صراط:دو روز مانده به پایان زمان تبلیغات انتخاباتی و چهار روز مانده به زمان
برگزاری انتخابات – دو تن از نامزدهای انتخابات – آقایان حداد عادل و عارف
از دو گروه سیاسی اصولگرایان و اصلاحطلبان– از ادامه رقابتها و نامزدی
انتخابات ریاستجمهوری انصراف دادند. اعلام انصراف این دو نامزد با یکدیگر
متفاوت و دارای نکات دقیق و تاحدودی ناپیداست. آقای حداد عادل با
نقشآفرینی شجاعانه و غیرتورزانه نسبت به اصول و ارزشهای انقلاب در
مناظرهها و پاسخهای نغز و محکم به ترفندهای انتخاباتی برخی از نامزدها که
با ادعاهای ناصواب درباره مسائل کشور در پی جمعآوری آرا بودند، وظیفه
اصلیاش را انجام داد و در راستای تعهدی که در چارچوب ائتلاف ۱+۲ داشت، از
ادامه حضور در عرصه انتخابات انصراف داد.
آقای حداد در بیانیه انصرافش از ادامه حضور، اعلام کرد که به نفع اصولگرایان صحنه را ترک کرده حال آنکه با توجه به ادامه حضور چند نامزد اصولگرا و تحلیلهای دقیق، عقلانی و جامعی که تعدد آنها را به مصلحت نمیداند، شاید مناسبتر بود روشنتر و به نحوی که آرای حامیان اصولگرایان را منسجمتر کند، اعلام انصراف میکرد.
آقای عارف در بیانیه انصرافش، علت کنارهگیری از ادامه رقابتها را به درخواست آقای خاتمی از وی نسبت داد و نوشت: «مرقومهای از جناب آقای سیدمحمدخاتمی دریافت نمودم. ایشان طی این نامه در مقام رهبری اصلاحات، ادامه حضورم را در صحنه انتخابات یازدهمین دوره ریاستجمهوری به مصلحت ندانستهاند.» بیانیه انصراف آقای عارف از ادامه رقابتهای انتخاباتی، حاوی چند پیام تأملبرانگیز است: پیام اول انصراف آقای عارف حاکی از آن است که اصلاحطلبان نتوانستند با افراد شاخص حامی آقای روحانی به توافق برسند. اگر غیر از این بود، باید وی به نفع آقای روحانی کنارهگیری میکرد.
پیام دوم این است که سران اصلاحات با ملاحظه اقبال اندک مردم به آقای عارف و نظرسنجیهای مختلف که موقعیت وی را بسیار ضعیف نشان میداد، برای جلوگیری از شفافیت وزن اندک اصلاحطلبان، از وی خواستند کنارهگیری کند تا آنها بهگمان خود در سایه فضای غبارآلود موقعیت اجتماعیشان بتوانند به ادعاهای واهی خود ادامه دهند. پیام سوم هم اینکه آنها بهزعم خودشان در عوض ضعف پایگاه اجتماعیشان با بیرون آوردن آقای عارف از رقابتهای انتخاباتی، مانعی بر سر شکلگیری «حماسه سیاسی» ایجاد کردهاند و پیام چهارم... با تمام این حوال، دو مسئله کاملاً مشخص شد: ۱- ضعف جدی پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان۲- اختلاف جدی با برخی افراد شاخص که در برهههایی کموبیش تلاش میکردند خود را در کنار آنها و نیرویی قوی در برابر نظام نشان دهند.
آقای حداد در بیانیه انصرافش از ادامه حضور، اعلام کرد که به نفع اصولگرایان صحنه را ترک کرده حال آنکه با توجه به ادامه حضور چند نامزد اصولگرا و تحلیلهای دقیق، عقلانی و جامعی که تعدد آنها را به مصلحت نمیداند، شاید مناسبتر بود روشنتر و به نحوی که آرای حامیان اصولگرایان را منسجمتر کند، اعلام انصراف میکرد.
آقای عارف در بیانیه انصرافش، علت کنارهگیری از ادامه رقابتها را به درخواست آقای خاتمی از وی نسبت داد و نوشت: «مرقومهای از جناب آقای سیدمحمدخاتمی دریافت نمودم. ایشان طی این نامه در مقام رهبری اصلاحات، ادامه حضورم را در صحنه انتخابات یازدهمین دوره ریاستجمهوری به مصلحت ندانستهاند.» بیانیه انصراف آقای عارف از ادامه رقابتهای انتخاباتی، حاوی چند پیام تأملبرانگیز است: پیام اول انصراف آقای عارف حاکی از آن است که اصلاحطلبان نتوانستند با افراد شاخص حامی آقای روحانی به توافق برسند. اگر غیر از این بود، باید وی به نفع آقای روحانی کنارهگیری میکرد.
پیام دوم این است که سران اصلاحات با ملاحظه اقبال اندک مردم به آقای عارف و نظرسنجیهای مختلف که موقعیت وی را بسیار ضعیف نشان میداد، برای جلوگیری از شفافیت وزن اندک اصلاحطلبان، از وی خواستند کنارهگیری کند تا آنها بهگمان خود در سایه فضای غبارآلود موقعیت اجتماعیشان بتوانند به ادعاهای واهی خود ادامه دهند. پیام سوم هم اینکه آنها بهزعم خودشان در عوض ضعف پایگاه اجتماعیشان با بیرون آوردن آقای عارف از رقابتهای انتخاباتی، مانعی بر سر شکلگیری «حماسه سیاسی» ایجاد کردهاند و پیام چهارم... با تمام این حوال، دو مسئله کاملاً مشخص شد: ۱- ضعف جدی پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان۲- اختلاف جدی با برخی افراد شاخص که در برهههایی کموبیش تلاش میکردند خود را در کنار آنها و نیرویی قوی در برابر نظام نشان دهند.