضعیت پیشنهاد کرد که همایشهای علمی در این جزایر برگزار شوند و در کنار آن، برنامههای فرهنگی از دیگر اقدامات ارزشمند در این عرصه میتواند باشد. انجام برنامههای فرهنگی ادامهدار ویژهی کودکان ساکن در این جزایر با استفاده از فضای مناسب موزهها در این جزایر، در برنامههای تمام ارگانهای دولتی قرار گیرد و فقط نباید به سازمان میراث فرهنگی تکیه کرد.
به گفتهی دشتیزاده، استفاده از نقش آموزشی موزهها در معرفی یادگارهای ملی در جزایر خلیج فارس بسیار کارساز است و با توجه به ساخت روزافزون موزهها در کشورهای حاشیهی جنوبی خلیج فارس، تسریع در ساخت این مکانها بسیار ضروری است.
وی ادامه داد: میراث فرهنگی خلیج فارس آکنده از پیام انسانی است که در نوع معماری، موسیقی، اساطیر و باورهای بومی ساحلنشینان درونی شده است. این بنمایههای عمیق فرهنگی در موزهها قابل بازسازیاند. معرفی رویدادهای تاریخی مهم در خارجسازی نیروهای بیگانه از دریای پارس بهوسیلهی سرداران بنامی مانند «امامقلیخان» و «رییسعلی دلواری» میتواند باعث بالا بردن قدرت حاکمیت کشور بر خلیج فارس و زدودن سندسازی کشورهای عربی باشد.
او همچنین ساخت موزههای روستایی را گامی مهم در بازپیرایی ارتباط ساحلنشینان با خلیج فارس و در عین حال، مانع خروج اشیای مردمشناسی از کشور دانست و افزود: در ایران، نیاز چندانی به ساخت موزههای روستایی وجود ندارد، چون برخی از خانههای روستایی با داشتن بادگیرهای برافراشته و آبانبارهای سنتی میتوانند با تغییر کاربری و ساماندهی، به موزهی روستایی تبدیل شوند.
دشتیزاده در ادامه بیان کرد: بسیاری از جزایر ایرانی دارای ویژگیهای طبیعی مناسب از نظر داشتن سواحل ماسهیی یا سنگی و همچنین گونههای جانوری و گیاهی شاخص و در کنار آن، الگوهای عمیق میراث معنوی است و مناطق مسکونی مجاور آن قابلیت تبدیل به اکوموزه را نیز دارند. دانش ساخت انواع قایق و کشتی همراه وسایل بومی صیادی و همچنین علم دریانوردی، روشهای صید مروارید یا یافتن چشمههای آب شیرین در دریا، موسیقی متنوع و هنرهای بومی از میراث معنوی دیرپایی است که باید با متدهای جدید در موزههای واقع در جزایر سهگانه ایرانی بازسازی و معرفی شوند.
او معتقد است: توانمندسازی جامعهی محلی ساکن در جزایر ایرانی در حوزهی میراث فرهنگی و هنرهای بومی، گامی مهم در پاسداشت دریای پارس است.
دشتیزاده همچنین اضافه کرد: بهطور کلی ما نمیخواهیم الگوی فرهنگی خاصی را بسازیم یا مانند کشورهای حاشیهی جنوبی خلیج فارس، الگوی میراثی سرزمینی دیگر را برباییم، فقط باید عزم پاسداری از داشتههای سرزمین خود را تقویت کنیم.