صراط: نامه مینویسند به رهبر انقلاب و دغدغههایشان را مطرح میکنند اما سرگشاده!
اگر نوشتن این نامهها از باب خیرخواهی امام مسلمین است پس چرا خصوصی نمینویسید؟ چرا نامهای را که خطاب به رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) مینویسید در جامعه منتشر میکنید؟ چرا متن نامه شما خطاب به رهبری را حتی اپوزیسیون خارج نشین و رسانههای بیگانه نیز باید بدانند و با آن جدول اتهاماتشان علیه نظام را کامل کنند؟! چرا دم از اخلاق میزنید اما خود، آن را زیر پا میگذارید.
این چه رویهای است که چند سالی است جریان دارد؟ خدا لعنت کند آنکه این رویه نامه نگاری سرگشاده به رهبر انقلاب را باب کرد.
مگر امام (ره) نفرمود که پشتیبان ولی فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد؛ آیا نوشتن نامه سرگشاده به ولی فقیه، پشتیبانی از ولایت فقیه است؟ آیا نوشتن نامه سرگشاده از باب دلسوزی و خیرخواهی است یا راهی است برای تحمیل نظر خود بر ولی فقیه؟ یا شاید خودشیرینی برای کاندیدای رد صلاحیت شده!
آیا ولی فقیهی که باید با یک اشاره او میلیونها نفر آماده جانفشانی در راه اسلام شوند باید با نامه سرگشاده مورد خطاب قرار گیرد؟ مگر امام خمینی (ره) نفرمود «ولایت فقیه همان ولایت رسول الله(ص) است» آیا اینگونه حرمت نگه میدارید؟
اصلاً مگر شما کی هستید که بیپروا برای ولی فقیهتان تعیین تکلیف میکنید؟ بعضی از شماها را اگر از نسبهایتان جدا کنند دیگر ارزش قابل ذکری برایتان باقی نمیماند تا در سایه آن خودنمایی و ابراز وجود کنید.
اگر در زمان امام خمینی (ره) به آن حضرت، نامه سرگشاده مینوشتید مسلماً شهید مطهری از اولین کسانی بود که واکنش نشان میداد؛ چون آن استاد بزرگوار با وجود اینکه مشاوری زبده و امین برای امام راحل عظیم الشأن بود اما در کوچکترین مسائل نیز از محضر امام (ره) کسب تکلیف میکرد نه اینکه بخواهد تعیین تکلیف کند!
پا را از گلیم خودتان درازتر نکنید؛ اگر مخالفان نظام، نامه سرگشاده مینویسند ما آن را به پای عداوت و حماقتشان میگذاریم اما این اقدام مدافعان نظام را به حساب چه چیزی بگذاریم؟