صراط:دراصطلاح علمای شیعه توقیع، نامهها و فرمانهایی است که در زمان غیبت از طرف امام مهدی (ع) به شیعیان خود می رسیده است.
درکتابهای معروف مانند: کمالالدین شیخ صدوق، غیبت شیخ طوسی، احتجاج طبرسی، بحارالانوار مجلسی و کتب دیگر، حدود هشتاد توقیع از جانب امام زمان(عج) نقل شده است. این توقیعات گنجینهای از معارف الهی محسوب میشوند.
على بن محمد سمری آخرین نائب خاص امام زمان(عج) در پانزدهم شعبان سال 329 قمری، پس از حدود سه سال نیابت و بدون وقوع رویداد خاصی، درگذشت و جنازهاش را در بغداد دفن کردند.
آخرین توقیع شریف امام زمان(عج) خطاب به آخرین نایب خاص خود، یعنى على بن محمد سمرى است.
هنگامى که زمان رحلت ابوالحسن سمرى فرا رسید و مرگ وى نزدیک گردید، به وى گفتند: چه کسى را جانشین خودتان قرار ميدهید؟ او در جواب، توقیعى درآورد و به مردم نشان داد، که متن آن بدین گونه است:
بسم الله الرحمن الرحیم
« یا على بن محمد السمرى اعظم الله اجرا خوانک فیک، فانک میت ما بینک و بین ستة ایام، فاجمع امرک و لاتوص الى احد فیقوم مقامک بعد وفاتک، فقد وقعت الغیبة التامة. فلا ظهور الا بعد اذن الله تعالى ذکره، و ذلک بعد طول الامد و قسوة القلوب و امتلاء الارض جوراً. و سیأتى الى شیعتى من یدعى المشاهدة، الا فمن ادعى المشاهده قبل خروج السفیانى و الصیحة فهو کذاب مفتر، ولاحول و لاقول الا بالله العلى العلى العظیم. فنسخوا هذا التوقیع و خرجوا، فلما کان الیوم السادس عادوا الیه و هو یجود بنفسه فقال له بعض الناس: من وصیک من بعدک؟ فقال: لله امر هو بالعه، و قضى فهذا آخر کلام سمع منه (ره). »
اى علىّ بن محمّد سمرىّ! خداوند اجر برادرانت را در عزاى تو عظیم گرداند که تو ظرف شش روز آینده خواهى مرد، پس خود را براى مرگ مهیّا کن و به احدى وصیّت مکن که پس از وفات تو قائم مقام تو شود که غیبت تامّه واقع شده و ظهورى نیست مگر پس از اذن خداى تعالى و آن پس از مدّتى طولانى و قساوت دلها و پر شدن زمین از ستم واقع خواهد شد.
و به زودى کسانى نزد شیعیان من آیند و ادّعاى مشاهده کنند، بدانید هر که پیش از خروج سفیانى و صیحه آسمانى ادّعاى رؤیت و مشاهده کند دروغگوى مفترى است، و لا حول و لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ العلیّ العظیم.
پس؛ از آن توقیع استنساخ کردند و از نزد او خارج شدند، و چون روز ششم فرا رسید نزد او بازگشته و او را در حال احتضار بود، یکى از مردمان پرسید: وصىّ تو پس از شما کیست؟
گفت: خداوند را امرى است که خود او رساننده آن است، و فوت کرد. و این آخرین کلامى بود که از او شنیده شد. (1)
پانوشت:
1. این روایت را می توانید در کتب ذیل ببینید: الاحتجاج، ج 2، ص .478 کمال الدین، ح 2، ص 516، حدیث .44 الغیبة، ص 395، حدیث .365 بحارالانوار، ج 51، ص 360، حدیث 7 و ج 2، ص 151، حدیث 1، و ج 53، ص .318 اعلام الورى، ص .417 الخرایج، ص .1129 عقیدة الشیعه، ص .48 و...
درکتابهای معروف مانند: کمالالدین شیخ صدوق، غیبت شیخ طوسی، احتجاج طبرسی، بحارالانوار مجلسی و کتب دیگر، حدود هشتاد توقیع از جانب امام زمان(عج) نقل شده است. این توقیعات گنجینهای از معارف الهی محسوب میشوند.
على بن محمد سمری آخرین نائب خاص امام زمان(عج) در پانزدهم شعبان سال 329 قمری، پس از حدود سه سال نیابت و بدون وقوع رویداد خاصی، درگذشت و جنازهاش را در بغداد دفن کردند.
آخرین توقیع شریف امام زمان(عج) خطاب به آخرین نایب خاص خود، یعنى على بن محمد سمرى است.
هنگامى که زمان رحلت ابوالحسن سمرى فرا رسید و مرگ وى نزدیک گردید، به وى گفتند: چه کسى را جانشین خودتان قرار ميدهید؟ او در جواب، توقیعى درآورد و به مردم نشان داد، که متن آن بدین گونه است:
بسم الله الرحمن الرحیم
« یا على بن محمد السمرى اعظم الله اجرا خوانک فیک، فانک میت ما بینک و بین ستة ایام، فاجمع امرک و لاتوص الى احد فیقوم مقامک بعد وفاتک، فقد وقعت الغیبة التامة. فلا ظهور الا بعد اذن الله تعالى ذکره، و ذلک بعد طول الامد و قسوة القلوب و امتلاء الارض جوراً. و سیأتى الى شیعتى من یدعى المشاهدة، الا فمن ادعى المشاهده قبل خروج السفیانى و الصیحة فهو کذاب مفتر، ولاحول و لاقول الا بالله العلى العلى العظیم. فنسخوا هذا التوقیع و خرجوا، فلما کان الیوم السادس عادوا الیه و هو یجود بنفسه فقال له بعض الناس: من وصیک من بعدک؟ فقال: لله امر هو بالعه، و قضى فهذا آخر کلام سمع منه (ره). »
اى علىّ بن محمّد سمرىّ! خداوند اجر برادرانت را در عزاى تو عظیم گرداند که تو ظرف شش روز آینده خواهى مرد، پس خود را براى مرگ مهیّا کن و به احدى وصیّت مکن که پس از وفات تو قائم مقام تو شود که غیبت تامّه واقع شده و ظهورى نیست مگر پس از اذن خداى تعالى و آن پس از مدّتى طولانى و قساوت دلها و پر شدن زمین از ستم واقع خواهد شد.
و به زودى کسانى نزد شیعیان من آیند و ادّعاى مشاهده کنند، بدانید هر که پیش از خروج سفیانى و صیحه آسمانى ادّعاى رؤیت و مشاهده کند دروغگوى مفترى است، و لا حول و لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ العلیّ العظیم.
پس؛ از آن توقیع استنساخ کردند و از نزد او خارج شدند، و چون روز ششم فرا رسید نزد او بازگشته و او را در حال احتضار بود، یکى از مردمان پرسید: وصىّ تو پس از شما کیست؟
گفت: خداوند را امرى است که خود او رساننده آن است، و فوت کرد. و این آخرین کلامى بود که از او شنیده شد. (1)
پانوشت:
1. این روایت را می توانید در کتب ذیل ببینید: الاحتجاج، ج 2، ص .478 کمال الدین، ح 2، ص 516، حدیث .44 الغیبة، ص 395، حدیث .365 بحارالانوار، ج 51، ص 360، حدیث 7 و ج 2، ص 151، حدیث 1، و ج 53، ص .318 اعلام الورى، ص .417 الخرایج، ص .1129 عقیدة الشیعه، ص .48 و...