صراط: سپاه پاسداران یکی از نهادهای
قدرتمند و تعیینکننده در ایران پس از پیروزی انقلاب، تاکنون بوده است که
وظیفه اصلی آن «حراست از انقلاب و دستاوردهای آن» تعریف شده است. در خصوص
تعامل سپاه با دولتهای بعد از انقلاب با سردار «رمضان شریف» همرزم سردار
سپاه قدس (قاسم سلیمانی) که بیشتر دوران فعالیتش را با رسانهها و
خبرنگاران سپری کرده است گفتوگو کردیم. سردارشریف، پنج، شش سالی هست که
سمت سخنگویی و مدیرکلی روابط عمومی سپاه را بر عهده دارد و توانسته میان
حوزه فعالیتش با رسانهها ارتباط و هماهنگی خوبی برقرار کند.
***در ادامه بخشهایی از گفتوگو با سردارشریف را میخوانید:
*تعامل سپاه با دولتها از ابتدای انقلاب تاکنون چگونه بوده است؟
پاسخ به این سوال نیازمند یک مقدمه است و آن اینکه، همه آنچه امروز شاهدیم محصول شناخت و درایت عمیق امام(ره) و اندیشه برگرفته از اندیشه اسلام و فرهنگ اهلبیت(ع) و نیز شناخت ایشان از دشمنان اسلام و انقلاب بود که توانست گفتمان جدیدی را مبتنی بر گفتمان پیامبر و اهلبیت(ع) در تاریخ معاصر احیا کند. اگر به زمان وقوع انقلاب اسلامی در سال 57 دقت کنیم، ما در این مقطع با دو گفتمان مسلط که بخش عمدهای از جهان را هم بین خود تقسیم کرده بودند، مواجهیم؛ یکی گفتمان غرب به سرکردگی آمریکا و دیگری گفتمان کمونیسم به سرکردگی شوروی سابق. آنچه که جزو نوآوریهای آن دوره بود ظهور گفتمان سومی است که این گفتمان ضمن تفاوتهای اساسی با دو گفتمان مسلط، تنها خواست جغرافیای ایران و حتی خواست جغرافیای امت اسلام نبود، بلکه واجد ارزشهای الهی و سازگار با فرهنگ و فطرت همه انسانها بود. با پیروزی انقلاب اسلامی و پیدایش گفتمانی نوین و نافذ صاحبان دو گفتمان قبلی احساس کردند با یک مشکل اساسی و جدی مواجه شدهاند، بنابراین هردو با دلایل و منافع خاص، خود را با چالش جدی روبهرو دیدند و تلاش کردند این گفتمان یا شکل نگیرد یا اینکه حداقل اجازه ندهند از مرزهای جغرافیایی کشور عبور کند و تبدیل به گفتمان جهانی شود.
اما امام با شناخت عمیقی که از ترفندهای پیچیده دشمن داشتند برای اینکه انقلاب را بتوانند مصون کنند، علاوه بر نهادهایی که مدنظر داشتند یکی از نهادهایی را که مولود انقلاب است، یعنی سپاه را ایجاد کردند. امام همواره نسبت به نهاد سپاه دیدگاه ثابت داشتند و آن این بود که سپاه مسوولیت دارد از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن حراست کند و این وظیفه را محدود به تهدید یا حدود خاصی نکردند و جالب این است که برخلاف تصور و تبلیغات رسانهای که تبدیل به یک دروغ رایج هم شده، سپاه قانونمندترین نهاد انقلاب اسلامی است.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تجربه منحصربهفردی دارد، یعنی در زمانی که شکل میگیرد و در حال آموزش و سازماندهی است، در همان حین با مشکلات مختلفی که کشور با آن روبهرو است مثل غایلههای کردستان، ترکمنصحرا و مقابله با گروهکهای ضدانقلاب، ماموریت خود را انجام میدهد که اوج این تجربه نیز در تهاجم صدام و ورود سپاه به عرصه هشتسال دفاع مقدس بود.
سپاه در ابتدای شکلگیری، بخش عمدهای از کارش کار فرهنگی و در جهت ترویج گفتمان امام و گفتمان انقلاب اسلامی بود و در جهت ساختارسازی و سازمانسازی برای استقرار نظام جمهوری اسلامی و تغییر نظام بوروکراسی شاهنشاهی فعالیت میکرد. البته در این راستا برخی نهادها و دستگاههای دیگر نیز متناسب با شرایط و ظرفیتهای خود ایفای نقش میکردند.
بعد از سپریشدن سال 58 و پایان کار دولت موقت و حوادث پس از تسخیر لانه جاسوسی و حمله نظامی آمریکاییها به طبس، جنگ تحمیلی عراق با حمایت استکبار جهانی در 31 شهریور 1359 آغاز شد. دولت زمان جنگ شرایط خاصی داشت، ما در تقابل با یک تهاجم خارجی بودیم و تلاش میشد از سوی دولت یک تعامل جدی و پشتیبانی و حمایت بدون دعوا و درگیری را شاهد باشیم. کسانی که در خطوط مقدم بودند از دولت مطالبه داشتند و حق هم داشتند و از زمانی که دولت نقش و جای خود را پیدا کرد تدریجا این پشتیبانیها بیشتر هم شد. گرچه در سالهای آخر جنگ تحمیلی نسبت به رویکرد و رفتار نخستوزیر و دولت وقت انتقاداتی مطرح است.
*منظورتان از دولت وقت، دولت آقای میرحسین موسوی است؟
بله منظور دولت ایشان است. در شرایط بعد از جنگ در همه کشورها اصلی وجود دارد که بعد از جنگ دولت از تمام توانمندیهای ملی برای بازسازی کشور استفاده میکند و تحت عنوان«عملکرد نیروهای مسلح در دوران صلح یا بعد از جنگ» مطرح میشود، کشورهای روسیه و چین از این مساله استفاده خوبی کردهاند. سپاه هم با توجه به توانمندیهای خوبی که در حوزههای مهندسی داشت و علاوه بر تجهیزات و امکانات، از نیروی انسانی زبده و هوشمندی هم برخوردار بود، بر اساس اصل 147 قانون اساسی و با فرمان مقاممعظمرهبری در 23 آذر 68 بخشی از توانمندیهای خود که عمدتا ماهیت مهندسی داشت را وارد حوزه سازندگی کشور کرد. البته در آن زمان مثل همه حوزههای دیگر مانند جنگ نسبت به تواناییهای سپاه خیلی حرفوحدیث بود که اینها (سپاه) دوره ندیدهاند، آموزش ندیدهاند، لشکر و یگان نمیشناسند واتفاقا یکی از چالشهای سپاه با بنیصدر هم در همین زمینه بود که اجازه کار به سپاه نمیدادند، اما با تاکیدات امام، نماینده ایشان در شورایعالی دفاع که در آن زمان مقاممعظمرهبری بودند و هم با جدیت آقای هاشمی بر مشکلات فایق آمدیم و سپاه توانست به همه این سوالات و شبهات پاسخ دهد و ملت ما متوجه شدند که اگر حضور سپاه نبود شرایط متفاوت میشد. بنابراین سپاه با به جان خریدن همه این حرفها توانست موفق ظاهر شود.
در حوزه سازندگی نیز از ابتدا تا همین امروز هرکسی از منظر خاصی با ورود سپاه مخالفت داشت که به ظاهر هم از سر خیرخواهی بوده است؛ ولی از آنجا که ماموریت سپاه حفاظت از انقلاب است، نمیتوانست نسبت به اینکه کشور و به ویژه زیرساختهای آن آسیب دیده بیتفاوت باشد و با بازگشتن به پادگانها چشمش را بر این شرایط ببندد.
در دولت سازندگی که آغاز ورود سپاه به سازندگی است، بارها و بارها رییسجمهور و وزرای دولت در مقاطع مختلف، این نقش برجسته سپاه را مورد تقدیر قرار دادند و سپاه با وجود همه این موانع کارهای بزرگی را انجام داد. افزایش تجربه و دانش فنی و تامین تجهیزات جدید در این عرصه در دولت اصلاحات هم تداوم پیدا کرد و پروژههای زیادی به سپاه محول شد که بخش عمدهای از پروژهها در همان دولت اصلاحات به پایان رسید و وزرای عمدتا فنی دولت اصلاحات، مثل وزارت نیرو و راه از نوع کار سپاه چه از بعد کیفی و چه کمی راضی بودند.
*یعنی نظرشان مثبت بوده است؟
تمام مصاحبهها، گفتوگو و اظهارات وزرای اصلاحات در مراسم افتتاحیه و اختتامیه پروژههای واگذار شده به سپاه موجود و مستند است و یک مورد هم گله و شکایت از نحوه اقدامات سپاه نه در دولت اصلاحات و نه در دولت سازندگی نبوده است.
در دولت نهم و دهم نیز همین روند ادامه پیدا میکند و گاهی مشکلات سپاه در این دوره بیشتر از دوره اصلاحات و سازندگی هم بود که دلایل خاص خود را دارد و برخلاف آنچه در برخی رسانهها گفته شده که کار سپاه با آمدن احمدینژاد تسهیل شد و سپاه در همه پروژهها هست، اینطور نبود، این موضوع دقیق نیست و مستنداتش هم وجود دارد. یکی از دلایل آن هم این است که پذیرش کار از طرف کسانی کهدر دولتهای نهم و دهم حضور داشتند بنا بر دلایلی مثل دولت اصلاحات و سازندگی سهولت لازم را نداشت، البته نه اینکه ممانعت ایجاد کنند چون توان و تخصصی که سپاه دارد توانی نیست که دولتها به سادگی از خیر آن بگذرند. برخلاف برخی تبلیغات جهتدار، این سپاه نیست که تلاش دارد پروژههای مختلفی را بگیرد و کار کند بلکه این دولتها بودهاند که تلاش میکردند از ظرفیت و فرصت سپاه استفاده بیشتری کنند. بعد از انتصاب سرلشکر جعفری به فرماندهی کل سپاه یکی از تدابیر ایشان این بود که ورود سپاه به عرصه پروژههایی که امکان انجامش توسط پیمانکاران داخلی بود را محدود کنند و حتی سقف ریالی پروژهها را مشخص کنند و تلاش شده سپاه جایی ورود پیدا کند که پیمانکاران داخلی توان انجام آن را ندارند و عمده رقبای آن در این پروژهها شرکتهای خارجی هستند. البته در دولتهای نهم و به ویژه دولت دهم، مساله تحریمها نیز مشکلاتی ایجاد کرد که باید این را هم به دلایل دیگر اضافه کنید. مثلا انتقال خط لوله صلح از عسلویه به ایران شهر پروژهای نیست که از سوی پیمانکاران داخلی داوطلب داشته باشد، هر آدم عاقلی هم میداند که وقتی توانی در کشور است نباید شرکتهای خارجی وارد شوند. از طرف دیگر برآورد هزینهها و فرصتآفرینی برای پیمانکاران خرد نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
حضور سپاه در عرصه سازندگی تداوم حضور سپاه در دوران دفاع مقدس است. لذت معرفی یک کشور آباد برای سپاه خیلی اهمیت دارد، سپاه میخواهد نشان دهد که نظام جمهوریاسلامی قادر است در این حوزهها کار کند و امروز در بسیاری از حوزهها کارهای بزرگی هم شده است و با همه هیاهویی که وجود دارد هنوز میزان پیمانکاران در کشور که وابستگی به جریانهای موسوم به ملی و مذهبی دارند حتی در دولتهای نهم و دهم از قرارگاه سازندگی سپاه بیشتر است و با عدد و رقم میتوان آن را نشان داد. این موضوعی است که متاسفانه بهرغم اهمیت در چنین فضایی کمتر به آن توجه میشود.
*تعامل سپاه با کدامیک از دولتهای هاشمی، خاتمی و احمدینژاد بهتر بود؟
در بخشهای مختلف متفاوت است. در حوزه فرهنگی در دولت اصلاحات رضایت چندانی از عملکرد آنان نداشتیم و تعامل سپاه با آنها کمتر بود، نوع تفکری که مسوولان این بخش به کار میگرفتند چه در حوزه فرهنگی یا در حوزه سیاست خارجی، باعث میشد تعامل کمتر باشد، چون سپاه از گفتمانی حمایت میکرد که بتواند اقتدار کشور را به نمایش بگذارد و در حوزه بازدارندگی تاثیر مثبتتری داشته باشد و طمع دشمنان را کمتر کند. بهعنوان نمونه در این دوره و در اوج بحث گفتوگوی تمدنها که دولت دنبال میکرد، آمریکا ما را بهعنوان محور شرارت در کنار کرهشمالی و صدام مطرح کرد؛ این در واقع ناشی از ماهیت دشمن و نوع نگاه آنها به واقعیت ماست. بخشی از انتقاد سپاه در آن دوره همین بود. اما به نظرم در حوزه سازندگی سپاه، در دوره آقای هاشمی و بهویژه در دوره آقای خاتمی از منظر کاری موانعش کمتر بود، گرفتن کار در دولتهای نهم و دهم سختتر بود، این نظر من هم نیست بلکه بیان صریح فرمانده سابق قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا(ص) (آقای رستم قاسمی وزیر فعلی نفت) است، نمیخواهم بگویم عنادی داشتند ولی سختگیریهای کار بیشتر بود.
*تعامل با کدامیک از دولتها بهتر بود؟
نمیشود بهطور کلی گفت، در حوزههای متفاوتی تقسیم میشود. تعامل سپاه با دولتهایی که قانونگراتر بودند و روند امور را قانونی طی میکردند، راحتتر و منطقیتر بود. سیاستهای کلی نظام و وظایف سپاه مشخص است. سپاه بهعنوان حافظ انقلاب به هر میزان که دولتها شرایط و بسترها را فراهم کردهاند برای کمک به آنها شتاب کرده و در هیچیک از دولتهای سازندگی، اصلاحات و نهم و دهم کم نگذاشته است. در دوره اصلاحات شاهد حضور آمریکاییها در عراق و افغانستان بودیم، سپاه بهعنوان لبه جلویی حوادث بهطور شایستهای توانست وظایف خود را انجام دهد و تهدید را از کشور دور کند. در دوره آقای احمدینژاد هم دیدید چندینبار آمریکاییها تا مرحله تهاجم به ما پیش رفتند، اما تهاجم خود را عملی نکردند، چون از قدرت بازدارندگی سپاه و نیروهای مسلح که به نمایش درآمده بود بهویژه رزمایشهای پیامبر اعظم(ص) که از دوران اصلاحات آغاز شد، فهمیدند که نباید ریسک کنند چرا که متضرر خواهند شد و این یک اصل ثابت بود. در مناظرات نامزدهای ریاستجمهوری اخیر هم دقت کنید، میبینید که هیچ دغدغه امنیتی از سوی هیچیک از کاندیداها مطرح نشد و این عملکرد خوب نیروهای مسلح به ویژه سپاه بود که در حوزه نظامی و دفاعی به گونهای عمل کند که هیچ کشوری هوس تهاجم دوباره به این کشور را نداشته باشد. بایداذعان کنیم در دوران انقلاب کشور در یک جنگ ناخواسته غافلگیر شد، بنابراین هرگز این اتفاق نباید تکرار شود. یکی از دغدغههای جدی دولتها امنیت کشور و مرزهاست. هدیه سپاه و بهطور کلی نیروهای مسلح به دولتها همین امنیت کشور است. رییس دولتی که هیچ دغدغهای نسبت به امنیت نداشته باشد چقدر میتواند راحتتر در جهت تحقق شعارها و قولهایی که داده عمل کند و این در مورد دولت آینده نیز صدق خواهد کرد و به یاری خداوند، دکتر روحانی نیز دغدغهای از این بابت نخواهد داشت.
*کدام دولت قانونگراتر بود؟
نسبی است و هرکدام را باید در شرایط خاص خودش مورد ارزیابی قرار داد البته تلاش همه دولتها بر قانونگرایی بوده است.
*تعامل سپاه با دولت آینده چگونه خواهد بود؟
حضور سپاه در همه مسایل و عرصهها قانونمند و بهصورت ریز و جزیی تابع قوانین کشور است قوانین و مقررات نحوه ورود سپاه در هر زمینهای را مشخص کرده و بر همین مبنا کارش را انجام میدهد.
اینکه برخی در جریان مناظرات انتخاباتی حضور سپاه در عرصه سازندگی خیلی برجسته میدانستند به این دلیل است که تصور میکردند گفتن این حرف که «پای سپاه را از کارهای اقتصادی بیرون میکشیم» یک رایآوری زیاد خواهد داشت، در حالی که ورود سپاه به این عرصه قانونی است، اما به این مسایل که مقتضای انتخابات بود ورود پیدا نکردیم.
در دولت آینده هم تابع قوانین خواهیم بود. سپاه عطشی برای گرفتن پروژهها البته منهای مواردی که دستاوردی برای نظام داشته باشد، ندارد. لطفا به این نکته دقت کنید؛ ما هزاران شهید دادیم که یک وجب از خاکمان را به دشمن ندهیم چطور ممکن است میلیونها مترمکعب گاز از منابع حوزه مشترک توسط دیگران برداشت شود و سپاه نسبت به این مساله حساس نباشد و به مسوولان فشار نیاورد که اگر نمیتوانید انجام دهید، ما آماده پذیرش کار هستیم که مثال آن فازهای 15 و 16 پارسجنوبی است که با اصرار سپاه نه برای منفعتطلبی بلکه برای منافع ملی بود و یک وزیر انقلابی آمد و گفت صفر تا صد آن را به سپاه دهید. قرارگاه سازندگی آن را انجام داد که واقعا الگوست. سپاه سر آنچه با منافع ملی سروکار دارد دنبال این نیست که چقدر هیاهو کنند، سپاه وظیفهاش را انجام خواهد داد و به این مسایل اعتنایی نمیکند. در بقیه حوزههای سازندگی هم سپاه اصراری ندارد، دولتها هر قدر بیشتر بتوانند از ظرفیت و توانایی سپاه استفاده کنند، برنده آنها هستند. بخش عمدهای از پروژههایی که آقای احمدینژاد رییسجمهور محترم در همین ماهها و هفتههای پایان دورهاش افتتاح کرد توسط قرارگاه خاتمالانبیاء (ص) انجام شده بود. البته سپاه با افتخار این کار را کرد. سپاه در کمک به دولت آینده پیش قدم خواهد بود.
*به تعامل بهتر سپاه با دولت آینده خوشبین هستید؟
انتخابات یازدهم و رییسجمهور منتخب را فرصت خوبی برای پیگیری آرمانهای انقلاب میدانیم و همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند همه باید به این دولت کمک کنند و سپاه در این موضوع پیش قدم است و برخلاف آنچه معانداندرصدد القای آن هستند، سپاه مصمم است بهطور همهجانبه در چارچوب قوانین به دولت کمک کند و موفقیت دولت را موفقیت ملتی میداند که به ایشان با امید رای دادند و این آمادگی را سپاه طی بیانیهای رسمی پس از پیروزی رییسجمهور منتخب اعلام کرده است.
***در ادامه بخشهایی از گفتوگو با سردارشریف را میخوانید:
*تعامل سپاه با دولتها از ابتدای انقلاب تاکنون چگونه بوده است؟
پاسخ به این سوال نیازمند یک مقدمه است و آن اینکه، همه آنچه امروز شاهدیم محصول شناخت و درایت عمیق امام(ره) و اندیشه برگرفته از اندیشه اسلام و فرهنگ اهلبیت(ع) و نیز شناخت ایشان از دشمنان اسلام و انقلاب بود که توانست گفتمان جدیدی را مبتنی بر گفتمان پیامبر و اهلبیت(ع) در تاریخ معاصر احیا کند. اگر به زمان وقوع انقلاب اسلامی در سال 57 دقت کنیم، ما در این مقطع با دو گفتمان مسلط که بخش عمدهای از جهان را هم بین خود تقسیم کرده بودند، مواجهیم؛ یکی گفتمان غرب به سرکردگی آمریکا و دیگری گفتمان کمونیسم به سرکردگی شوروی سابق. آنچه که جزو نوآوریهای آن دوره بود ظهور گفتمان سومی است که این گفتمان ضمن تفاوتهای اساسی با دو گفتمان مسلط، تنها خواست جغرافیای ایران و حتی خواست جغرافیای امت اسلام نبود، بلکه واجد ارزشهای الهی و سازگار با فرهنگ و فطرت همه انسانها بود. با پیروزی انقلاب اسلامی و پیدایش گفتمانی نوین و نافذ صاحبان دو گفتمان قبلی احساس کردند با یک مشکل اساسی و جدی مواجه شدهاند، بنابراین هردو با دلایل و منافع خاص، خود را با چالش جدی روبهرو دیدند و تلاش کردند این گفتمان یا شکل نگیرد یا اینکه حداقل اجازه ندهند از مرزهای جغرافیایی کشور عبور کند و تبدیل به گفتمان جهانی شود.
اما امام با شناخت عمیقی که از ترفندهای پیچیده دشمن داشتند برای اینکه انقلاب را بتوانند مصون کنند، علاوه بر نهادهایی که مدنظر داشتند یکی از نهادهایی را که مولود انقلاب است، یعنی سپاه را ایجاد کردند. امام همواره نسبت به نهاد سپاه دیدگاه ثابت داشتند و آن این بود که سپاه مسوولیت دارد از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن حراست کند و این وظیفه را محدود به تهدید یا حدود خاصی نکردند و جالب این است که برخلاف تصور و تبلیغات رسانهای که تبدیل به یک دروغ رایج هم شده، سپاه قانونمندترین نهاد انقلاب اسلامی است.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تجربه منحصربهفردی دارد، یعنی در زمانی که شکل میگیرد و در حال آموزش و سازماندهی است، در همان حین با مشکلات مختلفی که کشور با آن روبهرو است مثل غایلههای کردستان، ترکمنصحرا و مقابله با گروهکهای ضدانقلاب، ماموریت خود را انجام میدهد که اوج این تجربه نیز در تهاجم صدام و ورود سپاه به عرصه هشتسال دفاع مقدس بود.
سپاه در ابتدای شکلگیری، بخش عمدهای از کارش کار فرهنگی و در جهت ترویج گفتمان امام و گفتمان انقلاب اسلامی بود و در جهت ساختارسازی و سازمانسازی برای استقرار نظام جمهوری اسلامی و تغییر نظام بوروکراسی شاهنشاهی فعالیت میکرد. البته در این راستا برخی نهادها و دستگاههای دیگر نیز متناسب با شرایط و ظرفیتهای خود ایفای نقش میکردند.
بعد از سپریشدن سال 58 و پایان کار دولت موقت و حوادث پس از تسخیر لانه جاسوسی و حمله نظامی آمریکاییها به طبس، جنگ تحمیلی عراق با حمایت استکبار جهانی در 31 شهریور 1359 آغاز شد. دولت زمان جنگ شرایط خاصی داشت، ما در تقابل با یک تهاجم خارجی بودیم و تلاش میشد از سوی دولت یک تعامل جدی و پشتیبانی و حمایت بدون دعوا و درگیری را شاهد باشیم. کسانی که در خطوط مقدم بودند از دولت مطالبه داشتند و حق هم داشتند و از زمانی که دولت نقش و جای خود را پیدا کرد تدریجا این پشتیبانیها بیشتر هم شد. گرچه در سالهای آخر جنگ تحمیلی نسبت به رویکرد و رفتار نخستوزیر و دولت وقت انتقاداتی مطرح است.
*منظورتان از دولت وقت، دولت آقای میرحسین موسوی است؟
بله منظور دولت ایشان است. در شرایط بعد از جنگ در همه کشورها اصلی وجود دارد که بعد از جنگ دولت از تمام توانمندیهای ملی برای بازسازی کشور استفاده میکند و تحت عنوان«عملکرد نیروهای مسلح در دوران صلح یا بعد از جنگ» مطرح میشود، کشورهای روسیه و چین از این مساله استفاده خوبی کردهاند. سپاه هم با توجه به توانمندیهای خوبی که در حوزههای مهندسی داشت و علاوه بر تجهیزات و امکانات، از نیروی انسانی زبده و هوشمندی هم برخوردار بود، بر اساس اصل 147 قانون اساسی و با فرمان مقاممعظمرهبری در 23 آذر 68 بخشی از توانمندیهای خود که عمدتا ماهیت مهندسی داشت را وارد حوزه سازندگی کشور کرد. البته در آن زمان مثل همه حوزههای دیگر مانند جنگ نسبت به تواناییهای سپاه خیلی حرفوحدیث بود که اینها (سپاه) دوره ندیدهاند، آموزش ندیدهاند، لشکر و یگان نمیشناسند واتفاقا یکی از چالشهای سپاه با بنیصدر هم در همین زمینه بود که اجازه کار به سپاه نمیدادند، اما با تاکیدات امام، نماینده ایشان در شورایعالی دفاع که در آن زمان مقاممعظمرهبری بودند و هم با جدیت آقای هاشمی بر مشکلات فایق آمدیم و سپاه توانست به همه این سوالات و شبهات پاسخ دهد و ملت ما متوجه شدند که اگر حضور سپاه نبود شرایط متفاوت میشد. بنابراین سپاه با به جان خریدن همه این حرفها توانست موفق ظاهر شود.
در حوزه سازندگی نیز از ابتدا تا همین امروز هرکسی از منظر خاصی با ورود سپاه مخالفت داشت که به ظاهر هم از سر خیرخواهی بوده است؛ ولی از آنجا که ماموریت سپاه حفاظت از انقلاب است، نمیتوانست نسبت به اینکه کشور و به ویژه زیرساختهای آن آسیب دیده بیتفاوت باشد و با بازگشتن به پادگانها چشمش را بر این شرایط ببندد.
در دولت سازندگی که آغاز ورود سپاه به سازندگی است، بارها و بارها رییسجمهور و وزرای دولت در مقاطع مختلف، این نقش برجسته سپاه را مورد تقدیر قرار دادند و سپاه با وجود همه این موانع کارهای بزرگی را انجام داد. افزایش تجربه و دانش فنی و تامین تجهیزات جدید در این عرصه در دولت اصلاحات هم تداوم پیدا کرد و پروژههای زیادی به سپاه محول شد که بخش عمدهای از پروژهها در همان دولت اصلاحات به پایان رسید و وزرای عمدتا فنی دولت اصلاحات، مثل وزارت نیرو و راه از نوع کار سپاه چه از بعد کیفی و چه کمی راضی بودند.
*یعنی نظرشان مثبت بوده است؟
تمام مصاحبهها، گفتوگو و اظهارات وزرای اصلاحات در مراسم افتتاحیه و اختتامیه پروژههای واگذار شده به سپاه موجود و مستند است و یک مورد هم گله و شکایت از نحوه اقدامات سپاه نه در دولت اصلاحات و نه در دولت سازندگی نبوده است.
در دولت نهم و دهم نیز همین روند ادامه پیدا میکند و گاهی مشکلات سپاه در این دوره بیشتر از دوره اصلاحات و سازندگی هم بود که دلایل خاص خود را دارد و برخلاف آنچه در برخی رسانهها گفته شده که کار سپاه با آمدن احمدینژاد تسهیل شد و سپاه در همه پروژهها هست، اینطور نبود، این موضوع دقیق نیست و مستنداتش هم وجود دارد. یکی از دلایل آن هم این است که پذیرش کار از طرف کسانی کهدر دولتهای نهم و دهم حضور داشتند بنا بر دلایلی مثل دولت اصلاحات و سازندگی سهولت لازم را نداشت، البته نه اینکه ممانعت ایجاد کنند چون توان و تخصصی که سپاه دارد توانی نیست که دولتها به سادگی از خیر آن بگذرند. برخلاف برخی تبلیغات جهتدار، این سپاه نیست که تلاش دارد پروژههای مختلفی را بگیرد و کار کند بلکه این دولتها بودهاند که تلاش میکردند از ظرفیت و فرصت سپاه استفاده بیشتری کنند. بعد از انتصاب سرلشکر جعفری به فرماندهی کل سپاه یکی از تدابیر ایشان این بود که ورود سپاه به عرصه پروژههایی که امکان انجامش توسط پیمانکاران داخلی بود را محدود کنند و حتی سقف ریالی پروژهها را مشخص کنند و تلاش شده سپاه جایی ورود پیدا کند که پیمانکاران داخلی توان انجام آن را ندارند و عمده رقبای آن در این پروژهها شرکتهای خارجی هستند. البته در دولتهای نهم و به ویژه دولت دهم، مساله تحریمها نیز مشکلاتی ایجاد کرد که باید این را هم به دلایل دیگر اضافه کنید. مثلا انتقال خط لوله صلح از عسلویه به ایران شهر پروژهای نیست که از سوی پیمانکاران داخلی داوطلب داشته باشد، هر آدم عاقلی هم میداند که وقتی توانی در کشور است نباید شرکتهای خارجی وارد شوند. از طرف دیگر برآورد هزینهها و فرصتآفرینی برای پیمانکاران خرد نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
حضور سپاه در عرصه سازندگی تداوم حضور سپاه در دوران دفاع مقدس است. لذت معرفی یک کشور آباد برای سپاه خیلی اهمیت دارد، سپاه میخواهد نشان دهد که نظام جمهوریاسلامی قادر است در این حوزهها کار کند و امروز در بسیاری از حوزهها کارهای بزرگی هم شده است و با همه هیاهویی که وجود دارد هنوز میزان پیمانکاران در کشور که وابستگی به جریانهای موسوم به ملی و مذهبی دارند حتی در دولتهای نهم و دهم از قرارگاه سازندگی سپاه بیشتر است و با عدد و رقم میتوان آن را نشان داد. این موضوعی است که متاسفانه بهرغم اهمیت در چنین فضایی کمتر به آن توجه میشود.
*تعامل سپاه با کدامیک از دولتهای هاشمی، خاتمی و احمدینژاد بهتر بود؟
در بخشهای مختلف متفاوت است. در حوزه فرهنگی در دولت اصلاحات رضایت چندانی از عملکرد آنان نداشتیم و تعامل سپاه با آنها کمتر بود، نوع تفکری که مسوولان این بخش به کار میگرفتند چه در حوزه فرهنگی یا در حوزه سیاست خارجی، باعث میشد تعامل کمتر باشد، چون سپاه از گفتمانی حمایت میکرد که بتواند اقتدار کشور را به نمایش بگذارد و در حوزه بازدارندگی تاثیر مثبتتری داشته باشد و طمع دشمنان را کمتر کند. بهعنوان نمونه در این دوره و در اوج بحث گفتوگوی تمدنها که دولت دنبال میکرد، آمریکا ما را بهعنوان محور شرارت در کنار کرهشمالی و صدام مطرح کرد؛ این در واقع ناشی از ماهیت دشمن و نوع نگاه آنها به واقعیت ماست. بخشی از انتقاد سپاه در آن دوره همین بود. اما به نظرم در حوزه سازندگی سپاه، در دوره آقای هاشمی و بهویژه در دوره آقای خاتمی از منظر کاری موانعش کمتر بود، گرفتن کار در دولتهای نهم و دهم سختتر بود، این نظر من هم نیست بلکه بیان صریح فرمانده سابق قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا(ص) (آقای رستم قاسمی وزیر فعلی نفت) است، نمیخواهم بگویم عنادی داشتند ولی سختگیریهای کار بیشتر بود.
*تعامل با کدامیک از دولتها بهتر بود؟
نمیشود بهطور کلی گفت، در حوزههای متفاوتی تقسیم میشود. تعامل سپاه با دولتهایی که قانونگراتر بودند و روند امور را قانونی طی میکردند، راحتتر و منطقیتر بود. سیاستهای کلی نظام و وظایف سپاه مشخص است. سپاه بهعنوان حافظ انقلاب به هر میزان که دولتها شرایط و بسترها را فراهم کردهاند برای کمک به آنها شتاب کرده و در هیچیک از دولتهای سازندگی، اصلاحات و نهم و دهم کم نگذاشته است. در دوره اصلاحات شاهد حضور آمریکاییها در عراق و افغانستان بودیم، سپاه بهعنوان لبه جلویی حوادث بهطور شایستهای توانست وظایف خود را انجام دهد و تهدید را از کشور دور کند. در دوره آقای احمدینژاد هم دیدید چندینبار آمریکاییها تا مرحله تهاجم به ما پیش رفتند، اما تهاجم خود را عملی نکردند، چون از قدرت بازدارندگی سپاه و نیروهای مسلح که به نمایش درآمده بود بهویژه رزمایشهای پیامبر اعظم(ص) که از دوران اصلاحات آغاز شد، فهمیدند که نباید ریسک کنند چرا که متضرر خواهند شد و این یک اصل ثابت بود. در مناظرات نامزدهای ریاستجمهوری اخیر هم دقت کنید، میبینید که هیچ دغدغه امنیتی از سوی هیچیک از کاندیداها مطرح نشد و این عملکرد خوب نیروهای مسلح به ویژه سپاه بود که در حوزه نظامی و دفاعی به گونهای عمل کند که هیچ کشوری هوس تهاجم دوباره به این کشور را نداشته باشد. بایداذعان کنیم در دوران انقلاب کشور در یک جنگ ناخواسته غافلگیر شد، بنابراین هرگز این اتفاق نباید تکرار شود. یکی از دغدغههای جدی دولتها امنیت کشور و مرزهاست. هدیه سپاه و بهطور کلی نیروهای مسلح به دولتها همین امنیت کشور است. رییس دولتی که هیچ دغدغهای نسبت به امنیت نداشته باشد چقدر میتواند راحتتر در جهت تحقق شعارها و قولهایی که داده عمل کند و این در مورد دولت آینده نیز صدق خواهد کرد و به یاری خداوند، دکتر روحانی نیز دغدغهای از این بابت نخواهد داشت.
*کدام دولت قانونگراتر بود؟
نسبی است و هرکدام را باید در شرایط خاص خودش مورد ارزیابی قرار داد البته تلاش همه دولتها بر قانونگرایی بوده است.
*تعامل سپاه با دولت آینده چگونه خواهد بود؟
حضور سپاه در همه مسایل و عرصهها قانونمند و بهصورت ریز و جزیی تابع قوانین کشور است قوانین و مقررات نحوه ورود سپاه در هر زمینهای را مشخص کرده و بر همین مبنا کارش را انجام میدهد.
اینکه برخی در جریان مناظرات انتخاباتی حضور سپاه در عرصه سازندگی خیلی برجسته میدانستند به این دلیل است که تصور میکردند گفتن این حرف که «پای سپاه را از کارهای اقتصادی بیرون میکشیم» یک رایآوری زیاد خواهد داشت، در حالی که ورود سپاه به این عرصه قانونی است، اما به این مسایل که مقتضای انتخابات بود ورود پیدا نکردیم.
در دولت آینده هم تابع قوانین خواهیم بود. سپاه عطشی برای گرفتن پروژهها البته منهای مواردی که دستاوردی برای نظام داشته باشد، ندارد. لطفا به این نکته دقت کنید؛ ما هزاران شهید دادیم که یک وجب از خاکمان را به دشمن ندهیم چطور ممکن است میلیونها مترمکعب گاز از منابع حوزه مشترک توسط دیگران برداشت شود و سپاه نسبت به این مساله حساس نباشد و به مسوولان فشار نیاورد که اگر نمیتوانید انجام دهید، ما آماده پذیرش کار هستیم که مثال آن فازهای 15 و 16 پارسجنوبی است که با اصرار سپاه نه برای منفعتطلبی بلکه برای منافع ملی بود و یک وزیر انقلابی آمد و گفت صفر تا صد آن را به سپاه دهید. قرارگاه سازندگی آن را انجام داد که واقعا الگوست. سپاه سر آنچه با منافع ملی سروکار دارد دنبال این نیست که چقدر هیاهو کنند، سپاه وظیفهاش را انجام خواهد داد و به این مسایل اعتنایی نمیکند. در بقیه حوزههای سازندگی هم سپاه اصراری ندارد، دولتها هر قدر بیشتر بتوانند از ظرفیت و توانایی سپاه استفاده کنند، برنده آنها هستند. بخش عمدهای از پروژههایی که آقای احمدینژاد رییسجمهور محترم در همین ماهها و هفتههای پایان دورهاش افتتاح کرد توسط قرارگاه خاتمالانبیاء (ص) انجام شده بود. البته سپاه با افتخار این کار را کرد. سپاه در کمک به دولت آینده پیش قدم خواهد بود.
*به تعامل بهتر سپاه با دولت آینده خوشبین هستید؟
انتخابات یازدهم و رییسجمهور منتخب را فرصت خوبی برای پیگیری آرمانهای انقلاب میدانیم و همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند همه باید به این دولت کمک کنند و سپاه در این موضوع پیش قدم است و برخلاف آنچه معانداندرصدد القای آن هستند، سپاه مصمم است بهطور همهجانبه در چارچوب قوانین به دولت کمک کند و موفقیت دولت را موفقیت ملتی میداند که به ایشان با امید رای دادند و این آمادگی را سپاه طی بیانیهای رسمی پس از پیروزی رییسجمهور منتخب اعلام کرده است.