صراط: ابراهیم حسنبیگی نویسنده و از موسسان انجمن قلم ایران با اشاره به اینکه تردیدی در تعامل میان تشکلهای صنفی اهالی قلم با دولت و نهادهای دولتی وجود ندارد، اظهار داشت: من بر این باورم که تعامل تشکلهای صنفی نشر با نهادهای دولتی به معنای وابستگی آنها به دولت نیست چرا که آنها باید باور داشته باشند که استفاده از ابزارها و امکانات دولت حق آنهاست.
وی ادامه داد: متاسفانه تشکلهای صنفی اهالی قلم ایران ارتباط خود با نهاد دولت را به مثابه فعلِ حرام میدانند در نتیجه اگر دولتی هم بر سر کار بیاید که نگاه مثبتی به فعالیت آنها داشته باشد تغییری در نگاه آنها به دولت به وجود نمیآید. اما به نظر من ارتباط صنوف با نهاد دولت هیچ خللی در استقلال آنها ایجاد نمیکند چون همانطور که تاکید دارم این ارتباط در قالب یک «تعامل» تعریف میشود و نه «وابستگی». پس اگر در تعاریف مد نظرمان درست دقت کنیم و فواصل میان فعالیتها و تعاملهایمان را درست تعریف کنیم، کار صنفی به طور حتم درست و مستقل پیش میرود.
نویسنده رمان «قدیس» در ادامه با اشاره به تجربههای خود از حضور در کشورهای مالزی و ترکمنستان گفت: من در این کشورها اساساً تشکلهای صنفی قوی در حوزه اهالی قلم ندیدم اما در مسکو و ترکیه موضوع تفاوت داشت، مثلاً فعالیت تشکلهای صنفی اهالی قلم در ترکیه بر اساس ارتباطی که با آنها داشتم به گونهای تعریف شده بود که نهاد صنفی اهالی قلم در کنار استفاده مناسب و بجایی که از امکانات دولتی داشت، فضای کاری خودش را نیز مستقل نگاه داشته بود و ارتباطات برون مرزی قابل توجهی را نیز در حوزه کاری خود برقرار کرده بود.
حسنبیگی ادامه داد: نکته دیگر در فعالیت نهادهای صنفی اهل قلم، نوع نگاه دولت به حمایت خود از نهادهای صنفی است. در خارج از ایران، دولت، هیچ چشمداشتی به نتیجه حاصل شده از فعالیت نهاد صنفی فرهنگی مورد حمایت خود ندارد و باور میکند که اقدامات آنها به نفع فرهنگ کشور است. از سوی دیگر به هر حال مشخص است که حق عضویت در یک تشکل صنفی ایجاد کننده مبلغی نیست که بتوان با آن برنامهای فرهنگی را به پیش برد و در نتیجه تشکلها نیز به فعالیت در سایه ایجاد یک رابطه منطقی با دولت با دید مثبت نگاه میکنند.
این نویسنده تصریح کرد: آنچه رابطه میان نهادهای صنفی و دولت را در ایران لرزان و نگرانکننده کرده است این موضوع است که دولت در مقابل هزینهای که برای نهادهای صنفی میکند، انتظاراتی دارد و نهادهای صنفی نیز حس میکنند هر نوع ارتباط و تعامل آنها با نهاد دولت آن را به به دولت وابسته میکند. باور من این است که اگر این سوء تفاهمها وجود نداشته باشد و به ویژه طرف دولتی، کم توقع باشد و قبول کند که هزینههایش در قبال نهادهای صنفی اهالی قلم، منجر به بازخوردی به نفع دولت و نظام اسلامی میشود، میتوان توقع اصلاح کارکرد این نهادهای صنفی را داشت.