طبق آمارهای موجود و اظهارات سال های اخیر مقامات دولتی، با جود افزایش یکباره جمعیت در دهه 60 و رسیدن آنها به بازار کار در دهه 80 و 90، سالیانه کشور با 1 تا 1 میلیون و 200 هزار نفر متقاضای ورود به بازار کار مواجه خواهد بود که در صورت عدم ایجاد شرایط پذیرش این میزان کارجو در بخش های مختلف اقتصادی، کشور با انباشتی از تقاضای کار روبرو خواهد شد.
انباشت تقاضا برای کار
تنها در زمان فعالیت دولت های نهم و دهم اگر سالیانه 1 میلیون نفر نیز برای ورود به بازار کار محاسبه شود، امروز این تعداد تقاضا به بیش از 7 میلیون نفر رسیده است. به عبارتی از سال 84 تا پایان 91 به میزان 7 میلیون تقاضای جدید کار در کشور مطرح شده است.
طبق آمار مرکز آمار ایران، هم اکنون کشور با حدود 3 میلیون نفر بیکار (با فرض شاغل دانستن افراد با 1 ساعت کار با مزد و یا بدون مزد در هفته) مواجه است که شانس ورود به بازار کار را پیدا نکرده اند و این مسئله نه تنها باعث انفجار تقاضا از سوی خانواده ها و جستجوی شغل شده است، بلکه دولت را نیز با یکی از بزرگترین تقاضاها از سوی مردم مواجه کرده است تا جایی که در سال های اخیر در جریان سفرهای استانی، بنا به گفته مقامات دولتی، درخواست شغل از مهم ترین اولویت ها و خواسته های جدی مردم بوده است.
با وجود اینکه تا 1 میلیون و 200 هزار کارجوی جدید هر ساله متقاضی ورود به بازار کار کشور می شوند، اما اقتصاددانان معتقدند ظرفیت فعلی اشتغال زایی در کشور به 800 هزار فرصت سالیانه نیز نمی رسد و با فرض استفاده از تمام ظرفیت شغل آفرینی نیز با 200 تا 400 هزار کسری فرصت شغلی مورد نیاز مواجه خواهیم بود.
انفجار جستجوی کار توسط جوانان
پیش تر مسئولان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی اعلام کرده اند رشد یکباره و جهشی جمعیت کشور در دهه 60 باعث شده تا امروز صدها هزار کارجوی جوان و اغلب تحصیل کرده متقاضی ورود به بازار کار باشند در حالی که زیرساخت های لازم و توان پذیرش مناسب همه آنها فراهم نشده است.
کارشناسان بازار کار کشور معتقدند این وضعیت دست کم تا نیمه دهه 90 نیز ادامه خواهد یافت و تا آن زمان بازار کار همچنان با چالش بیکاری کارجویان متولد دهه 60 مواجه خواهد بود. ضمن اینکه نباید از یاد برد که بخشی از کارجویان متولد سال های اول دهه 70 نیز این روزها آماده ورود به عرصه واقعی کار می شوند و در صورت ادامه روند فعلی، بخشی از دهه هفتادی ها نیز به خیل بیکاران خواهند پیوست.
متاسفانه امروز بیکاری به یکی از بزرگترین و جدی ترین مسائل خانواده ها تبدیل شده است تا جایی که در سال های ورود کارجویان به عرصه اشتغال، خانواده ها یکی از پرچالش ترین سال ها و پر دغدغه ترین مسائل خود را تجربه می کنند.
در روزهای پایانی فعالیت دولت دهم و آماده شدن کارها برای ورود دولت تدبیر و امید به عرصه اقتصادی کشور؛ آمارهای گوناگونی از اشتغال زایی و بیکاری توسط مقامات ارشد دولتی و همچنین دکتر روحانی؛ رئیس جمهور منتخب مردم ایران مطرح شده است. در واقع پرداختن به موضوع اشتغال توسط مقامات ارشد دولتی و وجود حساسیت های مختلف در اینباره این پیام را به جامعه منتقل می کند که امروز بیکاری جزو چند چالش بزرگ کشور بوده و موفقیت در آن از بزرگترین دستاوردهای دولت ها محسوب شده و شکست سیاست ها باعث افت چشمگیر معدل کاری یک دولت می شود.
شکست سیاستها یا موفقیت بزرگ؟
با فرض استناد قطعی به آمارهای ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران به عنوان مرجع رسمی اعلام آمارهای کشور؛ در صورت حفظ روند اشتغال زایی 7 سال اخیر 50 سال زمان نیاز است تا 3 میلیون بیکار کشور به شغلی دست پیدا کنند. آمارهای رسمی مرکز آمار ایران طی 7 سال اخیر نشان می دهد که از سال 85 تا 91 تعداد شاغلان کشور از 20 میلیون و 800 هزار نفر به 21 میلیون و 200 هزار نفر رسیده است.
این یعنی طی 7 سال اخیر تنها 400 هزار نفر معادل سالانه 57 هزار و 142 نفر به تعداد شاغلان کشور ما افزوده شده است. اگر بخواهیم این محاسبه را روزانه کنیم آن وقت به این نتیجه می رسیم که در اقتصاد فعلی ایران روزانه ممکن است 156 نفر به شغلی دست پیدا کنند.
حال اگر به آخرین آمار سالانه مرکز آمار ایران مراجعه می کنیم می بینیم که در پایان سال 91 تعداد بیکاران کشور بیش از 2 میلیون و 900 هزار نفر بوده است. با توجه به تجربه اقتصاد 7 سال اخیر ایران و امکان دستیابی 156 نفر در روز به یک شغل می توان گفت که برای شاغل شدن 2 میلیون و 900 هزار نفر بیکار فعلی کشور به گذر 18 هزار و 589 روز معادل بیش از 50 سال زمان نیاز است، البته این در شرایطی است که تعداد بیکاران کشور ثابت بماند.
روزانه چند نفر شاغل می شوند
از سوی دیگر 7 سال اخیر بهترین دوران نفتی تاریخ اقتصاد ایران بوده است. طبق آمارهای منتشر شده طی این سال ها حدود 800 میلیارد دلار درآمدهای نفتی نصیب اقتصاد ایران شده است اما با وجود این روند اشتغال زایی در اقتصاد ایران در خوش بینانه ترین حالت نشان می دهد که طی این سال ها تنها 156 نفر در روز و 4 هزار و 695 نفر نیز در هر ماه به شغلی دست یافته اند چرا که اگر به آمارهای اخیر برخی اقتصاددانان از وضعیت اشتغال کشور مراجعه کنیم می بینیم زمان مورد نیاز برای شاغل شدن همه بیکاران کشور رقمی 4 برابر 50 سال مورد اشاره است.
طبق آمارهایی که اخیرا در یک برنامه تلویزیونی ارائه شده بود در دوران فعالیت دولت اخیر سالانه تنها 14 هزار و 200 شغل خالص ایجاد شده است (موضوعی که در روزهای اخیر مورد اشاره دکتر روحانی؛ رئیس جمهور منتخب مردم ایران قرار گرفته است).
با وجود این ارقام بزرگ برای مدت زمان مورد نیاز شاغل شدن همه بیکاران، نباید آمارهای اشتغال زایی دولتمردان را هم نادیده گرفت. اسدالله عباسی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در روزهای اخیر اعلام کرد دولت های نهم و دهم موفق شده اند 7 میلیون شغل در کشور ایجاد کنند. هرچند دولتمردان مدعی ایجاد 7 میلیون شغل طی سال های اخیر هستند اما به دلیل نوسان های اقتصادی و ریزش برخی مشاغل از دیگر سو، آنچه در آمارهای رسمی مرکز آمار ایران خود را نشان داده ایجاد 400 هزار شغل طی 7 سال اخیر بوده است.
سالی 875 هزار شغل ایجاد شد؟
حمید حاج اسماعیلی در گفتگو با مهر با بیان اینکه مشکل اصلی بروز شبهه ها و برداشت های گوناگون از عملکرد دولت ها در نحوه ارائه آمار و استفاده صحیح و شفاف از شاخص ها است گفت: نرخ مرگ و میر، آمار تولدها، جمعیت فعال کشور و آمار بیکاران در کشور توسط مراکز رسمی به ثبت می رسد و به آسانی می توان به آنها مراجعه کرد.
این کارشناس بازار کار اظهار داشت: با وجود اینکه به تازگی مرکز آمار ایران هر 5 سال یکبار آمارها را به روز می کند می توان به آسانی نتایج را رصد کرد. با این حال، اشتغال زایی سالیانه 14 هزار فرصت در کشور نیز قابل دفاع نیست چرا که هم اکنون 25 درصد از مشاغل ایجاد شده در کشور فاقد بیمه هستند؛ بنابراین در آمارهای رسمی وجود ندارد.
حاج اسماعیلی همچنین به امکان جا به جایی نیروها در مشاغل گوناگون اشاره کرد و افزود: با این حال سوال بزرگ این است که چرا نهادهای بزرگی مانند مجلس و برخی دستگاه های نظارتی نباید آمارهای ارائه شده را بپذیرند؟ چرا آمارها از شفافیت لازم برای استفاده در تصمیم گیری های اقتصادی برخوردار نیست؟
وی ادامه داد: دکتر روحانی به تازگی اعلام کرده است بین گزارش های مقامات دولتی و آمارهای مراجع رسمی اختلاف بسیار بالایی وجود دارد. بنابراین آمارگیری ها باید با رعایت نکات فنی، قابل استناد باشد.
آمارها قابل لمس نیست
نماینده کارگران در هیئت حل اختلاف بیان داشت: با احترام کامل به دولت دهم، چگونه است که نرخ تورم 35 درصد اعلام می شود اما در واقعیت جامعه این موضوع قابل لمس نیست و مردم می گویند افزایش یکباره قیمت ها بسیار شدید و با شیب تندی اتفاق افتاده است؟
به گفته حاج اسماعیلی، امروز آمارهای بانک مرکزی و مرکز آمارایران با یکدیگر متفاوت است و این موضوع قابل تامل است. در هیئت های حل اختلاف کارگر و کارفرما می بینیم که تعدیل نیرو صورت می گیرد و طبق پردازش می شود گفت 50 درصد کارگاه ها به تعطیلی کشیده شده است.
وی تاکید کرد: حداقل تا 2 سال آینده کشور همچنان با پیک تقاضا برای کار و جمعیت جوان و کارجو مواجه خواهد بود و در صورت عدم اصلاح روندهای فعلی، بیکاری همچنان به عنوان یکی از چالش های مهم کشور باقی خواهد ماند.
خلاصه محاسبات با استناد به گزارش مرکز آمار ایران
در فاصله سال های 85 تا 91 (7 سال) تعداد جمعیت فعال کشور از 20 میلیون و 800 هزار نفر به 21 میلیون و 200 هزار نفر افزایش یافته است.
بر این اساس، در هر سال 57 هزار و 142 نفر وارد بازار کار شده اند. این تعداد در ماه 4 هزار و 695 نفر و در هر روز نیز 156.5 نفر خواهد شد.
جهت شاغل شدن 2 میلیون و 900 هزار نفر (آمار بیکاران کشور در پایان سال 91) بر مبنای روند 7 سال اخیر 18 هزار و 530 روز معادل حدود 51 سال زمان نیاز است، با فرض اینکه تا آن زمان دیگر بیکار جدیدی به آمارها اضافه نشود!
محاسبات بر مبنای گزارش وزیر تعاون، کار و رفاه
در طول 8 سال فعالیت دولت های نهم و دهم 7 میلیون شغل ایجاد شده است. بنابراین در هر سال 875 هزار شغل جدید در کشور ایجاد شد و در هر ماه نیز حدود 72 هزار و 917 شغل جدید و در هر روز نیز 2 هزار و 397 شغل جدید به بازار کار کشور اضافه شد.
با روند فعلی و طبق گزارش وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی برای حل مشکل بیکاری باقیمانده بیکاران کشور بدون احتساب کارجویان جدیدی که در آینده به جمع متقاضیان کار کشور خواهند پیوست (تعداد فعلی 2 میلیون و 900 هزار نفر) 3 سال زمان نیاز است.