صراط: شغل با خدايي است و مرا از گناه دور ميکند و بيشتر ياد آخرت مياندازد.
شستن اموات ترسي ندارد و اگر قرار بود دوباره شغلي را انتخاب کنم همين شغل
را انتخاب ميکردم.
حدودا روزي 30 تا40 مرده را غسل ميدهم و استراحت ما وقتي است که حضرت عزرائيل مرخصي بگيرد!
اطرافيانم نسبت به من و شغلم احساس خوبي ندارند و ارتباط مان با آنها بسيار کم شده، من از اين موضوع بسيار ناراحتم، کسي نيست که از آنها بپرسد که آيا من کار اشتباهي ميکنم که از من بدشان ميآيد؟
ارنواز / 38 ساله
راستش شستن اجساد ناقص و يا سوخته براي من سخت است و در روحيهام تاثير بدي دارد. وقتي جنازه جواني زير دستم ميآيد تا غسلش ميدهم، دلم خيلي ميسوزد و اشکم در ميآيد.
بعضي از اقوام، مرا تشويق ميکنند و ميگويند تو کار پر ثوابي داري و با برخيها هم که مدام نيش و کنايه ميزنند، مجبور به قطع رابطه شدهايم.
وقتي يکي از آشنايانم را ميشويم، ياد حرفهايي ميافتم که موقع زنده بودنشان با آنها ميزدم و ميگفتند که وقت مرگ، تو ما را بشوي!
مردانه / 49 ساله
هرروز ساعت 7 ابتدا کار را با مردههاي سردخانه شروع ميکنيم و بعد نوبت به مردههاي جديد ميرسد که در آنها همه نوع وجود دارد، کوچک، بزرگ، پير و جوان که از شهر يا روستا ميآورند.
ما اينجا رازدار مردههاييم و اگر فردي مشکل جسماني داشته که خود و خدا ميدانسته، حالا که ما هم ميدانيم بايد رازدار او باشيم.
ما هيچ روزي تعطيل نيستيم. در عيد و شهادت و حتي جمعهها بايد سر کار بياييم. خانوادهام هم به پاي من سوختهاند و آنها هم هيچ تفريحي ندارند.
حدودا روزي 30 تا40 مرده را غسل ميدهم و استراحت ما وقتي است که حضرت عزرائيل مرخصي بگيرد!
اطرافيانم نسبت به من و شغلم احساس خوبي ندارند و ارتباط مان با آنها بسيار کم شده، من از اين موضوع بسيار ناراحتم، کسي نيست که از آنها بپرسد که آيا من کار اشتباهي ميکنم که از من بدشان ميآيد؟
ارنواز / 38 ساله
راستش شستن اجساد ناقص و يا سوخته براي من سخت است و در روحيهام تاثير بدي دارد. وقتي جنازه جواني زير دستم ميآيد تا غسلش ميدهم، دلم خيلي ميسوزد و اشکم در ميآيد.
بعضي از اقوام، مرا تشويق ميکنند و ميگويند تو کار پر ثوابي داري و با برخيها هم که مدام نيش و کنايه ميزنند، مجبور به قطع رابطه شدهايم.
وقتي يکي از آشنايانم را ميشويم، ياد حرفهايي ميافتم که موقع زنده بودنشان با آنها ميزدم و ميگفتند که وقت مرگ، تو ما را بشوي!
مردانه / 49 ساله
هرروز ساعت 7 ابتدا کار را با مردههاي سردخانه شروع ميکنيم و بعد نوبت به مردههاي جديد ميرسد که در آنها همه نوع وجود دارد، کوچک، بزرگ، پير و جوان که از شهر يا روستا ميآورند.
ما اينجا رازدار مردههاييم و اگر فردي مشکل جسماني داشته که خود و خدا ميدانسته، حالا که ما هم ميدانيم بايد رازدار او باشيم.
ما هيچ روزي تعطيل نيستيم. در عيد و شهادت و حتي جمعهها بايد سر کار بياييم. خانوادهام هم به پاي من سوختهاند و آنها هم هيچ تفريحي ندارند.