صراط: مهرداد
بذرپاش نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي اين روزها بيش از گذشته در
راهروهاي مجلس ديده ميشود، پيش تر به سرعت برق و باد ميآمد و ميرفت.
کمتر براي گفت وگو حاضر بود، اما اين روزها صبوري بيشتري از خود نشان
ميدهد.
چند روز مانده به اعلام نتايج انتخابات رياست جمهوري پاي آسانسوري که نمايندگان را از لابي به اتاقهايشان ميرساند، گفته بود: «براي اصلاحطلبان متاسفم که دنبال آقاي روحاني افتادهاند.»
او معتقد است که شکست امروز اصولگرايان شبيه شکست سالهاي پيش اصلاحطلبان است و شاه بيتش همان عدم اجماع و ائتلاف است و تاکيد دارد که اصلاحطلبان پس از پذيرش آن شکست توانستند دوباره به تشکيلات خود اصالت داده و وارد کارزار انتخاباتي شوند.
گفت وگوي کوتاه با او مقدمهاي است بر گفت وگويي مفصلتر که در آينده با او انجام خواهد شد.
** همکاري مجلس با حجتالاسلام و المسلمين دکتر حسن روحاني را چطور ارزيابي ميکنيد، اگر خاطرتان باشد سردار کريم قدوسي، از نمايندگان مجلس نهم پيش از اين بارها براي عدم حضور انتخاباتي آيتالله هاشمي رفسنجاني نامه جمع کردند. البته حالاجو همکاري در مجلس به وجود آمده، اما با وجود همه اين فراز و نشيبها چالشهاي پيش روي همکاري اين دو قوه را چطور ارزيابي ميکنيد؟
ابتدا جا دارد به حجتالاسلام والمسلمين دکتر روحاني تبريک بگويم. بدون ترديد مجلس صد درصد به همکاري با رييسجمهور منتخب تمايل دارد، حالانه فقط ايشان بلکه هر کدام از کانديداهاي ديگر که انتخاب ميشدند، برنامه همين بود. وظيفه قانوني مجلس حمايت و پشتيباني از دولت در چارچوب وظايف کلي است. اميدوارم که هرچه سريع تر دولت ايشان تشکيل شود و بتوانيم در اين مسير به مشکلات کشور بپردازيم، به ويژه مشکلات اقتصادي. البته در دولت قبلي هم کارهاي خوبي انجام شده و کارهاي زيادي هنوز در شرف انجاماند که بايد در اين دولت نيز دنبال شوند.
** منظورتان از اين طرحها چيست؟
خب يکي از همين طرحها اجراي فازهاي بعدي هدفمندي يارانه هاست، که بايد براي اجراي آن تعيين تکليف شود. البته در حوزه اقتصادي برنامههاي خوبي اجرا شده که از جمله آن ميتوان به طرح تحول اقتصادي، طرح تحول بانکي، تحول بيمهاي و تحول نظام مالياتي اشاره کرد.
** اما شايد دولت آينده نخواهد برخي روندها را ادامه داده و طرح تازهاي براي امور اقتصادي دراندازد؟
به هر شکل اين کارها امور جدي است که دولت بايد تعيين تکليف کند. در خيلي امور هم مجلس لايحه و طرح را تصويب کرده و طرحها در آستانه اجرايي شدن قرار گرفتهاند. باز هم اگر نياز به تصويب طرح و لايحه باشد مجلس آماده پذيرش است.
** به عنوان يک نماينده اصولگرا فکر ميکنيد که دليل عدم موفقيت اصولگرايان در اين انتخابات چه بوده؟
ببينيد، بارها گفتيم وحدت اصولگرايان يک راهبرد است. وحدت اصولگرايان تنها يک توصيه صرفا رسانهاي نيست بلکه يک راهبرد است.
** و تحليلتان از عدم موفقيت اصولگرايان در انتخابات چيست؟
اين شکست نشان داده نبايد به وحدت، صرفا به عنوان توصيه نگاه شود، بلکه بايد به عنوان يک راهبرد مدنظر قرار گيرد. البته حجتالاسلام و المسلمين روحاني را نبايد خيلي هم به اصلاحطلبان نسبت بدهيم. اکثر دلايل پيروزي در اراده مردم براي تغيير فضا و مشکلات اقتصادي بود نه صرفا راي به رويکرد «اصلاح طلبي». اما عدم انسجام در نيروهاي اصولگرا نيز از دلايل عمده ناکامي اصولگرايان بود.
** چرا اصولگرايان نتوانستند به اجماع برسند و وفاقي شکل بگيرد؟
البته نبايد فراموش کنيد که اين مشکل اصلاحطلبان هم بوده و آنها نيز همين مشکل را داشتند. خداوند سرنوشت هيچ قومي را تغيير نميدهد مگر به اراده خودشان. اين يک سنت لايتغير الهي است که در همه جا جاري و ساري است و در جريانات سياسي هم مصداق دارد.
** البته اين پاسخ سوال من نبود، بگذاريد، سوالم را طوري ديگر مطرح کنم، سرمايه گذاري اصولگرايان بر چهره اي چون محمود احمدي نژاد باعث مخدوش شدن گفتمان اصولگرايان نزد مردم شد، چرا اصولگرايان در سال هاي گذشته براي انتخاب نيروهاي ريشه دارتر و معتدل تر اقدام نکردند و کارت ورودشان به قدرت را به اين شکل هدر دادند؟
خب در دولت خاتمي هم اين اتفاق افتاد، در اواخر دوره ايشان هم اگر يادتان باشد اعتراضها زياد بود. اعتراضها آنقدر بالاگرفته بود که همه ارتباط با دولت خاتمي را تکذيب ميکردند. اين طبيعت صحنه سياست است. منتها هر جا که دولتها در خدمت به مردم بيش از اصالت دادن به تشکيلات بها دهند، مردم استقبال خواهند کرد. هر جا احساس کرديم که تشکيلات اصالتي بيش از مردم دارد، ضربهپذير شديم. اين براي همه مجموعههاي سياسي صدق ميکند.
به هر حال از جبهه اصلاحطلبي هم موضع قابل دفاعي باقي نمانده، بعضيهاشان فرار کردند و رفتند، خب پس از شکست اصلاحطلبان اين گفتمان هم از يک جايي به بعد احساس کرد که بايد بيشتر به تشکيلات اصالت بدهد و به همين خاطر توانست در اين انتخابات راهبردهاي منسجمتري ارايه کند. فراموش نکنيد اين انتخابات را همان دولتي برگزار کرد که آن موقع ميگفتند، متقلب است. يا همان شوراي نگهباني اين انتخابات را تاييد کرد و برگزار کرد که ميگفتند راي مردم را جا گذاشته. اصولگرايان نشان دادند که اگر راي نياورند بانک آتش نميزنند. اگر راي نياورند، سطلهاي زباله را وسط خيابان نميريزند و اتوبوس آتش نميزنند. ما شکست و ناکامي را به طور کامل ميپذيريم.
چند روز مانده به اعلام نتايج انتخابات رياست جمهوري پاي آسانسوري که نمايندگان را از لابي به اتاقهايشان ميرساند، گفته بود: «براي اصلاحطلبان متاسفم که دنبال آقاي روحاني افتادهاند.»
او معتقد است که شکست امروز اصولگرايان شبيه شکست سالهاي پيش اصلاحطلبان است و شاه بيتش همان عدم اجماع و ائتلاف است و تاکيد دارد که اصلاحطلبان پس از پذيرش آن شکست توانستند دوباره به تشکيلات خود اصالت داده و وارد کارزار انتخاباتي شوند.
گفت وگوي کوتاه با او مقدمهاي است بر گفت وگويي مفصلتر که در آينده با او انجام خواهد شد.
** همکاري مجلس با حجتالاسلام و المسلمين دکتر حسن روحاني را چطور ارزيابي ميکنيد، اگر خاطرتان باشد سردار کريم قدوسي، از نمايندگان مجلس نهم پيش از اين بارها براي عدم حضور انتخاباتي آيتالله هاشمي رفسنجاني نامه جمع کردند. البته حالاجو همکاري در مجلس به وجود آمده، اما با وجود همه اين فراز و نشيبها چالشهاي پيش روي همکاري اين دو قوه را چطور ارزيابي ميکنيد؟
ابتدا جا دارد به حجتالاسلام والمسلمين دکتر روحاني تبريک بگويم. بدون ترديد مجلس صد درصد به همکاري با رييسجمهور منتخب تمايل دارد، حالانه فقط ايشان بلکه هر کدام از کانديداهاي ديگر که انتخاب ميشدند، برنامه همين بود. وظيفه قانوني مجلس حمايت و پشتيباني از دولت در چارچوب وظايف کلي است. اميدوارم که هرچه سريع تر دولت ايشان تشکيل شود و بتوانيم در اين مسير به مشکلات کشور بپردازيم، به ويژه مشکلات اقتصادي. البته در دولت قبلي هم کارهاي خوبي انجام شده و کارهاي زيادي هنوز در شرف انجاماند که بايد در اين دولت نيز دنبال شوند.
** منظورتان از اين طرحها چيست؟
خب يکي از همين طرحها اجراي فازهاي بعدي هدفمندي يارانه هاست، که بايد براي اجراي آن تعيين تکليف شود. البته در حوزه اقتصادي برنامههاي خوبي اجرا شده که از جمله آن ميتوان به طرح تحول اقتصادي، طرح تحول بانکي، تحول بيمهاي و تحول نظام مالياتي اشاره کرد.
** اما شايد دولت آينده نخواهد برخي روندها را ادامه داده و طرح تازهاي براي امور اقتصادي دراندازد؟
به هر شکل اين کارها امور جدي است که دولت بايد تعيين تکليف کند. در خيلي امور هم مجلس لايحه و طرح را تصويب کرده و طرحها در آستانه اجرايي شدن قرار گرفتهاند. باز هم اگر نياز به تصويب طرح و لايحه باشد مجلس آماده پذيرش است.
** به عنوان يک نماينده اصولگرا فکر ميکنيد که دليل عدم موفقيت اصولگرايان در اين انتخابات چه بوده؟
ببينيد، بارها گفتيم وحدت اصولگرايان يک راهبرد است. وحدت اصولگرايان تنها يک توصيه صرفا رسانهاي نيست بلکه يک راهبرد است.
** و تحليلتان از عدم موفقيت اصولگرايان در انتخابات چيست؟
اين شکست نشان داده نبايد به وحدت، صرفا به عنوان توصيه نگاه شود، بلکه بايد به عنوان يک راهبرد مدنظر قرار گيرد. البته حجتالاسلام و المسلمين روحاني را نبايد خيلي هم به اصلاحطلبان نسبت بدهيم. اکثر دلايل پيروزي در اراده مردم براي تغيير فضا و مشکلات اقتصادي بود نه صرفا راي به رويکرد «اصلاح طلبي». اما عدم انسجام در نيروهاي اصولگرا نيز از دلايل عمده ناکامي اصولگرايان بود.
** چرا اصولگرايان نتوانستند به اجماع برسند و وفاقي شکل بگيرد؟
البته نبايد فراموش کنيد که اين مشکل اصلاحطلبان هم بوده و آنها نيز همين مشکل را داشتند. خداوند سرنوشت هيچ قومي را تغيير نميدهد مگر به اراده خودشان. اين يک سنت لايتغير الهي است که در همه جا جاري و ساري است و در جريانات سياسي هم مصداق دارد.
** البته اين پاسخ سوال من نبود، بگذاريد، سوالم را طوري ديگر مطرح کنم، سرمايه گذاري اصولگرايان بر چهره اي چون محمود احمدي نژاد باعث مخدوش شدن گفتمان اصولگرايان نزد مردم شد، چرا اصولگرايان در سال هاي گذشته براي انتخاب نيروهاي ريشه دارتر و معتدل تر اقدام نکردند و کارت ورودشان به قدرت را به اين شکل هدر دادند؟
خب در دولت خاتمي هم اين اتفاق افتاد، در اواخر دوره ايشان هم اگر يادتان باشد اعتراضها زياد بود. اعتراضها آنقدر بالاگرفته بود که همه ارتباط با دولت خاتمي را تکذيب ميکردند. اين طبيعت صحنه سياست است. منتها هر جا که دولتها در خدمت به مردم بيش از اصالت دادن به تشکيلات بها دهند، مردم استقبال خواهند کرد. هر جا احساس کرديم که تشکيلات اصالتي بيش از مردم دارد، ضربهپذير شديم. اين براي همه مجموعههاي سياسي صدق ميکند.
به هر حال از جبهه اصلاحطلبي هم موضع قابل دفاعي باقي نمانده، بعضيهاشان فرار کردند و رفتند، خب پس از شکست اصلاحطلبان اين گفتمان هم از يک جايي به بعد احساس کرد که بايد بيشتر به تشکيلات اصالت بدهد و به همين خاطر توانست در اين انتخابات راهبردهاي منسجمتري ارايه کند. فراموش نکنيد اين انتخابات را همان دولتي برگزار کرد که آن موقع ميگفتند، متقلب است. يا همان شوراي نگهباني اين انتخابات را تاييد کرد و برگزار کرد که ميگفتند راي مردم را جا گذاشته. اصولگرايان نشان دادند که اگر راي نياورند بانک آتش نميزنند. اگر راي نياورند، سطلهاي زباله را وسط خيابان نميريزند و اتوبوس آتش نميزنند. ما شکست و ناکامي را به طور کامل ميپذيريم.