*** سوره مبارکه «بقره»
«فَمَن تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ»
آیا اهل سنت نیز همچون شیعیان حج تمتع را مشروع میدانند؟
جواب: در مشروعیت حج تمتع میان ما و فقهای اهل سنت اختلافی نییست و این که عمر بن خطاب از متعه حج نهی کرد، از عدول از حج افراد به تمتع بود و مرحوم مجلسی در جایی از مرآة العقول چنان پنداشته که اهل سنت مطلقا حج تمتع را جایز نمیدانند، با آنکه آن مرحوم خود در جای دیگر گوید: اجماع بر جواز تمتع است.
«فَلاَ رَفَثَ وَلاَ فُسُوقَ وَلاَ جِدَالَ فِی الْحَجِّ»
منظور از جدال چیست که باید در حج ترک شود؟
جواب: پایینترین مرتبه جدال آن است که قول کسی را با قسم خوردن «لاوالله» «بلی والله» خواه راست و خواه رد کنند، ولی اگر انسان قول دیگر را بدون قسم و شدت و حدت رد کند، جدال محسوب نمیشود. بنابراین اگر کسی با دیگری گفتوگو و نزاع کند کلمه «لا والله» و «بلی والله» را هم بکار نبرد، باز یکی از محرمات احرام را مرتکب شده، ولی اگر این دو کلمه را در غیر مقام جدال بگوید، مرتکب حرام نشده است.
«کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً»
منظور از امت واحده در این آیه چیست؟
جواب: برخی گفتهاند: منظور آن است که مردم، متحد بر ایمان بودند و برخی گفتهاند: مجتمع بودند بر بیتکلیفی، خداوند مصلحت ندانسته بود آنها را تکلیف نماید و چون از کسی تکلیف نخواهد مانند حیوانات، فرستادن حجت هم لازم نیست، چرا که حجت برای تبلیغ اوامر و نواهی اوست و برخی میگویند: خداوند به خاطر آنکه مبادا مردم حجت را تکفیر کنند، او را معرفی نکرد و لذا همه بر کفر مجتمع بودند، ولی این قول صحیح نیست، چرا که واجب است خداوند اگر حجتی فرستاد او را به همه مردم بشناساند، گرچه مردم قبول نکنند، مانند: امام غایب در مذهب ما.
قاضیالقضاة و ابومسلم اصفهانی که هر دو از شیوخ معتزلهاند میگویند: قبل از شروع، تکلیف منحصر به تکلیف عقلی بوده و حجت همان عقل بود و وقتی که خداوند خواست تکلیف شرعی کند، حجت یعنی پیامبر فرستاد. پس مردم قبل از بعثت انبیاء فقط بر تکلیف عقلی مجتمع بودند.
«کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ»
آیا جهاد ابتدایی جایز است و شرط آن چیست؟
جواب: هرگاه کفار به مسلمانان حمله برند دفاع واجب است، ولی آغاز جنگ از سوی مسلمانان جایز نیست مگر در زمان امام معصوم (ع) و امام هم جز با معاندان پیکار نمیکنند.
«أُوْلَئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ»
مراد از حبط و تکفیر چیست و این دو از نظر شیعه چگونهاند؟
جواب: حبط به معنای آن است که گناه باعث از بین رفتن ثواب ایمان و عمل صالح شد، تکفیر آن است که عمل صالح استحقاق عقاب را زائل گرداند و هر دو از نظر شیعه باطل هستند و همه علما متفق بر بطلان این عقیدهاند، مگر محدث مجلسی که مخالفت با علما کرده و مخصوصاً در کتاب عقاید خود قول شیعه و ادله آنها را ضعیف شمرده و احباط را جایز دانسته، به گمان آنکه روایات و آیات بر آن دلالت دارند. پس حبط در قرآن به معنای باطل بودن یک عمل از همان اول است، نه اینکه عملی نیکو انجام گیرد و به واسطه گناه زایل شود.
«یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ»
آیا معالجه با شراب جایز است؟ آیا مخمر آبجو پاک و حلال است؟ آیا الکل خالص که سم به شمار میرود پاک است؟
جواب: برخی از فقها میگویند: اگر معالجه یک مرض منحصر در شراب باشد جایز است و حق آن است که هیچگاه چنین چیزی محقق نیست و هر جا که بتوان با مشروب مداوا کرد، داروی دیگری نیز وجود دارد و انحصار، فرضی غیر واقعی است. و اما هرگاه آبجو بجوشد و مسکر شود مادهای از آن میتراود که مانند خمیر برای ساختن مجدد آن به کار میرود و مثل رسوب بول و درد خمر است که البته نجس و حرام است و اما الکل چون مستی میآورد نجس است گرچه با آب بیامیزند و بنوشند و اگر بدانیم که مستی نمیآورد پاک است.
«وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ»
معیار حرمت شراب و قمار چیست؟
جواب: قاعده در حلال و حرام بودن یک چیز غلبه شر و زیان بر سود آن است و شراب و قمار چنین هستند و پزشکان غرب با آنکه در وصف منافع شراب مبالغه میکردند، با این حال اعتراف داشتند که زیان آن بسیار است مثل کندی ذهن و سستی اعصاب و تشنّج، سکته قلبی و سکته مغزی، مرگ ناگهانی و فساد کبد. اما ممکن است که به وسیله سایر معجونها و مرکبها حاصل شود. در کتب فرنگی نیز درباره مضرات الکل بسیار نوشته شده است.