"گروه سیاسی صراط" - هتاکی به حسین شریعتمداری در طول ده -پانزده سال گذشته نه تازگی دارد و نه احتمالا تاثیری در روند فعالیت حرفه ای وی در سمت نمایندگی رهبری در موسسه کیهان اما مرور دوره های افزایش تهمت ها و پرونده هتاکین خود روشنگر بسیاری از مسائل است. زمانی که در دوره اصلاحات روزنامه های زنجیره ای؛ به لطف سیاست های ناعادلانه امثال مهاجرانی و خاتمی از جیره مواجب ثابت دولتی برخوردار بودند، جماعت حزب اللهی که قلم به دست گرفته و با همه گیری دولتی "اسلام آمریکایی" در کشور به نام موج مدرنیته با تاخر 50 ساله نسبت به غرب، مبارزه می کردند "چماقدار" نامیده می شدند.
در همان دوره حجاریان و تاجزاده و بسیاری دیگر که سابقه شان مملو از فعالیت های امنیتی بود و رسما سال ها به شغل شریف بازجویی اشتغال داشتند شریعتمداری را "حسین بازجو" خطاب می کردند!
بگذریم از این که وی هرگز در مقام پاسخگویی، شغل شریف "بازجویی" در دستگاه جمهوری اسلامی را اسباب تضعیف شخصیت به شمار نیاورد و تنها به گفتن این جمله بسنده کرد که "توفیق بازجویی در نظام مقدس جمهوری اسلامی را نداشته است."
حال سوال این است که آیا می شود بدون دسترسی به اطلاعات محرمانه به دست آمده از مسیرهای پلیسی کشف کرد که خاتمی در جریان سفرش به آمریکا در سال 2007 به مدیریت صادق خرازی از بنیاد صهیونیستی "ILEX" دیدار کرده، با ریچارد فرای شام صرف کرده، دست جرج سوروس را به گرمی فشرده و درخصوص طرح همه گیری "اسلام آمریکایی" با وی صحبت داشته یا خیر!
روزنامه نگاری تحقیقی (Investigative Journalism) یکی از ژانرهای جذاب و البته دشوار روزنامه نگاری است که هوش، پشتکار و جسارت زیادی میطلبد. ژورنالیست های محقق، بیش از آن که مانند همکاران خود در دیگر سرویسهای خبری پشت میز کار در هیات تحریریه بنشینند، در لابلای معابر، کوچه و خیابان یا در کنج آرشیو کتابخانهها، اینترنت و مراکز ارایه اطلاعات مشغول تجسس و واکاوی پروندههای حساس جامعهاند. آنان در سایه حرکت میکنند و در دستیابی به اطلاعات، شگردها و منابع و کانال های خاص خود را دارند. روزنامهنگاری حرفهای در ایران به رغم سابقهای فراتر از یک قرن، به علل مختلف چندان به این ژانر نزدیک نشده است.
دکتر مهدی فرقانی عضو هیئت علمی گروه علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در این خصوص می گوید: "در تعریف روزنامهنگاری تحقیقی حداقل در منابع غربی چنین آمده که نوعی روزنامهنگاری افشاگرانه است علیه سوء استفاده، فساد، لغزش ها و خطاها که عمدتا در دستگاه های دولتی و در ساختار فرمال و رسمی کشور صورت میگیرد. علت تاکید آن بر ساختار دولتی هم این است که معمولا در همه ساختارهای سیاسی اعم از سرمایه داری و غیر سرمایه داری، به هر حال تمرکز و کنترل منابع مالی، انسانی، تخصصی و علمی، مستقیم یا غیر مستقیم در اختیار دولت است. بنابراین امکان سوء استفاده و لغزش و خطا در این بخش بیشتر است. علاوه بر این، دولت به خصوص در ساختارهای دموکراتیک، نماینده مردم است. بنابراین مردم حق نظارت بر عملکرد دولت را دارند و این حق نظارت شان از طریق روزنامه نگارها و رسانه ها، به ویژه از خلال گزارشگری تحقیقی میتواند اعمال شود.
سابقه این نوع روزنامه نگاری که به آن ابزاری برای احقاق حق نظارت مردم بر دولت هم اطلاق شده، در آمریکا و انگلیس به اواخر قرن نوزدهم نسبت داده شده است. نقطه عطف تاریخ این ژانر مربوط به ماجرای واتر گیت در اوایل دهه هفتاد میلادی است و اتفاقاتی که متعاقب آن افتاد.
ساختار سیاسی و روزنامه نگاری آمریکا از این ماجرا دو استفاده اساسی کرد. یکی این که غیر مسقیم به جهانیان اعلام کرد که ما جامعهای آزاد و دموکراتیک هستیم و روزنامه نگاران ما هیچ محدودیتی ندارند، مطبوعات آزادند و میبینید که دو روزنامه نگار میتوانند حساسترین گزارشها را از سوء استفاده مهمترین مقامات دولتی آمریکا در روزنامه ها منتشر کنند و هیچ مشکلی هم هیچ گاه برایشان پیش نیاید. دوم این که ادعا کردند ساختار سیاسی ما آنقدر سالم است که هیچ کج تابی را بر نمیتابد و اگر مواردی از این دست پیش بیاید، جامعه به سرعت واکنش نشان میدهد و حتی اگر رییس جمهور باشد او را از مقامش خلع میکند و سعی دارد درون خودش این پاکسازی را به طور مستمر داشته باشد. به هر حال واتر گیت به عنوان یک قله افتخار در تاریخ روزنامه نگاری تحقیقی مطرح است."
روشی که کیهان در گزارشات، مقالات و پیشگویی های خود به آن وابسته است فی الواقع همین مسیری است که به آن اشاره شد. امروزه اینترنت بزرگ ترین منبع اطلاعات آشکار در دنیایی است که به "دهکده جهانی" مشهور است. پیشگو شدن در دنیای جهانی سازی هنوز هم کار دشواری است اما شکی نیست که جوینده یابنده است. کما این که مثلا ما امروز می توانیم پیش بینی کنیم "بنیاد باران" و "بنیاد بهار" به زودی همکاری های نزدیکی را در خصوص "پروژه مکتب ایرانی" آغاز خواهند کرد. مسیر دستیابی به اطلاعات لازم برای این پیشگویی هم در اختیار همگان است اما تنها یک خبرنگار تحقیقی حرفه ای است که می تواند "سوزن را در میان انبار کاه بیابد."
فشار بر کیهان و شریعتمداری برای افشا نکردن پشت پرده زد و بندهای کثیف سیاسی حکایت از این دارد که شاگردان پوپر در ایران بعد از گذشت هشت سال از خاطره تلخ شکست اصلاحات کماکان هیچ اعتقادی به شعارهای مدرنی چون "حقوق شهروندی"، "جریان آزاد اطلاعات"، "جامعه مدنی" و "آزادی مطبوعات" و " دموکراسی" ندارند و عجیب دلتنگ روزهای انحصارگرایی و چماق بدستی در سایه سار قدرت شده اند. پس واجب است تاکید کنیم "بستن دهان شریعتمداری" برای آبکشی جریان شکست خورده چپ و احیای عبای شکلاتی خاتمی برای خزیدن زیر سایه فراموشی تاریخ کفایت نمی کند. بیش از این خود را افشا نفرمایید!
* دکتر زهرا طباخی
در همان دوره حجاریان و تاجزاده و بسیاری دیگر که سابقه شان مملو از فعالیت های امنیتی بود و رسما سال ها به شغل شریف بازجویی اشتغال داشتند شریعتمداری را "حسین بازجو" خطاب می کردند!
بگذریم از این که وی هرگز در مقام پاسخگویی، شغل شریف "بازجویی" در دستگاه جمهوری اسلامی را اسباب تضعیف شخصیت به شمار نیاورد و تنها به گفتن این جمله بسنده کرد که "توفیق بازجویی در نظام مقدس جمهوری اسلامی را نداشته است."
حال سوال این است که آیا می شود بدون دسترسی به اطلاعات محرمانه به دست آمده از مسیرهای پلیسی کشف کرد که خاتمی در جریان سفرش به آمریکا در سال 2007 به مدیریت صادق خرازی از بنیاد صهیونیستی "ILEX" دیدار کرده، با ریچارد فرای شام صرف کرده، دست جرج سوروس را به گرمی فشرده و درخصوص طرح همه گیری "اسلام آمریکایی" با وی صحبت داشته یا خیر!
روزنامه نگاری تحقیقی (Investigative Journalism) یکی از ژانرهای جذاب و البته دشوار روزنامه نگاری است که هوش، پشتکار و جسارت زیادی میطلبد. ژورنالیست های محقق، بیش از آن که مانند همکاران خود در دیگر سرویسهای خبری پشت میز کار در هیات تحریریه بنشینند، در لابلای معابر، کوچه و خیابان یا در کنج آرشیو کتابخانهها، اینترنت و مراکز ارایه اطلاعات مشغول تجسس و واکاوی پروندههای حساس جامعهاند. آنان در سایه حرکت میکنند و در دستیابی به اطلاعات، شگردها و منابع و کانال های خاص خود را دارند. روزنامهنگاری حرفهای در ایران به رغم سابقهای فراتر از یک قرن، به علل مختلف چندان به این ژانر نزدیک نشده است.
دکتر مهدی فرقانی عضو هیئت علمی گروه علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در این خصوص می گوید: "در تعریف روزنامهنگاری تحقیقی حداقل در منابع غربی چنین آمده که نوعی روزنامهنگاری افشاگرانه است علیه سوء استفاده، فساد، لغزش ها و خطاها که عمدتا در دستگاه های دولتی و در ساختار فرمال و رسمی کشور صورت میگیرد. علت تاکید آن بر ساختار دولتی هم این است که معمولا در همه ساختارهای سیاسی اعم از سرمایه داری و غیر سرمایه داری، به هر حال تمرکز و کنترل منابع مالی، انسانی، تخصصی و علمی، مستقیم یا غیر مستقیم در اختیار دولت است. بنابراین امکان سوء استفاده و لغزش و خطا در این بخش بیشتر است. علاوه بر این، دولت به خصوص در ساختارهای دموکراتیک، نماینده مردم است. بنابراین مردم حق نظارت بر عملکرد دولت را دارند و این حق نظارت شان از طریق روزنامه نگارها و رسانه ها، به ویژه از خلال گزارشگری تحقیقی میتواند اعمال شود.
سابقه این نوع روزنامه نگاری که به آن ابزاری برای احقاق حق نظارت مردم بر دولت هم اطلاق شده، در آمریکا و انگلیس به اواخر قرن نوزدهم نسبت داده شده است. نقطه عطف تاریخ این ژانر مربوط به ماجرای واتر گیت در اوایل دهه هفتاد میلادی است و اتفاقاتی که متعاقب آن افتاد.
ساختار سیاسی و روزنامه نگاری آمریکا از این ماجرا دو استفاده اساسی کرد. یکی این که غیر مسقیم به جهانیان اعلام کرد که ما جامعهای آزاد و دموکراتیک هستیم و روزنامه نگاران ما هیچ محدودیتی ندارند، مطبوعات آزادند و میبینید که دو روزنامه نگار میتوانند حساسترین گزارشها را از سوء استفاده مهمترین مقامات دولتی آمریکا در روزنامه ها منتشر کنند و هیچ مشکلی هم هیچ گاه برایشان پیش نیاید. دوم این که ادعا کردند ساختار سیاسی ما آنقدر سالم است که هیچ کج تابی را بر نمیتابد و اگر مواردی از این دست پیش بیاید، جامعه به سرعت واکنش نشان میدهد و حتی اگر رییس جمهور باشد او را از مقامش خلع میکند و سعی دارد درون خودش این پاکسازی را به طور مستمر داشته باشد. به هر حال واتر گیت به عنوان یک قله افتخار در تاریخ روزنامه نگاری تحقیقی مطرح است."
روشی که کیهان در گزارشات، مقالات و پیشگویی های خود به آن وابسته است فی الواقع همین مسیری است که به آن اشاره شد. امروزه اینترنت بزرگ ترین منبع اطلاعات آشکار در دنیایی است که به "دهکده جهانی" مشهور است. پیشگو شدن در دنیای جهانی سازی هنوز هم کار دشواری است اما شکی نیست که جوینده یابنده است. کما این که مثلا ما امروز می توانیم پیش بینی کنیم "بنیاد باران" و "بنیاد بهار" به زودی همکاری های نزدیکی را در خصوص "پروژه مکتب ایرانی" آغاز خواهند کرد. مسیر دستیابی به اطلاعات لازم برای این پیشگویی هم در اختیار همگان است اما تنها یک خبرنگار تحقیقی حرفه ای است که می تواند "سوزن را در میان انبار کاه بیابد."
فشار بر کیهان و شریعتمداری برای افشا نکردن پشت پرده زد و بندهای کثیف سیاسی حکایت از این دارد که شاگردان پوپر در ایران بعد از گذشت هشت سال از خاطره تلخ شکست اصلاحات کماکان هیچ اعتقادی به شعارهای مدرنی چون "حقوق شهروندی"، "جریان آزاد اطلاعات"، "جامعه مدنی" و "آزادی مطبوعات" و " دموکراسی" ندارند و عجیب دلتنگ روزهای انحصارگرایی و چماق بدستی در سایه سار قدرت شده اند. پس واجب است تاکید کنیم "بستن دهان شریعتمداری" برای آبکشی جریان شکست خورده چپ و احیای عبای شکلاتی خاتمی برای خزیدن زیر سایه فراموشی تاریخ کفایت نمی کند. بیش از این خود را افشا نفرمایید!
* دکتر زهرا طباخی
سبز و حجتیه می ترکونیم کنتراتی !
الحق که نشون میده چقدر شما استوارید و دلایلتون قانع کننده .
خوب هویت واقعی مخالفان شریعتمداری رو نشون دادی
چه رپرتاژهایی میره غفاریان برای شریعتمداری"
داش علی، علوی همچین کاری نمیکرد با اینکه دایی جونش بود !!!!!
___________________________
اگه جوابی داری اینو بذار:
.
گاف داد برادر حسين !!!
خيال کرد کسي زبان انگليسي بلد نيست که بره مطلب اصلي رو پيدا کنه؟؟؟؟؟
آدم واقعا تا کجا ميتونه سقوط کنه؟؟؟؟
"متاسفم براش"
فقط کافيه لينک اصلي صحبت هاي اون اسرائيلي رو پيدا کنيد و با مطلب شريعتمداري مقايسه کنيد که چطور اين برادر حسين مجاهد، آب بسته به مطلب و مشايي رو حسابي بد جلوه داده"
اگر دين نداريد، لااقل آزاده باشيد
_________________________________
اينم متن اصلي:
Netanyahu:
But after all, Khamenei ruled out [of contention] Esfandiar [Rahim] Mashaei and other candidates. Hassan Rouhani was one of the candidates the supreme leader allowed to participate in the election
نتانياهو: … اما پس از اين همه ، (آيت الله) خامنه اي ، اسفنديار رحيم مشايي و ساير کانديداها را به دليل مخالفت، رد کرد. حسن روحاني يکي از کانديداهايي بود که رهبر عالي )ايران( اجازه داد در انتخابات شرکت کنند.
اما حاج حسین بصیرتمدار،اوج کینه و عداوت خودش رو نشون داد،
از این منطق له کردن چماق داران بدم میاد"
دور از شرف و انسانین است"
حاج حسين،خيط کاشتي برادر مجاهد !!! بخدا اگه سرمقاله ننويسي، کسي نميگه جوهر !! نداشت!!!
"زنده باد هرکسی که کیهان مخالف اوست"