صراط: ماهمنیر ايرانپور " در پاسخ به سوالي مبني بر اينکه چگونه برادران وی اسير گروهک منافقین
شدند، گفت: بعد از ورود به عراق، ما را وارد محلي در ابتداي ورودي پادگان
اشرف کرده که داراي محوطهاي بود؛ در آنجا ما را در دو اتاق اسکان داده و
هيچگونه موادغذايي در اختيار ما قرار ندادند، سپس ما را به صورت تکي و
جداگانه بازجويي کرده و سوالهايي در قالب اينکه چرا به اينجا آمديد،
پرسیدند.
خواهر اسیران گروهک تروریستی منافقین ادامه داد: در پايان اين بازجوييها اجازه ملاقات با فرزندانمان را به ما ندادند و در نهایت غروب همان روز اعلام کردند که اينجا هيچ امنيتي ندارد چراکه کشوري در حال جنگ بوده و هر لحظه امکان آن وجود دارد که به شما حمله شود.
ایرانپور افزود: فردای آن روز اعضاي گروهک ترویستی آمدند و ما را به زور سوار ماشينها کرده اما نمیدانستیم به علت، در آن زمان پادگان در اختيار نيروهاي آمريکايي بود،
وی تصریح کرد: افراد اين گروهک تروريستي با بياحترامي و فحاشي رفتار و به ما حمله کردند و در اين اوضاع، آنها به افسران آمريکايي گفتند که اينها به ما حمله کرده و در اين راستا افسران آمريکايي با اسلحه به سمت ما گارد گرفته، که در اين هنگام خواهر من به همراه يکي ديگر از افراد به نام جوکار که در آنجا حضور داشت و مسلط به زبان انگليسي بود، با افسران صحبت کرده و شرح ماوقع را به صورت مختصر براي آنها توضيح دادند؛ که ما براي ديدن بچهها به پادگان اشرف آمديم ولي اينها بدون هيچ طعام و بازديدي اقدام به فحاشي و بيرون راندن ما کردند.
ایرانپور اظهار داشت: از طريق انجمن نجات شروع به نامهنگاري کردیم، نامههای مختلفی به کوفيعنان که در آن زمان دبيرکل سازمان ملل بود، ديدهبان حقوقبشر و صليبسرخ فرستادیم.
وی بیان کرد: ديدهبان حقوق بشر اعلام کرد که چرا خانوادهها را مورد ضرب و شتم قرار گرفته و اجازه ملاقات به آنها را ندادهاند تا اينکه منافقین از طريق شمارهای با خواهر من تماس گرفتند و اظهار داشتند که اگر خواستار ملاقات هستيد، يک آدرس ميل بدهيد.
ایرانپور ادامه داد: بعد از مدتي بار دیگر تماس گرفتند و ايميلی براي خواهرم فرستادند مبني بر اينکه شما ميتوانيد براي عيد فطر 83 نفر را ملاقات کنيد و ما را تهدید کردند که نباید دیگران از این مسئله مطلع شوند.
خواهر اسیران گروهک تروریستی منافقین گفت: گرفتاري، دوري و اسارت برادرهايم از یک سو و حجم سنگين اين ناراحتي که اينها کجا رفته و با اين کارشان چه برچسبي به خانواده ما خورده شده حال مرا روز به روز بدتر میکرد بنابراین ما به همه گفته بوديم که بچههاي ما گمشده رو از موقعيت آنها با هيچکس صحبت نکرده بوديم.
وی اظهارداشت: در اين بين، همسرم پيشنهاد داد ما حتما بايد دوباره به ملاقات بچهها برويم و چون در سري قبل وضعيت بسيار مخاطرهآميز و بد بود، تصميم گرفتيم بیش از پیش مراقب باشیم.
ایرانپور تصریح کرد: من به همراه خواهر کوچکم، شوهرخواهرم و مادرم به مهران رفتيم و با پای پياده به سمت عراق حرکت کرديم، و سپس چند عرب عراقی ما را به مقابل پادگان مخوف اشرف رساندند.
خواهر اسیران گروهک تروریستی منافقین اظهارداشت: کساني که قبلا رفته بودند، به ما پيشنهاد دادند که اگر برادرهايتان را تنها ديديد، به آنها مقداري پول برسانيد تا از طريق اين پول بتوانند راحت اقدام به فرار از پادگان اشرف کنند و خود را به بغداد برسانند.
وی ادامه داد: پس از ورود به پادگان که ساعت حدودا 10 صبح بود، بعد از بازجوييها ما را وارد ساختمانهايي کردند که اين ساختمانها محل اسکان خانوادههاي آنها قبل از حکم طلاق اجباري بوده و چون از سال 81 و با حمله آمريکا راه براي ورود خانوادهها باز شده بود، اسم اين مکان را هتل گذاشته بودند.
ایرانپور تصریح کرد: در آنجا مادرم به دليل 12 ساعت پيادهروي تمام ناخن انگشتهاي پايش ريخت، بچهها را ساعت 9 آوردند و ما در طول دو شبي که در آنجا بوديم، هيچ لحظهاي با بچهها به صورت تنها ملاقات نکرديم و هر دفعه 10_15 نفر با بچهها همراه بودند.
خواهر اسیران گروهک تروریستی منافقین گفت: در آن شب، بچهها تا ساعت 2 نيمه شب در کنار ما ماندند و از خستگي زياد به سرعت خوابيدند و صبح حدود ساعت 6 بچهها را از اتاق خارج کردند و دو خانم به همراه آقايي به آن مکان آمده و اظهار داشتند؛ ما شما را براي بازديد از شهرمان (پادگان اشرف) ميبريم و داخل خود پادگان مکاني را به صورت موزه درآورده که در آنجا از دکمه، روسري و بندکفش جانباختگان را نگهداري ميکردند و فيلمي مضحک علیه چمهوری اسلامی ایران پخش کردند.
وی بیان کرد: گروهک تروریستی منافقین سعی داشت به افراد خود اینگونه القا کند که اگر به ايران برگرديد، حداقل مجازاتي که در انتظار شما بوده، اعدام است.
خواهر اسیران گروهک تروریستی منافقین اظهارداشت: آنها در پادگان اشرف به هيچگونه وسايل ارتباطي از جمله اينترنت، تلفن و نشريه را نداشته و فقط يک جزوه مانند که مخصوص خود آنها بوده و اخبار به صورت طبقهبندي شده در اختيار افراد قرار ميگرفت.
وی افزود: من از برادرم پرسيدم که در اينجا خريد هم ميتوانيد بکنيد؟ وي يک کارت کوپنمانندي به من نشان داد و گفت؛ ميتوانيد با استفاده از سهيمه از فروشگاه خريد کنيم.
ایرانپور ادامه داد: خواهرم پرسيد که آيا در این مکان کتابخانه هم داريد؟ اجازه بازدید از کتابخانه را نداریم.
خواهر اسیران گروهک تروریستی منافقین گفت: هنگام بازدید ما را به داخل يک سالن بزرگ هدايت کرده و گفتند که ما براي عيد فطر جشن داريم که در اینجا زنها با روسري قرمز، تونيک و شلوار رنگی و مردها هم لباس ارتشي حضور پیدا میکردند اين کار را براي پرکردن زمينه در فيلم و اينکه نشان دهند که جمعيت در پادگان اشرف زياد است، درست کردند.
ایرانپور اظهارداشت: منافقین افرادي متشکل از عربهاي بيابانگرد و سایر افراد را با وعده طعام فريب داده و از آنها به عنوان سياهيلشکر در فيلمهایشان که قرار بود در ماهواره پخش شود، استفاده میکردند.
وی بیان کرد: در این دیدار به طرز عجیبی با یکی از زنان گروهک تروریستی منافقین روبرو شدم که او به من گفت نگران برادرانت نباش ما از آنها مراقب میکنیم که من با عصبانیت به او گفتم تو دیگر چه کسی هستی؟
ادامه دارد...
خواهر اسیران گروهک تروریستی منافقین ادامه داد: در پايان اين بازجوييها اجازه ملاقات با فرزندانمان را به ما ندادند و در نهایت غروب همان روز اعلام کردند که اينجا هيچ امنيتي ندارد چراکه کشوري در حال جنگ بوده و هر لحظه امکان آن وجود دارد که به شما حمله شود.
ایرانپور افزود: فردای آن روز اعضاي گروهک ترویستی آمدند و ما را به زور سوار ماشينها کرده اما نمیدانستیم به علت، در آن زمان پادگان در اختيار نيروهاي آمريکايي بود،
وی تصریح کرد: افراد اين گروهک تروريستي با بياحترامي و فحاشي رفتار و به ما حمله کردند و در اين اوضاع، آنها به افسران آمريکايي گفتند که اينها به ما حمله کرده و در اين راستا افسران آمريکايي با اسلحه به سمت ما گارد گرفته، که در اين هنگام خواهر من به همراه يکي ديگر از افراد به نام جوکار که در آنجا حضور داشت و مسلط به زبان انگليسي بود، با افسران صحبت کرده و شرح ماوقع را به صورت مختصر براي آنها توضيح دادند؛ که ما براي ديدن بچهها به پادگان اشرف آمديم ولي اينها بدون هيچ طعام و بازديدي اقدام به فحاشي و بيرون راندن ما کردند.
ایرانپور اظهار داشت: از طريق انجمن نجات شروع به نامهنگاري کردیم، نامههای مختلفی به کوفيعنان که در آن زمان دبيرکل سازمان ملل بود، ديدهبان حقوقبشر و صليبسرخ فرستادیم.
وی بیان کرد: ديدهبان حقوق بشر اعلام کرد که چرا خانوادهها را مورد ضرب و شتم قرار گرفته و اجازه ملاقات به آنها را ندادهاند تا اينکه منافقین از طريق شمارهای با خواهر من تماس گرفتند و اظهار داشتند که اگر خواستار ملاقات هستيد، يک آدرس ميل بدهيد.
ایرانپور ادامه داد: بعد از مدتي بار دیگر تماس گرفتند و ايميلی براي خواهرم فرستادند مبني بر اينکه شما ميتوانيد براي عيد فطر 83 نفر را ملاقات کنيد و ما را تهدید کردند که نباید دیگران از این مسئله مطلع شوند.
خواهر اسیران گروهک تروریستی منافقین گفت: گرفتاري، دوري و اسارت برادرهايم از یک سو و حجم سنگين اين ناراحتي که اينها کجا رفته و با اين کارشان چه برچسبي به خانواده ما خورده شده حال مرا روز به روز بدتر میکرد بنابراین ما به همه گفته بوديم که بچههاي ما گمشده رو از موقعيت آنها با هيچکس صحبت نکرده بوديم.
وی اظهارداشت: در اين بين، همسرم پيشنهاد داد ما حتما بايد دوباره به ملاقات بچهها برويم و چون در سري قبل وضعيت بسيار مخاطرهآميز و بد بود، تصميم گرفتيم بیش از پیش مراقب باشیم.
ایرانپور تصریح کرد: من به همراه خواهر کوچکم، شوهرخواهرم و مادرم به مهران رفتيم و با پای پياده به سمت عراق حرکت کرديم، و سپس چند عرب عراقی ما را به مقابل پادگان مخوف اشرف رساندند.
خواهر اسیران گروهک تروریستی منافقین اظهارداشت: کساني که قبلا رفته بودند، به ما پيشنهاد دادند که اگر برادرهايتان را تنها ديديد، به آنها مقداري پول برسانيد تا از طريق اين پول بتوانند راحت اقدام به فرار از پادگان اشرف کنند و خود را به بغداد برسانند.
وی ادامه داد: پس از ورود به پادگان که ساعت حدودا 10 صبح بود، بعد از بازجوييها ما را وارد ساختمانهايي کردند که اين ساختمانها محل اسکان خانوادههاي آنها قبل از حکم طلاق اجباري بوده و چون از سال 81 و با حمله آمريکا راه براي ورود خانوادهها باز شده بود، اسم اين مکان را هتل گذاشته بودند.
ایرانپور تصریح کرد: در آنجا مادرم به دليل 12 ساعت پيادهروي تمام ناخن انگشتهاي پايش ريخت، بچهها را ساعت 9 آوردند و ما در طول دو شبي که در آنجا بوديم، هيچ لحظهاي با بچهها به صورت تنها ملاقات نکرديم و هر دفعه 10_15 نفر با بچهها همراه بودند.
خواهر اسیران گروهک تروریستی منافقین گفت: در آن شب، بچهها تا ساعت 2 نيمه شب در کنار ما ماندند و از خستگي زياد به سرعت خوابيدند و صبح حدود ساعت 6 بچهها را از اتاق خارج کردند و دو خانم به همراه آقايي به آن مکان آمده و اظهار داشتند؛ ما شما را براي بازديد از شهرمان (پادگان اشرف) ميبريم و داخل خود پادگان مکاني را به صورت موزه درآورده که در آنجا از دکمه، روسري و بندکفش جانباختگان را نگهداري ميکردند و فيلمي مضحک علیه چمهوری اسلامی ایران پخش کردند.
وی بیان کرد: گروهک تروریستی منافقین سعی داشت به افراد خود اینگونه القا کند که اگر به ايران برگرديد، حداقل مجازاتي که در انتظار شما بوده، اعدام است.
خواهر اسیران گروهک تروریستی منافقین اظهارداشت: آنها در پادگان اشرف به هيچگونه وسايل ارتباطي از جمله اينترنت، تلفن و نشريه را نداشته و فقط يک جزوه مانند که مخصوص خود آنها بوده و اخبار به صورت طبقهبندي شده در اختيار افراد قرار ميگرفت.
وی افزود: من از برادرم پرسيدم که در اينجا خريد هم ميتوانيد بکنيد؟ وي يک کارت کوپنمانندي به من نشان داد و گفت؛ ميتوانيد با استفاده از سهيمه از فروشگاه خريد کنيم.
ایرانپور ادامه داد: خواهرم پرسيد که آيا در این مکان کتابخانه هم داريد؟ اجازه بازدید از کتابخانه را نداریم.
خواهر اسیران گروهک تروریستی منافقین گفت: هنگام بازدید ما را به داخل يک سالن بزرگ هدايت کرده و گفتند که ما براي عيد فطر جشن داريم که در اینجا زنها با روسري قرمز، تونيک و شلوار رنگی و مردها هم لباس ارتشي حضور پیدا میکردند اين کار را براي پرکردن زمينه در فيلم و اينکه نشان دهند که جمعيت در پادگان اشرف زياد است، درست کردند.
ایرانپور اظهارداشت: منافقین افرادي متشکل از عربهاي بيابانگرد و سایر افراد را با وعده طعام فريب داده و از آنها به عنوان سياهيلشکر در فيلمهایشان که قرار بود در ماهواره پخش شود، استفاده میکردند.
وی بیان کرد: در این دیدار به طرز عجیبی با یکی از زنان گروهک تروریستی منافقین روبرو شدم که او به من گفت نگران برادرانت نباش ما از آنها مراقب میکنیم که من با عصبانیت به او گفتم تو دیگر چه کسی هستی؟
ادامه دارد...