شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۱ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۰:۰۸

مساجد جدید به مهدکودک تجهیز می‌شوند

رئیس مرکز رسیدگی به امور مساجد گفت: پیش‌بینی کرده‌ایم در هر مسجدی که از این پس ساخته می‌شود، مهدکودکی هم برای کودکان در نظر گرفته شود تا مردم در ساعت‌های نماز، فرزندان خود را به مربی حاضر در مسجد بسپارند و بدون دغدغه نماز بخوانند.
کد خبر : ۱۲۴۷۹۰

   صراط روی این کره پهناور خاکی جاهایی وجود دارد که خانه خدا نامیده می‌شود، در این مکان است که فرشتگان الهى و انسان‌هاى زمینى با هم جمع می‌شوند و نماز می‌گزارند، در همین مکان است که تمام آفریده‌ها و مخلوقات خدا با هم و یکجا خدا را عبادت می‌کنند.

در مسجد است که دل‌ها به هم نزدیک شده و یک صدا رب جهانیان را می‌خوانند، در همین محیط است که یک مسلمان از خردسالی تا سالمندی با مسجد عجین می‌شود و بهترین لحظاتش را در خانه خدا سپری می‌کند، در همین مکان است که احکام الهی را می‌آموزد و در سایه آن با سبک زندگی اسلامی آشنا می‌شود و در نتیجه این انس و اخوت با مسجد است که پایه‌های حکومت اسلامی تقویت می‌شود و این سخن رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) که فرمود: «مساجد سنگر است سنگرها را حفظ کنید»، اذعان به این موضوع است.

درباره جایگاه و اهمیت مساجد در جامعه اسلامی با حجت‌الاسلام والمسلمین محمدجواد حاج علی اکبری رئیس مرکز رسیدگی به امور مساجد گفت‌وگو کردیم که مشروح آن در ادامه می‌آید: 

 

 

ویژگی‌های مکانی که می‌تواند مسجد شود

* ابتدا کمی از احکام مسجد بگویید. اینکه مسجد چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد و آیا برای هر بنایی می‌توان صیغه مسجد خواند؟

از زمانی که بنایی مسجد می‌شود یعنی قطعه‌‌ای از زمین پاکیزه، مطهر و بدون داشتن هیچ شائبه‌ای از طریق مالک حقیقی و یا حقوقی آن، به مسجد اختصاص پیدا کند و در  آنجا صیغه مسجدی خوانده شود تا بعد از آن، مجموعه‌ای از احکام که در علم فقه به عنوان «کتاب‌المسجد» یاد می‌شود در آن جا جاری می‌شود.

 بر این اساس، مهمترین نکته آن این است بخشی که به عنوان مسجد قرار داده می‌شود به کسی غیر از خداوند متعال تعلق ندارد و هر فردی که بخواهد به نماز و عبادت بپردازد می‌تواند در آن ورود پیدا کند از این رو هیچ فردی بر فرد دیگری، حتی گروهی که سازنده و مؤسس مسجد هستند برتری ندارند، همچنین فرموده‌اند اگر به طور مطلق، برای مکانی صیغه مسجد خوانده شود از اعماق زمین تا آفاق آسمان، عنوان مسجد بر آن بار می‌شود و طبقات آن هم هرچه اضافه‌ و یا حتی گودبرداری شود و چندین متر زیر زمین بروند همگی جزو مسجد محسوب می‌شوند مگر اینکه طبقه خاصی را به مسجد اختصاص دهند.

احکام تخریب مساجد

*با توجه به فرمایش شما در این صورت اگر بنا به شرایطی یک مسجد تخریب شود حتماً باید مسجدی به جای آن ساخته شود؟

تا جایی که امکان دارد زمینی که به مسجد اختصاص داده شده باید حفظ شود اما اگر جایی که در محل رفت و آمد بود و یا در طرح جاده و یا اتوبانی قرار داشت که باید تخریب شود با اجازه حاکم شرع از باب اضطرار تخریب می‌شود اما احکام مسجد بودن آن همچنان برقرار است.

این موضوع جزو قواعدی است که تعریف شده است خصوصاً مسجدی که در یک محله قرار داشته باشد؛ اگر به هر دلیلی مسجدی به چنین سرنوشتی دچار شود تا قبل از اینکه جایی برای آن مسجد اختصاص داده نشود اجازه نداریم آن مسجد را به لحاظ فیزیکی حذف کنیم.

در ساخت مساجد نیازهای منطقه‌ای مورد توجه قرار می‌گیرند

* همان‌طور که اگر فردی بخواهد خانه مسکونی بسازد باید از شهرداری جواز کسب بگیرد، برای ساخت مسجد نیز چنین الزامی وجود دارد؟

مانع و تکلّفی در این زمینه وجود ندارد چرا که مسجد برای مردم است، کسی که می‌تواند خانه خویش را وقف مسجد کند نه تنها این کار دارای فضیلت بسیاری است بلکه آثار دنیوی و برکات اخروی و ابدی فراوانی برای انسان به همراه خواهد داشت و این موضوع در روایات اسلامی مورد تشویق است که مؤمنان هر آن اندازه که برایشان میسر باشد در این امر خیر حضور داشته باشند اما در جایی مثل تهران و با شهرهای خاص این مسئله طراحی شده است و از این رو مجموعه ضوابطی وجود دارد هماهنگ شوند و اگر جایی بخواهند مسجد بسازند قاعدتاً این ضوابط باید در آنها رعایت شود اخیراً سعی کرده‌ایم مجموعه مهندسینی که در این زمینه ورود و اشراف دارند و نیازهای منطقه‌ای را نیز مورد سنجش قرار می‌دهند.

بنای مساجد باید متناسب با فرهنگ ایرانی و اسلامی ساخته شود

* آیا این سلسله ضوابط، ظاهر مسجد را نیز در بر می‌گیرد؟ چون اخیراً مساجدی ساخته شده که به هیچ وجه نشانی از گنبد و گلدسته در آن‌ها نیست.

بله، در این پیشنهادهایی در این زمینه وجود دارد اما عموماً الزام آور نیست. این طرح باید در شورای عالی شهرسازی و شورای شهر به تصویب برسد در این صورت، بر تمام مجوزهایی که قرار است صادر شود حاکم خواهد شد و از این پس هر مجوزی را که داده شود باید حداقل‌هایی به لحاظ شکل ظاهری و درونی در آن رعایت شده باشد.

این کار، اقدام ایده‌آلی است اما اکنون وجود ندارد و ساخت مسجد، بسیار به طور سلیقه‌ای عمل می‌شود در شهر تهران مسجدی ساخته شده است که به هیچ وجه، شباهتی به مسجد ندارد به طوری که فرد با دیدن آن، از نمای بیرونی نمی‌تواند بفهمد که این مکان، مسجد است و گاهی هم شبیه کلیساست البته اخیراً تلاش ما بر آن است که شکل بیرونی آن را به شکل مسجد تغییر دهیم.

بعد از پیگیری‌هایی که انجام شد متوجه شدیم بانی این مسجد به یکی از کشورهای خارجی سفر کرده و نقشه‌ای را دیده بود که همان را به داخل کشور آورده و بر اساس آن اقدام به ساخت مسجد کرده است، ما از بانی این مسجد که چنین سرمایه‌گذاری را انجام داده تشکر می‌کنیم اما بالأخره بنای آن باید با متناسب با فرهنگ ایرانی و اسلامی ساخته شده باشد تا عوارض بعدی را به دنبال نداشته باشد.

سرپرستی سایر مساجد با مسجد جامع است

 

* یکی از سؤالاتی که میان عوام مردم مطرح می‌شود این است که تفاوت مساجد معمولی با مسجد جامع چیست؟ آیا صرفاً باید تجمع زیادی در یک مسجد باشد تا آن را مسجد جامع بنامیم یا اینکه ویژگی‌های دیگری مدنظر است؟

یک مسجد، وقتی مسجد محوری شهر یا یک منطقه می‌شود به عنوان مسجد جامع تلقی می شود؛ البته به نظر بنده در کلان شهرها  هر منطقه‌ای، یک شهر محسوب می‌شود. علاوه بر اینکه مسجد جامع، امکانات بیشتری دارد و نسبت به سایر مساجد بزرگتر است به ارائه یک سلسله خدمات پیرامونی نیز می‌پردازد. شاید یکی از کارایی‌ها و کاربرهای مساجد جامع در شهرها، برگزاری نماز جمعه باشد بنابراین مسجد جامع، مبنای محوری برای یک شهر دارد.

* در واقع مبنای قرار دادن مساجدی به نام «مسجد جامع» عرفی است...

بله، مساجدی که جنبه محله‌ای دارند در پیرامون مسجد جامع قرار می‌گیرند و سرپرستی سایر مساجد با مسجد جامع است و در واقع حمایت از مساجد کوچکتر برعهده مسجد جامع است.

* خوشبختانه پورتال جامع مساجد نیز تدوین شده است، در حال حاضر چند مسجد در تهران داریم؟

در شهر تهران 1800 مسجد داریم. البته مساجد کوچک و بزرگ، همگی را می‌توان در این فهرست مشاهده کرد.

* چه تعدادی از این مساجد به صورت شبانه‌روزی هستند آیا ما مسجد شبانه روزی هم داریم؟

شبانه روزی به چه معنا؟

* منظورمان از شبانه‌روزی مسجدی است که از نماز صبح تا نماز عشاء یکسره باز باشد؟

بله، چنین مساجدی در تهران داریم منتها تعداد آنها کم است البته سیاستی که ما دنبال می‌کنیم این است به جایی برسیم که از نماز ظهر به بعد که فرصت بسیاری تا نماز بعدی وجود دارد همچنین بعد از نماز عشاء که فرصتی برای اقامه نماز وجود دارد پیش‌بینی که داریم این است که مساجد در این فاصله زمانی باز بوده و در دسترس عموم مردم قرار گیرند بعد از این مرحله، همان نکته‌ای که شما عرض کردید هست و آن مطلوب است که مساجد ما از نماز صبح تا آخر شب، نه تنها برای اوقات نمازهای واجب بلکه برای نمازهای مستحب، دعا، استغفار، ذکر، خلوت، برای تفکر و ... باز باشند.

بیتوته در مسجد کراهت دارد

*آقای حاج‌علی‌اکبری اگر غریبه‌ و یا مسافری وارد یک شهری شد آیا مسجدی وجود دارد که بخواهد برای تجدید وضو و یا احیاناً برای استراحت به آنجا رود؟

این نکته را نمی‌توان از مسجد انتظار داشت مگر اینکه ما در کنار مسجد، مکانی را جداگانه برای این کار اختصاص دهیم چون بیتوته در مسجد کراهت دارد، مگر برای ذکر.

فرض کنید اکنون فردی، حالتی به او دست می‌دهد که می‌خواهد به آغوش پروردگار متعال و به مسجد پناه ببرد و یا اینکه کسی گناهی مرتکب شده و بخواهد توبه کند ما این امکان را در اختیار مؤمنان قرار می‌دهیم این نقطه مطلوب است اما نکته اول که مساجد از نماز عشاء تا نماز صبح باز باشند برای ما آرمانی است.

* از چه نظر؟ به لحاظ اینکه خادمانی ندارید که از نماز مغرب در مسجد حضور داشته باشند؟

مساجد ما مردمی هستند و اداره و پشتیبانی مسجد با خود مردم است.

باید از انگیزه‌های مردم برای مسجد سازی و نگهداری از مساجد، حفاظت شود

* با توجه به اینکه اکثر مساجد هزینه‌های خود را خودشان تامین می‌کنند می‌خواهیم بدانیم که چرا در حال حاضر مساجد نتوانسته‌اند کارکرد اصلی خویش را در جامعه پیدا کنند؟ آیا به دلیل رفتار بد خادمان است؟ یا اینکه امام جماعت و یا مردم به شکل منفعل عمل می‌کنند؟ 

سطح مساجد ما با هم تفاوت دارد یک مدلی داریم مبنی بر مدیریت بر مساجد، که مدیریت مرکزی را تشکیل می‌دهد که به صورت اداری -بخشنامه‌ای، مساجد را اداره و به تمام شئون مسجد نیز رسیدگی می‌کنند و این نوع مدیریت در کشورهای همجوار ما وجود دارد. در کشوری مانند عربستان مساجد، دولتی هستند در ترکیه نیز به همین شکل است. بنابراین نه تنها مردم در تأسیس و اداره مسجد، نقشی ندارند بلکه مسجد در اختیار دولت بوده و دارای وزارت‌خانه و سازمان اوقاف است.

به طور مثال در ترکیه، وزارت شئون دینی بسیار بزرگی با امکانات زیادی وجود دارد که این یک مدل از اداره مسجد به شمار می‌رود در مدل دیگر، مساجد از متن باورهای دینی مردم می‌جوشد و همان طور که در روایات پیش‌بینی شده و توصیه می‌شود هرکسی که امکان ساخت مسجدی را دارد یک مسجد کوچکی را تأسیس کرده و یا حداقل سهم کوچکی در عمران مساجد داشته باشد و این نگاهی است که عموماً در فقه شیعه وجود دارد و اداره دینی مساجد اعم از نصب امام جماعت با مراجع تقلید بود و مردم در تمامی شئون مسجد دخالت دارند.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و شکل‌گیری نظام اسلامی، اداره امور مساجد قطعاً از شون ولی امر تلقی می‌شود و ما در مرکز رسیدگی به امور مساجد در همین بخش، مسئولیت داریم مشکلات و امور مساجد را حل و فصل کنیم. سؤال این است که آیا ما همان روال قبلی را ادامه می‌دهیم یعنی تا این حد از جانب نظام، در امور مساجد مداخله باشد آن هم، جهت مرجعیتی نظام که با ولی امر همراه است یا اینکه به یک بازنگری و تصمیمات جدیدتری نیازی دارد.

امام راحل و رهبر فرزانه ما معتقدند که باید مساجد، مستقل و مردمی بمانند و انگیزه‌های مردم برای مسجد سازی و نگهداری از مساجد، حفاظت شود در حالی که اگر دولت وارد این میدان شده و بودجه‌ای به آن اختصاص دهد، برنامه‌ریزی داشته و وزارتخانه تشکیل دهد در این صورت، مردم فقط در قالب نمازگزار در مسجد حضور خواهند یافت اما جایی که مردم احساس کنند در آن سهیم هستند علاوه بر اینکه در آنجا نماز می‌خوانند در این فکر خواهند بود که چه کارهایی می‌توانند در نظافت، تجهیز، خدمتگذاری، پشتیبانی مسجد داشته باشند و این همان نکته‌ای است که مورد پسند بزرگان ما(ع) است و باید این روال طی شود.

بنابراین غیر از ساماندهی محیط‌های مرتبط با مسجد، کلیه امور مسجد به شکل مردمی، در کشور انجام می‌شود که این مسئله، یک حُسن بوده و امکان فوق‌العاده‌ای به شمار می‌رود. همچنین مقام معظم رهبری نیز تأکید بسیاری دارند این مسئله حفاظت شود البته شاید ممکن است به خاطر برخی از رفتارها این نگاه، آسیب دیده باشد اما سیاست کلان کشور در ارتباط با مساجد همینگونه است.

مساجد ایران بر خلاف مساجد سایر کشورها به صورت مردمی اداره می‌شوند

* برخی از افرادی که به سایر کشورها سفر کرده‌اند از توجه و رسیدگی خاص به مساجد در این کشورها سخن به میان می‌آورند و این مسئله را با یک نگاه انتقادی در درون کشور مطرح می‌کنند، نظر شما در این خصوص چیست؟

پاسخ این گروه آن است که اصولاً مدل کار ما متفاوت است اما با این فرض نمی‌توان از مسجدی که به لحاظ مادی در سطح پایینی قرار دارد و نمی‌تواند امور روزانه خود را اداره کند انتظار داشت که امکانی را فراهم کند که از اول صبح تا آخر شب، درب مسجد باز باشد، این موضوع منوط به آن است که آن مسجد حداقل دو خادم داشته باشد که به صورت شیفتی به امور مسجد رسیدگی کنند که البته مساجد سایر کشورها چندین خادم دارند.

بنده برای بازدید به مسجدی در خارج از کشور رفته بودم که پنج امام جماعت داشت و همگی حقوق بگیر وزارتخانه بودند، چهار مکبّر و مؤذن داشت که همگی به طور اتوماتیک در ساعات مشخص در مسجد حضور می‌یافتند و بودجه مفصلی به موضوع اداره شئون مسجد اختصاص یافته بود و این چیزی است که هیچ‌گاه نمی‌توان درباره مساجد کشور خودمان انتظار داشته باشیم چرا که اولاً ما چنین بودجه و امکاناتی را نداریم و ثانیاً اصلاً چنین فکری را هم نمی‌پسندیدم بنابراین مسجد باید در متن مردم باشد البته با حمایت‌‌های منابع عمومی.

منابع عمومی با مدیریت مردمی در اختیار مساجد قرار گیرند

* آیا فرهنگ‌سازی در خصوص مساجد برعهده شماست؟

بله، وظیفه ما از زمانی شروع می‌شود که مسجد ساخته شده‌ای به ما تحویل داده می‌شود؛ بدین معنا که ما برای آنجا امام جماعت، تعیین می‌کنیم و ذیل امام جماعت، هیئت امنا و بخش‌های مختلف داخلی مسجد شکل می‌گیرد و البته برخی از اوقات، خود مردم نیز امام جماعت خاصی را مدنظر دارند که ما بعد از ارزیابی، وی را به عنوان امام جماعت مسجد قرار می‌دهیم و اداره امور مسجد این گونه رقم می‌خورد.

باید واقع بین بود، بخش عمده‌ای از مساجد ما هم اکنون امکان ارائه بعضی از اقدامات ضروری را ندارند از این رو وقتی منابع به درستی توزیع شود خود مسجد از عهده تمام خدمات حتی تا انجام امور مستحبی نیز برخواهد آمد. اما تعداد بسیاری از مساجد ما چنین تمکنی ندارند آیا این مسئله می‌تواند توجیهی داشته باشد که در پایتخت جمهوری اسلامی ایران درب مسجد بسته باشد و صرفاً برای زمان نماز باز شود و بعد از نماز هم بگویند شما برای چه اینجا نشسته‌اید بلند شوید بروید و سپس درب مسجد را قفل کرده و بروند! آیا این امری پسندیده است؟! که پاسخ ما منفی است.

از طرف دیگر مردم نیز هنوز انگیزه کافی برای دستیابی این بخش‌ها پیدا نکرده‌اند بنابراین ما معتقدیدم که باید منابع عمومی به کمک طلبیده شوند اما نه با مدیریت دولتی به معنای خاص کلمه که آن هم مداخله دولت در امر مسجد تلقی شود به هیچ وجه! بلکه منابع عمومی در اختیار یک مرکز مورد اطمینانی مانند سازمان تبلیغات اسلامی قرار گیرد و آنها مؤظف باشند هر جا که تمکن مردمی وجود ندارد این پوشش را دهند. بنابراین مواردی که ما در مرکز رسیدگی به امور مساجد برشمرده‌ایم رقم بالایی نخواهد بود.

بنای ما کمک مالی به مساجد نیست

* آیا شما کمک مالی مستقیمی به مساجد دارید؟

خیر، شاید به صورت موردی، گاهی اوقات پیش آید و منابعی برای بخشی از فعالیت‌های فرهنگی مساجد در اختیارمان قرار می‌گیرد و اگر بخواهیم یک فرهنگ‌سازی شود مشوق‌هایی پیش‌بینی شده است اما نه به طور مستمر و ممکن است مسجدی در شرایطی سختی قرار داشته و در پرداخت‌های اولیه خویش مقروض شده باشد که در این صورت ما از بعضی از منابع به آنها کمک خواهیم کرد.

 

 

برای رعایت احکام شرعی و شأنی مسجد باید آیین‌نامه‌ تصویب شود

* مساجد تا چه حدی می‌توانند استقلال مالی داشته باشند؟ آیا از منظر شما این امر مطلوبی است؟ به طور مثال برخی از مساجد برای رفع بعضی از نیازهای خود، طبقه پایین مسجد را آشپزخانه درست می‌کنند و هنگام نماز بوی غذا در مسجد می‌پیچد، آیا فعالیت‌های اینچنین و فعالیت‌های اقتصادی چهره مسجد را مخدوش نمی‌کند؟

نه به هیچ وجه بنده موافق این موضوع نیستم و در افق پیش‌روی ما هم مطلوب شمرده نمی‌شود. اینکه به عنوان پشتیبان، بخش‌هایی برای مسجد اختصاص داده شود این امری مطلوب است و امکان‌ دیگری وجود دارد که عوائد آن‌جا پشتیبان مسجد قرار می‌گیرد این موضوع از گذشته در ذهن مؤمنان بوده و بر آن اهتمام داشته‌اند.

اما اینکه مسجد را محصور کنیم در پاساژ و مغازه به طوری که دور تا دور آن را مغازه‌هایی در بگیرند و بعضاً سرقفلی‌های این مغازه‌ها نیز واگذار شده باشد و وقتی از بیرون به آن نگاه می‌کنیم دیگر مسجدی نمی‌بینیم این وضعیت مطلوبی نیست به ویژه اگر شأن مسجد رعایت نشود، باید آیین نامه‌ای مصوب شود تا موارد شرعی و شأنی مسجد در آن مورد توجه قرار گیرد.

* شما به عنوان متولی رسیدگی به امور مساجد، در طی سال برنامه‌ای دارید که محوریت مساجد در امور مختلف را پررنگ‌تر کند، چرا که بعضاً مشاهده می‌شود در مثلا ایام محرم حسینیه‌ها حضور پررنگ‌تری در جذب مخاطبان دارند؟

متأسفانه به دلیل عدم فعالیت مسجد و به دلیل بسته بودن درب آن گاهی اوقات، کلاس‌های اخلاق، قرآن و احکام در سرای محله‌ها و یا حسینیه‌ها برگزار می‌شود. نکته کلیدی این است که ما باید طی یک برنامه بلندمدت به سمتی برویم که مسجد مطلوب اسلام داشته باشیم که به تعبیر رهبر معظم انقلاب، «مسجد تراز اسلامی» است.

باید بدانیم «مسجد تراز اسلامی» چه ویژگی‌هایی دارد؟ که البته الگوی مبنایی آن مسجد النبی (ص) است و کارکردهای تعریف شده‌ای دارد و ویژگی‌ها و مختصات آن در اختیار ما است و مبانی آن در کلمات اولیای الهی توضیح داده شده است این مسجد نقطه مطلوب ما است و باید به آن سمت حرکت کنیم خوشبختانه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مردم به طور وسیعی کارکردهای متنوع مسجد را چشیده‌اند اگر چه نمونه‌های آن کمرنگ شده اما نمونه‌هایی هم هستند که باقی مانده است.

مساجد ما باید انسانی مطابق با «تراز اسلامی» تربیت کنند

در اوایل انقلاب، در همین تهران، مساجدی داشته‌ایم که آن در منطقه خود و برخی دیگر در کل تهران، نقش محوری، تأثیرگذار، الهام‌بخش، گفتمان‌ساز فرهنگ‌ساز داشته‌اند اما به تدریج از این مسیر خارج شده‌اند و اکنون در حد یک نمازخانه باقی مانده‌اند به جایگاهی تنزل پیدا کرده‌اند که فقط در آن نماز اقامه می‌شود اما نمونه‌های دیگری هم داریم که در همان سطح مانده‌اند و نمونه‌هایی نیز بوده‌اند که سعی کرده‌اند خودشان را به این الگو نزدیک کنند و اکنون به فضل الهی این مساجد انتخاب شده‌اند.

همچنین ما در استان تهران این جهت‌گیری را داریم یعنی مسجدی که یک نهاد است نه یک نمازخانه! نگاهی که می‌گوید مسجد، صرفاً جایی است که هنگام اذان در آنجا نماز بخوانیم نمازخانه و مصلی است نه مسجد! مسجد در فرهنگ اسلامی، تعریف شده است؛ قلب تپنده محل و شهر، مرکزی که در آن روح دمیده می‌شود و الهام بخش بوده و رنگ خدایی را به همه شهر صادر می‌کند؛ پایگاهی است که اخوت دینی در آنجا تثبیت می‌شود و بصیرت افزایی کرده و جایی است که انسان‌ «تراز اسلامی» در آنجا تربیت می‌شود و پناهگاه مردم در هجوم شبهات و مشکلات است و کارکردهای آموزشی مختلفی دارد.

مرکز تولید و توزیع سرمایه اجتماعی در فرهنگ اسلام «مسجد» است و به همین دلیل مساجد، محور شهرهای اسلامی تلقی می‌شوند و باید توجه داشت که فاصله ما با این مساجد تا چه اندازه است.

6 راهبرد کلیدی مرکز رسیدگی به امور مساجد برای بالابردن ظرفیت مساجد 

وظیفه ای که ما در مرکز رسیدگی به امور مساجد تعریف کرده‌ایم این است که مساجد الگو را برجسته‌سازی کنیم و سایر مساجد را به آن مساجد الگو ارجاع دهیم و این موضوع باید در میان عموم مردم و نهادهای پیرامونی، فرهنگ‌سازی شده و فاصله بین مساجد موجود با مساجد مطلوب با مراجعه به این مساجد مرجع و الگو کاهش پیدا خواهد کرد و این موضوع در دستور کار ما است و هفت راهبرد را در این زمینه تعریف کرده‌ایم.

نخستین راهبرد ما توانمند سازی مرکز رسیدگی به امور مساجد برای انجام چنین اموری بوده و 6 راهبرد دیگر، مرتبط با خودِ مساجد است.

در این 6 راهبرد، ناظر به نیازها این بحث‌ها دیده شده است به طور مثال برای اینکه ما به این هدف برسیم به توانمند سازی مدیریت مسجد یعنی همان امام جماعت نیاز داریم و این اولین راهبرد ما به شمار می‌رود. مطالعات ما نشان می‌دهد برای اینکه به آن هدف مطلوب برسیم لازم است مساجد، ارتباط شبکه‌ای با هم تشکیل دهند تا بتوانند هم‌افزایی داشته و به رسالت و مسئولیت خود عمل کنند از این رو شبکه سازی راهبرد دوم ماست.

ارتباط جوانان با مسجد؛ ارتباطی حساس و سرنوشت‌ساز

راهبرد بعدی مرکز رسیدگی به امور مساجد الگوسازی است؛ برای اینکه ما به هدف مطلوب برسیم باید الگو سازی کنیم بر این اساس ابتدا به کشف مساجد الگو و یا ساختن مساجد الگو نیاز داریم. علاوه بر این مسئله نیز باید دستگاه‌های عمل کننده و مرتبط با مسجد، تحت یک قاعده و نظم خاصی قرار بگیرند تا از موازی کاری و تزاحم امور جلوگیری شود که همان راهبرد هماهنگ‌سازی را تشکیل می‌دهد که خوشبختانه ذیل هر یک از این موارد در این دو سال اخیر اتفاقات مطلوبی اتفاق افتاده است.

بنابراین مساجد باید به صورت مردمی اداره شوند و مردم باید به این نگاه توجه داشته و به مطالبه‌ای برای آنها تبدیل شود و برای اینکه آنها منابع شخصی خودشان را وارد این عرصه کنند راهبرد فرهنگ‌سازی را انتخاب کرده‌ایم که مجموعه اقدامات فرهنگ‌ساز در این بخش تعریف می‌شوند و بالأخره متوجه شدیم از میان تمام اقشار مرتبط با مسجد، قشری که حضور و ارتباطش با مسجد، حساس‌تر و سرنوشت‌سازتر است جوانان و نوجوانان است که راهبرد جوان‌سازی مساجد را انتخاب کرده‌ایم.

ما مطالعات بسیاری را در این زمینه انجام داده‌ایم و با این نقشه در حال حرکت هستیم. سیاست‌های اجرایی هر یک از این راهبردها تعریف شده و ذیل آنها اقدامات اساسی هم احصاء شده و فعالیت‌هایی هم تعریف و مشخص شده که طی چند سال می‌توانیم به آن هدف اصلی نزدیک شویم. به طور مثال دهه تکریم و غبار روبی مساجد در بخش فرهنگ‌سازی قرار دارد که با کمک رسانه‌ها و ائمه جماعات و وعاظ، یک حرکت فرهنگ‌سازی در این زمینه انجام می‌شود.

با اینکه مساجد مردمی هستند اما در سیاست‌گذاری‌ها هماهنگ عمل می‌کنیم

* مهمترین رکنی که می‌تواند عامل ارتباطی فردی که به مسجد می‌آید را مستحکم و ماندگار کند، چیست؟ آیا برخورد خوب و تعاملی است که امام جماعت با افراد برقرار می‌کند یا اینکه عوامل دیگری در این زمینه دخیل هستند؟

مجموعه‌ای از عوامل هستند که باید دست به دست هم دهند تا مسجدی با ویژگی‌های مطلوب شکل بگیرد هرکدام از این بخش‌ها اشکال داشته باشد یک مانع تلقی خواهد شد در راه ارتباط عمیق مسجد و مردم که در واقع مسجد، خانه مردم محسوب می‌شود اما سئوال شما ناظر به این است که از میان این عوامل کدام عامل اصلی‌تری به شمار می‌رود به نظر بنده، عامل اصلی امام جماعت است اگر مجموعه ویژگی‌های که پیش‌بینی‌شده در شخصیت امام جماعت وجود داشته باشد سایر موانع را از سر راه بر می‌دارد و عوامل پیرامونی را بسیج، سازماندهی و هماهنگ کرده و به میدان می‌آورد.

سعی می‌کنم در هفته به صورت سرزده از چند مسجد بازدید کنم

بنده سعی می‌کنم سرزده و هفته‌ای 3-4 مسجد را از نزدیک بازدید کنم تا دریابم تا چه اندازه سیاست‌هایی که اتخاذ شده در حال محقق شدن است با اینکه مساجد مردمی هستند اما در سیاست‌گذاری‌ها هماهنگ عمل می‌کنیم.

مسجدی بود که در چند نوبت به آنجا سر زدم و در یک نوبت نماز مغرب، یک صف و نیم بیشتر جمعیت نداشت در حالی که آنجا زیبا و باشکوه ساخته شده بود که حتی ما معتقدیم که چرا باید این همه برای یک مسجد، هزینه شود، دفعه بعدی که به آن مسجد رفتم اگر اندکی دیر رسیده بودم دیگر جایی برای ایستادن نبود و حدوداً بیش از بیست صف به طور متنوع، بزرگ، کوچک، جواب و میان سال، ایستاده بودند. فکر می‌کنید در این مدت چه اتفاقی در آنجا رخ داده بود که این تغییر شکل گرفته است؟ فقط امام جماعت آن عوض شده بود، بقیه عوامل بر سر جای خود باقی ماندند و این امام جماعت منظم، باهوش و دارای شان امامت توانسته بود سایر عوامل را نیز برای جذب مردم بسیج کند و این اتفاق در ظرف مدت زمانی 2-3 ماه افتاده است.

از این پس تمام مساجد مجهز به مهدکودک می‌شوند

* حضور کودکان و نونهالان در هنگام اقامه نماز گاهی اوقات موجب اذیت سایر نمازگزاران می‌شود برای اینکه نمازی توأم با آرامش بخوانیم، شما چه اقداماتی در این زمینه انجام داده‌اید؟

به نکته کلیدی اشاره کردید چرا که باید بچه‌ها از زمان نقطه آغاز تولدشان با مسجد گره بخورند تا توقع داشته باشیم در بزرگسالی یک شخصیت متدین عمیق شکل بگیرد و همگام با مسجد حرکت کنند؛ اصل ارتباطات عمیق مسجدی در کودکی شکل می‌گیرد از این رو باید حداقل در اوقات خاص نماز با سخنرانی‌هایی که به تمرکز نیاز است فضا باید طوری طراحی شود که کودکان حاضر در محیط مسجد مزاحم سایر افراد نباشند و به پیوست آن بچه‌ها با برخورد نامناسب برخی از افراد یا کارگزاران مسجد رو به رو نشده و خاطره بدی در ذهن آنها نقش نبندد.

خوشبختانه در حال حاضر برای این مسئله، ایده وجود دارد؛ پیش‌بینی ما این است که هر مسجدی که از این پس ساخته می‌شود مهدکودکی هم برای کودکان در نظر گرفته شود و در واقع مساجد، مجهز به مهد کودک شوند. در نقشه پیشنهادی که برای شورای شهر فرستادیم همه نیازها در ساختمان مسجد تعبیه شده از جمله بخش کودکان نیز در نظر گرفته شده است و هر مسجدی که مجهز به مهد کودک می‌شود مردم در ساعت‌های خاص نماز، فرزندان خود را به آنها می‌سپارند و یک مربی از خود بچه‌های داوطلب مسجد که آموزش‌های لازم را برای این کار دیده است حضور دارد کودکان را تحویل می‌گیرد بنابراین پدر و مادر با طیب خاطر نماز می‌خوانند و یا به سخنرانی‌ گوش می‌دهند.

اما برای مساجدی که اکنون وجود دارند بخشی از آنها این ظرفیت را دارند یعنی در خود مسجد این امکان وجود دارد که بخشی را برای کودکان اختصاص دهند و ما با صحبت با ائمه جماعت به فرهنگ‌سازی این مسئله می‌پردازیم.

منبع: فارس