با این حال میتوان برای کاهش فشار بر روی این همه کارشناس و کار کارشناسی و بودجه دولتی و...به این دوستان برای برخی واژهسازیهای جدید کمک کرد؛ سایر کاربران نیز میتوانند با کامنت به این حرکت خداپسندانه کمک کنند. قبل از مطالعه جدول زیر که اصلا نباید بامزه باشد بلکه باید کاربردی باشد، تصور کنید رییس فرهنگستان زبان در حال گفتگو با یک فعال بازار است:
-شنیدهام یک بارگنج(کانتینتر) خمیراک و برگک(پاستا و چیپس) همراه با چند پرونجا (فایل) جاسوس افزار (spyware) وارد کردهاید، مراقب جزر و مد بازار باشید تا ضرر نفرمایید.(به نظر شما واکنش آن فعال بازار چیست؟)
واژه اصلی |
معادل فرهنگستان |
توضیح |
ترامیسو |
لقمک |
پی غذایی که خوشمزه است و کمحجم |
کامنت |
نظرک |
نظرات کوتاه ملت درباره هرچیز |
فیس بوک |
شکلک |
تصویرهای کوچک مردم در صفحات زیاد |
لایک |
عشقک/ حالک |
مخفف فعل عشق کردن یا حال کردن |
میزان پیلی |
فرفرک |
- |
لژدار |
افزونک |
افزایش زوری قد |
کراوات |
گرهک |
گره کوچک یا گره کاربردی |
بازار |
نقدک |
نقد کردن اجناس با پول مردم |
بازاری |
شانک |
گرفتن شانه ملت در هنگام نقد کردن آنها |
رست بیف |
رشتهک |
گوشت رشته رشته شده |
دکولته |
بیقید/ ولک |
ول شده، رها شده، بدون بند |
تاپ |
عرق نگیر |
لباسی که نمیتواند عرق زیر بغل را بگیرد |
تی شرت |
عرق گیر |
لباسی که میتواند عرق زیر بغل را بگیرد |
شینیون |
چشمک |
یک رفتار خانمانه برای درآوردن چشم دیگران |
پانچو |
چترپا |
نوعی دامن چتری که پا را میپوشاند |
آچمز |
غافلگیر |
در سیاست به اصولگراها هم میگویند |
مانی کور |
ناخنک |
کرم ریختن به ناخن |
ماکسی |
درازناز |
لباس نازدار بلند |
اکستنشن |
پرشکن |
روشی برای پرکردن جاهای خالی |
دلار |
دلخوشک |
دلخوشی مردم فقیر برای پولدارشدن |
آپلود |
بیلک |
بیل زدن برای بار ریختن در جایی |
پینت بال |
رنگینک |
یک جنگ رنگی و سرکاری |
انگری بردز |
گنجشگکهای بی کله |
- |
تب لت |
رایانک |
- |
فلافل |
نخودی |
- |
چیزبرگر |
پنیرک |
مخفف پنیر کباب شده |
آنلاین |
روی خط |
در رانندگی خط سبقت نیز گفته میشود |
آکبند |
دربست |
- |
"بازار" کاملا فارسی هست
معادل نمی خواد
چه شوخی چه جدی...