با توجه به اینکه در آستانه تشکیل دولت یازدهم قرار داریم،تاملی در ریشهیابی این مشکل میتواند برای دولت آینده کارساز باشد.
روشن است که در انتخابات، اکثریت مردم به فردی رای میدهند که سخنان و شعارهایش ناظر به خواستهها و نیازمندیهای عموم جامعه باشد و با تحلیلی واقع بینانهتر از مشکلات غالب بر جامعه و وعده حل آنها را بدهد و علاوه بر آن راهکارهایش نیز به واقعیت نزدیکتر باشد. همچنین اکثریت مردم، سخنان او را باور و به توانمندی او بیش از سایر نامزدها اعتماد کنند.
چنان که در انتخابات اخیر ریاست جمهوری، اگرچه اکثریت نامزدها به درستی حل مشکلات اقتصادی جامعه را در اولویت قرار دادند اما با توجه به مجموع عوامل موثر فوقالذکر نهایتا شخصیتی در کسوت روحانیت توانست گوی سبقت را از دیگران برباید و اعتماد بیشتری را به خود جلب کند. اما سئوال اینجاست که چه باید کرد تا این اعتماد افزایش یابد و چه عواملی موجب کاهش تدریجی این سرمایه میشود؟ چگونه میتوان با گذشت زمان مانع پیدایش این باور در مردم شد که مسئولان، وعدههای انتخاباتی خود را فراموش کردهاند؟
به طور کلی در روند تغییر دغدغههای دولتمردان از زمان تبلیغات انتخابات تا پایان دوران مسئولیت، برخی علل و عوامل بیشتر جلب توجه میکند. علت نخست که لااقل درباره دولتمردان ایران احتمال ضعیفتری دارد آن است که اصولا از ابتدا باوری نسبت به این وعدهها و شعارها وجود نداشته است و صرفا برای جلب آرای مردم، مطابق با خواسته و نیاز آنان شعارهایی داده شده و عزم و نیتی برای عمل به این وعدهها وجود نداشته است.
عامل و علت دیگر، شیوه برخورد احزاب و نامزدهای رقیب است. اینان میتوانند همانند جریان فتنه در سال 88 پس از اعلام نتایج، فضایی تخریبی در جامعه پدید آورند که از طرفی مدتها ذهن و توان مسئولان را متوجه تنشهای سیاسی پس از انتخابات کند و مانع ایفای مسئولیت و عمل به وعدهها گردد و از طرف دیگر امکان استمرار یک رقابت و نظارت سالم بر عملکرد مسئولان را در جهت حل مشکلات مردم، سلب نماید. خوشبختانه در انتخابات اخیر، برخورد احزاب و نامزدهای رقیب، تحسین برانگیز بود و اصولگرایی ایجاب میکند که رویکرد حمایت و مراقبت همچنان ادامه یابد تا از این منظر تشویش خاطری برای رئیسجمهور منتخب فراهم نیاید.
سومین عامل که از همه ریشهایتر و تاثیرگذارتر است فاصله گرفتن تدریجی مسئولان از مردم است که طبعا باعث میشود خواستهها و مشکلات مردم نیز چنان که باید درک و احساس نشود و به تدریج از اولویت کاری مسئولان کنار گذاشته شود و در حالی که مردم، بخصوص اقشار نیازمند جامعه با مشکلات معیشتی دست و پنجه نرم میکنند، دولتمردان با نوعی بیتفاوتی از کنار دغدغههای مردم بگذرند و دغدغههای خود را جایگزین دغدغههای مردم کنند.
به دلیل اینگونه مخاطرات است که امام علی (ع) به مالک اشتر در ابلاغ انتصاب وی به فرمانداری مصر توصیه میفرماید که مبادا
رو پنهان کردن تو از مردم به درازا بینجامد. در ایجاد و ازدیاد فاصله بین
دولتمردان و مردم یا کم کردن و از میان برداشتن آن تعیینکنندهترین نقش را
"خواص" و اطرافیان مسئولان ایفا میکنند. آنان هستند که میتوانند به
عنوان رسانه و زبان مردم، واقعیات و مشکلات جامعه را به دولتمردان گزارش
دهند و پیگیر حل آنها باشند یا با چربزبانی و خوشخدمتی، زمینه غفلت
مسئولان را از دغدغههای مردم
فراهم آورند.
امام علی (ع) در همان نامه نقش سرنوشتساز خواص را یادآور شده و به ویژگیهای شایستهترین و ناشایستترین خواص اشاره فرمودهاند.
مقام معظم رهبری نیز در تفسیر این ویژگیها بارها موقعیت کلیدی و تاثیرگذار خواص را در امور کشور مورد تاکید قرار دادهاند.
در میان خواص، غیر قابل اعتمادترین آنان کسانی هستند که برای تامین منافع دنیوی خود و حزب و گروه و سلیقه سیاسی خویش حاضرند دولتمردان را قربانی کنند و برای اینگونه خواص آنچه که اولویت دارد حل مشکلات مردم نیست بلکه اولویت آنان رفع دغدغههای مادی و سیاسی خودشان است.
به عنوان مثال در شرایط کنونی که رئیسجمهور منتخب وعده کرده است همه توان خویش را به کار بگیرد تا با یاری یکایک آحاد جامعه برای معیشت مردم و گرانی و اشتغال چارهاندیشی کند، هنوز ایشان زمام امور را در دست نگرفته است،برخی سیاسیون و احزاب مدعی حمایت از رئیسجمهور، با اعمال فشار میخواهند ایشان را به وادی کشمکشهای سیاسی بکشانند و وادار به حمایت از احزاب شکست خورده یا جانبداری از برخی عناصر سیاسی مطرود کنند که رفتار خائنانه آنان موجب شد، مردم با سماحت کوشش نمایند شاید بتوانند نفرت خود از خیانت ایشان را به فراموش کردن آنان مبدل سازند.
خطرناکترین اینگونه خواص خویش فرما آنانی هستند که در استفاده ابزاری از دولتمردان با تجربه و سوق دادن آنان به سراشیبی سقوط سیاسی، سابقه و تخصص دارند و میدانند که چگونه در روز مبادا خود را در حاشیه امن حفظ کنند. با توجه به این جایگاه تعیین کننده خواص است که پیشبینی ساختاری علاوه بر خواص رسمی موضوعیت و ضرورت پیدا میکند تا ارتباط مسئولان با مردم از انحصار عدهای خاص خارج شود و واقعیات و مشکلات مردم از دید و اندیشه مسئولان پنهان نماند.
البته مسئولیت خواص علاوه بر انعکاس و پیگیری اولویتهای جامعه، ارائه پیشنهادهای حکیمانه و کارشناسانه برای حل مشکلات نیز هست زیرا چه بسا اولویتها درست تشخیص داده شود اما با انتخاب راهکاریی سطحی و غیر کارشناسی، علیرغم تلاش فراوان، نتیجه مطلوب حاصل نگردد.