صراط: سید مصطفی میرسلیم رئیس شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی از سال 1368 تا 1372 مشاور رئیسجمهور در امور تحقیقات و از سال 1372 تا 1376 وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دوم هاشمی رفسنجانی بود.
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتوگویی تفصیلی به سؤالات خبرنگار فارس پاسخ داده است که در ادامه میآید:
*اگر مدعی تقلب نتواند آن را اثبات کند باید شدیداً مجازات شود
بعد از اعلام نتیجه انتخابات، اصولگرایان اخلاق انتخابات و قانون را رعایت کردند و نتیجۀ انتخابات را پذیرفتند؛ اما در سال 88 عدهای بدون توجه به قانون و زیرپا گذاشتن نتیجۀ انتخابات، موجب از دست رفتن بخشی از ظرفیت های نظام شدند. علل این دو واکنش متفاوت را در چه چیزی میبینید؟
در نظام مردمسالاری مهمترین قاعدۀ نهائی آراء مردم است؛ تصمیم گیریهای سیاسی بر مبنای اکثریت آراء رسمیت مییابد؛ اینکه چگونه آراء اخذ میشود و چگونه شمارش میشود و چگونه نتائج اعلام میشود، فرآیندی است که در جمهوری اسلامی ایران تجربۀ 34 سالۀ موفق دارد و متهم کردن آن به تقلب نیازمند سند و مدرک است و اگر مدعی نتواند آن را به اثبات برساند باید شدیدا مجازات شود زیرا به ناموس مردم سالاری توهین کرده است.
البته در آینده بهکارگیری روشهای رایانهای میتواند کمک خوبی برای افزایش اطمینان نسبت به فرآیند یادشده باشد.
*نتیجه انتخابات نشان داد هر ادعای تقلب و تخلف سازماندهی شدهای پوچ است/عذرخواهی کسانی که ادعای کذب به صحت انتخابات داشتند ضروری است
به نظر شما آن عدهای که اعتقادی به سازوکار قانون نداشتند و باعث بینظمی در کشور شدند و در حال حاضر که متوجه شدهاند ادعای تقلب آنها دروغ بوده، آیا نباید از ملت و نظام عذرخواهی کنند؟
نتایج انتخابات اخیر در مراحل مختلف آن سند بسیار مهمی است که یک بار دیگر اثبات میکند فرآیند انتخابات در کشور ما سالم است و هر ادعای تقلب و تخلف سازماندهی شدهای پوچ است؛ عذرخواهی آنان، که ادعای کذب نسبت به صحت انتخابات داشتند، از مردم کاملا ضروری است و البته این کمترین تکلیفی است که بر عهدۀ آنهاست.
معمولا در چنان مواردی رسیدگی قضائی هم لازم است؛ اما به نظر میرسد در مورد جریانی که در سال 88 رخ داد رسیدگی قضائی منتفی شده باشد.
*در دوران خاتمی و احمدینژاد با تندرویهایی مواجه بودیم
آقـای روحـانی شعـار اعـتدال سر میدهد، منظور از اعتدال چیست؟ آیا اعتدال یعنی دست کشیدن از آرمانهای انقلاب یا پافشاری بر اصول و ارزشهای انقلاب همچون مقاومت، ایستادگی و دیگر ارزشها؟
ما در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی با تندرویهایی از لحاظ به اصطلاح توسعۀ سیاسی مواجه بودیم و در دوران آقای احمدینژاد نیز تندرویهای دیگری بروز کرد که ناچیز انگاشتن خدمات و دستاوردهای گذشتگان بود؛ این دو رویه آثاری در جامعه بر جای گذاشته است که میتوان در یک لفظ کلی آن را خروج از اعتدال نامید.
*قطعا اعتدال به معنای رهاکردن آرمانها و اصول نیست
اما مفهوم سیاسی اخیر اعتدال را، به لحاظ جریان اندیشه، باید خود دکتر روحانی یا گروهی از اندیشهوران که ایشان تعیین میکند، مشخص کند؛ قطعا اعتدال نمیتواند به مفهوم رها کردن آرمانها و اصول باشد زیرا در آن صورت واژۀ مناسب تجدید نظر طلبی است و نه اعتدال.
برخـی معـتقدند اصولگـرایـان در انـتخابات ریاست جمـهوری شـکسـت خـوردهاند، درحالی که در این انـتـخابات اصولگرایان 45 درصد آرا را به دست آوردند و در انتخابات شوراها نیز حائز اکثریت آرا شدند؛ نظر شما در این زمینه چیست و آیا گفتمان اصولگرایی شکست خورده است؟
از هر انتخابات و نتایج آن نباید بیش از آنچه ظرفیت دارد نتیجه گیری کرد. متأسفانه برخی دوست دارند این اشتباه را مرتکب شوند. اصولگرایی یک جریان اندیشهای است که میتوان دربارۀ استحکام آن به لحاظ فلسفی بحث کرد و اگر نقاط ضعفی دارد مشخص کرد و مورد نقد قرارداد.
*چندگانگی اصولگرایان به پیروزی آنها کمکی نکرد
شکست اندیشۀ اصولگرایی چیزی نیست که از نتایج انتخابات بتوانیم بدان برسیم، آنچه مسلم است این که افرادی که خود را اصولگرا مینامیدند به صورت انفرادی رأی لازم را نیاوردند؛ آیا اگر متحد میشدند میتوانستند به اکثریت برسند؟ نمیدانیم؛ ولی چندگانگی که رخ داد کمکی به پیروزی هیچ کدامشان نکرد؛ بعلاوه آیا همۀ کسانی که مدعی اصولگرایی بودند، واقعا و عملا اثبات کردند که اصولگرایند و بدان پایبندند؟ این نکتهای نیست که در جریان انتخابات درست بودن آن به اثبات رسیده باشد.
بنابراین ادعای شکست اصولگرائی مبنای محکمی ندارد و اگر تحلیل جامعه شناختی دقیقی انجام گیرد، شاید به نتیجه عکس آن برسیم.
*آقای روحانی در طیف اصلاحطلبانی که در واقع تجدیدنظر طلبند قطعاً نیست
با توجه به برخی اظهارنظرها در خصوص ویژگیهای رییس جمهور منتخب، شما ایشان را متعلق به چه جبههای میدانید؟
آقای روحانی در طیف گروههایی که خود را اصلاحطلب مینامند ولی در واقع تجدیدنظر طلبند قطعاً نیست ولی با شناختی که من از ایشان دارم، فردی است موافق با اصلاح اشتباهات و اشکالات به لحاظ عملکردی (به مفهوم اسلامی آن و نه اصطلاح سیاسی اصلاح طلبی) و موافق است با اصول به لحاظ اعتقادی.
نظـرسنجیهای صورت گرفته پس از اعلام نتیجۀ انتخابات نشان میدهد که بیش از 60 درصد از مردم از روحانی میخـواهند که رفع مشـکلات اقتصادی، تورم و اشتـغال را در اولویت کـارخود قرار دهد، نظـر شمـا در این زمینه چیست؟
شرایط پیچیده اقتصادی به لحاظ تحریمهای خارجی و بهویژه عدم برخورد مدبرانۀ مناسب و بهموقع با آنها چه در سطح دولت و چه در آگاه کردن مردم به منظور جلب مشارکت آنها و برخی تصمیمگیریهای غیرکارشناسانه به نضج گرفتن گرفتاریهای جدی اقتصادی برای مردم انجامیده است و این که امروز مطالبات اصلی مردم به تورم و بیکاری بر میگردد کاملا صحیح است ولی منحصر کردن مسائل جاری کشور به مشکلات اقتصادی و نادیده گرفتن سرچشمههای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و مدیریتی آن، سادهانگاری تلقی میشود.
*هر دولتی که بخواهد بر مبنای خردورزی اقدام کند ناگزیر باید از تجربه، نقاط قوت و ضعف گذشتگان استفاده کند
به نظر شما دولت روحانی نباید از سه دولت هاشمی، خاتمی و احمدینژاد تجربه کسب کند و در این صورت باید چه اولویتهایی را مدنظر قرار دهد؟
هر دولتی که بخواهد برمبنای خردورزی اقدام کند ناگزیر باید از تجربۀ گذشتگان و نقاط قوت و ضعف آنها، بر مبنای شناخت صحیح، استفاده کند؛ نادیده گرفتن این نکته و عدم توجه به شایسته سالاری به لحاظ اعتقادات و تخصص و تجربه، یا مطرح کردن معیارهای شعارگونه و غیرموجه منجر به تکرار اشتباهات قبلی، البته به شکلهای جدید و بغرنج شدن شرائط اجتماعی و سلب اعتماد عمومی خواهد شد.
*پرهیز از درگیریهای نامطلوب بین قوای سهگانه و حواشی انحرافی وابسته به آن
اولویت، امروز، در پاسداشت از این سرمایۀ اعتمادی است که مردم ابراز کردهاند با سرلوحه قراردادن صداقت در گفتار و عمل و تدبیر سنجیده و عالمانه برای چاره جویی مسائل موجود، از جمله مشکلات اقتصادی، با جلب و حفظ همیاری عمومی و تشکلهای مردم نهاد و صنفی.
البته پرهیز از درگیریهای نامطلوب بین قوای سهگانه و حواشی انحرافی وابسته بدان نباید کم اهمیت تلقی شود.
*شایستهسالاری در کشور ما در حد شعار سیاسی شناخته شده است
با توجه به تجربه دولتها و کابینههای گذشته، وزرای دولت آینده چه ویژگی باید داشته باشند؟
این ویژگیها در یک کلام به شایستهسالاری برمیگردد؛ اما در کشور ما شایسته سالاری فقط در حد شعار سیاسی شناخته شده است حال آن که انتخاب افراد شایسته بهویژه برای تصدی سمت وزارت یا معاونت رئیسجمهور خود مستلزم اتخاذ روشی علمی است که در آن نه تنها سواد و معلومات، تجربه و سابقۀ مفید در امور ستادی با شناخت کامل از آنچه در صف میگذرد و بویژه مراعات الزامات مردم داری، در مدّ نظر قرار میگیرد بلکه تواناییهای رفتاری و اخلاقی و روحی و جسمی نامزدها برای ایفای مسئولیتی جمعی و مشترک در سطح دولت جمهوری اسلامی، علاوه بر استحکام اعتقادی شان، باید به دقت سنجیده و محرز شود.
گفتوگو از سیده فاطمه موسوی