مراسم اهدای جوایز این بنیاد با حضور ژاک روگ، رئیس کمیته بین المللی المپیک، وزیر ورزش و رئیس کمیته ملی المپیک روسیه، محمود خسروی وفا رئیس کمیته ملی پارالمپیک ایران و روسای چندین فدراسیون بین المللی در شهر سن پترزبورگ روسیه برگزار شد.
این جایزه به فردی تعلق می گیرد که در عرصه ورزش و جامعه فعالیت های قابل توجهی انجام داده باشد. این سازمان هر ساله برترین مربیان و ورزشکاران جهان را در شش شاخصه معرفی و از آنها قدردانی می کند.
قطعا بنیاد اسپورت آکورد از محدودیتهای قانونی و اجتماعی زنان ایرانی به ویژه زنان معلول ایرانی آگاهی داشته که این جایزه را بعد از رسیدن اولین بانوی ایرانی به مدال طلای پارالمپیک به او اهدا کرده اما در مورد زهرا نعمتی، تفاوتهایی تامل برانگیز با سایر ورزشکاران معلول وجود دارد.
نعمتی متولد سال 1364 در کرمان است. او تا 8 سال قبل از اینکه روی صندلی چرخدار بنشیند و کمان به دست، سیبل را نشانه بگیرد، قویترین ضربات پا را در میان هم سن و سالانش به میت و هوگوی حریفان میزد اما یک سانحه رانندگی، مسیر زندگی او و حتی دیدش را به زندگی تغییر داد.
نعمتی میگوید: «تکواندو را دوست داشتم و از 12 سالگی تمریناتم را در این رشته شروع کردم و فعالیت در این رشته را تا کمربند مشکی ادامه دادم اما حادثه سال 83 مانع از ادامه حضورم در این رشته شد و مسیر زندگی ورزشیام کاملا تغییر کرد.»
حالا نعمتی باید با این قضیه کنار میآمد که دیگر پاهایش متعلق به او نیست و نباید روی آنها حساب کند. این جمله کوتاه و هضم آن برای دختری 19 ساله که در ابتدای مسیر جوانی قرار داشت، اصلا کار سادهای نبود. او در درجه اول باید با صندلی چرخدارش، رابطه برقرار میکرد و در ذهن خودش جا میداد که بدون این صندلی نمیتواند جایی برود. سپس طرز استفاده درست و زندگی مسالمت آمیز با این وسیله جدید را میآموخت.
اراده زهرا نعمتی اما قویتر از چیزی بود که تا به حال نشان داده بود. او خیلی حساب شده و با برنامه، گام در مسیری گذاشت که شاید خودش هم فکرش را نمی کرد به کجا ختم خواهد شد: «2 سال صرف پیگیری تمام راههایی شد که می توانست قدرت حرکت پاهایم را به من بازگرداند اما هر راه رفته و نرفته ای را رفتم و عاقبت شرایط جدیدم را پذیرفتم و با آن کنار آمدم. با صلاحدید خانواده و راهنمایی دوستانم این بار با یک انتخاب برنامه ریزی شده به سراغ تیروکمان رفتم که خدا را شکر پس از چهار سال و نیم توانستم مدال طلای پارالمپیک را بر گردنم ببینم.»
نعمتی، مشقتهای پس از معلولیتش را در چند جمله بالا خلاصه کرد ولی هر کسی که با ورزش بانوان آشنایی داشته باشد، میداند که پرداختن بانوان به ورزش حرفهای در ایران به دلیل مشکلاتی که برای تمرین، استفاده از مربی و مشکلاتی که در داخل و خارج از کشور وجود دارد، کار آسانی نیست.
بانوی کماندار و طلایی پارالمپیک لندن می گوید: «من می خواستم به جوانان ایرانی و به ویژه به خانمها نشان دهم که ما زنان ایرانی چیزی از دیگران کم نداریم و حتی در پارالمپیک هم می توانیم این طور موفق باشیم و مدال بگیریم. من می خواستم این سد را بشکنم و خوشحالم که شکستم.»
نعمتی به قول خودش سد محدودیت در ورزش حرفهای را شکست و نشان داد که میتوان تا بالاترین حد ممکن با وجود معلولیت جسمی و حجابی که برخی معتقدندنوعی محدودیت است، رسید.
حالا اراده آهنین او و خواستههایش دیگر حد و مرز و تمامی ندارد: «با این موفقیت مسئولیتم سنگین تر شده است. معتقدم برای حفظ این عنوان و جایگاه، باید تلاش بیشتری داشته باشم و میادین و مسابقات مختلفی را تجربه کنم تا بتوانم در مسابقات جهانی و پارالمپیک شرکت کنم. قطعا تمرینات و تلاشم را برای حضور در پارالمپیک برزیل آغاز خواهم کرد اما به شکل جدی و در کنار تمریناتم به مسئله تحصیل در رشته تربیت بدنی هم خواهم پرداخت.»
نعمتی در مقابل سعی و تلاش و اراده بی مانندی که از خودش نشان داده، توقعاتی هم دارد: « من با کسب عناوین مختلف و کسب دو مدال از پارالمپیک پاسخ اعتماد بسیاری را دادهام و اکنون نوبت دیگران است تا با حضور خود در میدان، زمینهساز موفقیتهای بعدی برای ما باشند، موفقیتی که در نهایت متعلق به مردم است.»
نعمتی در پارالمپیک 2012 لندن به مدال طلای ریکرو انفرادی رسید تا اولین بانوی طلایی ایران در این مسابقات باشد. او به همراه راضیه شیرمحمدی و زهرا جوانمرد به مدال تیمی هم رسید. او با این افتخارات اراده را معنی کرد.