صراط: به يكباره توجهشان به ساخت سريالهاي مرتبط با ماه مبارك رمضان صد چندان
شد طوريكه رقابت موجود ميان شبكههاي مختلف و نگاه مسؤولان بالاتر موجب شد
تا هر شبكه اسب خود را زين كرده تا در اين مناسبت به خصوص گوي رقابت را از
حريف بربايد و با كمك گرفتن از نيروهاي كارآزموده و كار بلد در عرصه
سريالسازي از رقبا پيشي بگيرد. رقابتي كه تحت هر شرايطي به ارتقاء سطح
كيفي آثار تلويزيوني كمكي به سزا و البته تغيير تفكري را ميان اهالي پشت و
جلوي دوربين درخصوص اين آثار ايجاد كرد. نگاهي كه پيش از اين از آن به
عنوان سريالهاي سفارشي ياد ميشد. ولي كم كم تمام كارگردانان صاحب نام و
البته بازيگران چهره براي حضور در اين مخاطب خاص سر و دست ميشكاندند.
رقابت موجود ميان آثار مناسبتي ماه مبارك رمضان به حدي بود كه گاهي سه يا حداقل دو سريال قابل قبول و تماشاگرپسند در ميان توليدات شبكهها به چشم ميخورد، اما كم كم به سالي يك سريال و البته در اين سالهاي اخير افت محسوس تلويزيون به آثار مناسبتي اين ماه نيز سرايت كرده است در واقع سريالهاي تلويزيون در ماه مبارك رمضان كه سالها براي اين رسانه آبروداري ميكردند نيز چند سالي است كه حرفي براي گفتن ندارند. حضور كارگردانان و عوامل تكراري كه ديگر خلاقيتي در اين باب به كار نميبندند، مشكلات مالي تلويزيون، عدم اقدام به موقع مديران تصميمگيرنده در توليد آثار و شايد هم كمرنگ شدن وسواس سياستگذاران نسبت به گذشته در توليد اين مجموعههاي تلويزيوني و ... را ميتوان در اين امر مؤثر دانست. در گفتوگو با تني چند از تهيهكنندگان، كارگردانان و منتقدان به آسيبشناسي اين ماجرا پرداختهايم.
جواد نوروزبيگي: تلويزيون خودش را به زحمت نمياندازد!
اين تهيهكننده با سابقه سينما و تلويزيون درباره سريالهاي ماه مبارك رمضان به لحاظ كمي و كيفي معتقد است: اصولاً در توليد اين آثار در سالهاي اخير با زمان كم مواجه بوديم و سازندگاني كه مجبور هستند كار را برسانند، لذا مجبورند معمولاً به دو گروه تقسيم شوند و كارگردان نميتواند آن قدرت بالاي هنري خودش را در تمام موقعيتهاي كارش داشته باشد، چرا كه تنها دغدغه رساندن كار را دارد. مسئله بعدي هم بودجه است، بودجه ناكافي معمولاً به كيفيت هر كاري لطمه وارد ميكند. فكر ميكنم اگر بودجه لازم در اختيار پروژهها باشد، شايد بتوان افراد درجه يكتري را انتخاب كرد، عوامل جلوي دوربين را نيز از ميان با تجربهترها برگزيد و زودتر كار را شروع كرد تا سرفرصت سريال در شأن ماه مبارك رمضان را رساند.
نوروزبيگي ميگويد: متأسفانه نكته ديگري كه وجود دارد، انتخاب متون است، اخيراً گاه ديده شده متون ضعيفي از سوي سازندگان ارائه ميشود و تلويزيون ميپذيرد. فكر ميكنم اگر قصه يك اثر خوب و درجه يك باشد، حتي ميتواند موارد مذکور را نيز تحت تأثير قرار دهد و از درجه اهميت آن بكاهد، اما قصهها ضعيف هستند و مشخصاً نگاه سازمان به متون تنها بسته به اين است كه با نگاه مالي فعلياش جور در بيايد در نتيجه آثاري مورد توجه قرار ميگيرند كه پس از توليد اثري با كيفيت نخواهد بود. ضمن اينكه تيم سازنده هم در ساخت يك اثر قطعاً مؤثر است.
تهيهكننده سريال «شوق پرواز» در خصوص حضور تكراري كارگردانان مناسبتيساز در سالهاي اخير هم ادامه ميدهد: تقريباً تلويزيون خودش را به زحمت مياندازد هر شبكه خودش براي هر مناسبت يك تيم سازنده دارد، حالا چه پروژه نوروزي باشد و چه ماه مبارك رمضان و اصولاً احساس ميكند نبايد فرصت را به گروههاي ديگر و سازندگان ديگر بدهد. در نتيجه ماجرا تقريباً از قبل تعيين و بسته شده است. همان گروهها تقريباً هر ساله اقدام به تكرار خودشان ميكنند، هر چند گاهي يك مقدار قصههايشان تغيير ميكند و تو ميبيني باز كارها در كليت همان شباهتها را به هم دارند و كارگردانهاي تكراري بدون هيچ خلاقيت و تغييري همان كار قبلي را با كمي تغيير ارائه ميدهد. خود تلويزيون هم اين مسئله را دوست دارد و حاضر نيست خودش را به زحمت بياندازد و با حضور ديگران دست به ريسك بزند.
قدرتا... صلحميرزايي: انتخاب درست سوژهها
كارگردان سريالهاي «دختري به نام آهو» و «پنجره» در اينباره به «باني فيلم» ميگويد: ماه مبارك رمضان ماه رحمت است، ماهي كه خداوند اين فرصت را به بندگان خود ميدهد تا دوباره به او نزديكتر شوند، در ماه مهماني خدا تا حدود زيادي مخاطب بيش از قبل و بعد از اين ماه عزيز پاي تلويزيون است. پس از گذشت يك روز عبادت پاي سفره افطار فرصتي است كه رسانه ملي با ارائه حرفهايي بزرگ و الگوهايي درست و البته سرگرمكننده مخاطبش را درگير كند و ضمن سرگرم كردن، آموزههايي را در باب اين ماه بزرگ و تاثيراتش بر مردم بازگو كند، من برخلاف خيلي از دوستان همكارم شخصاً نميتوانم بگويم تلويزيون ما در ماه مبارك رمضان بر خلاف سالهاي گذشته در اين سالها دچار افت شده است. بالاخره هر شبكهاي بر اساس آن سياستگذاريهاي خودش كه بر عهدهاش گذاشته شده، حركت و اقدام كرده است. فكر ميكنم مشكل اصلي عدم جذابيت آثار در انتخاب سوژههاست. در واقع ايراد اصلي را ميتوان به كارهاي انتخاب شده وارد دانست. به نظرم همكاراني كه متون را بررسي ميكنند، به لحاظ جذابيتهاي نمايش بايد شناخت كامل و كافي داشته باشند. من فكر ميكنم اصل اول در موفقيت يك اثر نمايشي به لحاظ جذابيت و حفظ مخاطب همان سوژه اوليه است كه مورد تأييد دوستان عزيز من قرار ميگيرد. ما بايد ببينيم چقدر متن و قصه اوليه ملموس و قابل توجه مخاطب امروز ماست. ما بايد سوژههايمان را از دل جامعه بگيريم، چرا كه با اين فاكتور بسيار سريع مخاطب را به خودمان و اثرمان نزديك ميكنيم.
اين كارگردان سينما و تلويزيون ادامه ميدهد: شبكههاي ماهوارهاي به رغم اينكه محدوديتي ندارند و اصولاً در پرداختن به مسائل مختلف دستشان باز است، بارها ديده شده. با پرداختن به موضوعاتي ضد رفتاري و اخلاقي بنياد خانوادهها را مورد هجوم قرار ميدهند، اما سوژههاي جذابي را انتخاب ميكنند. در واقع جدا از مسائل ضد اخلاقيشان در انتخاب سوژه و قصه موفق هستند. به همين دليل ميتوانند مخاطب را جذب كنند. در واقع احتمالاً آنها توانستهاند به نوعي خواستهها و مشكلات افراد جامعهشان را در كارشان ببينند و تماشاگر را به سرعت درگير كنند. در كشور ما كه حكومت اسلامي در آن با يك فرهنگ غني ديني، اخلاقي و اعتقادي حاكم است، بايد سعي شود كه آموزههاي ديني نيز به شكل غيرمستقيم آموزش داده شود و مسائل انساني كه به نوعي برگرفته از دين ماست در آثار لحاظ شود و در ساختار سريالها به لحاظ بيان هنري و نمايش جاي داده شود. ماه مبارك رمضان فرصت خوبي است تا ما به شكلي غيرمستقيم آموزههاي تربيتيمان را نيز در دل قصههاي جذاب و تماشاگرپسند به تصوير بكشيم و با يك تير دو نشان بزنيم.
كارگردان فيلمهاي «شاخه گلي براي عروس»، «دلداده» و... ميگويد: مردم در ماه مبارك رمضان آمادگي روحي شنيدن مسائلي را دارند كه شايد در ماههاي ديگر اينقدر آماده نباشند، پس چه خوب است كه ما سوژههايي را انتخاب كنيم كه به نوعي مرتبط با ماه رمضان باشد، اتفاقات بسيار مهمي در اين ماه عزيز رخ داده است كه ميتواند دستمايه نمايش قرار گيرد و دراينباره نيز مسؤولان محترم كه در جايگاه انتخاب سوژهها نشستهاند، بايد مدنظر قرار دهند. پيشنهاد من اين است كارشناسان انتخاب سوژهها بايد از طيفهاي مختلف باشند؛ يكسري متون طنز را تصويب كنند، يكسري متون جدي، ماورايي، اخلاقي و... را به كارشناسي بنشينند. صلحميرزايي درخصوص حضور كارگردانان ثابت تلويزيون در ساخت آثار مناسبتي به خصوص ماه رمضان نيز ميگويد: به نظر من حضور تيم ثابت در ساخت آثار مناسبتي اشتباه است، ما با حضور افراد ثابت مشكلي نداريم، اما بايد اجازه داد تا تفكرهاي مختلف با نگاه و ايدههاي مختلف نيز وارد گود شوند. شك نكنيد از ريشههاي مختلف ميتوانند با ورود به عرصه سيما با نظرات بكر و درست خودشان مخاطب را كه به دنبال شنيدن حرف نو است. براي رسانه حفظ كنند. ما بايد فرصت بدهيم بقيه هم بيايند و خودشان را محك بزنند. شايد تزريق نگاه نو و جديد بتواند ما را از ورطه تكرار نجات بدهد و تماشاگر ايراني را به خود جذب كند. من به شما با قدرت ميگويم مردم ايران و خانوادههاي اصيل ايراني بسيار اخلاقمدار و معتقد به مباني دينيشان هستند، پس اگر توليدات ما قوي و غني و برگرفته از آموزههاي درست با حفظ و رعايت جذابيتهاي نمايش باشد هرگز به سمت آثار سخيف شبكههاي ماهوارهاي كشيده نخواهند شد.
بهمن گودرزي: بيمايه فطير است!
بهمن گودرزي كه سينما و تلويزيون را با دستياري و برنامهريزي و مديريت توليد آغاز كرده تا به كارگرداني فيلمهايي چون «شيش و بش» برسد، دراينباره ميگويد: يكي از بهترين كنداكتورهاي تلويزيون ما كه مخاطب بسياري دارد، شبهاي ماه مبارك رمضان است، اين كنداكتور داراي اين ويژگي است كه اگر تو سريال خوب و با كيفيتي كار كرده باشي در اين زمان مشخص به طور حتم ديده ميشود. جالب اينكه به واسطه اين كنداكتور پرمخاطب خيلي ها راغب به همكاري هستند از كارگردان گرفته تا بازيگران و... به خاطر اينكه اين اطمينان برايشان وجود دارد كه زحمتشان به بار خواهد نشست و قطع به يقين مخاطب خودش را خواهد داشت. متأسفانه به رغم اين مسئله ما در چند سال اخير شاهد افت آثار در ماه مبارك رمضان هستيم.
فكر ميكنم مناسبتهايي مثل ماه مبارك رمضان يا عيد نوروز و از اين دست زمانهايي نيست كه كسي يادش برود يا در تقويم نباشد، پس چرا تصميمگيرندگان تلويزيون پس از پايان هر مناسبت فايلي را براي سال آينده باز نميكنند؟ واقعاً چرا؟ چرا ما خيلي زود به اين فكر نميافتيم كه تهيهكننده، كارگردان و فيلمنامه مورد نظر اين مناسبتها را مشخص كنيم؟ چرا هميشه بايد كار را به دقيقه 90 بكشانيم؟ وقتي اكثر فيلمنامهها در دقيقه 90 و همزمان با تصويربرداري نوشته ميشود، چه توقعي ميتوان داشت از فيلمنامهاي كه فرصت نگارش به آن داده نشده است. شما و گروه سر صحنه هستيد و در انتظار فيلمنامه، مشخص است كه در اين شرايط كار دچار افت ميشود. فكر ميكنم زمانيكه در اختيار گروه قرار نميگيرد، از چند سو تعيين كننده و در كيفيت تأثيرگذار و لطمه زننده است. افت، به لحاظ فيلمنامه، كارگرداني و دقت در كار و... .
كارگردان سريال تلويزيوني «ششمين نفر» ادامه ميدهد عامل ديگري كه تلويزيون در اين چند وقت به شدت با آن دست به گريبان بوده بودجه است، ميگويند تلويزيون پول ندارد و بدون شك بيمايه فطير است، اين دو مسئله در افت كيفي آثار سيما تأثيرگذار است. وقتي پول نباشد تلويزيون ميگويد آن تهيهكنندهاي بيايد كه خودش ميتواند بخشي از سرمايه را بگذارد و تأمين كند، يعني خودش خرج كند و ديرتر بگيرد. وقتي آن وضع ايجاد ميشود، در اين شرايط سرمايهگذار حرف اول را ميزند و عملا حساسيت و نظارت تلويزيون كمتر ميشود، چون آقا خودش پول را آورده و خودش حرف اول و آخر را ميزند و حتماً ميخواهد با هزينه پايينتري كار را پيش ببرد. در نتيجه به سراغ عواملي ميرود كه كيفيت كارشان خيلي بالا نيست. هم اين مسائل را كه كنار هم بچينيد، كم كم متوجه خواهيد شد كه چه عواملي در افت يك اثر تلويزيوني مؤثر است.
اين كارگردان جوان درخصوص كارگردانهاي ثابت اكثر آثار مناسبتي به خصوص ماه مبارك رمضان نيز ميگويد: قطعاً حضور فكرهاي جديد خيلي بهتر است يك تيم ميآيد سريال ماورايي ميسازد يكسال جذاب است، سال دوم را هم ميشود تحمل كرد، ولي سال سوم واقعاً غيرقابل تحمل است درخصوص ژانرهاي ديگر هم همينطور، شما شك نكنيد سال دوم و سوم يك تيم تكراري در يك ژانر تكراري تهي ميشوند از يك انديشه نو و بكر، به همين دليل شما ميبينيد كه هر سال رو به افول هستيم. اين همه نيروي جديد و جوان و با استعداد و خلاقيت پشت خط ميمانند دوباره مدير ما ميرود به سراغ كارگرداني كه واقعاً حرفهايش را قبلاً زده، خب هر صنفي، شغلي بازنشستگي دارد، خب آن انگيزه ابتدايي ديگر در يك كارگردان چندين سال كار كرده وجود ندارد.
به خدا هستند. جوانترهايي كه منتظر حضور هستند تا هم خودش آنرا ثابت كنند و هم حرفهاي جديد بزنند. نميدانم شايد اين به آن علت است كه عواملي تصميمگيرنده هستند كه ما از آنها با خبر نيستيم. شما نگاه كنيد تلويزيون ما با 4 هزار كارمند و اين همه شبكه چقدر تماشاگر دارد و تلويزيوني مثل شبكه «جم» چقدر مخاطب دارد! گاهي واقعاً وقتي اطراف خودم يا دوستانم ميبينم تا اين حد آثار اين شبكهها مورد توجه است، ناراحت و شاكي ميشوم. به هر حال آدم به كارش و محل كارش يك تعصبي دارد و سخت است برايش وقتيكه ميبيند ملت از ساعت 7 شب تا 12 مينشينند پاي شبكه «جم» و .... سريال ميبينند، اين مسئله فراگير است و شنيدهام كه در شهرستانها كار به مراتب خرابتر است و مخاطبان اين شبكهها به مراتب بيشتر است، مثل اينكه يك تيم گل كوچك محلي برود بزرگسالان برزيل را ببرد! اين اتفاق در مقايسه شبكهاي مثل «جم» و تلويزيون ما در حال رخ دادن است. آدم متأثر ميشود و از آنجا كه ما تصميمگيرنده نيستيم فقط تأسف ميخوريم.
حسين سلطان محمدي: جاي سريالهاي ماورايي خالي است
اين منتقد سينما و تلويزيون درباره كم و كيف آثار مناسبتي ماه مبارك رمضان در سالهاي اخير به «باني فيلم» ميگويد: همانطور كه شما ميدانيد شروع سريالهاي ماه مبارك رمضان به شدت طوفاني بود و آنچنان طوفاني به پا كرد كه ساير عرصههاي اجتماعي مردم در ماه مبارك رمضان تحت الشعاع قرار گرفت و به طور طبيعي واكنشهايي را به ويژه از سوي محافل مذهبي در برداشت و اين مسئله باعث شد تا مسؤولان تلويزيون در سالهاي بعد بر آن شوند كه كمي تغييرات را در كنداكتورشان ايجاد كنند. امسال هم با توجه به اطلاعات منتشر شده مشخص است كه تعادل رعايت شده يعني هم برنامه جدي داريم و هم بحثهاي طنز و شيرين كه بتواند به ماه مبارك مهماني خدا لطافت بيشتري ببخشد، البته بايد بگويم با توجه به زمان اذان كماكان آثار در رقابت جدي با مراسمهاي مذهبي در مساجد و بوستانها تهران هستند.
سلطان محمدي درخصوص كيفيت آثار ادامه ميدهد به نظرم كيفيت كارها در دو- سه سال اخير نزول داشته است، تلويزيون زمانهايي آمد و مسائلي را مطرح كرد كه به زعم خيليها خوب نبود (بحثهاي متافيزيك، روح، ضمير انسان و...) در حاليكه ما در آموزههاي اسلامي و هر ديني داريم كه قدرتي ماورايي وجود دارد. اين را هر فرقه و آئيني قبول دارد و سعي ميكند در شرايط خاص مددي از آن بجويد. به نظر من چقدر خوب است كه ما برخي از اين مسائل را در ساختار تصويري خودمان بيازماييم همچنان كه سالهاي قبل چنين اتفاقي رخ داد و ما شاهد تجسم نفس اماره و شياطين و... بوديم تا چند سال پيش كه اتفاق خوبي بود و ما را در ماه مبارك رمضان به شدت درگير خود ميكرد تا اينكه بحثهاي بيربط رسانهاي كه فلان سريال باعث شده بچه من خودش را كشته است و ... كه به نظر من صد در صد كذب هم بود باعث شد اين آثار تحت شعاع قرار بگيرد. من قبول ندارم كه مخاطب ما منفعل است و تا اين حد تحت تأثير اينگونه آثار قرار ميگيرد، مخاطب ما امروز به انواع و اقسام رسانه دسترسي دارد آيا در مقابل آن منفعل عمل ميكند؟ به نظر من تلويزيون نبايد به اين راحتي از آن فضاي درست تأثيرگذار فاصله ميگرفت و بهتر بود در مناسبتهايي مثل ماه مبارك رمضان همچنان موضوعاتي از اين دست را كه با اعتقادات مخاطب مرتبط است در رأس برنامههاي خود داشته باشد، بحثهاي ماورايي مذهبي كه مخاطب را به موضوعات متعالي و خدايي نزديك ميكند، چه اشكالي دارد كه ما سريالهايمان را به موضوعات جديتر اختصاص بدهيم. اصلاً سريال را در شبكه چهار پخش كنيد، كارشناس هم بيايد و راجع به فضاي كار بحث كند! لزوماً كه نبايد تمام سهم تلويزيون به دوستاني مثل آقاي آقاخاني، آقاي رضويان و... برسد بخشي از سهم مال آنهاست.
اما اين منتقد تلويزيوني درخصوص حضور ثابت برخي تهيهكنندگان و كارگردانان در توليد آثار مناسبتي نظري متفاوت دارد: به نظرم حضور كارگردانان ثابت در آثار مناسبتي ايرادي ندارد افرادي كه كارنامه مشخص دارند و تواناييشان را قبلاً نشان دادهاند حتماً ميتوانند مؤثر واقع شوند. به هر حال سريال ماه مبارك رمضان و خود تلويزيون عرصه كارآموزي نيست و قرار نيست ما اجازه بدهيم افراد مختلف بيايند و مثل دانشگاه اتود بزنند و نمره بگيرند. دوستاني كه تجربه اين يك ماه فعال و به شدت درگيرانه را دارند، بهتر است دوباره به كار گرفته شوند، چون برخلاف يازده ماه ديگر مخاطب در اين ماه تمركز بسياري روي تلويزيون و سريالها دارد. پس چه بهتر كه آدمهاي خبره و كار كرده بيايند. سعيد آقاخاني كاربلد بايد كار بسازد، سيروس مقدم همينطور، لطيفي كار كرده بايد بسازد، ما بايد از اين توان حرفهاي در تلويزيون به شدت استفاده كنيم. دوستان ديگر هم در يازده ماه ديگر توانايي خودشان را اثبات كنند و بعد وارد گود بشوند.
منبع:بانی فیلم
رقابت موجود ميان آثار مناسبتي ماه مبارك رمضان به حدي بود كه گاهي سه يا حداقل دو سريال قابل قبول و تماشاگرپسند در ميان توليدات شبكهها به چشم ميخورد، اما كم كم به سالي يك سريال و البته در اين سالهاي اخير افت محسوس تلويزيون به آثار مناسبتي اين ماه نيز سرايت كرده است در واقع سريالهاي تلويزيون در ماه مبارك رمضان كه سالها براي اين رسانه آبروداري ميكردند نيز چند سالي است كه حرفي براي گفتن ندارند. حضور كارگردانان و عوامل تكراري كه ديگر خلاقيتي در اين باب به كار نميبندند، مشكلات مالي تلويزيون، عدم اقدام به موقع مديران تصميمگيرنده در توليد آثار و شايد هم كمرنگ شدن وسواس سياستگذاران نسبت به گذشته در توليد اين مجموعههاي تلويزيوني و ... را ميتوان در اين امر مؤثر دانست. در گفتوگو با تني چند از تهيهكنندگان، كارگردانان و منتقدان به آسيبشناسي اين ماجرا پرداختهايم.
جواد نوروزبيگي: تلويزيون خودش را به زحمت نمياندازد!
اين تهيهكننده با سابقه سينما و تلويزيون درباره سريالهاي ماه مبارك رمضان به لحاظ كمي و كيفي معتقد است: اصولاً در توليد اين آثار در سالهاي اخير با زمان كم مواجه بوديم و سازندگاني كه مجبور هستند كار را برسانند، لذا مجبورند معمولاً به دو گروه تقسيم شوند و كارگردان نميتواند آن قدرت بالاي هنري خودش را در تمام موقعيتهاي كارش داشته باشد، چرا كه تنها دغدغه رساندن كار را دارد. مسئله بعدي هم بودجه است، بودجه ناكافي معمولاً به كيفيت هر كاري لطمه وارد ميكند. فكر ميكنم اگر بودجه لازم در اختيار پروژهها باشد، شايد بتوان افراد درجه يكتري را انتخاب كرد، عوامل جلوي دوربين را نيز از ميان با تجربهترها برگزيد و زودتر كار را شروع كرد تا سرفرصت سريال در شأن ماه مبارك رمضان را رساند.
نوروزبيگي ميگويد: متأسفانه نكته ديگري كه وجود دارد، انتخاب متون است، اخيراً گاه ديده شده متون ضعيفي از سوي سازندگان ارائه ميشود و تلويزيون ميپذيرد. فكر ميكنم اگر قصه يك اثر خوب و درجه يك باشد، حتي ميتواند موارد مذکور را نيز تحت تأثير قرار دهد و از درجه اهميت آن بكاهد، اما قصهها ضعيف هستند و مشخصاً نگاه سازمان به متون تنها بسته به اين است كه با نگاه مالي فعلياش جور در بيايد در نتيجه آثاري مورد توجه قرار ميگيرند كه پس از توليد اثري با كيفيت نخواهد بود. ضمن اينكه تيم سازنده هم در ساخت يك اثر قطعاً مؤثر است.
تهيهكننده سريال «شوق پرواز» در خصوص حضور تكراري كارگردانان مناسبتيساز در سالهاي اخير هم ادامه ميدهد: تقريباً تلويزيون خودش را به زحمت مياندازد هر شبكه خودش براي هر مناسبت يك تيم سازنده دارد، حالا چه پروژه نوروزي باشد و چه ماه مبارك رمضان و اصولاً احساس ميكند نبايد فرصت را به گروههاي ديگر و سازندگان ديگر بدهد. در نتيجه ماجرا تقريباً از قبل تعيين و بسته شده است. همان گروهها تقريباً هر ساله اقدام به تكرار خودشان ميكنند، هر چند گاهي يك مقدار قصههايشان تغيير ميكند و تو ميبيني باز كارها در كليت همان شباهتها را به هم دارند و كارگردانهاي تكراري بدون هيچ خلاقيت و تغييري همان كار قبلي را با كمي تغيير ارائه ميدهد. خود تلويزيون هم اين مسئله را دوست دارد و حاضر نيست خودش را به زحمت بياندازد و با حضور ديگران دست به ريسك بزند.
قدرتا... صلحميرزايي: انتخاب درست سوژهها
كارگردان سريالهاي «دختري به نام آهو» و «پنجره» در اينباره به «باني فيلم» ميگويد: ماه مبارك رمضان ماه رحمت است، ماهي كه خداوند اين فرصت را به بندگان خود ميدهد تا دوباره به او نزديكتر شوند، در ماه مهماني خدا تا حدود زيادي مخاطب بيش از قبل و بعد از اين ماه عزيز پاي تلويزيون است. پس از گذشت يك روز عبادت پاي سفره افطار فرصتي است كه رسانه ملي با ارائه حرفهايي بزرگ و الگوهايي درست و البته سرگرمكننده مخاطبش را درگير كند و ضمن سرگرم كردن، آموزههايي را در باب اين ماه بزرگ و تاثيراتش بر مردم بازگو كند، من برخلاف خيلي از دوستان همكارم شخصاً نميتوانم بگويم تلويزيون ما در ماه مبارك رمضان بر خلاف سالهاي گذشته در اين سالها دچار افت شده است. بالاخره هر شبكهاي بر اساس آن سياستگذاريهاي خودش كه بر عهدهاش گذاشته شده، حركت و اقدام كرده است. فكر ميكنم مشكل اصلي عدم جذابيت آثار در انتخاب سوژههاست. در واقع ايراد اصلي را ميتوان به كارهاي انتخاب شده وارد دانست. به نظرم همكاراني كه متون را بررسي ميكنند، به لحاظ جذابيتهاي نمايش بايد شناخت كامل و كافي داشته باشند. من فكر ميكنم اصل اول در موفقيت يك اثر نمايشي به لحاظ جذابيت و حفظ مخاطب همان سوژه اوليه است كه مورد تأييد دوستان عزيز من قرار ميگيرد. ما بايد ببينيم چقدر متن و قصه اوليه ملموس و قابل توجه مخاطب امروز ماست. ما بايد سوژههايمان را از دل جامعه بگيريم، چرا كه با اين فاكتور بسيار سريع مخاطب را به خودمان و اثرمان نزديك ميكنيم.
اين كارگردان سينما و تلويزيون ادامه ميدهد: شبكههاي ماهوارهاي به رغم اينكه محدوديتي ندارند و اصولاً در پرداختن به مسائل مختلف دستشان باز است، بارها ديده شده. با پرداختن به موضوعاتي ضد رفتاري و اخلاقي بنياد خانوادهها را مورد هجوم قرار ميدهند، اما سوژههاي جذابي را انتخاب ميكنند. در واقع جدا از مسائل ضد اخلاقيشان در انتخاب سوژه و قصه موفق هستند. به همين دليل ميتوانند مخاطب را جذب كنند. در واقع احتمالاً آنها توانستهاند به نوعي خواستهها و مشكلات افراد جامعهشان را در كارشان ببينند و تماشاگر را به سرعت درگير كنند. در كشور ما كه حكومت اسلامي در آن با يك فرهنگ غني ديني، اخلاقي و اعتقادي حاكم است، بايد سعي شود كه آموزههاي ديني نيز به شكل غيرمستقيم آموزش داده شود و مسائل انساني كه به نوعي برگرفته از دين ماست در آثار لحاظ شود و در ساختار سريالها به لحاظ بيان هنري و نمايش جاي داده شود. ماه مبارك رمضان فرصت خوبي است تا ما به شكلي غيرمستقيم آموزههاي تربيتيمان را نيز در دل قصههاي جذاب و تماشاگرپسند به تصوير بكشيم و با يك تير دو نشان بزنيم.
كارگردان فيلمهاي «شاخه گلي براي عروس»، «دلداده» و... ميگويد: مردم در ماه مبارك رمضان آمادگي روحي شنيدن مسائلي را دارند كه شايد در ماههاي ديگر اينقدر آماده نباشند، پس چه خوب است كه ما سوژههايي را انتخاب كنيم كه به نوعي مرتبط با ماه رمضان باشد، اتفاقات بسيار مهمي در اين ماه عزيز رخ داده است كه ميتواند دستمايه نمايش قرار گيرد و دراينباره نيز مسؤولان محترم كه در جايگاه انتخاب سوژهها نشستهاند، بايد مدنظر قرار دهند. پيشنهاد من اين است كارشناسان انتخاب سوژهها بايد از طيفهاي مختلف باشند؛ يكسري متون طنز را تصويب كنند، يكسري متون جدي، ماورايي، اخلاقي و... را به كارشناسي بنشينند. صلحميرزايي درخصوص حضور كارگردانان ثابت تلويزيون در ساخت آثار مناسبتي به خصوص ماه رمضان نيز ميگويد: به نظر من حضور تيم ثابت در ساخت آثار مناسبتي اشتباه است، ما با حضور افراد ثابت مشكلي نداريم، اما بايد اجازه داد تا تفكرهاي مختلف با نگاه و ايدههاي مختلف نيز وارد گود شوند. شك نكنيد از ريشههاي مختلف ميتوانند با ورود به عرصه سيما با نظرات بكر و درست خودشان مخاطب را كه به دنبال شنيدن حرف نو است. براي رسانه حفظ كنند. ما بايد فرصت بدهيم بقيه هم بيايند و خودشان را محك بزنند. شايد تزريق نگاه نو و جديد بتواند ما را از ورطه تكرار نجات بدهد و تماشاگر ايراني را به خود جذب كند. من به شما با قدرت ميگويم مردم ايران و خانوادههاي اصيل ايراني بسيار اخلاقمدار و معتقد به مباني دينيشان هستند، پس اگر توليدات ما قوي و غني و برگرفته از آموزههاي درست با حفظ و رعايت جذابيتهاي نمايش باشد هرگز به سمت آثار سخيف شبكههاي ماهوارهاي كشيده نخواهند شد.
بهمن گودرزي: بيمايه فطير است!
بهمن گودرزي كه سينما و تلويزيون را با دستياري و برنامهريزي و مديريت توليد آغاز كرده تا به كارگرداني فيلمهايي چون «شيش و بش» برسد، دراينباره ميگويد: يكي از بهترين كنداكتورهاي تلويزيون ما كه مخاطب بسياري دارد، شبهاي ماه مبارك رمضان است، اين كنداكتور داراي اين ويژگي است كه اگر تو سريال خوب و با كيفيتي كار كرده باشي در اين زمان مشخص به طور حتم ديده ميشود. جالب اينكه به واسطه اين كنداكتور پرمخاطب خيلي ها راغب به همكاري هستند از كارگردان گرفته تا بازيگران و... به خاطر اينكه اين اطمينان برايشان وجود دارد كه زحمتشان به بار خواهد نشست و قطع به يقين مخاطب خودش را خواهد داشت. متأسفانه به رغم اين مسئله ما در چند سال اخير شاهد افت آثار در ماه مبارك رمضان هستيم.
فكر ميكنم مناسبتهايي مثل ماه مبارك رمضان يا عيد نوروز و از اين دست زمانهايي نيست كه كسي يادش برود يا در تقويم نباشد، پس چرا تصميمگيرندگان تلويزيون پس از پايان هر مناسبت فايلي را براي سال آينده باز نميكنند؟ واقعاً چرا؟ چرا ما خيلي زود به اين فكر نميافتيم كه تهيهكننده، كارگردان و فيلمنامه مورد نظر اين مناسبتها را مشخص كنيم؟ چرا هميشه بايد كار را به دقيقه 90 بكشانيم؟ وقتي اكثر فيلمنامهها در دقيقه 90 و همزمان با تصويربرداري نوشته ميشود، چه توقعي ميتوان داشت از فيلمنامهاي كه فرصت نگارش به آن داده نشده است. شما و گروه سر صحنه هستيد و در انتظار فيلمنامه، مشخص است كه در اين شرايط كار دچار افت ميشود. فكر ميكنم زمانيكه در اختيار گروه قرار نميگيرد، از چند سو تعيين كننده و در كيفيت تأثيرگذار و لطمه زننده است. افت، به لحاظ فيلمنامه، كارگرداني و دقت در كار و... .
كارگردان سريال تلويزيوني «ششمين نفر» ادامه ميدهد عامل ديگري كه تلويزيون در اين چند وقت به شدت با آن دست به گريبان بوده بودجه است، ميگويند تلويزيون پول ندارد و بدون شك بيمايه فطير است، اين دو مسئله در افت كيفي آثار سيما تأثيرگذار است. وقتي پول نباشد تلويزيون ميگويد آن تهيهكنندهاي بيايد كه خودش ميتواند بخشي از سرمايه را بگذارد و تأمين كند، يعني خودش خرج كند و ديرتر بگيرد. وقتي آن وضع ايجاد ميشود، در اين شرايط سرمايهگذار حرف اول را ميزند و عملا حساسيت و نظارت تلويزيون كمتر ميشود، چون آقا خودش پول را آورده و خودش حرف اول و آخر را ميزند و حتماً ميخواهد با هزينه پايينتري كار را پيش ببرد. در نتيجه به سراغ عواملي ميرود كه كيفيت كارشان خيلي بالا نيست. هم اين مسائل را كه كنار هم بچينيد، كم كم متوجه خواهيد شد كه چه عواملي در افت يك اثر تلويزيوني مؤثر است.
اين كارگردان جوان درخصوص كارگردانهاي ثابت اكثر آثار مناسبتي به خصوص ماه مبارك رمضان نيز ميگويد: قطعاً حضور فكرهاي جديد خيلي بهتر است يك تيم ميآيد سريال ماورايي ميسازد يكسال جذاب است، سال دوم را هم ميشود تحمل كرد، ولي سال سوم واقعاً غيرقابل تحمل است درخصوص ژانرهاي ديگر هم همينطور، شما شك نكنيد سال دوم و سوم يك تيم تكراري در يك ژانر تكراري تهي ميشوند از يك انديشه نو و بكر، به همين دليل شما ميبينيد كه هر سال رو به افول هستيم. اين همه نيروي جديد و جوان و با استعداد و خلاقيت پشت خط ميمانند دوباره مدير ما ميرود به سراغ كارگرداني كه واقعاً حرفهايش را قبلاً زده، خب هر صنفي، شغلي بازنشستگي دارد، خب آن انگيزه ابتدايي ديگر در يك كارگردان چندين سال كار كرده وجود ندارد.
به خدا هستند. جوانترهايي كه منتظر حضور هستند تا هم خودش آنرا ثابت كنند و هم حرفهاي جديد بزنند. نميدانم شايد اين به آن علت است كه عواملي تصميمگيرنده هستند كه ما از آنها با خبر نيستيم. شما نگاه كنيد تلويزيون ما با 4 هزار كارمند و اين همه شبكه چقدر تماشاگر دارد و تلويزيوني مثل شبكه «جم» چقدر مخاطب دارد! گاهي واقعاً وقتي اطراف خودم يا دوستانم ميبينم تا اين حد آثار اين شبكهها مورد توجه است، ناراحت و شاكي ميشوم. به هر حال آدم به كارش و محل كارش يك تعصبي دارد و سخت است برايش وقتيكه ميبيند ملت از ساعت 7 شب تا 12 مينشينند پاي شبكه «جم» و .... سريال ميبينند، اين مسئله فراگير است و شنيدهام كه در شهرستانها كار به مراتب خرابتر است و مخاطبان اين شبكهها به مراتب بيشتر است، مثل اينكه يك تيم گل كوچك محلي برود بزرگسالان برزيل را ببرد! اين اتفاق در مقايسه شبكهاي مثل «جم» و تلويزيون ما در حال رخ دادن است. آدم متأثر ميشود و از آنجا كه ما تصميمگيرنده نيستيم فقط تأسف ميخوريم.
حسين سلطان محمدي: جاي سريالهاي ماورايي خالي است
اين منتقد سينما و تلويزيون درباره كم و كيف آثار مناسبتي ماه مبارك رمضان در سالهاي اخير به «باني فيلم» ميگويد: همانطور كه شما ميدانيد شروع سريالهاي ماه مبارك رمضان به شدت طوفاني بود و آنچنان طوفاني به پا كرد كه ساير عرصههاي اجتماعي مردم در ماه مبارك رمضان تحت الشعاع قرار گرفت و به طور طبيعي واكنشهايي را به ويژه از سوي محافل مذهبي در برداشت و اين مسئله باعث شد تا مسؤولان تلويزيون در سالهاي بعد بر آن شوند كه كمي تغييرات را در كنداكتورشان ايجاد كنند. امسال هم با توجه به اطلاعات منتشر شده مشخص است كه تعادل رعايت شده يعني هم برنامه جدي داريم و هم بحثهاي طنز و شيرين كه بتواند به ماه مبارك مهماني خدا لطافت بيشتري ببخشد، البته بايد بگويم با توجه به زمان اذان كماكان آثار در رقابت جدي با مراسمهاي مذهبي در مساجد و بوستانها تهران هستند.
سلطان محمدي درخصوص كيفيت آثار ادامه ميدهد به نظرم كيفيت كارها در دو- سه سال اخير نزول داشته است، تلويزيون زمانهايي آمد و مسائلي را مطرح كرد كه به زعم خيليها خوب نبود (بحثهاي متافيزيك، روح، ضمير انسان و...) در حاليكه ما در آموزههاي اسلامي و هر ديني داريم كه قدرتي ماورايي وجود دارد. اين را هر فرقه و آئيني قبول دارد و سعي ميكند در شرايط خاص مددي از آن بجويد. به نظر من چقدر خوب است كه ما برخي از اين مسائل را در ساختار تصويري خودمان بيازماييم همچنان كه سالهاي قبل چنين اتفاقي رخ داد و ما شاهد تجسم نفس اماره و شياطين و... بوديم تا چند سال پيش كه اتفاق خوبي بود و ما را در ماه مبارك رمضان به شدت درگير خود ميكرد تا اينكه بحثهاي بيربط رسانهاي كه فلان سريال باعث شده بچه من خودش را كشته است و ... كه به نظر من صد در صد كذب هم بود باعث شد اين آثار تحت شعاع قرار بگيرد. من قبول ندارم كه مخاطب ما منفعل است و تا اين حد تحت تأثير اينگونه آثار قرار ميگيرد، مخاطب ما امروز به انواع و اقسام رسانه دسترسي دارد آيا در مقابل آن منفعل عمل ميكند؟ به نظر من تلويزيون نبايد به اين راحتي از آن فضاي درست تأثيرگذار فاصله ميگرفت و بهتر بود در مناسبتهايي مثل ماه مبارك رمضان همچنان موضوعاتي از اين دست را كه با اعتقادات مخاطب مرتبط است در رأس برنامههاي خود داشته باشد، بحثهاي ماورايي مذهبي كه مخاطب را به موضوعات متعالي و خدايي نزديك ميكند، چه اشكالي دارد كه ما سريالهايمان را به موضوعات جديتر اختصاص بدهيم. اصلاً سريال را در شبكه چهار پخش كنيد، كارشناس هم بيايد و راجع به فضاي كار بحث كند! لزوماً كه نبايد تمام سهم تلويزيون به دوستاني مثل آقاي آقاخاني، آقاي رضويان و... برسد بخشي از سهم مال آنهاست.
اما اين منتقد تلويزيوني درخصوص حضور ثابت برخي تهيهكنندگان و كارگردانان در توليد آثار مناسبتي نظري متفاوت دارد: به نظرم حضور كارگردانان ثابت در آثار مناسبتي ايرادي ندارد افرادي كه كارنامه مشخص دارند و تواناييشان را قبلاً نشان دادهاند حتماً ميتوانند مؤثر واقع شوند. به هر حال سريال ماه مبارك رمضان و خود تلويزيون عرصه كارآموزي نيست و قرار نيست ما اجازه بدهيم افراد مختلف بيايند و مثل دانشگاه اتود بزنند و نمره بگيرند. دوستاني كه تجربه اين يك ماه فعال و به شدت درگيرانه را دارند، بهتر است دوباره به كار گرفته شوند، چون برخلاف يازده ماه ديگر مخاطب در اين ماه تمركز بسياري روي تلويزيون و سريالها دارد. پس چه بهتر كه آدمهاي خبره و كار كرده بيايند. سعيد آقاخاني كاربلد بايد كار بسازد، سيروس مقدم همينطور، لطيفي كار كرده بايد بسازد، ما بايد از اين توان حرفهاي در تلويزيون به شدت استفاده كنيم. دوستان ديگر هم در يازده ماه ديگر توانايي خودشان را اثبات كنند و بعد وارد گود بشوند.
منبع:بانی فیلم