سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۱ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۲:۳۱

"تله" کنگره آمریکا برای حسن روحانی

واقعیت این است که ما با آن دوران یک دنیا فاصله داریم. این اتفاق نخواهد افتاد. بنابراین خطری که وجود دارد که این تست به قول خودشان (توی یادداشت شان هم دقیقا نوشته تست) این تستی که می‌خواهند بکنند و ببینند که آقای روحانی در این تست قبول می‌شود یا نه بسیار خطرناک است. چرا که اگر آقای روحانی قبول نشود (و آن تست هم این است که آیا شما حاضری غنی‌سازی را متوقف کنی یا نه؟)،‌ که نخواهد هم توانست و در آن تست رفوزه شد. اگر آن اتفاق بیافتد بعد آن وقت دیگر در همه چیز بسته می‌شود.
کد خبر : ۱۲۴۸۲۸
  صراط پیشنهاد بیش از ۱۳۰ نماینده از ۴۳۵ نماینده کنگره آمریکا در نامه‌ای سرگشاده به باراک اوباما رئیس جمهور این کشور از روز جمعه گذشته به این سو در کانون بحث محافل ناظران مناسبات ایران و آمریکا قرار گرفته است. به ویژه که این نامه مدافع فرصت دادن به دیپلماسی در قبال  دولت آینده رئیس جمهور منتخب ایران حسن روحانی است. و اگرچه بیشتر بیش از ۱۳۰ امضا کننده آن نمایندگان کنگره عضو حزب دموکرات آمریکا هستند اما شماری از امضاءکنندگان هم عضو حزب جمهوری‌خواه آمریکا هستند که در مجلس نمایندگان مردم آمریکا اکثریت را داراست.



در بخشی از این نامه که با عبارت «همکاران عزیز» آغاز و به قلم دیوید پرایس و  چارلی بنت نگاشته شده آمده است: «این نخستین باری نیست که ایران یک رئیس جمهوری را بر بستر میانه‌روی و اصلاح انتخاب می‌کند. تاریخ به ما نشان داده که در قبال چشم‌انداز تحولی معنادار در این کشور باید هشیارانه برخورد کرد».

 

در ادامه این نامه آمده است با درنظر گرفتن وزن واقعی تحولات اخیر ایران برای ایالات متحده آمریکا، اسرائیل و جامعه جهانی اشتباه خواهد بود اگر انتخاب دکتر روحانی را به مجالی برای آزمودن فرصت حقیقی پیشرفت به سوی توافقی سنجش‌پذیر و قابل اجرا تبدیل نکنیم. فرصتی که در نهایت منجر به پیشگیری از دستیابی ایران به جنگ‌افزار هسته ای شود.



اگرچه نامه یادشده موضع مشخصی درباره مساله تحریم‌ها یا استفاده احتمالی از نیروی نظامی توسط ایالات متحده و هم‌پیمانانش ندارد، امضاءکنندگان در بخشی از این نامه تنها به هشداری ضمنی بسنده می‌کنند. این هشدار که باید هشیار بود که با اقداماتی تحریک‌‌آمیز امکان چنین پیشرفتی را از بین نبریم و زمینه تضعیف احتمالی رئیس جمهوری منتخب جدید ایران را در برابر محافظه‌کاران ایجاد نکنیم.



در همین زمینه رادیو فردا "معنا و پیامدهای این نامه" را از 3 کارشناس خود جویا می شود: رسول نفیسی، تحلیل‌گر سیاسی و استاد جامعه‌شناسی دانشگاه استریر در نزدیکی واشنگتن، کوروش همایون‌پور فعال ایرانی‌تبار حزب دموکرات آمریکا و مدیر برنامه گفت‌وگوی  عربستان سعودی و آمریکا در دانشگاه جورج واشنگتن در پایتخت آمریکا و هوشنگ امیراحمدی، استاد اقتصاد سیاسی دانشگاه راتگرز در ایالت نیوجرسی آمریکا، بنیانگذار و رئیس شورای آمریکاییان و ایرانیان.

 

 

در ابتدا 2 کارشناس برنامه اهمیت این نامه را "در نوع خودش بی‌نظیر" و "واقعه مهمی" می دانند که " تا به حال ما یک چنین نمونه‌ای از اتفاق نظر در مورد مصالحه و تعامل با ایران و ادامه دادن مذاکرات به طور جدی در کنگره ندیده بودیم و این اولین بار است."

 

 


اما هوشنگ امیراحمدی در این زمینه نظرات متفاوتی داشت که در ادامه دو کارشناس دیگر برنامه نیز با او هم نظر می شوند.

 

او در اینباره می گوید: « من هم موافقم که این حرکت خیلی مهمی است. مخصوصا در این هفت هشت سال گذشته. البته بی‌سابقه نیست. من الان بیست و شش هفت سال است در رابطه ایران و آمریکا هستم. یک وقتی اصلا کنگره هیچ مشکلی با ایران نداشت. زمان ریگان، بوش حتی کلینتون اکثریت کنگره خواهان دیپلماسی و نزدیک شدن با ایران بودند و مشکل ما با قوه مجریه بود. بعدا یواش یواش مشکل در این کشور با قوه مقننه بیشتر شد و مجریه یک مقدار بازتر شد. الان حالا ممکن است بتوانیم وارد یک مرحله دیگری شویم. اما نکته اساسی این است برای چه این افراد در این مقطع آمدند و یک همچین نامه‌ای را نوشتند و این معنای این نامه چیست. اولا تحریم‌ها روی جمهوری اسلامی اثر قابل ملاحظه‌ای نداشته به معنای این که دولت جمهوری اسلامی را به زانو در بیاورد و روی غنی‌سازی امتیاز بدهد. در واشینگتن حرف این است که شما فقط نمی‌توانی تحریم تحریم تحریم کنی. باید صحبت هم بکنی.


​​این اواخر در دولت آمریکا قوه مجریه کمتر به صحبت توجه داشته و بیشتر به تحریم اهمیت داده. می‌‌خواهد در واقع در این سیاست تجدید نظری اتفاق بیافتد و بین تحریم و دیپلماسی توازنی ایجاد شود. اما ضمن اینکه این حرکتی که انجام شده مثبت است یک خطر بزرگ دارد. خطر بزرگش این است که این آقایان این فرض را دارند که آقای روحانی مثلا مثل وقتی که خودش مذاکره‌کننده بود این بار هم می‌تواند غنی‌سازی را درش را ببندد. وقتی که آقای روحانی مذاکره‌کننده بود و آقای خاتمی رئیس جمهور بود یک سال و نیم ایران غنی‌سازی را درش را بست. اینها فکر می‌کنند این همان آدم است که در غنی‌سازی را بست و بنابراین دوباره این  کار را می‌تواند بکند.

 

واقعیت این است که ما با آن دوران یک دنیا فاصله داریم. این اتفاق نخواهد افتاد. بنابراین خطری که وجود دارد که این تست به قول خودشان (توی یادداشت شان هم دقیقا نوشته تست) این تستی که می‌خواهند بکنند و ببینند که آقای روحانی در این تست قبول می‌شود یا نه بسیار خطرناک است. چرا که اگر آقای روحانی قبول نشود (و آن تست هم این است که آیا شما حاضری غنی‌سازی را متوقف کنی یا نه؟)،‌ که نخواهد هم توانست و در آن تست رفوزه شد. اگر آن اتفاق بیافتد بعد آن وقت دیگر در همه چیز بسته می‌شود.

بنابراین من فکر می‌کنم با احتیاط باید به این جریان نگاه کرد. خود آقای روحانی و نیروهایش هم باید با احتیاط به این جریان برخورد کنند. برای اینکه یک تست است یک تله است.


​​یکی از مواردی که از او انتظار دارند تعلیق غنی‌سازی است. حداقل تعلیق غنی‌سازی است. که این را آقای روحانی نمی‌تواند به اینها بدهد. از این نظر می‌گویم یک تله است. اما یک نکته‌ مهم تر هست. برگردید به زمانی که آقای روحانی مذاکره کننده بود و آقای خاتمی رئیس جمهور بود، آقای خامنه‌ای هم به اینها اجازه داد یک سال و نیم غنی‌سازی را متوقف کنند. بعد یک بسته‌ای را اروپا به آقای خاتمی داد که آقای خاتمی شخصا آن بسته را به عنوان یک «توهین»... دقیقا جمله‌اش هست: یک «توهین» ارزیابی کرد. حالا با اینکه یک سال و نیم هم غنی‌سازی اورانیوم را متوقف کرده بود. آن موقع آقای خامنه‌ای به آقای روحانی و آقای خاتمی گفته بود و بعدها هم مرتب می‌گوید و همین هفته پیش هم گفت که: آقا آمریکا هدفش حل مشکل غنی‌سازی نیست،‌ آمریکایی‌ها می‌خواهند ما را سرنگون کنند. بنابراین شما هیچ فرقی نمی‌کند که کار با غنی‌سازی می‌کنید،‌ متوقف می‌خواهید بکنید بکنید. اما چه به شما می‌دهد؟ ول می‌کند شما را؟ غنی‌سازی را متوقف می‌کنید، می‌رود دنبال تروریسم. تروریسم را متوقف می‌کنید می‌رود دنبال حقوق بشر. می‌رود دنبال اسرائیل. به هر حال می‌گفت از دید آقای خامنه‌ای که آقای روحانی رئیس جمهور شود آمریکا سر سازش با جمهوری اسلامی ندارد. نکته مهمی است.

 

ما باید در تجزیه‌ تحلیل‌هایمان واقعا عامل اصلی را نگاه کنیم. من بیست و شش هفت سال است در این رابطه‌ام. من می‌بینم که مشکل کجاست. مشکل این است که بین ایران و آمریکا یک انقلاب وجود دارد. بین ایران و آمریکا غنی‌سازی وجود ندارد. یک انقلاب وجود دارد. یک انقلابی که از روز اولش ضد آمریکا بوده، کماکان هست. یک آمریکایی که هیچوقت از این انقلاب خوشش نیامد. یعنی یک جاده دو طرفه بوده در جهت تنفر و عدم اعتماد. حالا چه جوری می‌شود این جریان را حل کرد؟ این جریان باید ورای بحث غنی‌سازی و چند تا نامه باشد. من این را خدمتتان عرض کنم. صادقانه در واشینگتن آن که تصمیم می‌گیرد و آن که در رابطه با ایران و این مساله باید تصمیم‌گیرنده باشد دویست و چهل پنجاه نفری اند که امضا نکرده‌اند و اسرائیل. از طرف دیگر به شما قول می‌دهم. به شما قول می‌دهم امروز. اگر فردا آن دویست و سی چهل پنجاه نفری که امضا نکردند این نامه را دور بعدی وقتی یک قطعنامه رفت توی کنگره آمریکا که تحریم بیشتری روی ایران بگذارند تمام این ۱۲۰ نفر به آن قطعنامه رای مثبت خواهند داد.

تحریم... می‌خواهم بگویم مشکل وسیع‌تر از این است. هم آقای روحانی،‌ هم آمریکایی‌ها هم ما باید این انتظارمان را بیاوریم خیلی پایین. مشکل ایران و آمریکا مشکل واقعا عظیمی است و با این چندتا نامه حل نمی‌شود.»

 



در همین رابطه، نفیسی دیگر کارشناس برنامه می گوید: " این واقعیت که آقای امیراحمدی گفتند یعنی اینکه آقای خامنه‌ای مصر است بر این که دولت آمریکا فقط در فکر سرنگونی جمهوری اسلامی است این را یک  جوری بایستی آمریکا نشان دهد که در این فکر نیست و از طرف دیگر ایران هم باید نشان دهد که در بسیاری از عملیاتی که در خاورمیانه ضد منافع آمریکا صورت می‌گیرد حاضر  است که یک مقداری تغییر روش بدهد. چون هیچ وقت به روابط عادی کشورهای دیگر نمی‌رسد."



وی همچنین با اشاره به پیشنهاد "ویلیام لویرز و تامس پیکرینگ دیپلمات‌های سابق آمریکا به علاوه جیم والش استاد دانشگاه ام‌آی‌تی" به باراک اوباما مبنی بر اینکه یادداشتی آماده کند برای زمان انجام مراسم تحلیف حسن روحانی با مضمون نیت واشینگتن برای به جریان انداختن دوباره دیپلماسی اضافه می کند: « من فکر می‌کنم این پیشنهاد بسیار مناسبی است و پیام هم باید پر از محتوا باشد. نه این پیامهای تبریک معمولی. و همزمان هم باید باشد با مراسم تحلیف. و از آن طرف باید گفته شود به ایران همین جور که قبلا هم آقای اوباما گفت این را که ایالات متحده در صدد سرنگون کردن جمهوری اسلامی نیست. این را باید تاکید کنند، فکر می‌کنم در آن نامه و این حرکت بسیار مناسبی خواهد بود.»

 

 


امیراحمدی در جمع‌بندی این مصاحبه گفت: « من فکر می‌کنم این توپ توی زمین آمریکاست. باید آقای اوباما چون آقای روحانی انتخاب شده، به نظر من این حرف درست است مال آقای پیکرینگ و دوستان دیگر که یک پیام تبریک بفرستد به آقای روحانی. مخصوصا که آقای اوباما یک پیام تبریک به یک رئیس جمهور ایران بدهکار است. آقای احمدی‌نژاد در آخرین دور انتخاب آقای اوباما برایش یک پیام تبریک فرستاد که جواب نگرفت. شاید حالا وقتش هست که آقای اوباما جواب را به آقای روحانی بدهد. نکته دوم. در رابطه ایران و آمریکا حرف زیاد مهم نیست. مهم عمل است. اگر آمریکا واقعا حسن نیت دارد حداقل بخشی از تحریم‌ها،‌ بخش کوچکی از تحریم‌ها... یک جا فقط... یک جریان را برگرداند. مثلا دارایی‌های ضبط شده ایران در این کشور است که عملا اهمیتش از نظر مالی بسیار کم است. اما به طور نمادین خیلی مهم است.

 

فکر کنم یک حرکت اینجوری اگر بکند آقای روحانی را در ایران قوی می‌کند. بنابراین توپ نباید درزمین آقای روحانی باشد. در زمین آمریکا باید باشد. آمریکا باید یک حرکتی بکند که روحانی بگوید به این دست راستی‌های ایران که: دیدید؟ هنوز شروع کار نشده بنده دارم برایتان امتیاز می‌گیرم. در جهت رفع تحریم‌ها تاحدودی حداقل یک ذره موفق است. مقطع خیلی خوبی است. این نمایندگان این نامه را نوشته‌اند و آقای اوباما باید ازش استفاده کند. تبریک برای آقای روحانی بفرستد. ولی از همه مهمتر یک حرکت عملی بکند. وقتی آقای روحانی در ایران قوی شد آن وقت می‌تواند به آمریکا یک معامله خوب بدهد.»

منبع: جام نیوز