صراط: دیپلماسی عمومی هر معنا و مفهومی داشته باشد و هر تعریفی که از آن ارائه شود، یکی از مهمترین شاخصهای آن که مورد درک عامه است، بهبود وجهه یک کشور در نگاه جوامع دیگر است. جامعه هدف در این فرآیند، نه صرفا دولتمردان که همان عوامالناسی است که با آرای خود دولتمردان را بر سر کار میآورند و یا به هر روی حمایت آنها برای ادامه حیات سیاسی دولتها ضروری است.
بهعبارت دیگر، دیپلماسی عمومی را میتوان با یک تعریف، تاثیرگذاری بر افکار عمومی جوامع هدف با هدف نهایی تغییر قدرت نسبی در فضای بینالمللی دانست. بنابراین دیپلماسی عمومی در تعریف غربی خود یک مفهوم ذاتا واقعگرایانه است که عموما در قالبهای ارزشهای لیبرال یا فنآورانه ارائه میشود.
دیپلماسی عمومی ایالات متحده آمریکا که خود را هژمون نظام بینالمللی و قطب عالم سرمایهداری میپندارد نیز عموما بر دوپایه استوار است: یکی اشاعه ارزشهای آمریکایی از طریق اقدامات عامهپسند و بشردوستانه و دیگری حضور در زندگی شخصی افراد از طریق فنآوریهای مدرن.
در دوران حضور هیلاری کلینتون در وزارت امور خارجه آمریکا، نمادهای فنآورانه در دیپلماسی عمومی آمریکا مورد توجه جدی واقع شدند تا آنجا شرکت اپل و مدیر آن، «استیو جابز»، به عنوان یکی از نمادهای دیپلماسی عمومی آمریکا مطرح شد.
جابز که در دوران جوانی خود علاقمند به «عرفان بودایی» بوده است و حتی در برههای گیاهخواری میکرده، با محصولاتی نظیر آیفون نقش زیادی در دیپلماسی عمومی آمریکا ایفا میکرد. آیفون بهعنوان یک نماد آمریکایی، نماد پیشرفت آمریکا و نماد ارزشهای آمریکایی از جمله ارتباط سریع و آسان، آزادی ارتباطات و عبور از فرهنگ ملی به سوی فرهنگ جهانی جای خود را در زندگی اشخاص باز کرده و میکند.
به هر حال باید اذعان کرد که جابز و محصولات شرکت اپل در اذهان عمومی جهان یک نماد از سبک زندگی آمریکایی هستند. نمادی که در تاریخ معاصر همواره وجود داشته اما متغیر بوده است. زمانی اتوموبیلهای پرمصرف، دورهای شلوار جین و اکنون محصولات فنآورانه از قبیل تولیدات شرکت اپل و دیگر شرکتهای مهم آمریکایی، همه نماد یک سبک زندگی و ابزاری در دیپلماسی آمریکایی بودهاند.
با این نمادها، آمریکاییها در طول تاریخ توانستهاند جلوی تاثیرگذاری مفرط تصاویر بسیاری را بگیرند. تصاویری که از پاره کردن شکم یا تیراندازی به مغز شهروند ویتنامی منتشر میشد و یا تصاویری که این اواخر از گوانتانامو و ابوغریب منتشر شد. با امثال استیو جابز، افکار عمومی فراموش میکند که آمریکایی موجودی است که شکم میدرد بلکه همواره وقتی به آیفون خود نگاه میکند، آمریکا را مهد صنایعی میبیند که به جهانی شدن ارتباطات انجامیدهاند. این همان تصویری است که آمریکا میخواهد در ذهن مخاطبانش باشد. امروزه جهانیان آمریکا را با اپل میشناسند یا تغذیه اجباری زندانیان گوانتانامو؟
* ادوارد اسنودن میتواند بازی را تغییر دهد؟
آمریکاییها علیرغم تمام تلاشهای خود برای خوب بهنظر رسیدن، یک خصوصیت ویژه دارند و آن اینکه هر از گاهی با شیوهای فجیع، ابعاد دیگری از ماهیت خود را برای جهانیان رو میکنند. این اقدامات در طول تاریخ متفاوت بوده است. یک روز بمباران شهر تسلیم شده آلمانی در جنگ جهانی دوم است، یک روز بمباران هستهای ژاپن، یک روز واترگیت، یک روز ابوغریب و گوانتانامو و ...
اسنودن هم یکی از همین موارد است که پس از هزینههای کلان و تلاشهای فراوان برای پیشبرد دیپلماسی عمومی آمریکا، یکباره سربرآورده و به روی نقاشیهای امثال جابز در افکار عمومی جهان، رنگ پاشیده است. اکنون بسیاری از شهروندان در سراسر دنیا و حتی در بین کشورهای اروپایی، آمریکا را با جاسوسی از کشورهایشان میشناسند. این یکی دیگر شبیه تغذیه اجباری زندانیان گوانتانامو نیست که برای شهروندان اروپایی و ژاپنی و استرالیایی مهم نباشد، این امری است که با امنیت لی سر و کار دارد.
جالبتر آنکه در تسری این تفکر، همان تولیدات امثال جابز و شبکههای اجتماعی آمریکایی بسیار موثرند. بهعبارت دیگر، ابزارهای جهانی شدن این بار بر ضد بانیان خود وارد عمل شده و افشاگریهای مامور سابق سیا را تا دورترین نقاط جهان مخابره میکنند.
همان ارتباطاتی که قرار بود به نفع آمریکا تمام شود، دستکم پس از افشاگریهای ادوارد اسنودن بهضرر او تمام شده است. نکته مهم در خصوص این افشاگریها آن است که چهره آمریکا را در مناطقی از جهان هدف قرار میدهد که همواره مثبت بوده است. افشاگریهای اسنودن به وجهه آمریکا در خاورمیانه و جهان اسلام چندان کاری ندارد چون آمریکا در این مناطق عموما منفور است اما در اروپا، میتواند یک اعتمادزدایی بزرگ در پی داشته باشد.
به هر حال، این روزها دیگر استیو جابز نماد دیپلماسی عمومی آمریکا نیست و اسنودن جای وی را گرفته است. حتما هزینه زیادی خواهد داشت تا دوباره چهره مثبت دیگری جانشین اسنودن شود، البته اگر رندی سیاستمداری چون پوتین و شبکههای رسانهای تحت امرش اجازه دهد.