صراط: آیتالله روحالله قرهی مدیر مدرسه علمیه امام مهدی علیهالسلام واقع در حکیمیه تهران در نخستین جلسه تفسیر خطبه شعبانیه مواردی را مطرح کرد که در ادامه میآید:
ماه خدا، ماه عشقبازی، ماه اولیاء خدا، ماه خصیصین، ماه مهمانی پروردگار عالم، ماه نزول قرآن، ماه درک معارف، ماه همه خوبیها، ماه انبیاء، ماه حضرات معصومین(ع)، ماه غفران، ماه برکت، ماه رحمت، ماه جود، ماه رسیدن به قله انسانیت، ماه اتصال به پروردگار عالم، ماه فانی فی الله شدن، ماه رمضان المبارک آمد.
اینقدر این ماه، ماه مهمی است که بیان شده: رمضان نگویید و حداقل ماه رمضان بگویید. اولیاء خدا وقتی میخواستند بیان کنند، یا به عنوان شهرالله الاکبر بیان میکردند، یا به عنوان رمضانالمبارک.
ماه مبارک؛ ماورای روزه خاص!
نکات عظیمی در مورد این ماه وجود دارد که آنها را تنها کسانی که خود را از قبل برای ورود به این ماه آماده کردند، درک میکنند. از جمله این که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: اگر میدانستید که ماه مبارک رمضان چیست (معلوم میشود که ما درک نمیکنیم)، از پروردگار عالم میخواستید همه سال، ماه مبارک رمضان باشد! بنابراین ماه مبارک رمضان، یک چیزی ماورای آن صیام ظاهری و دهان بستن از طعام و شراب است. حتی یک چیزی ماورای آن روزه خاص است که اولیاء خدا در مورد آن میگویند: چشم، گوش، دست و همه اعضاء و جوارح انسان در حال صیام است.
سنجش وارد شدن به ماه مبارک
آیتالله مولوی قندهاری به نقل از آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی میگفت: اگر میخواهید بفهمید ورودیه اولیه به ماه مبارک رمضان دارید یا خیر؛ ببینید آیا استشمام بوی ماه مبارک، برای شما محقق میشود یا خیر؟
یعنی باید حال شما، حال دیگری باشد که حتی اولیاء خدا طور دیگری در ماه مبارک نفس میکشند، بوی ماه مبارک را استشمام میکنند و بهبه میگویند.
اولیاء خدا هیچ موقع برای طول عمرشان دعا نمیکردند، إلا به این که وقتی رجبالمرجب میشد، عرضه میداشتند: پروردگارا! حالا که محبت کردی، بزرگوار کردی، لطف کردی، عنایت کردی و ما را تا اینجا زنده نگاه داشتی، یک لطفی کن، مرحمت کن و این محبت و بزرگواریات را ادامه بده تا ماه مبارک رمضان را درک کنیم.
خطبه شعبانیه
در یک روایتی که به عنوان سلسلةالذهبیه است و وجود مقدس حضرت ثامنالحجج(ع) از آباء مکرمشان تبیین فرمودهاند، بیان شده است: «عَنِ الرِضَا عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍ ع قَالَ: إِنَ رَسُولَ اللَهِ ص خَطَبَنَا ذَاتَ یَوْمٍ فَقَالَ أَیُهَا النَاسُ إِنَهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَهِ أَفْضَلُ الشُهُورِ وَ أَیَامُهُ أَفْضَلُ الْأَیَامِ وَ لَیَالِیهِ أَفْضَلُ اللَیَالِی وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَاعَاتِ.
پیغمبر اکرم، خاتم رسل، محمد مصطفی(ص) در خطبه جمعه آخر ماه شعبانالمعظم که این خطبه، معروف به خطبه شعبانیه شد، بیان فرمودند: مردم! ماه خدا به سوی شما آمده است، «قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ».
آغوش باز کردن ماه مبارک!
چرا «قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ» فرمودند؟ در این مطلب، سه نکته وجود دارد:
یک معنی «اقبال»، گشودن است؛ یعنی ماه مبارک رمضان دستهایش را میگشاید برای بندگان خاص خدا. لذا اولیاء خدا میدانند این ماه، یک ماه عجیبی است.
قبول شدید!
معنی دیگر آن، این است: قبولتان کرد. یعنی شما را به واسطه آن حالاتی که در رجبالمرجب و شعبان المعظم داشتید(آن شستوشوی گناهان در رجبی که نهر الهی است و پوشیدن فاخرترین لباسها (لباس تقوا) در شعبان المعظم)، قبول کرد.
فاخرترین لباس برای ورود به ضیافتالله
معمولاً وقتی انسان میخواهد به یک مهمانی برود که میزبان آن، حد اعلایی دارد و مجلس باشکوهی است؛ در حد وسع خودش، بهترین لباسی را که دارد، میپوشد. لذا آنهایی که میخواهند در آن مهمانی، خودنمایی کنند؛ فاخرترین لباسها را میپوشند.
مهمانی پروردگار عالم نیز، همان است که در ادامه میفرمایند: «دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَى ضِیَافَةِ اللَهِ» شما به مهمانی خدا دعوت شدید. یک ماه تمام (ماه شعبانالمعظم) یک لباس سفارشی آماده میکنید. مانند کسی که میداند چند ماه دیگر عروسی زید، عمرو و ... است، برای همین جلوتر میرود برای خودش، لباس چنین و چنان میدوزد.
فاخرترین لباس برای ورود به ضیافتالله، تقواست. این لباس، چنان او را قشنگ و زیبا میکند که وقتی ملائکهالله او را با چنین جبروت و جلال و کمالی میبینند، میگویند: بهبه! عجب لباسی بر تن کرده است!
اولیاء خدا در شعبانالمعظم و بعد از آن، چهرههایشان، نورانیتر و حالاتشان، معنویتر میشود، اصلاً نوع نگاهشان، نگاه عرفانی است. چون در یک مطالب دیگری هستند. گرچه آغاز ضیافتالله، ماه مبارک رمضان است و آن که این لباس تقوا را پوشید، دیگر از تن بیرون نمیکند.
مثل کسی که لباس شیک و آن چنانی دارد و اهل فخر هم هست، لذا آن لباس را همیشه بر تن میکند. اما مگر متقین هم اهل فخر هستند؟! بله! اما نه آن فخری که ما فکر میکنیم. لباس تقوا، ذلالت عندالله میآورد اما فخر عندالملائکه.
بوسه ملائکه بر دستان متقین عالم
یک مرتبه کسی به یکی از اولیاء خدا بیان کرد: چرا مردم اینقدر میدوند تا بروند دست امثال امام، آیتالله ادیب یا آیتالله حقشناس و ... را ببوسند؟! ایشان فرموده بود: چرا دست اینها را نبوسند که ملائکهالله به واسطه لباس تقوایی که این اولیاء خدا به تن دارند و در مقام ابهت و فخر هستند؛ دست و پای اینها را میبوسند! بعد فرمودند: آیا این دستی که ملائکه میبوسند، بوسیدن ندارد؟!
بنابراین اولیاء خدا لباس تقوا را پوشیدند و به همین دلیل به شهرالله ورود پیدا میکنند. از این رو به آنها گفته میشود: قبول شدید، چون خودتان را از گناهان شستوشو کردید و این قلب، حرمالله و این اعضاء و جوارح، پاک شد. لباسی هم پوشیدید که اصلاً شیطان، جرأت نزدیک شدن را ندارد و آن لباس هم، لباس تقواست.
در این مهمانی، طاهرها را راه میدهند. ابوالعرفا در تعبیری زیبا میفرمودند: در این مهمانی، خوشگلها را راه میدهند که منظورشان، خوشگل روحی بود. این مهمانی، مهمانی خوبان عالم است.
معلوم است وقتی میخواهی بهترین لباس را بپوشی، باید بدن شستشو شده باشد و بوی تعفن گناه ندهد. پس وقتی میبینند این موارد را طی کردی و ارزنده این مهمانی هستی، تو را قبول میکنند.
لحظهشماری ماه مبارک!
قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ» یعنی او به سمت شما میآید. این عبارت عندالاولیاء تبیین به «قبل» هم شده است؛ یعنی میبوسد تو را. یعنی به قدری خود ماه خدا به وجد میآید که برای رسیدن به ما، لحظهشماری میکند. البته ما هم باید برای ماه مبارک رمضان، لحظهشماری کنیم، اما یک موقعی ماه به سمت ما میآید، آن هم وقتی است که بنده، بنده شد و عبدالله شد؛ و آن موقع است که این ماه به سراغ ما میآید. پس فرمودند: «قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَهِ» شهر خدا، خودش آمده است.
بساط آشتیکنان خدا در شهرالله!
نکته دیگر این روایت، این است که شهر الله بیان فرمودهاند، «قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَهِ»؟ همه ماهها، ماه خداست، خود خدا در قرآن فرموده است: «إنَ عدة الشهور عندالله اثنی عشر شهرا فی کتاب الله یوم خلق السموات و الارض»، اما چرا فقط این ماه را شهرالله میگویند؟ اولیاء خدا در این زمینه، چند نکته را بیان فرمودند.
این که پیامبر(ص) فرمود: ماه رجب، ماه امت است. ماه شعبان، ماه من است. ماه رمضان المبارک، ماه خداست. در رجبالمرجب، بنا بود امت، خودشان را شستوشو کنند. از این رو پروردگار عالم از رجبالمرجب برنامه را چید تا انسانها به سمت خودش بیایند.
اولاً خدا با هیچ احدی قهر نمیکند. قهر از ناحیه انسان است. پروردگار عالم خودش فرمود: هر کس مرا مسئلت کند، من نزدیکم، «إذا سألک عبادی عنی، فإنی قریب، أجیب دعوة الداع إذا دعان فلیستجیبوا لی و لیؤمنوا بی»، ما از رگ گردن به شما نزدیکتریم، «و نحن أقرب إلیه من حبل الورید».
بنابراین خداوند مواقعی را قرار میدهد که انسانها بیایند و جالب این است که خودش هم بساط آشتیکنان را میچیند. هر کس قهر کرد، باید واسطهای بفرستد و آشتی کند، اما اینجا برعکس است. به جای آن که انسان، آشتی کند، پروردگار عالم بساط آستی را راه میاندازد.
لذا میبینید از غروب شب جمعه تا غروب روز جمعه، ملائکه ما بین زمین و آسمان میآیند و ندا میدهند: بندگان فراری! بیایید. کیست که بخواهد در این شب توبه کند؟! و ... . خدا میخواهد آشتیکنان راه بیاندازد و همه دربها را باز کرده است. میگوید: من اصلاً چیزی ندیدم، شتر دیدی، ندیدی!
باز مناسبتهایی چون اعیاد و ... میشود. اصلاً خود جمعه به عنوان عید است و خدا میگوید: من میخواهم عیدی بدهم و گناهانتان را ببخشم. عیدی خدا با عیدی ما فرق میکند. ما وقتی عیدی میدهیم مادیات میدهیم اما پروردگار عالم لطف و بزرگواری میکند و گناهانمان را میبخشد.
ذکری برای بخشش گناهان کبیره!
پیامبر اکرم(ص) فرمود: هر کسی، یک صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد، پروردگار عالم گناهان کبیره او را هم میبخشد؛ یعنی بهانه قرار میدهد. لذا اینقدر این ذکر، ذکر مهمی است که خدا گناهان کبیره را هم میبخشد مگر حق الناس که یک بحث جدایی دارد. چقدر این ذکر، ذکر عالی است و مفت و مجانی در اختیار ماست که ما نمیدانیم چه خبر است.
اگر یک لحظه قبرستان برویم و با آنها حرف بزنیم، یعنی آنها لب به سخن بگشایند و گوش ما هم شنوا شود، نکاتی به ما میگویند، از جمله این که نمیدانید چه خبر است. یکی از اولیاء خدا میفرمود: یکی از این اموات به من گفت: گوهر گرانبهایی در دست شماست که مفت دارید از دست میدهید و اینجا مسیحی، کلیمی و ...، میگویند: یک دانه از آن را به ما بدهید و آن هم ذکر صلوات بر محمد و آل محمد است. آنها در آنجا التماس میکنند و ما در اینجا مفت از دست میدهیم! چه خبر است؟! چه غوغایی است؟! چه چیزی در این ذکر است که پیامبر فرمود به واسطه آن، گناهان کبیره را هم میآمرزند؟!
مگر نفرمودند: « أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ»، خوب چه اشکال دارد که انسان، این ذکر را هم بگوید؟!
یک نکته هم بگویم و آن این که هر ذکری را که در این ماه بیان کنید، ختم ابجد کبیره آن را برایتان مینویسند. کما این که وقتی یک آیه قرآن بخوانید، برابر یک ختم قرآن است.
از این رو پروردگار عالم وقتی میبیند که بندگانش نمیآیند، ایامی را قرار میدهد تا بیایند. حال، علت این که چرا شهر الله میگویند را به فضل الهی در جلسات بعد عرض خواهم کرد.
نکاتی برای درک ماه مبارک رمضان
دعای روز اول ماه مبارک رمضان «اللهم اجعل صیامی فیه صیام الصائمین و ...»)را هر روز و دائم در قنوت و ... بخوانید. بر استغفار، مداومت داشته باشید.
در رأس تمام نکات، هر چقدر میتوانید صلوات بر محمد و آل محمد بفرستید. در این ماه بسیار صدقه بدهید. اولیاء خدا یک بار قبل از افطار صدقه کنار میگذاشتند و یک مرتبه هم همین که سحری میخوردند و اذان صبح را میگفتند. لذا این دو صدقه را انجام دهید که خیرات و برکاتی دارد.
تا میتوانید در این ماه یتیمنوازی کنید. یک نکته آن، این است که هر کس، یتیمنوازی کند، یتیم نمیشود؛ یعنی دست نوازش آقا جانمان، حضرت حجتبنالحسنالمهدی (عج) بر سر ما خواهد بود و ما یتیم نخواهیم شد.
تا میتوانید در این ماه، در هر لحظه، در فکر، ذهن، بیان و ...، یاد آقا جان، امام زمان(ع) باشید. دعای سلامتی، دعای فرج و سایر ادعیه وارده را بخوانید. آقا جان را هم قسم بدهید که آقا جان! ما هیچ چیزی نداریم و دستمان خالی است، بوی تعفن میدهیم و خود را شستوشو ندادیم، اما امور دست شماست و یدالله، حجت است؛ لذا آقا جان! دست ما را بگیر، وضعمان خراب است!
برای قبولی طاعات و نماز و روزه خود، ضمن این که بعد از نمازها، دعاهای وارده، از جمله «یا علی و یا عظیم»، «اللهم ادخل علی اهل القبور السرور» و ... را میخوانید، حتماً فاتحه برای مادر آقاجانمان، حضرت عالمه، حکیمه، حضرت نرجس خاتون(س) هم بخوانید.
شبهای این ماه را نخوابیم. این همه خوابیدیم، چه به دست آوردیم؟! چقدر ما برای این و آن دویدیم، نمیخواهیم برای آخرتمان بدویم؟! آمده که پیامبر اکرم، دهه آخر، بستر را جمع میکردند. ابوالعرفا میفرمودند: وقتی ایشان که پیغمبر خدا و حبیبالله است، دهه آخر، بستر را جمع میکرد، آیا جا ندارد که ما از شب اول اصلاً نخوابیم؟! شبها را بیدار باشیم، منتها نه به بطالت، بلکه به دعا و مناجات دستهجمعی، «یدالله مع الجماعة». خدا و همچینن آقا جان، جماعت را دوست دارند. نمیدانید وقتی یک عده دور هم جمع میشوند و الهی العفو میگویند و ...، ایران چه بیمهای میشود!