صراط: از همين رو اين موضوع را در گفتوگويي با جناب آقاي ماشاءالله شمسالواعظين، كارشناس مسائل سياسي درميان گذاشتهايم.
تحولات در مصر را پس از كودتا چگونه ارزيابي ميكنيد؟
بنده در يادداشت گذشته سناريوهايي را درباره مصر اشاره كردم كه بدبينانهترين حالت آن صورت پذيرفت و فرمانده ارتش كودتا كرد و عدلي المنصور را روي كار آورد. اما بعد از اتفاق رخ داده در نماز صبح روز گذشته در جلوي گارد رياستجمهوري مصر اوضاع تغيير پيدا كرد. ميتوان گفت كه طرفداران حسني مبارك و اتحاد نجات ملي مسوول اوضاع به وجود آمده در مصر هستند.
ارتش مصر 25 ژانويه 2011 به نفع مردم مصر وارد عمل شد اما 30 ژوئن 2013 به نفع يك گروه وارد عمل شد. با اين حال سه سناريو را ميتوان قابل پيشبيني دانست.
1-سناريوي خوشبينانه اين است كه اوضاع فعلي با يك مصالحه پايان يابد و عدلي المنصور بتواند دست به يك مصالحه ملي بزند و با اخوان همكاري كند و اوضاع را به ثبات برساند.
2-سناريوي محتمل بعدي اين است كه مصالحه رخ نخواهد داد و درگيريها رو به گسترش ميرود و شاهد آن خواهيم بود، تلفات در مصر بيشتر ميشود. در اين حالت ارتش وارد عمل ميشود و حالت فوقالعاده به نفع دولت موقت اعلام ميكند. من فكر ميكنم اكنون در مصر دموكراسي عددي جاي خود را به فشار خياباني داده و هيچ نيرويي حاضر به برگزاري انتخابات نخواهد بود. رجل سياسي مصر برخلاف روزهاي نخست انقلاب اين كشور كه نشان ميدادند بسيار پخته عمل ميكنند اما نشان دادند اينگونه نيست. در تحولات مصر احزابي همچون الدستور، حزب وقف، عمرو موسي، البرادعي در وقايع مصر بسيار ناپخته و نسنجيده عمل كردهاند.
3- بدبينانهترين سناريو با فرجام مناسبي همراه خواهد بود. درگيريها در مصر ادامه پيدا ميكند. اين شكاف خياباني به بدنه نيروهاي مسلح مصر سرايت ميكند. اكنون در مصر دو نيروي منسجم وجود دارد كه نخستين آن اخوان است كه نشان داده كماكان انسجام خود را حفظ كرده است اما با به وجود آمدن قتل عامي كه روز گذشته رخ داد اين سوال در ميان ارتش به وجود آيد كه آيا كاري كه صورت دادهاند درست است يا خير؟ اين پرسش منجر به شكاف در بدنه ارتش خواهد شد. ارتش در درون خود كودتا ميكند، السيسي بركنار ميشود و دوباره ارتش وارد عمل ميشود و مرسي را بر مسند قدرت باز ميگرداند و مرسي اينبار يك دولت ائتلافي قوي در مصر شكل ميدهد. اين اتفاق اگر چه همراه با شكاف ميان نيروهاي مسلح همراه خواهد بود اما محتملترين گزينه پيش روي ماست. شايد تا روز گذشته هيچ كس احتمال اين را نميداد كه مرسي دوباره بر مسند قدرت بازگردد اما پس از كشتاري كه رخ داد اين احتمال هرچه بيشتر در مصر تقويت ميشود. اگر اين اتفاق رخ ندهد تن دادن به يك جنگ داخلي است. در مصر اگر احزاب مختلف منسجم نشوند قدرت چنداني نخواهند داشت و از لحاظ قدرت سياسي در سطح پاييني قرار دارند. اما اخوان منسجمترين گروه در مصر است و داراي پايگاه فراگير در اين كشور، اگر اين نيرو جايگاهي در سياست مصر نداشته باشد مصر روي آرامي نخواهد ديد. بايد نظر اخوان شود و سازش سياسي تنها ميتواند با مرسي صورت پذيرد.
گروه سلفي النور از همكاري در تشكيل دولت كنار كشيده است، اين امر چه پيامدهايي ميتواند به همراه داشته باشد؟
همهچيز در مصر به سمتي ميرود كه سناريوي سومي كه در پاسخ به سوال قبل گفته شد صورت پذيرد. در روز اعلام بيانيه عليه مرسي رهبر مسيحيان مصر، رهبر الازهر و دبير حزب النور حضور داشتند. ليبرالها براي كودتا عليه مرسي ناچار شدند تا گروههاي ديني را با وجود ميلشان با خود همراه كنند و دولتي را به صورت دولتهاي قرون وسطايي تشكيل دهند. اما پس از كشتار روز گذشته حزب النور كه ميتوانست نقش مهمي را در تشكيل دولت جديد ايفا كند كنارهگيري كرد و به سمت اخوان رفت، عبدالفتوح نيز اين كشتار را محكوم كرده و به سمت اخوان رفته است. الازهر نيز در اين خصوص سكوت كرده است. با اين تحولات رفته رفته مشروعيت كودتا زير سوال ميرود و اين مشروعيت بازنميگردد مگر با بازگشت مرسي و تشكيل يك دولت ائتلافي.
آيا بايد منتظر جنگ داخلي در مصر باشيم؟
بعيد ميدانم. چشمانداز داخلي مصر اينگونه به نظر نميرسد. هنوز رهبران و نخبگان سياسي در مصر به آن درجه از ناپختگي نرسيدهاند. ليبرالها در مصر از ترس اسلامگراها به نظاميها تن دادهاند. يادمان باشد كه در مصر كودتا در دو شرايط مساعد منطقهيي و بينالمللي صورت پذيرفت. شرايط منطقهيي به رهبري عربستان، زيرا اين كشور موافق برپايي الگوي اخوان در منطقه نيست و محيط مساعد بينالمللي نيز از اين رو است كه به طور آشكارا مشخص نيست اما ايالات متحده عملا نشان داده است كه تمايل چنداني به الگوي اخوان ندارد، زيرا ممكن است موفقيت اين الگو به كل منطقه سرايت كند. ما در كل كشورهايي كه از الگوي اسلامگرايي پيروي ميكنند شاهد ناآرامي هستيم، حتي تركيه به رهبري حزب عدالت و توسعه كه خواستگاهش اخوان المسلمين بوده است به بهانه ميدان تقسيم ناآرام است، در ليبي و حتي مراكش كه نظامي پادشاهي دارد اما نخستوزير اسلامگرا اين كشور را اداره ميكند كه وابسته به اخوان المسلمين است و تلاش زيادي ميشود كه اين الگو تحقق نپذيرد. ولي واكنش بدنه مصر ممكن است اين معادله را برهم زند و مرسي بازگردد و سازش ايجاد شود.
البرادعي چه نقشي را در آينده سياسي مصر ايفا ميكند؟
او بنا بود نخستوزير موقت مصر شود كه با مخالفت حزب نور روبهرو بود و اكنون شنيده ميشود كه او براي پست معاون رياستجمهوري مطرح است. البرادعي نقش متعادلكننده را در مصر ايفا ميكند. البرادعي يك تكه اصلي در پازل سياست مصر است و عدم حضور او اين تصوير را ناقص نشان ميدهد. حضور البرادعي يك ضرورت براي عبور از بحران مصر است.
آيا اتفاق رخ داده در مصر را كودتا ميدانيد يا خير؟
وقتي كه نيرويهاي مسلح وارد ميشوند و يك دولت را سرنگون ميكنند كودتا رخ داده است، به مانند دولت مصدق كه ارتش آن را سرنگون كرد. دولت بعدي هرچه باشد زير سايه ارتش پرورش مييابد. بيانيه السيسي كه اعلام كرد يعني كودتا، او قانون اساسي و كليه نهادهاي منتخب را تعليق كرد و اختيار آنها را به عدلي المنصور واگذار كرد. اين امر كاملا مشخص است كه كودتاست و حتي غربيها هم واكنش مثبتي نسبت به وقايع مصر نشان ندادهاند.
به نظر شما با توجه به وقايع اخير آقاي منصور توان تشكيل يك دولت فراگير را خواهد داشت؟
مصر وارد مرحله خطرناكي شده است. خيلي خوشبينانه است كه عدلي المنصور بتواند آشتي ملي ايجاد كند. قوه قضاييه متهم شده بود كه بر ضد جريان اخوان عمل ميكند و خود را همواره از اين موضوع مبرا ميدانست. پس چگونه ميتواند قوه قضاييه به وسيله رييس دادگاه قانون اساسي قوه مجريه را در دست بگيرد و بتواند در روند آينده مصر موفق عمل كند.
تحولات در مصر را پس از كودتا چگونه ارزيابي ميكنيد؟
بنده در يادداشت گذشته سناريوهايي را درباره مصر اشاره كردم كه بدبينانهترين حالت آن صورت پذيرفت و فرمانده ارتش كودتا كرد و عدلي المنصور را روي كار آورد. اما بعد از اتفاق رخ داده در نماز صبح روز گذشته در جلوي گارد رياستجمهوري مصر اوضاع تغيير پيدا كرد. ميتوان گفت كه طرفداران حسني مبارك و اتحاد نجات ملي مسوول اوضاع به وجود آمده در مصر هستند.
ارتش مصر 25 ژانويه 2011 به نفع مردم مصر وارد عمل شد اما 30 ژوئن 2013 به نفع يك گروه وارد عمل شد. با اين حال سه سناريو را ميتوان قابل پيشبيني دانست.
1-سناريوي خوشبينانه اين است كه اوضاع فعلي با يك مصالحه پايان يابد و عدلي المنصور بتواند دست به يك مصالحه ملي بزند و با اخوان همكاري كند و اوضاع را به ثبات برساند.
2-سناريوي محتمل بعدي اين است كه مصالحه رخ نخواهد داد و درگيريها رو به گسترش ميرود و شاهد آن خواهيم بود، تلفات در مصر بيشتر ميشود. در اين حالت ارتش وارد عمل ميشود و حالت فوقالعاده به نفع دولت موقت اعلام ميكند. من فكر ميكنم اكنون در مصر دموكراسي عددي جاي خود را به فشار خياباني داده و هيچ نيرويي حاضر به برگزاري انتخابات نخواهد بود. رجل سياسي مصر برخلاف روزهاي نخست انقلاب اين كشور كه نشان ميدادند بسيار پخته عمل ميكنند اما نشان دادند اينگونه نيست. در تحولات مصر احزابي همچون الدستور، حزب وقف، عمرو موسي، البرادعي در وقايع مصر بسيار ناپخته و نسنجيده عمل كردهاند.
3- بدبينانهترين سناريو با فرجام مناسبي همراه خواهد بود. درگيريها در مصر ادامه پيدا ميكند. اين شكاف خياباني به بدنه نيروهاي مسلح مصر سرايت ميكند. اكنون در مصر دو نيروي منسجم وجود دارد كه نخستين آن اخوان است كه نشان داده كماكان انسجام خود را حفظ كرده است اما با به وجود آمدن قتل عامي كه روز گذشته رخ داد اين سوال در ميان ارتش به وجود آيد كه آيا كاري كه صورت دادهاند درست است يا خير؟ اين پرسش منجر به شكاف در بدنه ارتش خواهد شد. ارتش در درون خود كودتا ميكند، السيسي بركنار ميشود و دوباره ارتش وارد عمل ميشود و مرسي را بر مسند قدرت باز ميگرداند و مرسي اينبار يك دولت ائتلافي قوي در مصر شكل ميدهد. اين اتفاق اگر چه همراه با شكاف ميان نيروهاي مسلح همراه خواهد بود اما محتملترين گزينه پيش روي ماست. شايد تا روز گذشته هيچ كس احتمال اين را نميداد كه مرسي دوباره بر مسند قدرت بازگردد اما پس از كشتاري كه رخ داد اين احتمال هرچه بيشتر در مصر تقويت ميشود. اگر اين اتفاق رخ ندهد تن دادن به يك جنگ داخلي است. در مصر اگر احزاب مختلف منسجم نشوند قدرت چنداني نخواهند داشت و از لحاظ قدرت سياسي در سطح پاييني قرار دارند. اما اخوان منسجمترين گروه در مصر است و داراي پايگاه فراگير در اين كشور، اگر اين نيرو جايگاهي در سياست مصر نداشته باشد مصر روي آرامي نخواهد ديد. بايد نظر اخوان شود و سازش سياسي تنها ميتواند با مرسي صورت پذيرد.
گروه سلفي النور از همكاري در تشكيل دولت كنار كشيده است، اين امر چه پيامدهايي ميتواند به همراه داشته باشد؟
همهچيز در مصر به سمتي ميرود كه سناريوي سومي كه در پاسخ به سوال قبل گفته شد صورت پذيرد. در روز اعلام بيانيه عليه مرسي رهبر مسيحيان مصر، رهبر الازهر و دبير حزب النور حضور داشتند. ليبرالها براي كودتا عليه مرسي ناچار شدند تا گروههاي ديني را با وجود ميلشان با خود همراه كنند و دولتي را به صورت دولتهاي قرون وسطايي تشكيل دهند. اما پس از كشتار روز گذشته حزب النور كه ميتوانست نقش مهمي را در تشكيل دولت جديد ايفا كند كنارهگيري كرد و به سمت اخوان رفت، عبدالفتوح نيز اين كشتار را محكوم كرده و به سمت اخوان رفته است. الازهر نيز در اين خصوص سكوت كرده است. با اين تحولات رفته رفته مشروعيت كودتا زير سوال ميرود و اين مشروعيت بازنميگردد مگر با بازگشت مرسي و تشكيل يك دولت ائتلافي.
آيا بايد منتظر جنگ داخلي در مصر باشيم؟
بعيد ميدانم. چشمانداز داخلي مصر اينگونه به نظر نميرسد. هنوز رهبران و نخبگان سياسي در مصر به آن درجه از ناپختگي نرسيدهاند. ليبرالها در مصر از ترس اسلامگراها به نظاميها تن دادهاند. يادمان باشد كه در مصر كودتا در دو شرايط مساعد منطقهيي و بينالمللي صورت پذيرفت. شرايط منطقهيي به رهبري عربستان، زيرا اين كشور موافق برپايي الگوي اخوان در منطقه نيست و محيط مساعد بينالمللي نيز از اين رو است كه به طور آشكارا مشخص نيست اما ايالات متحده عملا نشان داده است كه تمايل چنداني به الگوي اخوان ندارد، زيرا ممكن است موفقيت اين الگو به كل منطقه سرايت كند. ما در كل كشورهايي كه از الگوي اسلامگرايي پيروي ميكنند شاهد ناآرامي هستيم، حتي تركيه به رهبري حزب عدالت و توسعه كه خواستگاهش اخوان المسلمين بوده است به بهانه ميدان تقسيم ناآرام است، در ليبي و حتي مراكش كه نظامي پادشاهي دارد اما نخستوزير اسلامگرا اين كشور را اداره ميكند كه وابسته به اخوان المسلمين است و تلاش زيادي ميشود كه اين الگو تحقق نپذيرد. ولي واكنش بدنه مصر ممكن است اين معادله را برهم زند و مرسي بازگردد و سازش ايجاد شود.
البرادعي چه نقشي را در آينده سياسي مصر ايفا ميكند؟
او بنا بود نخستوزير موقت مصر شود كه با مخالفت حزب نور روبهرو بود و اكنون شنيده ميشود كه او براي پست معاون رياستجمهوري مطرح است. البرادعي نقش متعادلكننده را در مصر ايفا ميكند. البرادعي يك تكه اصلي در پازل سياست مصر است و عدم حضور او اين تصوير را ناقص نشان ميدهد. حضور البرادعي يك ضرورت براي عبور از بحران مصر است.
آيا اتفاق رخ داده در مصر را كودتا ميدانيد يا خير؟
وقتي كه نيرويهاي مسلح وارد ميشوند و يك دولت را سرنگون ميكنند كودتا رخ داده است، به مانند دولت مصدق كه ارتش آن را سرنگون كرد. دولت بعدي هرچه باشد زير سايه ارتش پرورش مييابد. بيانيه السيسي كه اعلام كرد يعني كودتا، او قانون اساسي و كليه نهادهاي منتخب را تعليق كرد و اختيار آنها را به عدلي المنصور واگذار كرد. اين امر كاملا مشخص است كه كودتاست و حتي غربيها هم واكنش مثبتي نسبت به وقايع مصر نشان ندادهاند.
به نظر شما با توجه به وقايع اخير آقاي منصور توان تشكيل يك دولت فراگير را خواهد داشت؟
مصر وارد مرحله خطرناكي شده است. خيلي خوشبينانه است كه عدلي المنصور بتواند آشتي ملي ايجاد كند. قوه قضاييه متهم شده بود كه بر ضد جريان اخوان عمل ميكند و خود را همواره از اين موضوع مبرا ميدانست. پس چگونه ميتواند قوه قضاييه به وسيله رييس دادگاه قانون اساسي قوه مجريه را در دست بگيرد و بتواند در روند آينده مصر موفق عمل كند.