متن زیر گفتگوی ما با او در مورد حوادث انتخابات است.
*بگذارید به سراغ انتخابات برویم و از آن شروع کنیم چه شد که آقای عارف تصمیم به حضور در صحنه انتخابات گرفتند؟
خامسیان: آقای دکتر عارف در چند نوبت در ادوار گذشته قصد ورود در عرصه انتخابات را داشتند از جمله انتخابات 84 که بعد از دولت خاتمی بود و ایشان سمت معاون اولی را در آن دولت برعهده داشت.
در آن زمان کاندیداهای زیادی برای حضور در صحنه انتخابات حضور داشتند از
جمله آقای معین،آقای کروبی و آقای هاشمی . وقتی آقای عارف این صحنه را
دیدند ، صلاح ندانستند که فردی را به افراد موجود در صحنه اضافه کرده و
احتمال کاهش آرای اصلاحطلبان را رقم بزنند و به همین دلیل از حضور در عرصه
انتخابات منصرف شدند.
در انتخابات سال 88 هم به طور ضمنی اعلام حضور کرده بودند، در زمستان سال
87 آقای خاتمی در مجمع روحانیون مبارز کاندیداتوری خود را اعلام کرد و به
همین دلیل آقای عارف در این انتخابات ورود پیدا نکرده و بعد از آن هم که
آقای میرحسین موسوی وارد عرصه انتخابات شدند.
در مورد انتخابات اخیر نیز آقای عارف تحلیل خاص خود را داشتند و معتقد
بودند که قهر به نفع اصلاحطلبان نیست و اگراصلاحطلبان با قهر ،کاندیدایی
در انتخابات معرفی نکنند آن فعل سیاسی خود را که حضور در عرصه انتخابات
است به احتمال زیاد از دست خواهند داد . ضمن آنکه حلقه مشاورین ایشان و
برخی از چهرههای دانشگاهی وی را فرد مناسبی برای ریاست جمهوری دانسته و با
توجه به اتفاقاتی که در هشت سال گذشته در کشور اتفاق افتاده بود بهخصوص
از بعد اقتصادی و همینطور حوادث داخل دانشگاهها ایشان را مجاب به ورود به
عرصه انتخابات کرد.
البته این اتفاقات در حالی رخ میداد که احساس ناامیدی براثر حوادث سال 88
و شائبههای بهوجود آمده راجع به رای مردم بخشی از جامعه به خصوص جوانان
را ناامید کرده بود وبر این تصور بودند که این انتخابات نیز شبیه
انتخابات چهار سال گذشته است و نهایتا اصلاحطلبان موفقیتی در آن کسب
نخواهند کرد. اما آقای دکتر عارف این تحلیل برخی از افراد را قبول نداشته و
معقتد بود کسی که فعال سیاسی و حزبی است و خود را بهعنوان لیدر یک جریان
میداند، نمیتواند از مناظرات و فعالیتهای سیاسی که یکی از آنها شرکت در
انتخابات است کنار بکشد و به همین دلیل با مشورت هایی که از طریق افراد
مختلف در استانهای کشور انجام داد ، وارد عرصه انتخابات شده و اعلام کردند
که اگر اصلاحطلبان با محوریت آقای خاتمی به اجماعی برسند تمکین کرده و
این کار را هم انجام دادند.
*شما معتقدید که نظر آقای عارف این بودکه اصلاحطلبان امکان موفقیتشان در انتخابات آخر زیاد است چگونه به این نظر رسیدند وقتی اتفاقات 88 رخ داده بود و بخشی از جامعه اصلاحطلبان را مقصر اصلی این حوادث میدانستند و گروه رقیب شما هم خیلی از سران اصلاحات از جمله آقای خاتمی را بهعنوان یک فتنهگر معرفی میکرد از طرفی هم اصلاح طلبان در انتخابات مجلس با بیان شروطی وارد میدان انتخابات شده بودند و از طرف دیگر تحلیل برخی از کارشناسان که خود شما هم به آن اشاره کردید این بود که اگر اصلاحطلبان در انتخابات شرکت نکنند قطعا با مرگ سیاسی روبهرو خواهند شد ؟
خامسیان: ایشان خوشببین بود و خوشبینیاش هم به تحقق پیوست ؛ البته
اینکه افرادی را فتنهگر بدانیم قطعا مورد قبول آقای دکتر نیست ، مخصوصا
شخص آقای خاتمی که با توجه به جایگاهی که در جمهوری اسلامی ایران داشت چه
قبل از ریاست جمهوری و چه بعد از آن بهعنوان یک فرد مورد وثوق اصل نظام
مطرح بود و حالا کار به جایی رسیده بودکه چند رسانه صفتهای را به آقای
خاتمی نسبت میدادند و ما نباید آنها را سیاست کلی و اصلی نظام بدانیم.
ضمن آنکه آقای عارف هم همیشه معتقدند که برخی از کجسلیقهگیها و
بیتدبیریهایی که در این چند سال مخصوصا چهار سال اخیر شده، سیاست اصلی
نظام نیست حال یک مسئول و یک رسانهای که رسانه حکومتی است براساس
سلیقه خودش خطابهای کرده و یادداشتی مینویسد و یا دستوری برای برخورد
میدهد اما این موارد مطمئنا بخش اکثرش سیاست اصلی نظام نیست و حاصل
کجسلیقهگیها و بیتدبیریهاست.
ولی همانطور که گفتم یک کنشگر سیاسی نمیتواند عافیت طلبی کرده و کنار
نشسته و بگوید که من فقط نظارهگر هستم ؛ خیلی از دوستان در جبهه اصلاحات
متأسفانه اینگونه بودند و برخی از آنها تحلیل درستی از شرایط سیاسی
نداشتند و متاسفانه در عرض چند روز تحلیلهایشان متفاوت میشد یک روز از
عدم شرکت حرف میزدند، یک روز از تحریم انتخابات میگفتند و روز دیگر از
شرکت در انتخابات سخن می گفتند .
در طی یکی دو هفته مانده به انتخابات، اگر دقت کرده باشید برخی از افراد
اصلاحطلب تغییر تحلیلهایشان بسیار زیاد بود و این مناسب بک کنشگر سیاسی
نیست باید یک تحلیلگر مسائل سیاسی ابتدا شرایط کشور و مصلحت آن را دیده و
سپس در مورد آن تحلیل کند.
به عقیده من آقای عارف در میان اصلاحطلبان بدون اغراق تنها کسی بود که
دور نمای کشور را میدید و میدانست که صحنه آرای سیاسی چگونه است و
خوشبین بود و همواره در سفرهای انتخاباتی خود در صحبتهایش از دو خرداد
دیگری ، حتی اگر خودش در عرصه انتخابات حضور نداشته باشد، سخن می گفت و
دیدیم که تا حدودی این پیشبینی محقق شد.
البته این پیش بینی هم شامل افرادی بود که در انتخابات شرکت میکردند و هم
انتخاب یک رئیس جمهور با پشتوانه رای قابل قبول ، که خوشبختانه این مسئله
بهطور نسبی محقق شد . البته در این میان افرادی هم بودند که قصد ورود در
انتخابات را نداشتند و دکتر عارف طی جلساتی با آنها در سطح دانشگاه ها و یا
در دفترشان، آنها را با روش اصولی ، به حضور در انتخابات دعوت کرده و
آنقدر این بحث و تبادل نظر بین دکتر و افراد مختلف بهخصوص جوانان بود که
آنها بعدها در صف مقدم حمایت از دکتر عارف قرار گرفتند و این در حالی بود
که این افراد همانکسانی بودند که در فکرشان تحریم انتخابات وجود داشت.
*پس شما معتقدید که یک دو دستگی و یا چند دستگی بین جریان اصلاحات وجود داشت؟
خامسیان: من چند دستگی و یا دو دستگی را نمیگویم اما معتقدم که تحلیلهای متفاوتی وجود داشت .این انتخابات در نهایت نشان داد که اصلاحطلبان خروجیشان یک وفاق و همگرایی بود که منجر به ریاستجمهوری دکتر روحانی شد ، وفاقی که به عقیده بسیاری از چهرههای اصولگرا از جمله آقای حداد عادل به دلیل انشقاق اصولگرایان و تدبیری بود که در نهایت اصلاحطلبان برای پیروزی جناب روحانی به خرج دادند و این تدبیر را اولین شخصی که به کار برد ،دکتر عارف بود ، چرا که با انصراف خود باعث نقش بر آب شدن بسیاری از برنامههای اصولگرایان برای عدم وحدت اصلاحطلبان شد ، ضمن آنکه بدون این تدبیر پیروزی دکتر روحانی محقق نمی شد.
*پس به نظر شما نه تنها بین اصلاحطلبان تحلیلهای غلطی وجود داشت بلکه بین اصولگرایان هم عقاید غلط زیاد بود؟
خامسیان: بله اصولگرایان اولا به وحدت نرسیدند، بهعلاوه گروه 1+2 هم
آخرش مشخص بود که چه می شود ثانیا عطش به قدرت رسیدنشان خیلی زباد بود .شما
ببینید در صحبتهای که میکنند کلام به کلامش متأسفانه فقط رسیدن به قدرت
بود نه مسائل مردم. یعنی وعدههای که میدادند وعده های که عملیاتی شود
نبود ؛ من نمیخواهم اسم ببرم درست هم نیست اما خیلی از افراد که آمدند به
عنوان مثال در مورد خدمت نظام وظیفه صحبت کردند ،خودش جای بحث دارد؛ زیرا
اصلا سربازی ارتباطی با رئیس جمهوری ندارد و ارتباط موضوعی با این قضیه
پیدا نمیکند چرا که هر گونه اعلام نظری درباره مسئله سربازی به ستاد کل
نیروهای مسلح بر می گردد .
چنین وعدههای بود که مشخص میکرد هدف آنها تنها کسب رای است نه احقاق
حقوق مردم و مطالبات آنها و من شخصا عطش قدرت بسیار زیادی را در بین جریان
اصولگرایی دیدیم که همین مسئله در نهایت پاشنه آشیل جریان اصولگرایی شد و
آنها نتوانستند به قدرت برسند. اما تدبیر اصلاحطلبان و درایت آقای عارف با
محوریت آقایان هاشمی و خاتمی توانست پیروزی را برای آنها رقم بزند.
*یعنی شما آقای عارف را برحسب این شرایط کاندیدای تمام اصلاحطلبان میدانید و یا بخشی از آنها؟
خامسیان: بگذارید من جوابتان را با طرح جلسه اجماع بدهم . وقتی که
ثبتنام آغاز شد و آقای عارف ثبتنام کردند ، برخی از چهرههای دیگر از
جمله آقای شریعتمداری نیز ثبتنام کرده و وارد عرصه انتخابات شدند . آقای
مهرعلیزاده و اسحاق جهانگیری هم که قرار بود ، کاندیدا شوند ، در صحنه
حضور پیدا نکردند و قرار بود که بین این چهار نفر اجماع صورت بگیرد . اما
در میانه اجماع آقای هاشمی وارد عرصه انتخابات شد که قبل از ورود ایشان به
صحنه انتخابات نیز جلسات مشورتی برای اجماع صورت میگرفت ولی درنهایت
آقایان مهرعلیزاده و اسحاق جهانگیری ثبتنام نکرده و در حالی که خروجی این
جلسات به اجماع و به نفع آقای عارف نزدیکتر میشد و آقای شریعتمداری هم
به هر دلیلی نتوانستند در صحنه حضور پیدا کنند و آقای هاشمی هم که آمدند و
متاسفانه احراز صلاحیت نشدند.
در چنین شرایطی تنها کاندیدای اصلاحطلبان آقای عارف بود .آقای عارف معاون
اول دولت اصلاحات بود و شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هم در حین برگزاری
انتخابات با ایشان دیدار داشتند و اگر مصاحبهها را بخوانیم میبینیم که
آقای قزوینی سخنگوی وقت شورای هماهنگی جبهه اصلاحات به صورت تلویحی
کاندیدای این شورا را آقای عارف دانسته بودند و مشخص بود که آقای دکتر تنها
کاندیدای جریان اصلاحطلب است وخروجی آن جلسه اجماع،در نهایت داشت به
آقای عارف ختم میشد که آقای هاشمی کاندیدا شدند و یک وقفهای در کار ستادی
آقای عارف ایجاد کرد و اعضای ستاد منتظر بودند که ببینند تکلیف آقای هاشمی
چه خواهد شد که در نهایت با کمال تأسف آقای هاشمی احراز صلاحیت نشدند.
*آقای عارف از ثبتنام آقای هاشمی خبر داشتند؟
خامسیان: نه هیچ کس خبر نداشت .حتی نزدیکان آقای هاشمی هم خبر نداشتند و روایتی که یکی از اعضای دفترشان در وبلاگشان نوشته بود ، روایت درستی است و هیچ کس از اعضا تا دقایق آخر از ثبتنام ایشان خبر نداشت.
*درحالی آقای عارف تنها کاندیدای اصلاحطلبان در انتخابات بود که برخی از چهرههای اصلاحطلب خصوصا افراد خاص حاضر به حمایت از ایشان نشدند ؟
خامسیان: ایشان کاندیدای اصلاحطلب بودند و تنها کسی که خود را در میان این هشت نفر اصلاحطلب میدانست کسی غیر از آقای عارف نبود . آقای روحانی هم گفته بودند که من اصلاحطلب نیستم و فردی اعتدالگرا هستم و صراحتا اعلام کردند که من از کلمه «فراجناحی» خوشم میآید. پس این مسئله نشان میدهد که تنها کاندیدای اصلاحطلب دکتر عارف بود. اما اینکه شخصیتها حمایت کردند یا خیر به هرحال در میان این هشت نفر دو چهره منتقد وجود داشت یکی آقای عارف و دیگری روحانی که مواضعشان به یکدیگر نزدیک بود . این دو فرد در نهایت تصمیم گرفتند و بنا شد که یکی از آنها در عرصه انتخابات باقی بماند و شاید هم اگر هر دو نفر باقی میماندند هر دوی این بزرگواران به مرحله بعد صعود میکردند ؛ اما دکتر عارف و تیمشان و شخصیتهای تأثیرگذار سیاسی نخواستند که در این انتخابات حتی بر احتمالات صحه بگذارند . بنابراین تصمیم گرفتند که یکی از این دو بزرگوار در صحنه انتخابات باقی بماند.
*شما میگوید که آقای روحانی گفتهاند من اصلاحطلب نیستم اما اولا با توجه به سابقه همکاریشان با دولت اصلاحات دیدگاه نزدیکی به اصلاحطلبان داشتند و ثانیا هم استفاده ابزاری از اصلاحات در ستاد ایشان کاملا نمایان بود بهعنوان مثال سایت انتخاباتی ایشان خردادنیوز بود، ضمن اینکه خیلی از اصلاحطلبان ایشان را به آقای عارف که تنها کاندیدای اصلاحطلب موجود در صحنه بود، ترجیح میدادند.
خامسیان: این حرف خود ایشان است که گفتهاند من اصلاحطلب نیستم و من به شخصه کاری به اعضای ستاد و سایتشان ندارم.
*به هر حال جناب روحانی از سیاستهای کلی ستادشان خبر داشتند؟
خامسیان: ببینید ما باید شخص دکتر حسن روحانی را ببینیم نه حلقه
مشاورینشان را و ما شخص ایشان را بهعنوان دکتر حسن روحانی میشناسیم .
دکتر روحانی هم همواره در مواضعشان در اعتدالگرایی تأکید داشتند و خود را
یک اعتدالگرا میدانستند ؛ با اینکه ایشان عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز
بهعنوان یک تشکل راست سنتی هستند، اما در نهایت منتقد جدی جریان هشتسال
گذشته بودند و مواضعشان با مواضع اصلاحطلبان همپوشانی داشت واز نظر من
هیچ شبهای در اعتدالگرا بودن ایشان وجود ندارد ، ولی به دلیل همپوشانی
مواضعشان با اصلاحطلبان آن کارگروهی که حلقه مشاورین آقای خاتمی تشکیل
داده بودند، آقای خاتمی را در این مسیر قرار دادند که برای شکسته شدن آرا
ریسک نکند و به نتیجه اجماع رسیدند . اما بر روی آن مباحث بحث شده و اینکه
آقای کرباسچی در روز20خرداد اعلام کردند که نتیجه آن جلسه کار گروه مشورتی
آقای خاتمی جناب حسن روحانی بوده است ،در حالی که دکتر عارف در سفر استانی
بودند، جای بحث دارد و این کار آقای کرباسچی که با اعلام نظر زودهنگام
خروجی جلسه حلقه مشاورین آقای خاتمی را جناب روحانی دانسته بودند کار درستی
نبود.
البته ایشان در جایی نیز اعلام کرده بود که این جلسه با حضور نمایندگان
آقای عارف تشکیل شده که اینگونه نبود و آقای کرباسچی در اعلام این موضوع
تعجیل کرد. چون باید این تصمیم را آقای خاتمی به صورت نامه به آقای عارف
اعلام میکردند و اینکه چرا آقای کرباسچی در رسانهای کردن این موضوع تعجیل
کرد آن هم در زمانی که آقای عارف در سفر بودند ،جای سوال دارد و یک تخلف
تشکیلاتی محسوب میشود.
ضمن اینکه آقای کرباسچی قبلا هم در حزب خودشان در چهار سال گذشته تخلف
تشکیلاتی انجام داده بودند و آقای حسین مرعشی در چند ماه گذشته در یک
مصاحبه با روزنامه اعتماد از تخلف تشکیلاتی آقای کرباسچی در انتخابات چهار
سال گذشته انتقاد کرده بود که چرا وقتی حزب از آقای میرحسین موسوی در
انتخابات 88 حمایت کرده ، ایشان به سراغ آقای کروبی رفته و در ستاد ایشان
فعالیت میکند و این موضوع یک تخلف تشکیلاتی از نظر همفکران وی حساب می
شود.
این دوره هم علیرغم اینکه جریان و تشکل نبود، یک تخلف از سوی آقای
کرباسچی که همان تعجیل در اعلام نظر حلقه مشاورین خاتمی بود، انجام شد. در
حالی که آقای کرباسچی نه سخنگوی این جریان بود و نه اینکه در اعلام زود
هنگام این موضوع مشاوره گرفته بود. خودآقای خاتمی هم برای اعلام این موضوع
عجله نکرده و صبر کردند تا آقای عارف از سفر انتخاباتی خود بازگردند وبعد
نامه را خدمت ایشان داده و نظر خود را اعلام کردند . آقای عارف هم همان شب
و لحظهای که به تهران رسیدند، به گردهمایی بزرگ سالن حجاب رفتند و بعداز
آنجا به دفتر کار خود آمده و تا ساعت چهار صبح برای بررسی این نامه جلسه
گذاشتند . نامه آقای خاتمی را اینجا دیده و در نهایت آن بیانیه را خطاب به
ملت بزرگ ایران صادر کردند.
*پس باید با این اوصاف آقای عارف را کاندیدای جریان اصلاحطلب بدانیم نه کاندیدای اصلاحطلبان موجود در صحنه چون یکسری از افراد خاص جریان اصلاحطلب از آقای عارف حمایت نکردند؟
خامسیان: ببینید خیلی از افراد منتظر اعلام نظر قطعی آقای خاتمی بودند و آقای خاتمی بهعنوان رهبر اصلاحات و چهره کاریزماتیک در بین جریان اصلاحطلب ، یک حلقه مشاورین تشکیل داده بودند که به ایشان مشورت دهند و آقای عارف هم بارها اعلام کردند که از نظر آقای خاتمی تمکین می کنند و همینطور هم شد.
*اما با این وجود خیلیها از آقای عارف حمایت نکردند؟
خامسیان:اما خب خیلی از گروهها نیز از آقای عارف حمایت کردند.
*پس آقای عارف کاندیدای اصلاحطلب بودند نه کاندیدای اصلاحطلبان؟
خامسیان:چرا آقای عارف کاندیدای اصلاحطلبان بودند ،وقتی اعلام میکنند و
برخی از اصلاح طلبان بعدها مصاحبهمیکنند و میگویند آقای عارف کاندیدای
اصلاحطلبان بوده ،یعنی اینکه این موضوع را قبول دارند. اما براساس آن
روندی که طی شد و حال شاید آن روند ایراد داشته باشد و شاید هم فاقد ایراد
باشد که بعدا باید باز شود که آیا این روند که طی شد با دمکراسی همخوانی
داشت و دمکراتیک بود و آیا این مسئله نظرسنجیهای که برای حلقه مشاورین
خاتمی تشکیل میشد بار علمی داشت یا خیر؟ باید بررسی اش به بعد موکول شود.
زیرا شیرینی این انتخابات را که با حضور پرشور مردم منجر به خلق حماسه
سیاسی شد و همچنین پیروزی این جریان اصلاحطلب و اعتدالگرا با بیان این
جور مطالب در این مقطع زمانی باعث تکدر خاطر میشود.
ولی در نهایت آقای عارف یک چهره اصلاحطلبانه بود و وقتی ایشان از مواضع
اصلاحطلبی صحبت میکرد و از دستاوردهای دولت اصلاحات دفاع میکرد و از
مشقتهای که به برخی از فعالین سیاسی رفت ،حرف میزد ، در مورد حصرها
صحبتهای را مطرح میکرد ،با اعتقاد قلبی این موارد را می گفت و کاملا به
آن اعتقاد داشت. به همین خاطر برخی از افرادی که بعدا آمدند اینجا و با
آقای عارف ملاقات کردند ایشان را بهعنوان یک اصلاحطلب واقعی میدانستند و
این مسئله بسیار مهم است و خیلی هم رسانهای شد که اصلاحطلب واقعی یعنی
آقای عارف که پای روی هوای نفسش بگذارد و بتواند با ایثار و فداکاری جریان
اصلاحطلب را به پیروزی برساند.
*خب چرا نتیجه این جلسه اجماع آقای عارف نبود؟
خامسیان: براساس نظرسنجیهای که انجام دادند خروجی این نظرسنجیها اجماع بر روی آقای روحانی شد . ولی اینکه این نظرسنجی علمی بود یا خیر و روند طی شده در شورای مشورتی چگونه بود، جای بحث دارد، اما الان صلاح نیست که مطرح شود.
*فکر نمیکنید جریان اصلاحطلبی در واقع قربانی به قدرت رسیدن یک جریان دیگر شد؟
خامسیان: جریان اصلاحطلبی در به قدرت رسیدن جناب روحانی نقش داشت و پیروز
اصلی انتخابات جریان اصلاحطلب است. چون اگر حمایتهای جریان اصلاحطلب از
دکتر روحانی نبود ، شاید مرحله اول کار تمام نمیشد.
* اما برای طرفداران شما یک سوال اساسی همیشه وجودخواهد داشت که چرا اجماع بر روی آقای عارف صورت نگرفت و چرا گزینه نهایی آقای روحانی بود؟
خامسیان: باید این چرایی را از اعضای شورای مشورتی خاتمی بپرسید
*در آن جلسه از نمایندگان آقای عارف دعوت نشده بود؟
خامسیان: نمایندگان آقای عارف در آن جلسه حضور نداشتند. جلساتی برگزار شده بود و نظرات نمایندگان آقای عارف هم مطرح شده بود .در آن جلسه بحث نظرسنجیها مطرح بود و اینکه آیا این نظرسنجیها بهموقع برسد .البته افراد دیگری هم صحبت کرده بودند اما آقای کرباسچی طی مصاحبهای با «مهرنامه» اعلام کردند که خود آقای روحانی از آقای خاتمی خواستند که از ایشان حمایت کنند . یعنی خود آقای روحانی از آقای خاتمی خواستند . دوما اینکه تمایل قلبی آقای کرباسچی با آقای روحانی بود . اما آیا باید این تمایل قلبی را به جمع تسری بدهد و آن را در زمانی که آقای عارف در سفر استانی است رسانه ای کند ،آنهم زمانی که قرار بود این کار را اقای خاتمی طی یک نامهای بعد از بازگشت به تهران آقای عارف انجام دهد ، جای سوال است و اما پاسخگوی اصلی این سوال باید کسانی باشند که در شورای مشورتی حضور داشتند . چراکه آنها بودند که چنین نظری داشته اند .
*شما میگویید که در جلسات اولیه شورای هماهنگی جبهه اصلاحات خروجی اصلیاش آقای عارف بود؟
خامسیان: شورای هماهنگی جبهه اصلاحات با شورای مشورتی آقای خاتمی تفاوت دارد .شایدآنها یک نظری داشته باشند که مورد تأیید شورای مشورتی آقای خاتمی قرار نگیرد.
*اما خب خیلی از اعضای این شورا جزء حلقه مشاورین آقای خاتمی هم هستند؟
خامسیان: شورای هماهنگی اصلاحات تشکیل شده از 17 حزب اصلاحطلب است. شاید خیلی از این افراد در آنجا بهعنوان صفت اصلاحطلبیشان شرکت می کنند نه به عنوان مشاورین آقای خاتمی . مثلا آقای مسجدجامعی جزء هیچ حزب اصلاحطلبی نیست و ایشان بهعنوان یک اصلاحطلب و بهعنوان کسی که در این مجموعه است در حلقه مشاورین آقای خاتمی شرکت کرده نه بهعنوان یک جریان حزبی که عضو شورای هماهنگی اصلاحات باشد . پس بین این دو تفاوت قائل شویم. ولی به هر حال اینها قرار بود که تصمیمی بگیرند و آقای عارف هم گفتند که از این نظرات تمکین خواهند کرد.
* این نقل قول شما از آقای کرباسچی برای من سوالاتی را ایجاد کرد. یکی آنکه زمان انتخابات سوال اصلی افکار عمومی این بود که چرا آقای خاتمی از آقای عارف حمایت نمیکند و بارها و بارها در جلسات انتخاباتی آقای عارف ، از ایشان دراین باره سوال پرسیده میشد و الان شما نقل قول میکنید از آقای کرباسچی که خود آقای روحانی از آقای خاتمی خواسته بودند که از ایشان حمایت کنند، آیا آقای عارف هم چنین جیزی را از آقای خاتمی خواسته بودند و راجعبه این قضیه رایزنیهای صورت گرفته بود؟
خامسیان: در این مورد اطلاعی ندارم. خوشبختانه آقای عارف فردی دمکراتیک است و به کسی برای حمایت از خود فشار نمیآورد.
*اما این مسئله با توجه به ارتباط نزدیک آقای خاتمی و عارف بعید به نظر می رسد ؟
خامسیان: آقای عارف هرازچندگاهی به دیدار آقای خاتمی میروند و راجعبه مسائل مختلف با یکدیگر صحبت میکنند ولی اینکه کسی از شخص دیگری بخواهد که از ایشان حمایت کند کار درستی نیست.
*ولی با وجود آنکه آقای عارف همواره تأکید میکردند که محوریت اجماع ایشان آقای خاتمی است اما هیچگاه آقای خاتمی از ایشان حمایت نکردند؟
خامسیان: آقای خاتمی در این مورد منتظر نظر شورای مشورتی خودشان بودند و نهایتا نظر این شورا را پذیرفتند. اگر نظر این شورا آقای عارف بود به هر حال ایشان هم میپذیرفت . به عقیده من ایشان میخواست که این کار را دموکراتیک انجام دهد .ولی در نهایت همه چیز از نظر ما خیر است . خیر به خاطر مردم و مملکت ، در حال حاضر آقای عارف از نظر تحلیلگران به عنوان یک اسطوره مطرح هستند و به قول یکی از شخصیت های سیاسی عارف رئیس جمهور اخلاق است و واقعا هم اینگونه است. ما یک حلقه مفقوده در این چند سال اخیر به نام اخلاق داشتیم که آقای عارف با انصرافشان آن را احیا کرده و همین موضوع به جبهه اصلاحطلبان یک وجه مثبت و مضاعفی داد که آنها توانستند اخلاق را دوباره درجامعه احیا کنند واین امتیاز به آقای عارف بهعنوان یک شخصیت اصلاحطلب می رسد.
* یک بحث دیگر درباره فعالیتهای انتخاباتی آقای عارف است و انتقادی که به ایشان وارد بود عملکرد ضعیف ستاد اجرایشان میباشد . اینکه خیلی آرام حرکت می کردند ودرست زمانی که می خواستند انصراف دهند، فعال شده بودند و در روز چند سفر استانی را میرفتند . بحثی هم که راجعبه آقای کرباسچی گفتید برمیگردد به عملکرد ضعیف ستاد انتخاباتی ایشان و اینکه اگر آقای کرباسچی توانسته منویات خودش را به جمع تسری دهد یک نفر از تیم آقای عارف هم میتوانست این کار را انجام دهد؟
خامسیان: ستاد آقای عارف در زمان انتخابات در خوف و رجا بود که آقای
هاشمی و خاتمی میآیند یا خیر؟ و اینکه این دو بزرگوار در انتخابات شرکت
کنند، برای ستاد آقای عارف مهم بود و آقای عارف اعلام کرده بودند که در
صورت حضور این بزرگواران در عرصه انتخابات شرکت نخواهند کرد و انصراف
خواهند داد . این حضور برای هیچ کسی مشخص نبود همانطور که دیدید آقای
هاشمی در دقیقه 90 ثبت نام کرد و زمان زیادی هم طول کشید که تایید صلاحیت
ها مشخص شود و این باعث شد وقفهای در کار ستاد بیفتد و در انتظار باشند .
ستادهای استانی هم بلاتکلیف بودند اما در نهایت کارها آنقدر با دل انجام
شد که کمهزینهترین ستاد انتخاباتی ستاد آقای عارف بود .که تا 72 ساعت قبل
از انتخابات فعال بودند . البته جذب جوانان کار خیلی مهمی بود که به هنر
آقای عارف بازمیگشت.
*پس نهایتا آقای عارف به نفع آقای روحانی کنار کشیدند؟
خامسیان: این سوال را از خود آقای دکتر بپرسید .ولی مشخصا کنارهگیری آقای عارف موجب پیروزی آقای روحانی شد .ایشان ذر بیانیهشان اعلام کردند که به خاطر مرقومهای که آقای خاتمی به ایشان دادند و به خاطر دوری از انشقاق در جریان اصلاحطلبی به خواست آقای خاتمی از انتخابات کنار میکشند و نهایتا این کنارهگیری به نفع آقای روحانی شد.
* این کنارهگیری در حالی بودکه آقای عارف در گفتوگوی ویژه خبری قسم خوردند که از صحنه سیاسی انتخابات کنار نخواهند کشید؟
خامسیان:من تکذیب میکنم . چون ایشان در گفتوگوی ویژه خبری قسم نخوردند و این اشتباه رسانهای بود .من تصحیح کردم به خیلی از دوستان هم این را گفته و آنها نیز تصحیح کردند. آقای دکتر عارف در گفتگوی ویژه خبری گفتند به هر نتیجهای که اصلاحطلبان با محوریت آقای خاتمی برسند تمکین می کنند ، اما قسم خوردن ایشان در این برنامه نبود. در سفر استانی خرمآباد صحبتی کرده بودند و آن صحبت هم درست زمانی بود که آقای کرباسچی آن مصاحبه را انجام داده بودند و نظر شورای مشورتی را رسانهای کرده بودند.این خبر به گوش خبرنگاران استانی رسید و با ایشان در این مورد صحبت کردند، در آن مقطع زمانی هنوز مرقومهایاز آقای خاتمی به دست عارف نرسیده بود و همانجا بود که دکتر گفت در صحنه انتخابات خواهم ماند و بعد برخی از خبرگزاریها آن را به گونه ای عنوان کردند که آقای عارف گفتند « قسم می خورم بمانم » .اولین کسی هم که از طریق تماس تلفنی به آقای روحانی تبریک گفت ،آقای عارف بود. البته پیام کتبی هم دادند و هم حضورا خدمت ایشان رسیده و تبریک گفتند و برای کمک به دولت آقای روحانی اعلام آمادگی کردند و آرزوی قلبی عارف این است که دولت روحانی موفق شود .
* آیا این اعلام آمادگی شامل حضور در کابینه هم میشود؟
خامسیان: آقای عارف در دیداری درچند وقت پیش صحبتی کردند و گفتند که کمک به دولت حتما به معنای حضور در دولت نیست و خارج از قدرت هم میشود به دولت کمک کرد.اما تا به این لحظه پیشنهادی درباره معاون اولی به ایشان نشده است .
*راجعبه اعضای ستاد ایشان چطور ؟
خامسیان: آقای توفیقی رئیس کارگروه آموزش عالی جناب روحانی هستند و برخی از دوستان اسمشان در بعضی از گمانهزنیها وجود دارد .اما مشخصا آقای توفیقی در این زمینه فعال هستند و تا این لحظه پیشنهادی به هیچ شخصی نشده است.
* آقای نعمتزاده رئیس ستاد روحانی در یکی ازجشن های پیروزی دکتر روحانی ، در هتل اسپیناس گفته بودند که قبل از اینکه آقای عارف از صحنه انتخابات کنار بکشند با ستاد دکتر روحانی تفاهمنامهای را امضاء کرده بودند موضوع این تفاهمنامه چه بود؟
خامسیان: من اطلاع دقیقی در این باره ندارم و باید درباره این موضوع از آقای توفیقی سوال کنم. البته ایشان در آن جلسه هتل اسپیناس حضور داشت و جوابی هم راجعبه تعطیلی ستادهای دکتر عارف داده بودند و در آن جلسه گفته بودند که براساس قانون باید ستادها را تعطیل میکردیم، ولی با این وجود اعلام کردیم که هر کسی که علاقهمند است با ستاد روحانی همکاری کند میتواند به فعالیت در این ستاد بپردازد.
* پیش بینی می کنید که چقدر از مطالبات اصلاحطلبان را آقای روحانی تحقق بخشد؟
خامسیان: اصلاحطلبان چند چیز را از جناب روحانی می خواهند ، اول آنکه آقای روحانی، روحانی بماند. دوم آنکه وعده هایی که داده اند عملیاتی کنند و سوم دولت فراجناحی تشکیل دهند . و دولت فراجناحی هم اصولگرایان در این دولت باید حضور داشته باشند وهم اصلاح طلبان . بنده امیدوارم بر اساس وعده ها و صحبتهای که ایشان انجام داده ، بتواند بخشی از مطالبات اصلاحطلبان را که همان مطالبات مردم است ،در یک پروسه منطقی عملیاتی کند.
*اما یک تحلیل وجود دارد که گفته میشود آقای روحانی میخواهند از زیر سایه حمایت آقایان خاتمی وهاشمی بیرون بیایند؟
خامسیان: این را باید از آقای روحانی و تیمشان بپرسید . الان برای این تحلیل بسیار زود است. بگذارید دولت تشکیل شود و ما عملکرد آن را ببینیم و سپس در مورد این مسائل صحبت کنیم .
* در مورد اعتدال گرایی چطور فکر میکنید از نظر شما مرز اعتدالگرایی در اصلاحطلبی چیست و آیا دولت روحانی اعتدالگرایی را در عمل اجرا خواهد کرد؟
خامسیان: اعتدالگرایی افراط و تفریط ندارد و اصلاحطلبان نشان دادند که در جریان اعتدالگرایی حرکت میکنند . البته در هر جریانی افراط و تفریط وجود دارد. در جریان اصولگرایی هم ما این موضوع را به وضوح دیدهایم. مخصوصا در جریان منتصب به دولت که چه افراط وتفریط هایی در تمام زمینهها صورت گرفت چه در اعتقادات مردم ، در مسئله سیاست خارجی و خیلی موارد دیگر. اما چون الان زمان اتمام کار دولت است ما نمیخواهیم خیلی از موارد را باز کنیم و بر روی نقاط ضعف احمدینژاد مانور دهیم.
* بحثی که الان در جریان اصولگرایی سنتی بهعنوان رقیب شما وجود دارد این است که رادیکال بودن بخشی از بدنه اصلاحات مردم را میترساند و همین مسئله باعث میشود که مردم به اصلاحطلبی خیلی اعتماد نکنند؟
خامسیان: به نظر من نتایج چند انتخابات اخیر نشان داد که راست سنتی به محاق رفت و به پایان خود نزدیک شده است . زیرا بهعنوان مثال در انتخابات مجلس گذشته از جریان موتلفه چند نفر در انتخابات حضور داشتند؟. کدام یک از آنها توانستند وارد مجلس شوند؟. آقای نبی حبیبی، آقای بادامچیان، آقای غفوریفرد بهعنوان چهرههای شاخص اصولگرایی سنتی نتوانستند به مجلس راه پیدا کنند و همینطور در انتخابات شوراها ؛ به نظر من راست سنتی با وجود تشکیلات قوی با شکست مواجه شدند .حزب موتلفه بهعنوان قویترین حزب نتوانست نمایندهای در انتخابات شوراها داشته باشد و چهرههای شاخصشان نتوانستند وارد قدرت شوند.
* ولی از آن طرف افرادی مانند آقای رسایی دوباره وارد مجلس شدند؟
خامسیان: من همین را میگویم .جریان اصولگرایی در حال پوستاندازی است و یک دلیل این پوستاندازی هم انشقاق زیاد اصولگرایان است . جریان افراطی و جریان سنتی اصولگرایی هر کدام بهدنبال مطالبات خود هستند و برای موفقیت باید یک تغییر دیدگاهی را مدنظر قرار دهند و در نهایت باید به خاطر مشکلاتی که با آن مواجه هستند به یک وحدت رویه برسند . البته من شخصا به این مسئله خوشبین نیستم ، حتی در انتخابات بعدی هم بعید به نظر میرسد که آنها به وحدت برسند.
* این مسائل برمیگردد به مشکلات سیاسی جهان سومی که در کشور ما وجود دارد . در کشور ما هر انتخاباتی که به اتمام می رسد ، همه چیز با آن انتخابات تمام میشود و بعد با انتخابات جدید روند جدیدی در عرصه سیاسی کشور مطرح میشود . در حالی که در اکثر کشورهای توسعه یافته این گونه نیست و نهایتا دو یا سه حزب مطرح وجود دارد که نامزدهای انتخاباتی آن طی یک روند تشکیلاتی برای حضور در انتخابات، انتخاب میشوند . اما در ایران معرفی چهرهها در هر حزب بهعنوان نامزد، شرایطش متغییر میشود و انتخابات نظام جمهوری اسلامی ایران این مسئله را ثابت کرده که هر دوره یک حرف جدید در راستا با همان اهداف قبلی مطرح میشود . پس بنابراین نمیتوان گفت که جریانی شبیه راست سنتی به فراموشی سپرده شده است؟
خامسیان: این تحلیل شما تحلیل قابل تأملی است و بخشی از آن هم درست است اما از نظر من راست سنتی وضعیتش تغییری پیدا نخواهد کرد.
* نماینده شورای اصلاحات طی مصاحبهای با خبرگزاری دانشجو اعلام کردند که از این شورا تا به حال درباره کابینه نظرخواهی نشده است و براساس گمانهزنیها ممکن است که از اصلاحطلبان کسی در کابینه حضور نداشته باشد با این وجود فکر نمیکنید که اصلاحطلبان در حمایت از آقای روحانی اشتباه کردند؟
خامسیان: شما خیلی تعجیل دارید باید روند تشکیل کابینه و عملکرد حداقل یک ساله آنها گذشته و مشخص شود و بعد در مورد آنها قضاوت صورت گیرد. زمانی هم که دولت آقای احمدینژاد شکل گرفت خیلی از افراد که از حامیان ایشان بودند به مرور زمان به جرگه توابین پیوسته و اعلام کردند که در حمایت از احمدینژاد اشتباه کردهاند. ولی من معتقدم که در دولت آقای روحانی این اتفاق نخواهد افتاد که کسانی بگویند ما در حمایتمان اشتباه کردهایم ، انشاءالله اینطور نخواهد شد.