صراط: رادیو فردا که بلندگوی تاجزاده از زندان است در آخرین خبر از او با عنوان "تاجزاده: آزادی زندانیان در اختیار روحانی نیست" می نویسد:
" اکثریت مردم به کسی رأی دادهاند که لحن و ادبیات و ظاهرش یادآور خاتمی است و از نظر روش و منش اشبه نامزدها به هاشمی رفسنجانی است. او توصیه کرده است: به نظر من نباید کسی در این زمینه ( آزادی زندانیان سیاسی) از آقای روحانی توقع ویژهای داشته باشد چرا که کار به دست او نیست. زندانیان سیاسی و خانوادههای محترمشان نیز باید هم چون گذشته با صبوری و متانت این مرحله را نیز پشت سر بگذارند و متناسب با رفتار حاکمیت عمل نمایند. تاجزاده به حصر خانگی میرحسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد و همچنین مهدی کروبی اشاره کرده و تاکید کرده است: «البته حساب آقایان موسوی و کروبی و دکتر رهنورد جداست چرا که در مورد ایشان حتی حداقل تشریفات قانونی هم اعمال نشده است. و ظاهراً این بزرگواران بنا به مصوبه شورای عالی امنیت ملی در حصر هستند. اینجانب در این زمینه بعدها نکاتی را به استحضار ملت خواهم رسانید".
مصطفی تاجزاده که انگار هنوز خود را معاون سیاسی و امنیتی وزارت کشور می داند، به خود اجازه می دهد از زندان نامزد ریاست جمهوری انتخاب کرده، او را مجبور به کاندید شدن کند، کمپین حمایت زندانیان از او راه بیندازد و حتی افرادی چون خاتمی و هاشمی که خود را رهبری مستقل می دانند را وادار به حمایت از او کند. برای رهبر نظام خط و نشان بکشد که انتخابات را فرمایشی و مهندسی نکند وگرنه بد می بیند و وقتی که نامزد مورد نظرش با تمام تهمتهایی که به نظام وارد کرده رأی آورد، ابتدا برایش تعیین تکلیف کرده و از او بخواهد که هر چه سریعتر خواسته های نابجایی که اصولاً ربطی به رئیس جمهور ندارد، به انجام برساند والا او را هم به همراهی افراطیون متهم کرده و بار دیگر بر علیه رئیس جمهور قانونی کشور که نیمی از آراء مردم را کسب کرده، از زندان بیانیه صادر خواهد کرد.
افرادی چون هاشمی خاتمی و امثال تاجزاده فکر می کردند با حمایت از روحانی او را به نام خود مصادره کرده و مطالبات غیر قانونی شان را به نظام تحمیل می کنند. غافل از اینکه روحانی سیاستمداری کهنه کار است و مدتی نماینده رهبر در شورای عالی امنیت ملی بوده سابقه طولانی در مبارزات انقلاب داشته و آبرویش را با التجا به درگاه افراد معلوم الحال به خطر نمی اندازد. و با درسی که از فتنه ۸۸ آموخته، آزموده را دوباره آزمودن خطا می داند و به گفته رهبر نمی گذارد کلاهی که بر سر فریب خورده های ۸۸ گذاشتند بر سر او هم بگذارند.
تاجزاده که به محض انتخاب روحانی خود را در حال پرواز بر فراز تهران می دید، سر خوش از این پیروزی نامه سرگشاده نوشته و مطالبه غیر قانونی خود را تکرار می کنند. به گفته بی بی سی :
"چهل و هفت نفر از زندانیان سیاسی- عقیدتی ایران، با انتشار نامه ای سرگشاده، از پشتیبانی محمد خاتمی و اکبر هاشمی رفسنجانی، از حسن روحانی، درانتخابات ریاست جمهوری تقدیر کرده اند. نویسندگان این نامه - که نام زندانیان سرشناسی همچون مصطفی تاجزاده و ... در میانشان دیده می شود ابراز امیدواری کرده اند که رئیس جمهور منتخب وعده آزادی زندانیان سیاسی را فراموش نکند".
اما با گذشت مدتی اندک که گرمای کاذب انتخابات به سردی گرایید و واقعیت رخ نمود، آقایان تازه فهمیدند که اوضاع آنقدر هم که فکر می کردند مطلوب آنها نیست. چرا که روحانی اصلاح طلب نیست و با هاشمی تفاوت بسیار دارد. خصوصاً بعد از اولین کنفرانس خبری در پاسخ به سوالاتی در همین خصوص (آزادی زندانیان سیاسی) اظهار امیدواری کرد که بتواند با تعامل با قوه قضائیه و مقننه به این خواست مردم جامعه عمل بپوشاند. او تاکید کرد که در برخی مسائل نظام رییس جمهور همه کاره نیست.
اکنون تاجزاده در بیانیه تازه اش به این اشتباه فاحش اعتراف کرده که آزادی زندانیان سیاسی در اختیار حسن روحانی نیست و از خانواده زندانیان خواسته صبر پیشه کنند و نباید کسی در این زمینه از آقای روحانی توقع ویژهای داشته باشد چرا که کار به دست او نیست.
بازگویی این مطالب برای ملت هوشیار شاید اندکی تکراری باشد اما نکته آنجاست که چرا از افرادی چون هاشمی و خاتمی که نقش فعالشان در فتنه 88 بر کسی پوشیده نیست طوری یاد می کند که انگار نعوذ بالله پیامبرند و خوب یا بد بودن روحانی با شباهت به آنها مشخص می شود؟ چطور فردی که معاون سیاسی وزیر کشور بوده هنوز نمی داند آزادی زندانیان سیاسی ربطی به رئیس جمهور ندارد؟ چطور نمی دانسته که سران فتنه با مصوبه شورای عالی امنیت ملی در حصر قرار گرفته اند؟ اگر می دانسته به چه حقی چهار سال به نظام اتهام زده که اینها غیر قانونی در حصرند؟ آیا اصولاً می داند شورای عالی امنیت ملی چیست و چه اختیاراتی دارد؟ و سؤال بعد را باید از خاتمی پرسید که آیا در دولت شایسته سالارش قحط الرجال بود که مجبور بودند شخصی با این سواد سیاسی را به عنوان معاون وزیر انتخاب کنند؟ یا می دانست و با اطلاع کافی او را در منصبی قرار داد که اطلاعی از قوانین نداشته باشد و بتوان او را به هر طریقی بازی داد؟
" اکثریت مردم به کسی رأی دادهاند که لحن و ادبیات و ظاهرش یادآور خاتمی است و از نظر روش و منش اشبه نامزدها به هاشمی رفسنجانی است. او توصیه کرده است: به نظر من نباید کسی در این زمینه ( آزادی زندانیان سیاسی) از آقای روحانی توقع ویژهای داشته باشد چرا که کار به دست او نیست. زندانیان سیاسی و خانوادههای محترمشان نیز باید هم چون گذشته با صبوری و متانت این مرحله را نیز پشت سر بگذارند و متناسب با رفتار حاکمیت عمل نمایند. تاجزاده به حصر خانگی میرحسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد و همچنین مهدی کروبی اشاره کرده و تاکید کرده است: «البته حساب آقایان موسوی و کروبی و دکتر رهنورد جداست چرا که در مورد ایشان حتی حداقل تشریفات قانونی هم اعمال نشده است. و ظاهراً این بزرگواران بنا به مصوبه شورای عالی امنیت ملی در حصر هستند. اینجانب در این زمینه بعدها نکاتی را به استحضار ملت خواهم رسانید".
مصطفی تاجزاده که انگار هنوز خود را معاون سیاسی و امنیتی وزارت کشور می داند، به خود اجازه می دهد از زندان نامزد ریاست جمهوری انتخاب کرده، او را مجبور به کاندید شدن کند، کمپین حمایت زندانیان از او راه بیندازد و حتی افرادی چون خاتمی و هاشمی که خود را رهبری مستقل می دانند را وادار به حمایت از او کند. برای رهبر نظام خط و نشان بکشد که انتخابات را فرمایشی و مهندسی نکند وگرنه بد می بیند و وقتی که نامزد مورد نظرش با تمام تهمتهایی که به نظام وارد کرده رأی آورد، ابتدا برایش تعیین تکلیف کرده و از او بخواهد که هر چه سریعتر خواسته های نابجایی که اصولاً ربطی به رئیس جمهور ندارد، به انجام برساند والا او را هم به همراهی افراطیون متهم کرده و بار دیگر بر علیه رئیس جمهور قانونی کشور که نیمی از آراء مردم را کسب کرده، از زندان بیانیه صادر خواهد کرد.
افرادی چون هاشمی خاتمی و امثال تاجزاده فکر می کردند با حمایت از روحانی او را به نام خود مصادره کرده و مطالبات غیر قانونی شان را به نظام تحمیل می کنند. غافل از اینکه روحانی سیاستمداری کهنه کار است و مدتی نماینده رهبر در شورای عالی امنیت ملی بوده سابقه طولانی در مبارزات انقلاب داشته و آبرویش را با التجا به درگاه افراد معلوم الحال به خطر نمی اندازد. و با درسی که از فتنه ۸۸ آموخته، آزموده را دوباره آزمودن خطا می داند و به گفته رهبر نمی گذارد کلاهی که بر سر فریب خورده های ۸۸ گذاشتند بر سر او هم بگذارند.
تاجزاده که به محض انتخاب روحانی خود را در حال پرواز بر فراز تهران می دید، سر خوش از این پیروزی نامه سرگشاده نوشته و مطالبه غیر قانونی خود را تکرار می کنند. به گفته بی بی سی :
"چهل و هفت نفر از زندانیان سیاسی- عقیدتی ایران، با انتشار نامه ای سرگشاده، از پشتیبانی محمد خاتمی و اکبر هاشمی رفسنجانی، از حسن روحانی، درانتخابات ریاست جمهوری تقدیر کرده اند. نویسندگان این نامه - که نام زندانیان سرشناسی همچون مصطفی تاجزاده و ... در میانشان دیده می شود ابراز امیدواری کرده اند که رئیس جمهور منتخب وعده آزادی زندانیان سیاسی را فراموش نکند".
اما با گذشت مدتی اندک که گرمای کاذب انتخابات به سردی گرایید و واقعیت رخ نمود، آقایان تازه فهمیدند که اوضاع آنقدر هم که فکر می کردند مطلوب آنها نیست. چرا که روحانی اصلاح طلب نیست و با هاشمی تفاوت بسیار دارد. خصوصاً بعد از اولین کنفرانس خبری در پاسخ به سوالاتی در همین خصوص (آزادی زندانیان سیاسی) اظهار امیدواری کرد که بتواند با تعامل با قوه قضائیه و مقننه به این خواست مردم جامعه عمل بپوشاند. او تاکید کرد که در برخی مسائل نظام رییس جمهور همه کاره نیست.
اکنون تاجزاده در بیانیه تازه اش به این اشتباه فاحش اعتراف کرده که آزادی زندانیان سیاسی در اختیار حسن روحانی نیست و از خانواده زندانیان خواسته صبر پیشه کنند و نباید کسی در این زمینه از آقای روحانی توقع ویژهای داشته باشد چرا که کار به دست او نیست.
بازگویی این مطالب برای ملت هوشیار شاید اندکی تکراری باشد اما نکته آنجاست که چرا از افرادی چون هاشمی و خاتمی که نقش فعالشان در فتنه 88 بر کسی پوشیده نیست طوری یاد می کند که انگار نعوذ بالله پیامبرند و خوب یا بد بودن روحانی با شباهت به آنها مشخص می شود؟ چطور فردی که معاون سیاسی وزیر کشور بوده هنوز نمی داند آزادی زندانیان سیاسی ربطی به رئیس جمهور ندارد؟ چطور نمی دانسته که سران فتنه با مصوبه شورای عالی امنیت ملی در حصر قرار گرفته اند؟ اگر می دانسته به چه حقی چهار سال به نظام اتهام زده که اینها غیر قانونی در حصرند؟ آیا اصولاً می داند شورای عالی امنیت ملی چیست و چه اختیاراتی دارد؟ و سؤال بعد را باید از خاتمی پرسید که آیا در دولت شایسته سالارش قحط الرجال بود که مجبور بودند شخصی با این سواد سیاسی را به عنوان معاون وزیر انتخاب کنند؟ یا می دانست و با اطلاع کافی او را در منصبی قرار داد که اطلاعی از قوانین نداشته باشد و بتوان او را به هر طریقی بازی داد؟
صورت خاتمی