شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۹ تير ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۹
با هدف ترسیم جغرافیای فکری و کنش فتنه‌گران صورت گرفت

ريشه‌ها ور وندانحراف و خيانت اصحاب فتنه

گزارش پيش رو بر آن است ضمن استناد اظهارات اصحاب فتنه، جهت‌های فکری و خواسته‌های آشکار و پنهان آنها را تا آن اندازه که ظرف زمان و امکانات اجازه دهد به صورتی مدون ارائه کند تا مخاطبان به عمق توطئه‌ای که هدف آن حذف جمهوری اسلامی و طرد دین اسلام از عرصه‌های سیاسی و اجتماعی و مثله کردن آموزه‌ها و اندیشه‌های تابناک تشیع بود پی ببرند.
کد خبر : ۱۲۲۱۴۳
"صراط در سالهاي بعد از انقلاب اسلامي، متاثر از تاثير گسترده و عميق آن در احياي فکر و فرهنگ ديني، جرياني با عنوان "روشنفکري ديني" هم شکل گرفت که خواسته يا ناخواسته در پي در اختيار گرفتن موضع روحانيت در گفتمان ديني بود.



اين جريان روشنفکر ديني که بعدها عناصر و چهره‌هاي وابسته به آن تلاش کردند تا عنوان "نوانديشي ديني" را بر آن بنهند در واقع جريان التقاطي بود که ميخواست ميان گرايش‌هاي غربي دين ستيز و گرايش قوي دين باور ايراني پيوند برقرار کند در حاليکه سنخ اين دو کاملا متفاوت و حتي کاملا متضاد بود.

روشنفکري ديني را مي‌توان يکي از دستاوردهاي ناقص جريان روشنفکري به شمار آورد در حاليکه خود جريان روشنفکري هم در ايران متولد شد و به رغم تلاش برخي از روشنفکران ايراني تقريبا هيچ گاه نتوانست بر مدار صحيح"تفکر و حقيقت" بماند و به جاي آنکه گرهي از کلاف در هم پيچيده جامعه و فرهنگ ايران - که از يک  سو وابسته به سنت دير پا و مذهبي جامع نگر و منسجم بوده و از سوي ديگر درگير تحولات جهاني و مواجه با پیشرفت سریع علوم و فنون در غربِ دارای فرهنگ بسیار متفاوت – بگشاید، بر بغرنجی آن افزود و - بی اغراق و یکجانبه نگری- گاهی با صبغه‌ای خیانتکارانه انحرافاتی را باعث شد که آثار آن تاکنون و بعد از اکنون نیز مانده و خواهد ماند.

چنین قضاوتی درباره جریان روشنفکری در ایران یکباره ناامیدکننده است و البته بسیار چالش برانگیز؛ اما واقعیتی است انکارناپذیر که شواهد بیشماری را در تاریخ ایران میتوان برای آن یافت.

یکی از دلایل وضعیت خاص روشنفکران ایرانی که چنین قضاوتی را درباره آنان متبادر می کند این است که اساساً محصولی وارداتی از اروپا به ایران بوده است و نه « روشنفکری » جریانی ریشه دار در فرهنگ و سنت ایرانی ( و به طریق اولی با فرهنگ و سنت ایرانی در ستیز آشکار یا پنهان).

روشنفکر در فرهنگ غرب آن گونه که "ادوارد سعید" آن را تعریف میکند کسی است که در امور مربوط به منافع و مصالح عمومی جامعه دخالت میکند و از خود واکنش نشان می‌دهد و علت وجودی‌اش بازی کردن نقش نماینده همۀ آن مردم و مباحثی است که در فرایند جریان عادی، یا فراموش شده یا پنهان نگه داشته می‌شوند.

"ادوارد سعید" تلویحاً میگوید این تلقی ناظر بر استقلال روشنفکر از قدرت و ایدئولوژی است و البته با رعایت اصول اخلاقی.

در ایران اما روشنفکری بدین مفهوم نایاب و وجه مشخص آن است که نه متضمن « قدرت » و « سیاست » و « دین » نسبتش با استقلال آن از قدرت و نه بیطرفی ایدئولوژیک است.

به طوري که تقريبا در تمام دوره حيات روشنفکري در ايران روشنفکران، يا "دين ستيز" ند يا "دين زدا" يا "دين پيرا" و نيز يا سياست زده‌اند يا « سیاستگریز » يا « قدرتطلب » يا « سلطه‌پذیر » و البته در همه احوال.

"غرب زده" (دقيقا به مفهومي که آل احمد مي‌گفت) و قبله آمال و آرزوهايشان را در غرب مي جويند و مي‌بينند.

در فتنه بعد از انتخابات سال 1388 که بی گمان یکی از پیچیده‌ترین برنامه‌های دشمنان برای ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی بود و سالها به تهیه و تدارک آن مشغول بودند و زمینه‌های آن را به انحای مختلف فراهم آورده بودند، آشکار شد که چه کسانی به اسلام و انقلاب و ایران و مردم ایران می‌اندیشند و چه کسانی دلبسته غرب شده یا به آلت دست دشمنان اسلام و ایران تبدیل شده‌اند.

در اين مستندات به کسانی برمی‌خوریم که بررسی افکار و آراء و نظراتشان در یک دوره زمانی کمتر از ده سال به سمت تضاد عملی با نظام و انقلاب و حتی اسلام گراییده و حرف‌ها و مواضعشان به شکلی عجیب و عبرت آموز نشان از ریشه‌های انحرافی عمیق و درازمدت دارد. گویی از سالها پیش عامدانه یا ناآگاهانه در مسیری گام برداشت‌اند که در بزنگاهی مانند فتنه 88 به نفع و در جهت کودتایی نرم اما سنگین علیه نظام برآمده از انقلاب اسلامی ایران به کار آید و این کودتا را که به مراتب ننگینتر و عواقب و نتایج آن کاری تر از کودتای 28 مرداد به پیروزی برساند.

به واقع، فتنه 88 گذرگاهی بس دشوار بود که جز با رهبری کسی همچون حضرت آیت الله‌العظمی خامنه ای( مد ظله‌العالی) گذر از آن میسر نمی‌شد. درست به همین دلیل است که در جریان فتنه 88 و ماههای بعد از آن تا به امروز با سیر صعودی هجمه و هتاکی به ولایت فقیه و رهبر معظم انقلاب مواجهیم. همه کسانی که در این کودتا نقش داشتند - از بازوهای فکری گرفته تا بازیگران میدانی و عمله خیابانی آن - پس از شکست فتنه، مهار گسیخته به هتاکی علیه اصل ولایت مطلقه فقیه و شخص رهبر نظام مشغول شدند. و باز در اینجا به اهمیت و عمق این سفارش حضرت امام خمینی ( ره) باید اندیشید که « پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد ».

همه نعره‌هایی که "اصحاب فتنه"، اعم از اعضای اتاق فکر و عملۀ خیابانی آن، علیه این اصل و رهبری نظام کشیدند چیزی نبود جز تکرار خواسته استکبار و صهیونیسم و در خیانت آنان به این کشور و به اسلام و انقلاب کوچکترین شبههای روا نیست.



مستندات جمعآوري شده بر آن است که به استناد اظهارات اصحاب فتنه، جهت‌های فکری و خواسته‌های آشکار و پنهان آنها را تا آن اندازه که ظرف زمان و امکانات اجازه دهد به صورتی مدون ارائه کند تا مخاطبان به عمق توطئه‌ای که هدف آن حذف جمهوری اسلامی و طرد دین اسلام از عرصه‌های سیاسی و اجتماعی و مثله کردن آموزه‌ها و اندیشه‌های تابناک تشیع بود پی ببرند و نیز هوشیار باشند که این جریان دست از مواضع و تلاش‌های خود برنداشته و در لباسي ديگر شايد در مقطعي ديگر سر در بر آورد.


هدف از ارائه اين مستندات ترسیم جغرافیای فکری و کنش فتنه‌گران است تا برداشت نسبتاً روشنی از ایده‌ها و گرایش‌های از لابه‌لاي گفته‌ها و نوشته‌ها و مواضعشان به دست داده شود.


مستندات اظهارات اصحاب فتنه بعد از انتخابات سال 88