صراط:دست اندرکاران جهانی امور اقتصاد پس از سال های طولانی و کشمکش های پرماجرا به این نتیجه رسیدند که باید برای برخی از کالاها قیمت و نرخ جهانی تعیین کنند. حامل های انرژی، فلزهای گرانبها، ارزهای خارجی و... در زمره کالاهایی هستند که در همه جای دنیا قیمت آنها تقریباً برابر است، اما فراوردهایی نیز در نقاط گوناگون دنیا وجود دارند، که قیمت آنها در جاهای مختلف، بسیار متفاوت است. یکی از آنها قیمت رأی است. در حال حاضر قیمت رأی در نقاط مختلف دنیا با نسبت آن با استکبار تعیین می شود. با این شاخص آرا در دنیا به چهار دسته تقسیم می شوند: 1- آرایی که در زمان انتخابات در کشورهای غربی به صندوق ها ریخته می شود. قیمتی که غربی ها بر این آرا می گذارند بسیار بالا است، زیرا آن را خالص ترین آرا، می دانند که از سرچشمه دموکراسی و آزادی سربرآورده است. آنها از این بابت به دنیا فخر می فروشند و با اهداف خاص که حاشیه های بسیار پرهزینه و خطرناک نیز دارد، دیگران را به آن دعوت می کنند.
2- آرایی که در کشورهایی به صندوق ریخته می شود که آن کشورها برای استکبار اهمیت ندارند از این رو این آرا نیز قیمت و اهمیتی ندارند و بود و نبودشان برای استکبار تفاوتی ندارد.
3- آرایی که در کشورهایی به صندوق ریخته می شود که غرب از گذشته و به شکل تاریخی یا به آنها طمع داشته و یا اینکه ثروت های آنها را چپاول کرده و همچنان به دنبال چپاول است. از این نظر برای استکبار مهم است که از صندوق های رأی پس از سقوط صدام، مبارک، بن علی و... در عراق، مصر، تونس و... چه کسی بیرون می آید. قیمت آرا در این کشورها نیز بسیار زیاد است.
4- آرایی که در انتخابات ایران به صندوق های رأی ریخته می شود. این آرا ویژه تلقی می شود، زیرا استکبار ایران را سلسله جنبان حرکت های ضداستکباری در کشورهایی می داند که قیمت آرا در آنجا بسیار زیاد است و حاضر است قیمت آرای ایران را هر چقدر است، بپردازد تا از صندوق های رأی کسی بیرون آید که مسیر سازگاری با استکبار را پیش بگیرد؛ اما بحث همچنان بر سر قیمت یک رأی البته در ایران است و هنوز قیمت آن مشخص نیست و معلوم هم نیست که آمریکا می تواند آن را بپردازد یا خیر
¤¤¤
حدود سه هفته پیش هر یک از هشت نامزد احراز صلاحیت شده با در اختیار گرفتن سکان کشتی تبلیغات در هشت رودخانه موازی به همراه هواداران شان حرکت تبلیغاتی انتخاباتی شان را آغاز کردند. با روی پرده آمدن بخش های مختلف تبلیغات و اعلام مواضع این نامزدها، جابه جایی در سرنشینان این کشتی ها صورت می گرفت. تا پیش از مناظره دور سوم جابه جایی ها چندان چشمگیر نبود و بخش اصلی سرنشینان کشتی ها همان کسانی بودند که خیلی پیشتر نامزد موردنظرشان را انتخاب کرده بودند، اما پس از برگزاری مناظره سوم دو اتفاق مهم افتاد، ابتدا اینکه رفته رفته با تند شدن روند مناظره نامزدها ناچار شدند برخی از مکنونات شان را که تا آن لحظه پنهان نگه داشته بودند آشکار کنند و دیگر اینکه بخش قابل توجهی از واجدین رأی که هنوز انگیزه لازم را برای مشارکت پیدا نکرده بودند، به خیل مشارکت کنندگان پیوستند که این دو اتفاق تا حد زیادی موجب برهم خوردن ترکیب و تعداد سرنشینان مرکب تبلیغاتی رقابتی نامزدها شد. به نظر می رسد با پایان مناظره سوم نامزدها بیشترین داشته و سرمایه خود را برای جلب نظر رأی دهندگان رو کردند و در فرصت اندک باقی مانده نیز برگ متحول کننده ای که بتواند آرایش موجود را به هم بزند در اختیار ندارند و این فرصت را نیز صرف ادامه وضع موجود می کنند.از آنچه که نمی توان گذشت، تخلفات اساسی بعضی از نامزدها بود که در مباحث تبلیغاتی و مناظره خواسته و یا ناخواسته، عمداً و یا سهواً دشمن را دلگرم کردند. در این وضعیت به نظر نمی رسد در بین این هشت نفر فردی باشد که ادعا کند می تواند قیمت یک رأی را بپردازد. واقعاً قیمت یک رأی چقدر است و چه کسی می تواند آن را بپردازد؟
¤¤¤
یکی از ارکان انتخابات تبلیغات است. تبلیغات با شورآفرینی وایجاد اشتیاق، انگیزه های خفته و بی توجه را بیدار و حساس می کند و با ایجاد نشاط اجتماعی میل به مشارکت و نقش آفرینی و شکستن پوسته رخوت و کاهلی را افزایش می دهد. افزون بر آن تبلیغات فرصت و ابزاری برای نامزدها است تا دیگران را به خود دعوت کنند. این دعوت به دو شکل انجام می گیرد:
1- ارائه شعارهای جذاب و دادن وعده هایی که برای رأی دهندگان شیرین است. 2- ارائه برنامه های نو برای برون رفت از برخی مشکلات موجود و روی آوردن به ابتکارات و خلاقیت هایی که از آنها غفلت شده حال آن که عواید آن متوجه مردم و کشور می شود. کارکرد اول تبلیغات یعنی ایجاد شور و نشاط و میل به مشارکت جنبه عمومی دارد که همه نامزدها و رسانه ها و در این دوره به ویژه صداوسیما در آن دخیلند و کارکرد دوم آن یعنی دعوت نامزدها به خود تا حد زیادی جنبه اختصاصی دارد و متعلق به نامزدها است. هر دو کارکرد زمینه مشارکت عمومی و رأی دادن به فرد مشخص را فراهم می کند؛ اما در این میان مهم بحث چگونه رأی دادن است. با در نظر گرفتن نقش تبلیغات در فرایند انتخابات می توان رأی دهندگان را به سه دسته تقسیم کرد: 1- کسانی که مایل به شرکت در انتخابات هستند و در انتخابات شرکت هم می کنند، اما از روزهای قبل خود را چندان درگیر مسائل انتخاباتی نمی کنند و بلکه روز رأی گیری پای صندوق های رأی می روند و با حداقل اطلاعات به یکی از نامزدها رأی می دهند.
2- کسانی که در دوره تبلیغات نامزدها سعی می کنند با شعارها و دیدگاه های آنها آشنا شوند و با جمع آوری اطلاعات جسته و گریخته به فرد مورد نظر برسند.
3- کسانی که رخدادهای تبلیغاتی را با دقت و وسواس دنبال می کنند و درباره هر یک از نامزدها اطلاعاتی فراتر از آنچه که در تبلیغات عرضه می کنند، دارند.
با در نظر گرفتن سه دسته فوق و نحوه رسیدن آنها به فرد مطلوب می توان فرایندی را برای رسیدن به بهترین گزینه تعریف کرد.
کسانی در این فرایند قرار می گیرند که براساس شور تبلیغاتی ایجاد شده وارد فضای مشارکت شده اند و از مهم ترین دیدگاه های نامزدها نیز اطلاع دقیق پیدا کرده اند. پس از این اطلاع باید به معیارهای مختلفی که امام خامنه ای (مدظله العالی) از مدت ها پیش به بیان آن پرداخته اند رجوع کنند و تمام اظهارات و ادعاها و رفتار انتخاباتی نامزدها را با آن معیارها بسنجند. در میان این معیارها چند معیار مهم تر به نظر می آیند:
1- موضع گیری در برابر استکبار به رهبری آمریکا 2- رعایت منافع و مصالح نظام در دوران تبلیغات انتخاباتی 3- رعایت اخلاق انتخاباتی 4- سابقه و میزان تعلق به اصول و گفتمان انقلاب اسلامی 5- نوع و جنس وعده های داده شده و از همه مهم تر 6- توانایی انجام کارهای بزرگ و ترجیح ندادن هیچ اقدامی بر پیش بردن برنامه های اساسی نظام. دشمن از اینگونه رأی دادن محاسبه شده و با دقت و وسواس واهمه دارد و می داند نتیجه رأی دادن این چنینی رئیس جمهوری است که با افزایش مقاومت در برابر استکبار مشکلات نظام را نیز حل می کند.
سرانجام به لطف و مدد االهی این هشت کشتی با سرنشینانش در 24 خرداد 92 به آستانه ورود به دریای پرتلاطم و مواج سیاست ورزی جهانی می رسند و به غیر از یکی همه کشتی ها باید در اسکله لنگر بیندازند و تنها کشتی دل به این دریا می سپارد که مردم خواسته باشند و به سکاندارش رأی داده باشند در اینجا است که سرنشنیان سایر کشتی ها نیز بر این کشتی سوار می شوند تا سفر چهار ساله خود را آغاز کنند. حالا باید به پاسخ پرسش یک رأی چقدر قیمت دارد رسید. پاسخ این است در جمهوری اسلامی ایران رأی قیمت ندارد، برای همین است که تا کنون استکبار نتوانسته آن را بخرد و هیچ نامزدی هم ادعا نکرده که می تواند این آرا، را بخرد، در جمهوری اسلامی ایران رأی «ارزش» است و مردم این «ارزش» را به کسی می دهند که «ارزش» و «توان» آن را داشته باشد که کلیت نظام اسلامی را چند گام به جلو برده و به اهداف والایش نزدیک تر کند و این چه حس زیبایی است که انسان متوجه شود در جمهوری اسلامی ایران «رأی قیمت ندارد.» بلکه «ارزش» است.