اصراط:ين مطلب را پايگاه اينترنتي نداي سبز وابسته به فتنهسبز و طيفي از اعضاي
فراري حزب مشارکت عنوان کرد. نداي سبز ابتدا اين فراز از بيانات رهبر معظم
انقلاب در حرم مطهر امامخميني(ره) را مورد توجه قرارميدهد که «هر رأيي که
شما به يکي از اين نامزدهاي محترم بدهيد- اين هشت نفر آقايان محترمي که در
صحنه هستند- رأي به جمهوري اسلامي دادهايد.
رأي به هر نامزدي، رأي به جمهوري اسلامي است؛ رأي اعتماد به نظام و سازوکار انتخابات است. اينکه شما وارد عرصه انتخابات ميشويد؛ چه آن کسي که نامزد رياستجمهوري است، چه آن کسي که انتخاب ميکند- مثل من و شما- نفس ورود در اين ميدان، به معناي اعتماد به جمهوري اسلامي و اعتماد به سازوکار انتخابات است». (رهبري، 14/3/92)
نويسنده تأکيد ميکند: اين سخنان کاملا به جا و روشن بينانه است راي دادن در انتخابات پيش رو، به خصوص پس از سابقه انتخابات 88، راي دادن در اين انتخابات قبل از هر چيز راي اعتماد به ساز و کار انتخابات است.
در ادامه اين مطلب آمده است: «طبعا هيچ اشکالي ندارد اگر کسي به ساز و کار انتخابات در ايران، کم يا زياد اعتماد داشته باشد، آن چه اشکال دارد ناهمخواني ميان نظر و عمل در اين زمينه است. مشخصا کساني که تا همين چند ماه پيش براي هرگونه توصيف انتخابات 88، لفظ کودتا از دهانشان نميافتاد و يازده ميليون تقلب که سهل است، به نظرشان در آن انتخابات اصلا رايها شمرده نشده بود و خلاصه در نظرشان کل ساز و کار انتخابات در سال 88 بلاموضوع شده بود، همين آدمها با همين پيشفرضهاي نظري در باب واقعيت، در به در دنبال راضي کردن خاتمي براي کانديداتوري بودند و با کانديداتوري هاشمي دچار آن چنان شور و هيجاني شدند.
بعد با رد صلاحيت هاشمي، مهندسي آشکار انتخابات ورد زبانشان شد و باز به هفته نکشيده با شدت و حدت تمام در باب ائتلاف روحاني و عارف و مزيتهاي يکي بر ديگري به بحث مشغولند. اشکال آن جاست که آدمها انگار گرفتار رودربايستي با خودشان باشند، از بيان صريح اين اعتماد و اميد به ساز و کار انتخابات طفره ميروند».
نداي سبز نوشت: مهم است که آدمها دست کم با خودشان صادق باشند، متوجه باشند که راي دادن در انتخابات راي اعتماد به ساز و کار انتخابات در ايران است. چنان که گفتم اين اعتماد و اميد به ساز و کار انتخابات نه بد است نه قابل سرزنش، آن چه بد و قابل سرزنش است، ناسازگاري ميان نظر و عمل در اين زمينه است، بر مبناي همين ناسازگاري است که ميشود همه آن هياهوي کشدار در باب تقلب تعيينکننده و کودتا و مهندسي انتخابات را نقنقهاي بياهميت حاصل از شکست تلقي کرد چرا که اين آدمها عليرغم همه آن شواهد چندصد صفحهاي تقلب و تخلف و چه و چه، به مصداق دو صد گفته چون نيمکردار نيست، با همين عمل ساده راي دادن نشان ميدهند که در نظرشان همچنان ساز و کار انتخابات در ايران قابل اعتماد است.
نويسنده در پايان تأکيد کرده است: هر کسي که تصميم به راي دادن گرفته است، دست کم براي خودش تصريح کند که عملش چه او بخواهد چه نخواهد، چه آگاه باشد چه نباشد، عمل راي دادن به اين معناست که من، به ساز و کار انتخابات در اين نظام اعتماد دارم، مهم است که آدمها چنين صراحتي به عملشان بدهند براي اين که دو هفته بعد، يک ماه بعد ديگر دست کم خودشان رويشان نشود نظري ناسازگار با عمل خودشان ابراز کنند. نميشود که آدم هم کانديدا شود، هم راي بدهد و هم اگر نتيجه بر وفق مرادش نبود، مدعي غيرقابل اعتماد بودن ساز و کار انتخابات شود، دست کم پس از سابقه انتخابات 88، چنين ابراز نظر و عملي بيش از پيش ناسازگار و خود نقضکننده به نظر ميرسد.
رأي به هر نامزدي، رأي به جمهوري اسلامي است؛ رأي اعتماد به نظام و سازوکار انتخابات است. اينکه شما وارد عرصه انتخابات ميشويد؛ چه آن کسي که نامزد رياستجمهوري است، چه آن کسي که انتخاب ميکند- مثل من و شما- نفس ورود در اين ميدان، به معناي اعتماد به جمهوري اسلامي و اعتماد به سازوکار انتخابات است». (رهبري، 14/3/92)
نويسنده تأکيد ميکند: اين سخنان کاملا به جا و روشن بينانه است راي دادن در انتخابات پيش رو، به خصوص پس از سابقه انتخابات 88، راي دادن در اين انتخابات قبل از هر چيز راي اعتماد به ساز و کار انتخابات است.
در ادامه اين مطلب آمده است: «طبعا هيچ اشکالي ندارد اگر کسي به ساز و کار انتخابات در ايران، کم يا زياد اعتماد داشته باشد، آن چه اشکال دارد ناهمخواني ميان نظر و عمل در اين زمينه است. مشخصا کساني که تا همين چند ماه پيش براي هرگونه توصيف انتخابات 88، لفظ کودتا از دهانشان نميافتاد و يازده ميليون تقلب که سهل است، به نظرشان در آن انتخابات اصلا رايها شمرده نشده بود و خلاصه در نظرشان کل ساز و کار انتخابات در سال 88 بلاموضوع شده بود، همين آدمها با همين پيشفرضهاي نظري در باب واقعيت، در به در دنبال راضي کردن خاتمي براي کانديداتوري بودند و با کانديداتوري هاشمي دچار آن چنان شور و هيجاني شدند.
بعد با رد صلاحيت هاشمي، مهندسي آشکار انتخابات ورد زبانشان شد و باز به هفته نکشيده با شدت و حدت تمام در باب ائتلاف روحاني و عارف و مزيتهاي يکي بر ديگري به بحث مشغولند. اشکال آن جاست که آدمها انگار گرفتار رودربايستي با خودشان باشند، از بيان صريح اين اعتماد و اميد به ساز و کار انتخابات طفره ميروند».
نداي سبز نوشت: مهم است که آدمها دست کم با خودشان صادق باشند، متوجه باشند که راي دادن در انتخابات راي اعتماد به ساز و کار انتخابات در ايران است. چنان که گفتم اين اعتماد و اميد به ساز و کار انتخابات نه بد است نه قابل سرزنش، آن چه بد و قابل سرزنش است، ناسازگاري ميان نظر و عمل در اين زمينه است، بر مبناي همين ناسازگاري است که ميشود همه آن هياهوي کشدار در باب تقلب تعيينکننده و کودتا و مهندسي انتخابات را نقنقهاي بياهميت حاصل از شکست تلقي کرد چرا که اين آدمها عليرغم همه آن شواهد چندصد صفحهاي تقلب و تخلف و چه و چه، به مصداق دو صد گفته چون نيمکردار نيست، با همين عمل ساده راي دادن نشان ميدهند که در نظرشان همچنان ساز و کار انتخابات در ايران قابل اعتماد است.
نويسنده در پايان تأکيد کرده است: هر کسي که تصميم به راي دادن گرفته است، دست کم براي خودش تصريح کند که عملش چه او بخواهد چه نخواهد، چه آگاه باشد چه نباشد، عمل راي دادن به اين معناست که من، به ساز و کار انتخابات در اين نظام اعتماد دارم، مهم است که آدمها چنين صراحتي به عملشان بدهند براي اين که دو هفته بعد، يک ماه بعد ديگر دست کم خودشان رويشان نشود نظري ناسازگار با عمل خودشان ابراز کنند. نميشود که آدم هم کانديدا شود، هم راي بدهد و هم اگر نتيجه بر وفق مرادش نبود، مدعي غيرقابل اعتماد بودن ساز و کار انتخابات شود، دست کم پس از سابقه انتخابات 88، چنين ابراز نظر و عملي بيش از پيش ناسازگار و خود نقضکننده به نظر ميرسد.