شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۳ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۷:۲۳

ضعف و قوت‌هاي دو دولت

نگاه به بيرون و توسل تام و تمام با نظريه‌هاي غربي باعث شد تا توسعه از حيث محتوايي بيش از پيش از مقتضيات جامعه ايراني فاصله بگيرد و عدالت بسان گمگشته‌اي ديده شود.در نوشتار بعدي به دوره هشت ساله دوم از بيست و چهار سال گذشته خواهيم پرداخت و اميد كه همه اينها گامي باشد براي تحقق حماسه سياسي در بيست و چهارم خرداد.
کد خبر : ۱۱۴۴۴۷
صراط: آنچه در نخستين نوشتار گذشت، تلاشي بود براي بررسي برهه بيست و چهار ساله پس از دفاع‌مقدس به قصد شناخت قوت‌ها و ضعف‌هاي دولت‌هاي گذشته و با هدف انتخابي صحيح در انتخابات پيش رو با رويكرد برخورداري حداكثري از قوت‌ها و مبرا بودن از ضعف‌ها و كاستي‌ها. حال و در دومين گام به صورت مصداقي به نخستين دوره هشت ساله از اين برهه بيست و چهار ساله و دوره مديريتي معروف به سازندگي مي‌پردازيم. گفته شد كه جهت‌ها و رويكردهاي هر دولت با توجه به ادبيات حاكم بر آن، افراد موثر در راهبري، طبقه‌هاي اصلي حامي در جامعه، روش برخورد با قوا و مراكز قانوني در كشور، شعارها. اهداف با اولويت قابل بررسي است و در دو دولت آقاي هاشمي هر چند با سطحي از تغيير و تحولات در دو دوره اما به‌طور نسبي اين شاخص‌ها در بازه هشت ساله، بدون تغيير باقي ماند.

مقتضيات خاص زماني به قدرت رسيدن دولت پنجم جمهوري اسلامي از قبيل پايان دفاع‌مقدس و ويراني‌هاي گسترده ناشي از آنچه در زمينه زير بناهاي اقتصادي و چه در زمينه شهرهاي مرزي، رحلت امام امت و آغاز زعامت مقام معظم رهبري، تغييرات قانون‌اساسي و حذف نخست‌وزيري و تهديدات مختلف داخلي و بين‌المللي، اهميت راهبردي اين دولت را بيش از پيش مي‌ساخت و در مقطع آغاز به كار دولت ششم، ثبات نسبي وضعيت چهارسال پس از پايان جنگ، تغييرات سياسي پس از تشكيل مجلس پنجم و شدت گرفتن سرعت توسعه و سازندگي در كشور، اين دولت را نيز صاحب ويژگي‌هاي خاصي مي‌نمود. اگر بخواهيم به اجمال از قوت‌هاي دولت‌هاي پنجم و ششم نام ببريم، نمي‌توان از نظر دور داشت كه، فعاليت‌هاي پر حجم و وسيع در زمينه توسعه امور زيربنايي، بازسازي تخريب‌ها و توسعه زيرساخت‌هايي مانند سدها، نيروگاه‌ها و... ويژگي مهم آنها به شمار مي‌آيد. اين فعاليت‌هاي گسترده نه تنها چرخ‌هاي اقتصاد را به حركت در آورد كه از سوي ديگر خودباوري و باور به توانستن را نيز در كشور، ميان مردم و در ميان مسئولين ايجاد كرد. دولت به دور از فضاهاي سياسي و تنش‌هاي معمول، با تمام توان به كار مي‌پرداخت كه حاصل آن به حداقل رسيدن منازعات سياسي در جامعه بود.

نكته مهم ديگري كه به عنوان قوتي مهم مي‌توان بر شمرد، آشكار نكردن اختلاف‌ها چه در درون دولت و چه ميان دولت و ساير نهادهاي قدرت، در جامعه بود كه فضاي آرامش را حاكم مي‌ساخت و از طرف ديگر با تسامح مي‌توان گفت كه دولت از اكثر ظرفيت‌هاي نظام و افراد داخل آن فارغ از گرايش‌هاي سياسي استفاده مي‌كرد و توان مديريت اين گرايش‌ها را نيز مي‌توان از قوت‌هاي آن بر شمرد. در سطح بين‌المللي نيز تنش زدايي و گسترش روابط با ساير كشورها و استفاده از تمامي ظرفيت‌ها براي توسعه روابط، كارنامه‌اي موفق را براي اين دوره بر جاي گذاشت. اما اگر بخواهيم نگاهي نقادانه و با هدف شناخت ضعف‌ها داشته باشيم، در بادي امر بايد گفت، در حوزه نظري و آرمان‌ها و اهداف، آرمان‌هاي اصيل انقلاب در مقام مقايسه با توسعه كم‌رنگ شد. توسعه و سازندگي به هدف بدل شد و رويكردهاي باوري و اعتقادي نظام همانند عدالت و توجه به محرومان به مراتب پايين‌تر اهميت و اولويت‌هاي دولت سقوط كرد.

تمركزگرايي دولت براي تحقق اهداف توسعه‌اي موجب شد تا نقش مردم و بخش خصوصي در حوزه‌هاي اقتصادي و اجتماعي كاهش يابد و دولت متولي تام و تمام همه امور شود. همين امر موجب شد تا روحيه جهادي و همان رويكردي كه هشت سال دفاع‌مقدس را با بهترين شكل مديريت كرد و با تكيه بر توان ملت بر مشكلات،تحريم‌ها و مصائب جنگ فائق آمد، در مسير سازندگي و در پيش پاي تكنوكرات‌ها قرباني شود. اين عدم توجه به سرمايه‌هاي اجتماعي موجب شد تا صاحبان قدرت و ثروت در روندي مشترك وبا گسترش استفاده از رانت‌ها و فرصت‌هاي غير‌قانوني، طبقه تازه‌اي از نوكيسه‌گان را شكل دهند و فساد اقتصادي را چون بليه‌اي وارد اجتماع كنند.

نگاه به بيرون و توسل تام و تمام با نظريه‌هاي غربي باعث شد تا توسعه از حيث محتوايي بيش از پيش از مقتضيات جامعه ايراني فاصله بگيرد و عدالت بسان گمگشته‌اي ديده شود.در نوشتار بعدي به دوره هشت ساله دوم از بيست و چهار سال گذشته خواهيم پرداخت و اميد كه همه اينها گامي باشد براي تحقق حماسه سياسي در بيست و چهارم خرداد.
منبع: شفاف