سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۱ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۱:۴۷

"اصلاح‌طلبان" از گذشته تا حال

شاید با اغماض از موضوع راهبردی مانند «تهی بودن جریان اصلاحات از یک بنیان منسجم فکری» بتوان گفت ریشه این آشفتگی را باید در تعارضات و تناقضات اساسی موجود در گفتار و عمل اصلاح‌طلبان جست‌وجو کرد.
کد خبر : ۱۱۵۹۸۶
1صراط:- جریان‌شناسی بدنه اصلاحات مبین آن است که اصلاح‌طلبان به استناد واکنش‌های متزلزل و متناقض‌شان برابر رویدادهای مهم اجتماعی- سیاسی کشور، سال‌های متمادی است از یک تشویش عمیق سیاسی و آشفتگی درونی- تشکیلاتی رنج مضاعف می‌برند. البته این آشفتگی در گذر زمان آنان را از یک جریان سیاسی هدفمند مستقل به یک جریان هوچیگر شخص‌محور و ماهیتا وابسته به بیگانگان و دشمنان ملت ایران مبدل کرده است. در واقع شخص محوری موجب شده آنان در مقاطعی برای فردی مانند رفسنجانی شمشیر را از رو ببندند و از هیچ هجمه ریز و درشت نسبت به وی و خانواده‌اش دریغ نورزند و در مقطعی دیگر نیز با تلون و تملق سیاسی، وی و اطرافیانش را ناجی خویش بدانند و برای رهایی از یک انفعال سهمگین دست به دامن تکنوکرات‌های وابسته به رفسنجانی شوند.

2- بازخوانی بخش‌هایی از سند تاملات راهبردی 5ساله پاییز 1387 حزب منحله مشارکت به خوبی روشن می‌کند که به‌طور معمول وابستگی فراگیر اتکایی به کشورهای بیگانه از دیگر عایدات شوم این تزلزل و بی‌ثباتی اصولی است. سکونت عمده رهبران افراطی جریان اصلاحات در کشورهای غربی و پرچمداری جریان دشمنی با ملت ایران توسط آنان روی دیگر این سکه غم‌انگیز را نشان می‌دهد. افشای اسرار ملی و اسناد بالادستی مرتبط با موضوعات حساسی مانند اسامی دانشمندان هسته‌ای کشور و فراهم کردن زمینه مساعد برای جاسوسی اینترنتی- رسانه‌ای صهیونیست‌ها و‌ ترور ناجوانمردانه این دانشمندان توسط دشمن از بدیهیات عملکردی این جریان آلوده به امراض سیاسی است. شاید از منظری کمی افراطی به نظر برسد اما قرائن 20 سال گذشته به قاطعیت حکم می‌کند که عمده تلاش‌های اصلاح‌طلبان برای در اختیار گرفتن سکان اجرایی- سیاسی کشور را باید در خوش‌خدمتی به بیگانگان تلخیص معنایی کرد.

3- نیم‌نگاهی کوچک به مواضع اتخاذی آنان درباره موضوع انرژی هسته‌ای که دستیابی به آن حق مسلم ملت ایران است گویای زوایای جدی این بیگانه‌دوستی و تعظیم برابر زورگویی‌های آمریکای سلطه‌طلب است. مثلا به اعتراف وزرای اروپایی شرکت‌کننده در مذاکرات اوایل دهه 80 و تایید ضمنی روحانی – دبیر وقت شورایعالی امنیت ملی– در متن مناظره سوم نامزدها اصلاح‌طلبان در سال 1382 در حال توافق خفتباری با 3 کشور غربی بودند...که بر اساس مفاد مورد توافق و در ازای تعطیلی دائمی همه تاسیسات هسته‌ای کشور، دانشمندان فعال در این مراکز برای بیکار نماندن به اروپا رفته و در تاسیسات آن کشورها به کار– شما بخوانید بیگاری علمی- گماشته شوند.

4- از سوی دیگر این تشویش تشکیلاتی در ابعاد مختلف آثار و نتایج زیانبار دیگری برای سران اصلاحات و بدنه تشکیلاتی آن در پی داشته است. برای نمونه هریک از گرو‌ه‌های هجده‌گانه اصلاح‌طلب در پیچ‌های تند تاریخی از اتخاذ یک تصمیم معقول و همسو با منافع ملی و مصالح عمومی و همراهی با خواست عموم مردم ایران عاجز نشان دادند. در حقیقت این گروه‌ها بهترین روش را در عدم اعلام موضع و در پیش گرفتن سکوت سیاسی دیدند. بررسی مواضع انفعالی هر یک از گروه‌های یادشده در فتنه 88 و حتی عدم صدور یک بیانیه ساده درباره محکومیت رفتار فتنه‌گران یا اهانت شرم‌آور آنان به مبانی دینی و اعتقادات مذهبی مردم ایران مانند «فرهنگ عاشورا و شهادت» مثلا در عصر عاشورای 1388یا عدم محکوم‌سازی اقدام غیرانسانی غربی‌ها در تحریم دارویی- علمی ایران نشان از این سردرگمی و انفعال سیاسی یا وابستگی میدانی آنان به غربی‌ها داشته و دارد.

5- شاید با اغماض از موضوع راهبردی مانند «تهی بودن جریان اصلاحات از یک بنیان منسجم فکری» بتوان گفت ریشه این آشفتگی را باید در تعارضات و تناقضات اساسی موجود در گفتار و عمل اصلاح‌طلبان جست‌وجو کرد. بی‌شک وجود تعارض جدی در گفتار و عمل اصلاح‌طلبان، مبادرت به چهره‌سازی دروغین، بزرگنمایی مسائل ساده، فرافکنی سیاسی و... از ویژگی‌های عینی- عملی این جریان ناهضم شبه‌سیاسی است. یادآوری مواردی مانند: شهیدسازی‌های مذموم و غیراخلاقی در دوران فتنه 88 شاید بتواند افشاگر بخش کوچکی از منش‌های دروغ‌محور اصلاح‌طلبان در مواجهه با ملت و جامعه اسلامی باشد، همچنین مبدل شدن آنان به ‌تریبون ضدانقلاب در داخل کشور و صدور بیانیه‌های همسو با منافقین از دیگر برگ‌های سیاه مندرج در پرونده این طیف غربگراست.

6- ملاحظه تحلیلی مناظرات تلویزیونی کاندیداهای ریاست‌جمهوری بار دیگر از عمق استراتژی قدیمی اصلاح‌طلبان در مواجهه ناصادقانه با ملت ایران و استفاده ابزاری از مفاهیم متعالی مانند «آزادی عقیده، توسعه سیاسی، مطالبات نسل جوان، آزاداندیشی و خردورزی، شایسته‌سالاری و...» بویژه تلاش ناجوانمردانه برای سوءاستفاده از احساسات پاک نسل جوان و بازی دادن آحاد مردم حکایت روشنی دارد. اصلاح‌طلبان که از قدیم‌الایام سیاهنمایی وضع موجود، تخریب ناجوانمردانه رقبا و چماقدار نامیدن مخالفان از شگردهای نخ‌نمای آنان است در مناظره‌های سه‌گانه تلویزیونی از متانت و اخلاقمداری کاندیداهای منتسب به جریان اصولگرایی نهایت بهره را برده و با همان شیوه قدیمی سعی در مظلوم‌نمایی و جلب آرای مردمی و فضا‌سازی لازم برای در اختیار گرفتن مجدد سکان اداره کشور داشتند.

7- دادن غیرواقعی شعار عدالت اجتماعی و ادعای داشتن برنامه عملی برای از بین بردن شکاف طبقاتی، رفع فقر و تبعیض، اعتقاد به استفاده فراجناحی از توان کارشناسان، کمک به رشد اقتصادی کشور، افزایش تولید ملی، کاستن از تبعات تورم، اشتغالزایی و توسعه مسکن مهر، اجرای هدفمند‌سازی یارانه‌ها و... از مسائل راهبردی بود که نامزدهای اصلاح‌طلبان در مناظره تلویزیونی روی آنها تاکید معناداری داشتند که دروغ بودن این ادعاهای تبلیغاتی بر کسی پوشیده نیست. ملاحظه گذشته اصلاح‌طلبان به سهولت کذب بودن این ادعاها را اثبات می‌کند.

8- درباره دلایل کذب بودن این ادعاها می‌توان به مختصر گفت اولا شکی وجود ندارد که این طیف بشدت جناحی بوده و در صورت رسیدن به مسند اجرایی کشور همچون دوران 16 ساله سازندگی و اصلاحات به یک تصفیه جدی میان مدیران دست زده و هر مدیر و حتی کارمند ساده‌ای را که نشانه‌ای از مدیریت اسلامی یا پایبندی به اصول اسلام ناب را داشته باشد از صحنه اداری- سیاسی کشور پاک خواهند کرد. ثانیا بررسی نتایج حاصل از عملکرد اجرایی اصلاح‌طلبان در 16 سال (دوران سازندگی و اصلاح‌طلبان) گویای آن است که بخش عمده‌ای از معضلات کنونی کشور محصول نهایی تصمیمات و اقدامات اجرایی آنان است. عدالت‌گریزی، قانون‌ستیزی، برتری‌جویی سیاسی، مطلق‌اندیشی و توسل به ابزارهای امنیتی از خصوصیات اصلی مدیران وابسته به جریان اصلاح‌طلب است. اشاره گذرا به بخشی از افراط‌های اصلاح‌طلبان در دوران مجلس ششم و ماجراهایی مانند کودتای نافرجام پارلمانی و لوایح دوقلوی منسوب به خاتمی برای تبیین جامع این موضوع فی‌نفسه کفایت می‌کند.

9- دست‌اندازی به بیت‌المال، آقازاده‌پروری، بذل و بخشش صنایع پایه و مادر به اطرافیان، آزاد‌سازی بی‌مبنای قیمت‌ها، استقراض خارجی، واردات بی‌رویه کالاهای خارجی، وادادگی سیاسی مقابل بیگانگان، تعظیم شرم‌آور و ذلت‌بار اصلاح‌طلبان برابر سفرا و نمایندگان اروپایی، تورم 50 درصدی، افزایش تکانه‌ای نابهنجاری‌های اخلاقی، اعتیاد، فقر و بیکاری روزافزون، تنها گوشه کوچکی از نتایج میدانی اقدامات اصلاح‌طلبان در مدت یادشده است که اکنون با کتمان گذشته و کشیدن نقاب اصلاح‌طلبی بر صورت، داعیه برخورداری از توان اجتماعی– سیاسی برای اصلاح وضع موجود را دارند. تعارضات اعتقادی– سیاسی اصلاح‌طلبان با مفهومی حیاتی مانند عدالت اجتماعی لاینحل است.

10- طی مناظره یادشده اگر چه مطالب مطروحه از سوی 2 کاندیدای اصلاح‌طلب فاقد محتوا و مبانی نظری- ایدئولوژیک بود اما به شکل دقیق مشهود بود آنها از سر ناچاری و صرفا در جهت فریب افکار عمومی نیم نگاه جدی هم به طرح کلیشه‌ای موضوعات مهمی مانند دینمداری، اخلاق‌گرایی، تدبیر در امور، حفظ منافع ملی و پایبندی به حق و حقوق اساسی ملت در عرصه بین‌المللی داشتند که ابرام و اصرار بر چنین مسائلی با توجه به گذشته پر از خطا و ابهام‌آلود آنها، از عجایب روزگار و مصادیق بارز سیاسی‌کاری این طیف خطاکار بود.

11- شاید بیان خطاهای اصولی موجود در مبانی دینی این طیف که مکررا از سوی امثال‌ هاشم آغاجری، کدیور، سروش یا در اقدامات سیاسی امثال حجاریان، مهاجرانی و... یا رفتارهای خلاف امنیت ملی امثال عبدی، گنجی، باقی و... مشهود و ملموس است برای افشای چهره آنان کافی باشد. علاوه بر آن بیان فاجعه اخلاقی- سیاسی رخ داده در متن کنفرانس برلین ناخواسته مهر حقانیت بر این بحث می‌زند. به هر حال نمی توان انکار کرد که در شرایط کنونی امثال فائقه آتشین (گوگوش)، محسن مخملباف، گلشیفته فراهانی و... در عرصه هنری– شما بخوانید عریانی جنسی- پرچمدار مطالبات هنری– فرهنگی بخشی از اصلاح‌طلبان هستند.

12- در خاتمه گفتنی است به‌طور طبیعی یادآوری رفتار خصمانه اصلاح‌طلبان در برخورد کلامی و عملی آنان با منتقدان و معترضان در حوزه‌های مختلف سیاسی– اجتماعی و حتی هنر اسلامی بویژه بازبینی مصادیق غیرقابل انکار برخوردهای شدیدا امنیتی- پلیسی اصلاح‌طلبان با اقشار مختلف مردم بویژه دانشگاهیان و دانشجویان اساسا موضوع سخت و ناممکنی نیست. اصلاح‌طلبان در پشت چهره به ظاهر آزادیخواهانه– فارغ از تعریف اختصاصی آنها از آزادی که در مصادیق معینی مانند‌ ترویج ابتذال فرهنگی و فساد اجتماعی خلاصه می‌شود- به دنبال حاکمیت یک مدیریت دیکتاتورمآبانه هستند که لذت قدرت‌جویی نفسانی آنها را ارضا و زمینه را برای عقده‌گشایی 4 ساله از ملت فهیم و عاشورایی ایران فراهم کند. داغ حضور ملت ایران درحماسه 9 دی 1388 امر ساده‌ای نیست که اصلاح‌طلبان به آسانی بتوانند آن را به بوته فراموشی بسپارند. در حقیقت امروز اصلاح‌طلبان برای حساب‌کشی از یک ملت پا در عرصه رقابت انتخاباتی گذاشته‌اند.